⬳ #افکاریسم_نوشت
من از زمین نبودهام که بر زمین رسیدهام
شاه و ملک بدیدهام، عرش جلی چشیدهام
آدمی خلق گشت و قدم بر عرش نهاد. انوار عالم را مشاهده کرد، روزگار زمینی خود را نیز دید؛ آنگاه جام نسيان نوشید تا زندگی زمینی را آغاز کند.
چشم سرش روشن بود؛ اما چیزی نمیدید. صدای آرامبخش قلب مادرش تنها موسیقی آن دوران بود.
مغروق نور زاده گشت و آرام آرام با آن پیش رفت تا آنجا که شیرینی آبنبات تاریکیْ او را فریفت. چشمانش را بست و به سوی معبری تاریک قدم برداشت، تاریکی، خشنود با خود گفت: «دستانش را میگیرم، نورش را میبلعم و او را مغروق خویش میسازم.»
به خود آمد، یکباره جوانهای از درون نجوا کرد، دستان سیاهی را پس زد، سعی کرد راه نور را دوباره پیش گیرد، مجدد راه رفتن را بیاموزد؛ چرا که زمین جایی است که مسیرهای نرفته برای آدمی بسیار دارد و آدمی پای امتحان همگی را ندارد. مهم آنست که پایش در سیاهی فرسوده نشود و خدا نکند زمانی به خود آید، که دیگر پای حرکت ندارد. زمین خورد و گریست اما به راه رفتن ادامه داد. آنکه چون مادری راه رفتن به کودک خویش آموزد، دستش را گرفت تا روی پا ایستادن بیاموزد، اما آدمی به خاطر نمیآورد.
بهانه گرفت، کلافه شد، خود نمیدانست که آغوش مادر طلب میکند، در آغوشش کشید. تنها بر عقل خویش تکیه میکرد تا زمانی که شکست و توکل را فرا گرفت. گاه قلهای را فتح میکرد و گمان میبرد خود فاتح بوده؛ اما در سقوط از قله میفهمید تنها نبوده. گاه در گردنه زندگی و کولاک زمستان گمان میکرد به مثال گنجشکی تنها رها شده، حال آنکه دید توان مبارزهاش افزوده. او میخواست راحت باشد اما خدایش او را قوی میخواست. نفسش میخواست خاک بر سرش کند حال آنکه او باید لشکریان نفس را خاک کند.
میبینی، همه اینها از آن جام فراموشی آمد، از آن لحظه که خلقت وسیله آزمایش تو گشت تا آگاه شوی بر نهاد خويشتن. انسان روز ازل را فراموش کرد، قدم بر زمین نهاد و بزمش را آغاز کرد. روزی تو باز خواهی گشت، درگیر سفر نباش، سیر در مقصد کن. روزی تو همینجا بازخواهی گشت....✨🌱
•#إریحا
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳ #افکاریسم_نوشت
گاه شکستهای پیاپی زخم بر پیکر جوانهها میزنند! جوانههای ظریف و با طراوت، به تازگی زندگیشان را آغاز کردهاند. درختان قطور و محکم نیز روزگاری جوانهایی کوچک بودهاند. به ریشههایت فکر کن!
در چه محلی ریشه دواندهایی اِی دوست؟
ریشههایت در خاک است یا در آب؟
شاید هم، دلِ سخت سنگی را برای سبز شدن شکافتهایی. به ریشههایت بنگر! ضرب المثلی کُردی هست که میگوید :«مثل علف توی آب نباش، توی خاک کوه رشد کن.»
سیل و طوفان که میآید اگر ریشههایت سست باشد، سیل تو را مغلوب میکند. تنهٔ تو را از جا برمیکَند، این سو و آن سو میبرد، گاه به سنگ سختی میزند و گاه تکهتکه میشوی! همراهش جاری میشوی در مسیر فنا!
به جوانه ها نگاه کن! درست مثل ما آدم ها هستند، از کودکی میجنگیم برای برطرف کردن نیازهایمان و برای رشدمان. برای زنده ماندن دل نیز باید بجنگیم!!
