eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
733 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
266 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
«غمِ غزه» ✍سیده ناهید موسوی فارغ از همه دغدغه‌های روزانه، مسولیت‌ها و اهدافم، در این چند ماه برای یک لحظه «غزه» و اتفاقات فجیعی که هر روز بیشتر و بیشتر از آن‌ها بر سر مردم می‌گذرد را فراموش نکردم و نخواهم کرد. غزه درد بزرگیست که جراحت آن ترمیم نمی‌شود بلکه عمیق‌تر می‌شود بر پیکره هر انسانی که وجدان بیداری دارد. غزه را شاید دنیا با شهدایش، با ویرانی‌ها و خون‌های ریخته شده با تعداد بمب و موشک‌های آوار شده بر آن بشناسند. اما از نگاهی دیگر من عشق به وطن و سرزمین، ایستادگی تا پای جان، صبر و مقاومت، ایمان راسخ به خدا را در چهره‌های فلسطینیان دیدم. و عشق را در چشمان کودکانی که با زخم و شکستگی بازهم می‌گفتند این امتحان از جانب خداوند است. و معنای صبر را در والدینی که با دستان خود کودکانشان را کفن پوش به خاک می‌سپردند و بر پیکرهایشان نماز اقامه کردند دیدم. و ایمان دوباره جان گرفت وقتی کودکی زیر تیغ جراحی با هوشیاری کامل قرآن تلاوت می‌کرد تا کمتر درد بکشد، تقرب واقعی به خداوند را در همین لحظات می‌توان احساس کرد. غزه یک درس بزرگی برای جهانیان است. درسی که خط به خط آن با خون شهیدان و حسرت برای داشتن یک زندگی آرام و بدون غارت و غصب است. حق زندگی و آرامش، حق‌تحصیل و یادگیری، حق نفس کشیدن در غزه را رژیم صهیونسیتی از تک تک مردمان مظلوم اما مقتدر ربود. تقدیر غزه و خون سال‌هاست که بهم گره خورده است و داستان چند ماه و چند روز نیست بلکه هفتاد و پنج سال از غصب و زورگویی در غزه می‌گذرد و مقاومت همچنان ادامه دارد. جنگ اتفاقی است که رخداد آن درهر جای جهان ناگوار و پیامدهای جبران ناپذیری دارد. غارت، آوارگی، یتیمی، قحطی و... آسیب‌های فراوانی که بر بدنه جامعه و اعضای آن می‌زند و در طولانی مدت منجر به چالش‌ها و معضلات عمیقی می‌شود. مسئله اول جهان اسلام و مسلمین همچنان فلسطین است. پس بیایم غزه را فراموش نکنیم، غم غزه فراموش شدنی نیست.اکنون تکلیف هر انسانی در هر گوشه از دنیا رساندن صدای مظلومیت مردم غزه و نسل کشی بی سابقه درحال وقوع است. نصرٌ من الله و فتح قریب @AFKAREHOWZAVI
«تاثیر مقاومت بر تمدن نوین اسلامی» ✍سیده ناهید موسوی 🔖اصل مقاومت در تمدن نوین اسلامی مقاومت ریشه در خلقت بشر دارد. و پیشینه‌ی تاریخی آن به نهضت انبیاء باز می‌گردد و با ارسال انبیاء نهضت و مقاومت شکل گرفته است. نتیجه مقاومت پیامبر (ص) در صدر اسلام و تأسیس حکومت اسلامی، نقطه‌ی آغازین تمدن اسلامی بود. در واقع مقاومت محدود به اسلام نیست و در ادیان مختلف، مقاومت در برابر استبداد و استعمار وجود داشته است. و از جهتی مقاومت اسلامی در تأسیس، تثبیت و پویایی تمدن اسلامی نقش ایفا کرده است. بعد از نهضت رسول الله در صدر اسلام، قیام امام حسین (ع) در کربلا، مهم‌ترین مقاومت تاریخی در اسلام بوده که نقش بی بدیلی در تمدن اسلامی و مانایی فرهنگ و تمدن اسلامی داشته است. همانگونه که در نهضت اسلامی و مقاومت اسلامی معاصر، ریشه‌ی مقاومت اسلامی و تمدن اسلامی دین و فرهنگ دینی است. مقاومت اسلامی در صدد ایستادگی در برابر استبداد و استعمار برای حفظ فرهنگ و تمدن اسلامی است. 