فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی انصافی ما نسبت به امام زمان ارواحنا فداه
حجتالاسلام والمسلمین ناصری
@nasery_ir
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
✅ #استاد_يزدانپناه
☑️ ریشه داری عرفان اسلامی در کتاب و سنت
🔘عرفان اسلامی بسان جریان فرهنگی پرتوان، با مشایخ برجسته و بی نظیر، و انبوهی از آموزههای عرفان همچون عشق، کشف، معرفت، فنا، لقا، وحدت شخصیه در پردازش نخستینش و مقامات و منازل پرشمار، در سدهی سوم هجری بیش از پیش ظهور کرد.
این جنبس معنوی، ریشه در سدههای پیشین داشت. ما در سدهی نخست هجری، افزون بر رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم و اهل بیت علیهم السلام که پیشوای حقیقی عارفان در همه اعصارند – با شخصیتهای عرفانی همچون سلمان فارسی، اویس قرنی، کمیل نخعی، رشید هجری و جابر جعفی روبروییم که به گفته علامه طباطبایی در پایان فصل نخست رسالة الولایه، اصحاب سرّ اهل بیت علیهم السلام به شمار میآیند. وجود چنین شخصیتهایی گواه آن است که این جنبش معنوی به برکت اهل بیت علیهم السلام از همان سدهی نخست شکل گرفته است.
🔘عرفان اسلامی در سدهی دوم، با به صحنه آمدن شخصیتهایی چون ابوحمزهی ثمالی، جابر حیان، شفیق بلخی، فضیل عیاض، معروف کرخی و رابعه عدویه به صورت جریان فرهنگی مستقلی در برابر دیگر جریانهای فرهنگی آن دوران بروز کرد و در سدهی سوم رشد فزایندهای یافت. این رشد فزاینده، از حیث آموزهها و حقایق و معارف در سدهی سوم، پژوهشگران غربی تاریخ عرفان اسلامی را بر آن داشت که به ریشهها و خاستگاههای عرفان اسلامی بیاندیشند و در این امر تأمل کنند که آیا تصوف اسلامی از منابع بیگانه تغذیه کرده است یا در اسلام ریشه دارد؟ و این همه گستردگی و ژرفا از کجا نشئت گرفته است؟
🔘شرق شناسان، از اوایل سدهی نوزدهم میلادی دربارهی خاستگاه عرفان اسلامی به پژوهش پرداختند، در این پژوهشهای نخستین، خاستگاه عرفان اسلامی را بیشتر در عرفانهای هندی، مسیحی، گنوسی و نوافلاطونی جستجو میکردند؛ ولی با پژوهشهای دامنه دار به اثبات رسید که خاستگاه اصیل عرفان اسلامی، اسلام و قرآن است. از سوی دیگر، پژوهشگران مسلمانی همچون شهید مطهری، عبدالرحمن بدوی، جلال الدین همایی و زرین کوب نیز خاستگاه عرفان اسلامی را کتاب و سنت دانسته اند.
🔘با این حال، این واقعیت تاریخی را نیز باید در نظر داشت که عارفان مسلمان در طول سدههای بعدی بر اثر آشنایی با نحلههای گوناگون فکری (اعم از اسلامی و غیر اسلامی) و با جذب عناصری از آن نحلهها که با ساختار معرفتی و بینشی آنان سازگار بود، بر غنای سنت خود افزودند؛ به ویژه از زبان فنی و دقیقتر و شایستهتری در تبیین آموزههای عرفانی سود جستند. این تأثیر پذیری که در جنبههای دیگر فرهنگ اسلامی نیز در سدههای نخست پیدایش آن رخ داده است؛ نشانهای از غنای سنت عرفانی است که توانست در برابر فرهنگهای بیگانه، به طور فعال به گزینش عناصر مطلوب و طرد عناصر نامطلوب فرهنگی دست زند و با بهره مندی از آنها، بر بالندگی خود بیافزاید. چنین امری، در اصالت فرهنگی عرفان اسلامی ریشه دارد که به مدد شریعت و شهود توانسته است از پایگاه مستقل سنت روحی و معنوی و فکری خود، به نقد موشکافانه و گزینش و طرد آگاهانهی آموزهها بپردازد.
🔘این ادعا که عرفان اسلامی در قرآن و سنت ریشه دارد، با شواهد متعددی همراه است:
1️⃣ شاهد نخست، تصریح و پافشاری مشایخ عرفان در طی سده ها، به ویژه سدههای نخستین بر این امر است.
🔺عارفان بارها به زبان آورده اند که حقایق سلوکی و معرفتی را در سایهی تأمل و تدبر معنوی در کتاب و سنت و عمل به دستورات دینی یافته اند. جنبید بغدادی (م297) گوید: «این راه کسی رود که کتاب خدای عزوجل بر دست راست گرفته باشد و سنت مصطفی بر دست چپ گرفته و به روشنایی این دو شمع میرود تا نه در مغاک شبهت افتد و نه در ظلمت بدعت». همو گوید: «شیخ ما در اصول و فروع و بلا کشیدن، امیرالمؤمنین علی (ع) است». وی گفته است: «این علم عرفان ما مقید به کتاب و سنت است». ابوسلیمان دارانی (م215) گفته است: «چه بسا نکتهای از نکات عرفا روزگاری در دلم بود؛ آن را نمیپذیرفتم مگر به دو شاهد عدل که همان کتاب و سنت است.». تستری (م283) گوید: «هر وجدی که کتاب و سنت بر آن شهادت ندهد، باطل است».