دلهای جوان، عجیب از طوفانهای روزگار گذر کردهاند، چالش های بزرگی را پشت سر نهادند، تا امروز محکم بیاستند. دلهای جوان، درختان قطوری هستند که جای جای شکسته شده از شاخه هایشان، چند جوانه رویده، خوب که بنگری نشان زندگیهای تازه در وجودشان بسیار نمایان است.
نبرد، بخشی از زندگی یک جوانه کوچک است. گاه موریانه و آفات برگهای جوانش را خراب میکنند؛ اما زمان میگذرد و ترمیم میشود. گاه ممکن است تا یک قدمی خشک شدن هم برود؛ اما با جرعه ایی آب، حیات مجدد مییابد.
ای جوانهٔ کوچک! قرار است با طوفانهای زندگی مواجه شوی، حتی اگر چشمانت ابربهاری شود، حتی اگر شبهای سرد زمستان بشود، حتی اگر خورشید روزگارت مدتی در پس ابر رود.
قوی باش! دوام بیاور! هرگز نبرد را ترک مکن. تو در میدان رزم زاده شدی، در و دیوار از نور برایت روایت میکنند، شبها به امید شمس تابان روزگار سپری میشود، سرما به امید گرمای محبت الله. لحظهای خود را دور از رب حس مکن. خود را به کمتر از خورشیدِحق راضی مکن! ریشه در نور بدوان، حب را زنده نگهدار، مواظب جوانهٔ نوظهور دلت باش! آن روز خواهد رسید، درخت متواضع روزگار باش و مهرت شود ریزان چون باران بر سر یاران.
ای جوانه، آخرش زیباست :)
#إریحا
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳ #افکاریسم_نوشت
بعضی از تجربههای آدمی همینطور هستند. تمام تلاشت را میکنی، شب تا صبح بیدار میمانی و ساعتها، از شدت خستگی خوابت نمیبرد. از تمام توانت استفاده میکنی؛ اما سرانجام، نتیجه طوری نمیشود که میخواستی و انتظار داشتی.
تمام تلاشهایت زیر پای خودت و امثال خودت و صد البته زمان له میشود.
زمان موجود بیرحمی است. درست لحظهای که فکر میکنی با تو مدارا میکند و میتوانی همه چیز را با حوصله پیش ببری، تو را عقب میراند و با همهی توان، از تو پیشی میگیرد.
باید تو زمان را مدیریت کنی؛ نه او تو را. رمز پیروزی بر زمان همین است. اینکه در هر حالی او را بپایی و مراقباش باشی تا از غفلتت استفاده نکند و با خنجر زهرآلودش، سینهی تلاشهایت را از هم ندرد.
اگر خواستی و تلاش کردی و باز هم نشد، اگر باز هم زمان تو را زمین زد، اشکالی ندارد؛ حداقل برای چند بار اول. تو میدانی که کم نگذاشتهای و در حد توانت جنگیدهای. مسئله پیروزی و شکست نیست. مسئله افزایش توانِ جنگیدن است. مسئله این است که هنگامی که زمان پشتت را به زمین کوفت، محو آسمان نشوی و بلند شدن را از یاد نبری.
و به راستی، کسی چه میداند که یک جنگجوی موفق میدان جنگ، چند بار دستخوشِ شکست شده و چند زخم برداشته است؟!
بله. مسئله این است که در عرصهی بازیِ زندگی، به تمرینهایمان بچسبیم و لحظهای اندیشهی حرکت کردن را فراموش نکنیم؛ حتی اگر پیکرهی روحمان جایگاه زخمهای بیشمار شود و مشکلات، هزاران دستی شوند برای زمین زدنمان. حتی اگر مجبور شویم برای لحظاتی، بنشینیم و حرکت نکنیم...
#آریوس
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳ #افکاریسم_نوشت
زندگی میدان رزم است و تو همان مبارزی هستی که میخواهد از امپراتوری آرزوها و هدف هایش حفاظت کند.
از صبح که برمیخیزی تا شب به هنگام خوابت با سیاهی های بزرگ و کوچکی مبارزه میکنی، اینها همان دشمنان تو هستند که میخواهند امپراتوریات را از تو بگیرند و تبدیلت کنند به یک شکست خوردهای که زانوی غم بغل کرده و حسرت ایامی را که خودش دودستی به آنها تقدیم کرده میخورد.