📍مقاومت منظور از مقاومت اسلامی، اتفاق کشورهای اسلامی در ذیل مفهوم امت اسلامی هست که در صدد مقابله با استکبار خارجی و استبداد داخلی هستند. هدف از مقاومت و ایستادگی، حمایت از مسلمین، مستضعفان و حفظ عناصر تمدنی اسلام است. مهم‌ترین کشورها و ملت‌های عضو مقاومت اسلامی شامل ایران، سوریه، عراق، حزب الله لبنان، شیعیان نیجریه، افغانستان، یمن، پاکستان و بحرین هستند. مقاومت اسلامی و جبهه‌های مقاومت امروزه در زمینه‌ی گفتمانی و وسعت جغرافیایی موقعیت‌هایی را نصیب خود کرده است. موفقیت در مقاومت اسلامی بسترهای تمدن سازی را فراهم خواهد ساخت، ایستادگی در برابر زور و مقابله با آنچه که وضعیت مطلوب را برهم زده است. 📍تمدن تمدن به معنای تلاش برای ساختن جامعه‌ای که تمام بشریت بتواند با هم‌نوایی در کنار یکدیگر به منزله‌ی اعضایی از یک خانواده کامل و جامع در درون آن زندگی کنند. در تمدن نظمی اجتماعی که در نتیجه وجود آن، خلاقیت فرهنگی امکان پذیر شود و جریان پیدا می‌کند. به‌طور کلی تمدن دارای چهار رکن اساسی است که عبارتند از: پیش بینی و احتیاط در امور اقتصادی، سازمان سیاسی، سنن اخلاقی، کوشش در راه معرفت و بسط هنر است. درواقع تمدن بر مجموع فعالیت‌های عینی، فنی و اطلاعاتی جامعه اطلاق می‌گردد و فرهنگ امور ذهنی مانند دین، فلسفه و هنر را دربر می‌گیرد. ادامه دارد... @AFKAREHOWZAVI
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
«تاثیر مقاومت بر تمدن نوین اسلامی» ✍سیده ناهید موسوی 🔖اصل مقاومت در تمدن نوین اسلامی مقاومت ریشه د
ادامه ی ««تاثیر مقاومت بر تمدن نوین اسلامی» 🔖 تمدن اسلامی؛ براساس نگرش توحیدی، تمدنی است ایدئولوژیک، با مجموعه‌ای از ساخته‌ها و اندوخته‌های معنوی و مادی جامعه‌ی اسلامی که انسان را به سوی کمال معنوی و مادی سوق می‌دهد. پس از آن‌جا که، تمدن اسلامی بر شریعت اسلام استوار است و مسلمانان با تکیه بر این عامل بنیادین یعنی، اسلام تمدن سازی کرده‌اند. امروزه نیز بدون تردید بازگشت به اسلام و عمل به تعالیم آن، تکامل مادی و معنوی مسلمانان و بالندگی دوره تمدن اسلامی را درپی خواهد داشت. مبانی تمدن اسلامی شامل؛ یکتاپرستی، عدالت، آزادی، تعقل و اندیشه است. تمدن اسلامی همان تمدن دینی است که همه مولفه‌های آن بر محور اسلام شکل گرفته است. این تمدن از همه ویژگی‌های تمدن الهی در چهارچوب آموزه‌های قرآنی و متکی بر سنت پیامبر (ص) برخوردار است و مولفه‌های آن دین، اخلاق، علم، عدالت، قوانین، مقررات، اصول دینی و غیره می‌باشد. واژه مفهومی «تمدن اسلامی» از زمان پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به صورت عینی اجراء و عملی شده و به لحاظ تئوریک و مفهومی توسط رهبر انقلاب اسلامی، تئوری پردازی و مرحله بندی شده است. وقتی از واژه تمدن اسلامی سخن گفته می‌شود، دوگونه برداشت از آن می‌شود، یک برداشت تاریخی و بازگشت به مجد و عظمت اسلام در دوره گذشته و دوم، عینی و عملیاتی کردن آن در جامعه اسلامی کنونی است. در این‌جا منظور و مقصود از تمدن نوین اسلامی علاوه بر شناخت عظمت اسلامی در گذشته، هدف احیاء، بازسازی تمدن اسلامی در جامعه اسلامی و کشورهای اسلامی است. 🔖موازنه قوای جدید، در ذیل مقاومت اسلامی و جبهه مقاومت «محور مقاومت» تعریف می‌شود. از این رو مهمترین بازیگرانی که درحال حاضر در عرصه نظام بین‌الملل در مقابل آمریکا و نظام سلطه ایستاده‌اند به جبهه مقاومت مشهور شده و شامل کشورهای اسلامی هستند که به تمدن نوین اسلامی نیز کمک خواهند کرد. علاوه بر کشورهای اسلامی، روسیه و چین نیز در این جبهه دارای نقش هستند. و هرکدام از این بازیگران به شیوه‌ای متفاوت در زمینه های، افزایش قدرت نظامی، تسلیحاتی، نرم افزاری و توانمندی اقتصادی نظم نوین جهانی را به چالش کشیده‌اند. با این حال ایران علاوه بر توجه به قدرت دفاعی_نظامی و توانمندی نرم و خودکفایی به شیوه‌ای کاملا منحصر به فرد و متفاوت از دیگر کشورها و با نگاهی ایدئولوژیک از طریق تشکیل «محور مقاومت» درصدد است تا از یک سو، اندیشه‌های ایدئولوژیک خود را در کشورهای اسلامی همچون؛ عراق، لبنان، یمن، سوریه، فلسطین و دیگر کشورها‌ بگستراند. @AFKAREHOWZAVI
فراموش نکنیم...! ✍سیده ناهید موسوی در واپسین روزهای آخر سال که همگی غرق در کارهای عقب افتاده و تسویه کردن حساب‌ها و خانه تکانی مشغول هستیم و خرید عیدمان با خرید برای استقبال از ماه مبارک رمضان یکی شده است.گوشه ذهنم زیر نویس شبکه خبر و تصاویر کانال‌های مختلف از وضعیت اسفناک غزه تکرار می‌شود. «هر ساعت دو زن در غزه به شهادت می‌رسند.» این خبر اما کافیست تاتمام معادلات فمینیسم های مدعی حقوق برابری و برتری زنان بر مردان را برهم بکوبد و ساختارها را جابجا کند. همان‌هایی که حاضرند ویژگی‌های فیزیولوژیکی زنان را برهمزنند و زنانگی، ظرافت و حس مادرانگی را از او بربایند تا با جنس مرد مساوی کنند. و خواسته‌های نامعقولی که برای جنس زن می‌خواهند را تحت هر شرایطی عادی و کاملا طبیعی جلوه می‌دهند. و به زعم خود خواستار ایجاد آگاهی جنسیتی زنان و دفاع از حقوق شهروندی و اجتماعی آنان است. چهار ماه از طوفان الاقصی می‌گذرد و بمباران دشمن هزاران زن و کودک بی دفاع فلسطینی را به شهادت رساند. مادرانی که در اوج سرما مظلومانه نظاره‌گر لرزش دستان کودکان خود بودند، نه سقفی بالای سَر دارند تا آنان را از سرما و بارش باران حفظ کند و نه غذایی که آنها را از مرگ تدریجی نجات دهد.کمبود و اتمام سوخت و دارو در غزه هر روز بر تعداد شهدایی که نه با حملات موشکی بلکه با محاصره دشمن پلید از دست می‌روند روبه افزایش است. حملات و جنگ علیه غزه ادامه دارد و مدعیان حقوق آزادی و زنان در سکوتی تام برسرمی‌بردند. راهپیمایی‌ها و درخواست‌هایی برای توقف جنگ وجود دارد. اما فقط در حد درخواست و حرف روی کاغذ باقیمانده است و در عمل تنها آوارگی و سختی و شهادت‌های پی درپی و بی وقفه نصیب مردمان غزه می‌شود. انسان آزاده که وجدانی بیدار دارد کشتار کودکان با بمباران و گرسنگی را هرگز فراموش نخواهد کرد حتی اگر خلبان نیروی هوایی همان دشمن قسم خورده باشید،بعد از ادامه دادن جنایات و کمک به رژیم غاصب صهیونیستی با به آتش کشیدن خود اعتراض و خشم خود را بیان می‌کند. در آستانه ماه مبارک رمضان همه کشورها با شور و شکوه به استقبال ماه مهمانی خدا می‌روند. اما جدای از کشورهای مسلمان غزه امسال متفاوت‌تر و با اندوهی فراوان از شهادت مردمان وطن پرست و غیور خود روزه داری می‌کند. سحرگاهی با شهادت و شاید وقت افطاری با چاشنی شهادت عجین شود و ایمانی که هر لحظه قوی‌تر شده تا مسلمانی خویش را نزد خداوند متعال ثابت کنند، به امید روزی که هلال عید فطر مقارن با نصرت و پیروزی غزه رؤیت شود. نصرٌ من الله و فتح قریب @AFKAREHOWZAVI