اما تو نترس، آینده به شرط حال روشن است.
شرط حال این است که زمین خورده نمانی، روبه جلو حرکت کنی ، نترسی و شجاع باشی.
شرط حال این است که خودت را بسازی چون دیوار چین که مقابل حملهی مُغل ها ایستادگی کرد و جماعتی را حفظ کرد.
مُغل های حمله کننده به تو زیاد هستند، پنهان و نهان، جماعتی که وظیفه حفظ آن را داری از نظرم اندام های حیاتی تو هستند، آنها شبانه روز برای زنده ماندنت کار میکنند، چرا تو کمی برای خودت کار نکنی؟
چون آرش باستانی باش و با تمام جانت تیر اهدافت را به پروز درآور.
میدانی، از نظر من بزرگ ترین دشمن ما، دقیقا مقابل آینه خودش را به ما نمایان میکند.
آینه را برای نابودی دشمن نشکن.
دشمنت را خوب بشناس و از درون به آن یورش ببر.
نبرد سهمگینی میشود، نبرد من مقابل من.
کمتر کسی وارد چنین میدان نبردی میشود.
معمولا عادت کرده ایم که وارد میدان نبرد دیگران شویم، سعی بر این است که با دروغ، غیبت، تهمت و قضاوت وجود چنین دشمن قدرتمندی درخودمان را کتمان کنیم.
نیاز به انقلاب داریم یک انقلاب جدید.
مانند انقلاب های فرانسه و ایران.
این بار در سرزمین اجدادی خودمان، در جایی که از منبع هستی نشات گرفته است، در جایی که جز ما کسی نیست.
درونمان عجیب و پیچیده است.
حاکم، قاضی، مجرم، انقلابی، شکنجهگر، راوی، مردم ماییم!
درونمان فقط ماهستیم!
شاید این سختی و پیچیدگی درون است که از آن فرار میکنیم.
میترسیم با خودمان روبه رو شویم.
اما تا کی؟!
#آکوپو
#ماه_مبارک_رمضان
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳ #افکاریسم_نوشت
خودکار آبی را برداشتم و چند صفحهای را ورق زدم تا برگ خالی صفحه مورد نظرم را پیدا کنم.
شروع کردم به نوشتن. تصمیم گرفتم بخشی از رفتارهای حداکثری و حداقلی را بررسی کنم؛ البته منظورم از حداکثر اعمال شور نیست. حداقلهای بینمک را هم نمیخواهم بنویسم.
با یک سوال شروع میکنم:
در زندگی خود در مواجه با سختیها حداقلی برخورد میکنیم یا حداکثری؟🤔
مثلا در مواجه با مشکلی که پیش آمده آیا ما میخواهیم قفل و بندی که زندگی ما را مختل کرده به هر روشی باز کنیم؟ ولو خطرناک هم باشد و نیاز به ریسک داشته باشد، شاید هم کمی زخمی شویم، ممکن است روحمان را هم خراش دهیم و برای مدتی حسابی به هم ریخته و آشفته باشیم. یا اینکه نه؟! میتوانیم به خوبی و در آرامش فکر کنیم و با خودمان صحبتی داشته باشیم و بهترین راه را برای برداشتن موانع انتخاب کنیم.
بهترین راه برای ما همان مسیری است که حداکثر اثرات مطلوب را برایمان به ارمغان بیاورد.
ما انسانها موجودات بسیار هوشمند و خارق العادهای هستیم. هر کدام ذهنهای منحصر به فرد و تواناییهای ویژهای داریم.
چه زمانی میتوان به حداکثر نتایج مطلوب درباره کارها، رفع مشکلات و موانع زندگی خود برسیم؟ اصلا میشود حتی مانعی هم نباشد، ممکن است بخواهیم مثل ملخها در کاری جهش داشته باشیم یا به اصطلاح با یک تیر چند هدف بزنیم.
جواب بسیار ساده، واضح و در دسترس است.
باور داشتن به تواناییهای خودمان!
بیشترین نتایج مطلوب هنگامی پدید میآید که دست از مقایسه خودمان با دیگران برداریم؛ چهبسا که نسخه اصلی خودمان بسیار ارزشمندتر از کپیهای ناقص و تقلید شده از دیگران است.
بیشترین بهره وقتی نصیبت میشه که دنبال آپدیت نسخه اصلی خودت باشی رفیق، نه عوض کردنش😉
#إریحا
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳ #افکاریسم_نوشت
در سرزمینی گمشده در میان مردمانی عاری از عشق، برای یافتن حقیقت جستجو میکنم.
نوری در قلبم مسیرم را نشان میدهد و تنها اوست که میداند چه بر من گذشته است...
سفری که به سیاره زمین داشتهام مرا با دنیای تضادها بیشتر آشنا میکند، زشت و زیبا، شب و روز، نور و تاریکی...
زیستن در این سیاره از بیرون آسان به نظر میرسد؛ اما تجربهاش سخت و دشوار است.
رنجها در پی یکدیگر میآیند تا درسی را بر پیکرهی روح بنشانند و این است چرخهی روزگار، تا روزی رسد که سیاره زمین بهشت را تجربه کند؛ و اما این اتفاق زمانی رخ میدهد که مردمانش آگاه و از خواب جهل بیدار شوند.
آری ، تنهایی تنها یک واژهی کلیشهایست،
زمانی که درک کنیم همه چیز از یک منشأ سرچشمه میگیرد و او در تمامی مخلوقاتش و یکایک لحظات نفس کشیدنهایمان حضور دارد. آن وقت است که یگانگی را برای همیشه درک خواهیم کرد.
امیدوارم روزی فرا برسد که بتوانم بر قلهی امید، فریادی از جنس آزادی برای سیارهام زمین سر دهم.
آن روز فرا میرسد؛ حتی اگر سفرم به اتمام رسیده باشد...
#إمینگان
#شب_قدر
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳#افکاریسم_نوشت
سوالهای ذهن پرسشگرم گاهی عجیب و غریب میشود. گاهی آنقدر سوالهای مختلف میپرسد که کلافه میشوم. با خود میگویم اینجا چه میکنم؟ آیا از اکنون خود راضی هستم؟ اگر نیستم به چه علت؟؟ و...
به یاد دارم آخرین اشتباهم همین چند وقت پیش بود. بسیار ناراحت بودم، و مثل عادت همیشگیام در حال شماتت و سرزنش خود. از خودم نسبتا نا امید شده بودم، و غرق فکر و حسرت نمیدانستم چه کنم.
با شخصی ملاقات کردم. از قضا با من از من سخن گفت...
حرفهای زیبایی میزد. شاید اگر آنها را نگفته بود، همچنان غمگین و دلسرد به سر میبردم.
حرف هایش بدین شرح بود:
«به چه علت نشستهای و فقط به نیمهٔ خالی لیوان مینگری؟ آیا اینگونه چیزی عوض میشود؟؟! اگر ناراحت و اندوهگین از اشتباهات گذشتهای، یا علی بگو. دستت را روی زانویت بگذار و بلند شو. برخیز و به جبران بیاندیش.»
لحظهای فکر کردم؛ فکر به ایّاک نعبد و ایاک نستعین، فکر به الله رحمان و رحیم. پرتوء مهر پروردگار در دلم بار دیگر درخشید. خاک نشسته بر روی لباسهایم را پاک کردم و بلند شدم.
غرق ماندن در ناراحتیهای گذشته و حسرت خوردن چیزی را عوض نمیکند.
تنها بلند شدن و امید داشتن حال روزگارت را تغییر میدهد.🌿✨
• #إریحا
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳ #افکاریسم_نوشت
نسیم روحنوازی مرا فراخواند.
آهسته قدم در چشمه نور مینهم. صاحب بخشش و دانش، ای شهِ بینیاز از دنیا، بپذیر ما را.
صدای آرامِ پدر فراخواند روحِ مرا برای حضور در جشنی فرخنده.
در بیکران هستی، آنجا که ریگهای تاریکی، کم و بیش تخته سنگهایی میشوند در راه مسیر رسیدن به نور. آنگاه که بر طبل ناامیدی میکوبند و زنجیرهای درونی میخکوب میکنند انسان را.
درد تشنگی و عطشِ روح، میفرساید؛ و الا نخوردن و نیاشامیدن جسم را توان تحمل هست.
رحم کنیم به حالِ گوهر دلمان.