دنیای بعد از اسرائیل ✍زينب نجیب آرام خوابیده بود. به صورت معصومش نگاه کردم. دست و پایش را بوسیدم و رویش پتوی آبی لطیفش را کشیدم. به طرف دخترم رفتم. موهایش را نوازش کردم و به رسم هر شب بوسیدمش. قربان صدقه قد کشیده‌اش رفتم که به نظرم بلندتر شده بود. درجه شوفاژ را تنظیم کردم و از اینکه از صبح به برنامه مطالعه و تمیز کردن خانه هر دو رسیده بودم احساس آرامش می‌کردم. به سراغ کتابم رفتم. می‌خواستم آخرین برنامه آن روز را تمام کنم ...اما نمی‌دانم چرا حال دلم بد شد. نمیدانم مدتی است هراندازه که احساس آسایش می‌کنم به همان اندازه خجالت می‌کشم. آخر این چه مسلمانی است که می‌داند کودکی آن‌سوتر، دیگر پتوی نرمی برای گرم‌شدن ندارد. شاید دست نوازشگر مادر یا بوسه‌های پدر نیز گوشه‌ای از رؤیای شیرین شبش باشد که به محض بیدار شدن بهانه‌هایش را دوچندان می‌کند. اما من به راحتی می‌آسایم. این چه مسلمانی است که می‌داند مادرانی در حسرت بوسیدن روی ماه کودکانشان، شب‌ها فقط از فرط خستگی سر بر بالین می‌گذارند و به شوق دیدن خواب طفلانشان، چشم‌ها را می‌بندند. اما من غافل از این موهبت الهی، مسرور زرق و برق دنیای خودم. نمیدانم آنجا چقدر سرد است اما می‌دانم نمی‌توانند هوای خانه را معتدل کنند. نمی‌دانم چه چیزی برای خوردن دارند، اما می‌دانم به میزانی نیست که سیر شوند. نمیدانم وقتی روزه می‌گیرند برای افطار قوت و غذایی می‌یابند یا خیر. آه از مسلمانی ما... چقدر در غفلتیم... چقدر نگران دعا و قرآن و زیارتیم اما... استادم تعریف می‌کرد؛ مدتی پیش با یکی از بچه‌های غزه تماس گرفتم و بعد از گفتگویی مفصل از او سؤالی پرسیدم به او گفتم:" فلانی ما برای شما چه کنیم؟" مکثی کرد و گفت:" برادر درباره فردای بعد از نابودی اسرائیل بیندیشید. ما آب و غذا نمی‌خواهیم. ما می‌رویم تا شما بتوانید دنیای بعد از اسرائیل را طراحی کنید." چقدر بیشتر خجالت کشیدم... آیا الان هم در اوج آزادی، امنیت، آسایش و آرامش یادم هست که وظیفه و مسئولیتی به این سنگینی دارم؟ اصلا ببینم دنیای بعد از اسرائیل چگونه باید باشد؟ @AFKAREHOWZAVI
‌ «‌غزه و ما ادراک غزه» ✍🏻 زهرا کبیری پور چند وقتی می‌شود که کلیپ‌ها و عکس‌های مربوط به غزه را نمی‌بینم. پیگیر اخبار مربوط به غزه هستم اما تحمل دیدن هیچ تصویری را از آنجا ندارم. تمام تصاویر مخابره شده از آنجا روضه‌ی مکشوف است برای من. اما گاهی تصاویری مانند این تصویر بدون اراده‌ی من سر راهم سبز می‌شوند و تمام روضه‌های شنیده‌ام قطار می‌شوند در سرم... چقدر باید دعا کرد؟! چقدر باید خجالت کشید؟! چقدر باید در خواب و بیداری گریه کرد؟! اصلا این جزع و فزع ما به چه کار آن کودک گرسنه‌ی زیر باران مانده‌ای که همه خانواده‌اش شهید شده‌اند می‌آید؟! مُدام با خودم می‌گویم به جهنم که قلب و روحت تحمل این ظلم را ندارد و خودم را به کناری می‌کشم ولی اصلا مگر ما در متن بوده‌ایم که کنار کشیده شده باشیم؟! اما راستش را بخواهید من به نجات مردم غزه امیدوارم و تنها امید من به قدم‌های آقای غریبی است که در انتظار ظهورش هستیم، لااقل فکر می‌کنیم که در انتظار آمدنش هستیم. من مطمئنم آن چند هزار نفری که در اروپا و آمریکا هم که دست از کار نمی‌کشند و در حد یک فریاد هم که باشد، فریاد می‌کشند، با امید آمدن منجی قدرت می‌گیرند. آن‌ها که یا در خیابان فریاد می‌کشند و یا در تشکل‌هایشان کار می‌کنند و یا در دانشگاه‌هایشان چهره‌ی چرکین، متعفن و مشمئز کننده‌ی تمدن‌شان را افشا می‌کنند و نظریه می‌دهند انسان‌های آزاده‌ای هستند که وجدان‌شان بیدار است. من مطمئن هستم مشت‌های گره کرده، چشم‌های خونین، صداهای خشم آگین و قلم‌های پرهیبت آن‌ها به کار خواهد افتاد و شاید روزی به برکت تلاش این انسان‌های آزاده طرح نجاتی برای این تراژدی انسان معاصر، افکنده شود شاید...   @AFKAREHOWZAVI
«دنیای بدون امام» ✍مریم حمیدیان انگار دعای اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ را برای این روزهای ما نوشته‌اند. مردم غزه با بیچارگی و آوارگی‌شان دارند بند بند دعا را شامل می‌شوند. نمی‌دانم این ابتدای دنیای بدون امام است یا آخرش. هرچه که هست خیلی بد می‌شود اگر در شب‌های قدر، تقدیرات دنیای آدم‌های بی‌درد را بخواهیم. مجازات حکام عرب و مجامع حقوق بشر باشد برای بعد از حکومت جهانی اماممان. اما ما که سال‌ها در کشور انقلابی زندگی کرده‌ایم را چه شده که از غصه زنان روزه بی‌پناه هتک حرمت شده نمی‌میریم؟ ما که سال‌ها پای روضه‌های حرم توی سر و صورتمان زده‌ایم را چه شده که دق نمی‌کنیم؟ البته این نیست که جسم‌‌مان دق کند با بمیرد، آنچه باید درون ما تکان بخورد روحیه آزادگی است. وقت آن است مانند یاران کربلا جگر‌دار شویم. باید تمام من‌های بی‌تفاوتی در ما بمیرد. باید هرچه وزنه سنگی به جان ماست کَنده شود. مگر نشنیدی تنها کسانی توانستند با امام شهید شوند که از دنیا و زیورهایش دل شسته بودند؟ چند شب دیگر که بگذرد خبر بیمارستان شفا هم کمرنگ می‌شود اما شب‌های قدری در پیش است که اگر درست انتخاب کنی، درد زنان شهید هتک حرمت شده تا ابد در جانت می‌ماند. می‌خواهی منتقم خون پسر رسول خدا شوی؟ می‌خواهی امام در غربت را یاری کنی؟ باید تقدیراتت، انتخاب‌هایت تغییر کند. باید در شب قدر بنشینی به امامت بگویی می‌خواهم با شما باشم. از دنیا و سبک زندگی‌ای که مرا به تو و یاریت نمی‌رساند بیزارم و امام که ولی امر همه حساب‌ها و تقدیرات خداست بهترین‌ها را برایت می‌نویسد. بگذار یک شب قدر متفاوت را تجربه کنی تا تمام روضه‌هایی که از بچگی یاد گرفته‌ای را درس پس بدی.. @AFKAREHOWZAVI
✍سادات طهماسی مگر این‌ها زن نبودند!؟ مگر درد شما، دفاع از زن و حقوق زن نبود!؟ اما زن ایرانی کجا و زن فلسطینی کجا!؟ وقتی پیراهن یک زن ایرانی را با حمایت منافقان داخلی، بی‌اطلاعی و جو زدگی جوانان علم کنی، می‌توانی یک کشور را به آشوب بکشی. اما زنان غزه به چه کارت می‌آیند!؟ کشور آنها نزدیک به یک قرن است که زیر سلطه بمب و موشک‌های شماست. آری شما برای تبدیل شدن ایران به وضعیتی مانند غزه از زنانش حمایت و برای فوت یک زن، گریبان چاک می‌کنید. اما در مقابل بی‌شرمی عده‌ای حرام زاده، به زنان روزه‌دار غزه خفه خون گرفته اید. شرم بر انسانیت و دفاع از حقوق زن، وقتی در چنین شرایط اسفناک و فاجعه‌آوری سکوت کند. این است همان شعار زن زندگی آزادی شما!! @AFKAREHOWZAVI