پرده.ها یکی پس از دیگری کنار خواهد رفت. دانه بیدِ وجود، چشمانش گرم میشود. سنگینی خاک سرد و تیرگیِ شب تار، کنار خواهد رفت. بر شیپور شادی عرشیان میدمند، یکصدا بانگی سر میدهند.
ای جانستا، ای جانپذیر ، ای پوشانندهی نور تابنده، ای پروردگار بخشنده و...
ای آدمیان بپوشید لباس عافیت و سلامت، قدم بردارید برای کمال و خیر و سعادت.
پی در پی ندایی شیرین گوش را مینوازد:
- خوانید مرا تا اجابت کنم شما را.
پروردگارا، بگشا گره کورِ زندگی ما.
#إریحا
#جمعه
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳ #افکاریسم_نوشت
آرام آرام قدمهایش را برمیداشت. به غروب آفتاب نگاه کرد. آسمان قرمز و نارنجی شده بود، گویی خزان روزگار است.
با خودش فکر کرد که آدم ها با خودشان چکار میکنند؟ چگونه اجازه میدهند بال و پرهایشان چیده شود و به پرواز فکر نکنند؟
آنها طعم آزادی را نچشیدهاند...
گمان میکنم کمتر کسی باشد که طعم پرواز را بچشد و مکرر آن را نخواهد.
شاید آدم ها نمیدانند پرواز چیست.
شاید نمیدانند بال هایشان بهر چه کاریست.
شاید هم اصلا نمیدانند که بال دارند...
به آسمان بالای سرت بنگر، مگذار ذهنیت غازها بر تو چیره شود. هویت زنجیر های دنی را باور مکن؛ حصار های خوش رنگ و لعاب آرام آرام در عمق جانت ریشه افشانی خواهند کرد. ناگهان مسموم سم شکوفه های تاریکی در قعر ناامیدی خود را خواهی یافت...
تصویر را باور مکن، چشم دل بگشا و تدبیری بکن.
زنجیر های خیالی را بگسل. از چشمهٔ شیرین حق بنوش. کتاب تفکر را ورق بزن. بند پوتین همت را سفت کن و به شکار موقعیت های فردا پر بگشا.
• #إریحا
#افـکـاریـسـم
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳ #افکاریسم_نوشت
بعضی وقتها غمهایی میان سراغمون که خیلی سنگینن و به سختی میتونیم تحملشون کنیم.
دقیق که نگاه کنیم، میبینیم این غمها از جنس بازی ذهن نیستن؛ واقعیَن.
اما باید بدونیم انرژی، وقت و اشکی که بخاطر این غمها از دست دادیم، باعث افزایش تحمل ما میشن. باعث بزرگتر شدن ظرف وجودی ما میشن. یا به قول یه استادی: خدا یه جایی جبران میکنه برامون.
کمی به آیندهی دور نگاه کنیم. بله! روشنه. همین یعنی قوت قلب و انگیزه برای تلاش.
به قول شاعر:
از آن فراز و از این فرود غم مخور
زمانه بر بلند و پست میرود
• #بی_قلم
#جمعه
#طرح_نور
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️
⬳ #افکاریسم_نوشت
موسیقیِ زندگی با ریتمی ناموزون در حال نواخته شدن است.
گاه آرامِ آرام، گاه تند تند.
گاه چو عمق اقیانوسْ، آرام.
گاه به سان سطحِ موّاجِ آن، رقصان و خروشان...
اگر بخواهیم «از آن فراز و این فرود» غم بخوریم و هیچ کاری نکنیم، فرصتِ رشد را از دست میدهیم. زود دیر میشود. شاید وقتی به خود بیاییم که دیگر محاسنمان سفید گشته و فرصتی برای جبران نمانده باشد.
قبل از آنکه دیر شود برخیزیم و حرکت کنیم.
ریتم تند زندگی را کمی آرام سازیم و با آن سازگار شویم.
نمیشود کاملاً آرامَش ساخت، اما میشود با همت ما کمی آرامتر باشد و آنگاه که تند میشود، سرِ ناسازگاری برنداریم و به خواب غفلت فرو نرویم.
•#بی_قلم
#افکاریسمی_باش
➡️ @AFKARISM 🪴♥️