«بی ذکر جزئیات» ✍طیبه فرید حرف اول وجدانم راضی نمی شود حالا که حس زنانه ام‌ پرده از اتفاقاتی بر می دارد که دوربین ها از درکش عاجزند و دست خیلی ها به بلندای اعتبارش نمی رسد ساکت باشم و حرفی نزنم. میان دعوای بین اخبار ضد و نقیض بیمارستان شفاء ،در جدال یورو نیوز از معتبر بودن گزارش شاهدان عینی به نقل از سازمان ملل و خبر صحت نداشتن ماجرا از زبان سید مجتبی ابطحی،فیلم آواره های زخمی و پناهنده های جان سالم به در برده از بیمارستان شفاء بیرون آمد.زن هایی که گریه هایشان با گریه تمام زن‌های غزه که طی این چند ماه در رسانه دیدم فرق داشت.این زن‌ها غالبا از مقابل دوربین می گریختند،خیلی هایشان اصلا قربانی مستقیم این داستان نبودند اما‌ بار سهمگینی روی دوششان سنگینی می کرد.احساس ناامنی مفرط حتی با وجود مردها و‌پسرها.بعضی جلو دوربین دست ها را در مقابل صورتشان حایل می کردند.. من یک زنم و دستگاه ادراکی یک زن بدون هیچ مستندی میان گریه ها و نگاه های ظاهراً شبیه تفاوت را درک می کند.اشک زن‌های زنده برگشته از بیمارستان شفاء،برای اینکه بگویند شاهد چه اتفاقاتی بودند نیازی به مستند نداشت.این اولین باری بود در این چند ماه که سازمان ملل بدون در دست داشتن مستندی وقوع یک جنایت را تایید می کرد،شاید آن جا هم زنی بود که می فهمید چشم این زن ها با آن هایی که فقط خانه هایشان خراب شده،بچه ها و همسرشان را از دست دادند متفاوت است واین ها چیزهای بیشتری از دستشان رفته.تاثیر تلخ و مخرب این حوادث را مگر خدا از ذهن شاهدان عینی و قربانی هایی که زنده مانده اند پاک‌کند.ما که فقط شنونده بودیم دیوانه شدیم. حرف دوم دیروز دیدمتان که عین اسپند روی آتش جلز و ولز می کنید.کارد بهتان می خورد خونتان در نمی آمد.غیرتتان از بس به‌جوش آمده بود دور از جانتان داشتید قالب تهی می کردید!تازه هنوز حتمی بودن ماجرا مشخص نبود.اینستا را داشتید می ترکاندید.یک عالمه مرغ پر بسته ی در قفس بودید.اما بگذارید در کنار همه این خوبی هایتان گلایه ای کنم.اینجا زن و بچه نشسته.چرا روضه مکشوفه را با جزییات می خوانید؟آدم حتی اگر خونش به جوش بیاید حرف های ناموسی را اینقدر با جزئیاتش جار نمی زند.خونتان به جوش آمده قبول،رگ غیرتتان‌ بیرون زده قبول،دستتان برسد اسراییلی ها را تکه تکه می کنید اما وسط این شلوغی ها یادتان نرود هر حادثه ای را همینجوری روایت نمی کنند.روی صحبتم با همه هست حتی آن خانم هایی که همه چیز را با جزییات می نویسد. در حوادث ناموسی به بیان کلیات اکتفا کنید .... @AFKAREHOWZAVI
«هبـــــوطــــــــــ» ✍زهرا نجاتی اینجا، عصر ارتباطات و رسانه است. اینجا، زمینِ انسان هزاره سوم است. اینجا محل نه هبوط انسان، که محل هبوط انسانیت است. اینجا همان جایی است که تنها زن‌هایی مهمند که به خاطر زیبایی و اندامشان، شهره شده باشند. اینجا همان‌جاست که دروغ بزرگ حقوق بشر، در دهان‌ها می‌گردد اما حق بشر، توسط سگهایی در پیکر انسان، خورده می‌شود. اینجا همان‌جاست که زنها پیش روی مردهایشان، آرزوی ذبح شدن می‌کنند و مردها بارها ذبح می‌شوند و کودکانشان شاهد مرگ و توهین و تحقیر مادر و پدرشان هستند و هرلحظه هزاربار می‌میرند. اینجا همان زمینی است که خداوند وعده داده بود محل دشمنی ابنائ بشر هست‌ اما اکنون ابنای بشر، نه از آدمیت چیزی میدانند نه از همنوع بودنشان. اینجا همانجاست که چهل هزارنفر انسان در ۱۷۰ روز به مسلخ برده شده‌اند و نسل کشی پیش چشم رسانه‌ها، رخ می‌دهد اما غیرت و حمیت انسانی، مرده و کسی برپیکر آن، فاتحه هم نمی‌خواند. اینجا همان است که گروهی از انسانها، به جرم مقاومت، در جان و مال و زمین و ناموس، به تاراج برده می‌شوند و حکام مسلمان پای سفره همین خون آشام‌ها، به رقص شمشیر و خوردن شراب نشسته‌اند. چرا چنین نباشد وقتی سالهاست کثیفترین خوک دنیا«نتانیاهو»، سفره افطاری برای این حکام پهن می‌کند و آن شکم بارگان بی غیرت را ریزه خوار خود، بار آورده است. آری صدای ما، مثلا انسانها، را از زمینی می‌شنوید که در آن عده‌ای از انسانها، غصه دلار دارند و عده‌ای تنها به جرم مسلمانی ومقاومت، اگر از بمباران، اگر از تجاوز، اگر از آوار، جان سالم به در برند، از گرسنگی و تشنگی جان می‌سپارند.. 🔹کاش خداوند نسخه دیگری از انسان خلق می‌کرد تا ننگ این انسانها را، از تاریخ پاک کنند. 🔹اینجا زمینی است که در آن معجـــزه صبــــر، توسط مظــــــلوم ترین فرزندان بـنی آدم، هرروز در حال رخ دادن استـــــــ و مومــــــــــن ترین بندگان خـــــدا، زیر دست دژخیــــــمان،«حسبنـــــــــــــا الله و نعــــــــــم الوکیـــــــل» می‌خوانــــند. آری اینجـــــــــا زمیـــــــــن است، محل هبوط آدم، محل مرگــــــــــــــــــ انسانـــــیــــتـــــــــــــــــــــــــــ @AFKAREHOWZAVI
«مادری به نام غزه» ✍فاطمه مهدوی نزدیک به یک قرن است که مادری مظلوم و دل‌شکسته به نام غزه، بر بالین طفل بشریت نشسته و سعی می‌کند او را بیدار کند. بیدارش کند تا انجام تکالیفش دیر نشده، تا زمانش از دست نرفته، تا سرمایه‌اش بر باد نرفته است، اما گویی این طفل چموش خواب نیست، بلکه خود را به خواب زده است. این مادر، مادری را با روحیه‌ی والای مقاومت و ایثار تمام نموده‌است ولی فرزند هنوز وظیفه‌اش را نشناخته و حق مادر بر گردنش را ادا ننموده‌است. هنوز درنیافته که باید مادر را، غربت و مظلومیتش را، گرفتن حقوق مسلمش را دریابد و او را را در راه رسیدن به اهداف بلند و مهمش یاری دهد. هدف مادر فقط رهایی خودش نیست، او رهایی نسل بشر از طواغیت را آرزو دارد و فقط سنگ خود را بر سینه نمی‌زند. او اسارت را برای هیچ‌کس نمی‌پسندد و خواهان حکم‌فرمایی مطلق پروردگار عالم است. مگر می‌شود صدای ضجه‌ی کودکان مانده زیر آوار را شنید و خواب بود؟ مگر می‌شود مویه‌ی جگرسوز مادران داغدار را شنید و خوابید؟ چگونه می‌شود با دیدن صحنه‌ی آوارگی، درماندگی و گرسنگی مردمی مظلوم و بی‌گناه سر بر بالش نهاد؟ در پیش دیدگان دنیا، قلب کوچک دخترکان و پسرکان، از ترس حمله‌ی وحشیان صهیونیسم ترک برداشته، روح و روان مادران این طفلکان، از هجوم صحنه‌های دلخراش بر سر روزگارشان و از تعدد زخم و داغ، مغموم گشته، غیرت مردان این سرزمین ستم‌دیده خروشیده و سنگینی داغ جسارت به ناموسشان، خونشان را به جوش آورده و سر تا پا مهیای انتقام به حق از دشمن خبیث گشته‌اند. حال این بشر چگونه به بستر خواب رفته و این گونه آسوده غنوده است و هیچ تلنگری را مجال تاثیر نمی‌دهد؟ دیگر این مادر چگونه مظلومیت پر صلابتش را به رخ بکشد و چگونه استقامت و از خودگذشتگی را به تصویر درآورد؟ اما بنازم به همت این مادر دلسوز که ناامید نمی‌شود و دست از هدف نمی‌کشد و همچنان، مهربانانه طفل را صدا می‌زند. طفلکم! برخیز که تو برای هدفی بزرگ آفریده شدی و حیف باشد که خواب غفلت تو را از کامیابی ابدیت دور سازد و در دستان خبیثان و مستکبران جهان تباه شوی. طفلکم! برخیز که کائنات قرونی متمادیست که انتظار بیداری و هوشیاری تو را می‌کشد، برخیز و ببین که خون چه جوانان رشید و کودکان نازدانه‌ای بر بستری که آسوده بر آن خفتی ریخته است. طفلکم! این صدایی که به گوشت می‌رسد، لالایی مادران بر مزار طفلان پرپر شده‌شان است نه بر بستر خوابشان، این مادران بر سر گهواره خالی و سرخ از خون نوگلانشان مویه می‌کنند اما از نفس نمی‌افتند تا آرامش سهم همه کودکان جهان شود. طفلکم! برخیز و آرزوی دیرینه‌ی مادر را تحقق ببخش و دست روی زانوانت نهاده و خودت را از گزند اسارت رهایی بخشیده و آزادانه زندگی کن تا سعادتمند شوی. @AFKAREHOWZAVI
«دروغ سیزده» ✍طیبه فرید یک‌جوری بود! دفتر نخست وزیری اسرائیل استوری گذاشته بود.خبرگزاری های رسمی و حتی غیر رسمی هیچ‌ کدام حرفی نزده بودند.خبرگزاری های فلسطین هم. یادم به مظلومیت صالح می افتاد ،گریه هایش وقتی بُریده بود.سیم کشی دندانش وقتی می خندید.بچه‌های زخمی را وقتی بغل کرده بود و داد می کشید،وقتی آن شب دور آتش با بقیه خبرنگارها ،با وائل دحدوح« سوف نبقی هنا» می خواند.....شش ماه به این قیافه ها عادت کردیم.با گریه هایشان بند دلمان پاره شده.با خنده هایشان یک‌کم دلگرم شدیم.نه... من باور نمی کنم. به صالح ،به معتز ، به معتصم مرتجی این وصله ها نمی چسبد.با خودم مولفه های جنگ های شناختی را مرور می کنم.خبر صالح خیلی مشکوک به نظر می آید.اخبار دروغ شناخت مخاطب را به هم می ریزد .محاسبات جبهه حق را خراب می کند.یکی را شهید می کنند یکی را تخریب.حتما می خواهند صالح را تخریب کنند.نکند فلسطینی ها ،حماس به او شک‌کنند!نه...اسرائیلی ها گفته اند الان در تل‌آویو است و سلامت. اما هیچ فیلمی هیچ گزارشی ازو‌نیست! باید صبر کرد..... بعد افطار پیج دفتر نخست وزیری اسرائیل همان خبر را دوباره گذاشته و نوشته دروغ سیزده.دروغگوهای پلشت. نفس عمیقی می کشم،با بغضی که نشکسته . گفتم دلم دروغ نمی گوید.اشک های صالح و غم‌توی چشم‌هایش... امشب مقدرات عالم رقم می خورد ،دست ما در مقدرات بسته نیست.تمناهای ما بی اثر نیست. خدایا ما تاب این همه مظلومیت را نداریم .تاب دیدن این همه رنج .این همه دروغ و پلشتی. تاب دیدن این همه خون.بارها خودمان را زیر آوار تصور کرده ایم.لحظه ای که سقف فرو می ریزد .لحظه ای که ترکش های داغ توی تنمان می نشیند،لحظه روبرویی با آدم های جانی که وسایل توی خانه ها را خراب می کنند،بچه ها را هدف می گیرند.خدایا این مردم غریب تا لحظات آخر اسم تو روی لبشان است.خدایا به حق آبرومندهای درگاهت با فرج امامِ ما کلک این سرطان سهمگین را بکن و فلسطین عزیز را از غم‌نجات بده. برحمتک‌ یا ارحم الراحمین @AFKAREHOWZAVI