2️⃣ شاهد دوم، وجود نکات عرفانی بسیار در آیات و روایات است که در فکر و ذهن و جان هر مسلمان حضور دارد. ابعاد معنوی، سیر و سلوکی و معرفتی در شریعت به اندازهای است که هر تشنهی معنویتی را سیراب میکند. به گفتهی شهید مطهری در کتاب علوم اسلامی: «مایههای اول اسلامی بسی غنیتر است از آنچه این گروه به جهل یا به عمد فرض کرده اند. نه توحید اسلامی به آن سادگی و بی محتوایی است که اینها فرض کرده اند؛ و نه معنویت انسان در اسلام، منحصر به زهد خشک است؛ و نه نیکان صحابهی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنچنان بوده اند که توصیف شده؛ و نه آداب اسلامی محدود است به اعمال و جوارح و اعضا».
آموزههای فراوانی مانند مجاهده با نفس، تزکیهی نفس، عبادت احرار، قرب نوافل و فرایض، لقای الهی، رضوان حق، کمال انقطاع الی الله، شهود دل، ولی خدا و مقرب درگاه دوست شدن و نیز آیت بودن هستی برای حق، قرب وریدی خداوند به اشیاء، احدیت ذات و واحد قهار بودن خداوند، بینونت وصفی نه عزلی و حصر ظهور و بطون در خداوند، میتوانست الهام بخش معنویتی عظیم و گسترده شود.
🔺شاهد سوم، بررسی دقیق و استقرای متون و سخنان و احوال عرفای اسلامی در سدههای نخستین است که ما را از نظرگاه تحقیقی، به خاستگاه اسلامی عرفان راهنمایی میکند. این روش از شاهد دوم کمی فراتر رفته و آنچه را بر وجدان و شهود علمی به دست آمده است، به طور مستند برای همگان قابل ارائه میکند. این روش را «پل نویا» با دقت و از سر حوصله در کتاب ««تفسیر قرآنی و زبان عرفانی» پی گرفت که از جهتی مرحلهی نوینی در مطالعات عرفان اسلامی است.
🔺وی بر این باور است که به لحاظ پژوهش تاریخی میتوان اثبات کرد که واژگان و تحلیل عارفانه، نخست از تأمل در قرآن و تفسیر آن بر حسب تجربهی معنوی آغاز شده و در دل تأویل عرفانی و تفسیر باطنی، اندک اندک زبان عرفانی و اصطلاحات خاص، مناسب با مقتضیات تحلیل شکل گرفته است. ولی به مدد متونی که از عرفای سدههای نخستین به دست آورد، توانست چنین امری را اثبات کند که در حقیقت، عارفان در پی تأمل و تدبر در قرآن به همراه شهود، به چنین فضای معنوی رهنمون شده اند.
🔺به هر روی، یکی از ثمرههای قرآن و سنت در طی قرون و اعصار، عرفان اسلامی است. همان گونه که انتظار میرفت، معنویت ژرف و توحید ناب و متعالی در بطن اسلامی شکوفا شد و به گونهای گسترده شکل گرفت و تنوانست بخشی از آنچه در اسلام نهاده شده است را نشان دهد. بی گمان میتوان از عرفان اسلامی به بُعد معنوی اسلام یاد کرد. امید میرود از این پس نیز عرفان اسلامی هر چه بیشتر گوهرهای ناب موجود در دین مبین اسلام را به چشم آورد.
📖منبع: نشریه حکمت عرفانی، بهار 1391، شماره 3
🇮🇷 نقل از مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
درسالروز وفات آیه الحق شیخ حسنعلی نخودکی شادی روحشان صلواتی هدیه کنیم
عند ذکر الصالحین ینزل الرحمه
🔸حضرت آیة الله سید محسن خرّازی:
🔹 اولیای خدا با یکدیگر فرق دارند. بعضی صاحب سرّ هستند و بعضی نیستند. بعضی در مسائل نظری وارد میشوند و آنها را حل میکنند و برخی با جنبههای عملی.
🔸مثلاً در زمان مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی، ماتریالیستها به شدت در ایران تبلیغات میکردند، لذا ایشان باب ریاضت و کرامت را باز کرد. مثلاً فردی پیش ایشان میآمد و برای شفای مریض خود دعا میخواست و ایشان دعایی میخواند و به انجیر فوت میکرد و به او میداد و بیمار واقعاً شفا مییافت. به هر حال در زمان غیبت معصوم(ع) افرادی باید باشند که از سوی امام مردم را از امور مادی به امور ماورائی سوق بدهند.
🔹مرحوم علامه طباطبایی به سئوالات نظری پاسخ میدادند و آیة الله بهجت در جنبه عملی کار میکردند. شیوه هر فردی با توجه به زمان، مکان و شرایط تعیین میشود.
🔸بنده آیة الله بهجت را عارف در حد اعلا و به معنای حقیقی کلمه میدانم. اخلاص ایشان نظیر نداشت، به قدری درجه خلوص در ایشان بالا بود که حتی وقایعی را هم که برای خودشان اتفاق افتاده بود از زبان فرد دیگری اظهار میکردند و هر چه هم اصرار میکردید، نام فرد را نمیگفتند.
کانال فلسفه و عرفان
https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
4_6034975336360314637.pdf
2.95M
شرح حال حاج شیخ حسنعلی اصفهانی از کتاب «مرآة الحجة» چاپ دوم.
چاپ دوم «مرآة الحجة» که چند برابر چاپ اول مطلب دارد سالها قبل در قم به وسیله مؤسسه نشر و مطبوعات حاذق منتشر شده است.
🔹استاد حجت هاشمی در «مرآة الحجة» چاپ دوم در شرح حال جدّ مادری خود آیة الحق حاج شیخ حسنعلی اصفهانی نوشته است:
🔸«حاج شیخ می گفته: در تمام مدّت عمر، یک مرد دیدم و یک نیم مرد!
🔹مراد از مرد حاج محمد صادق [تخت فولادی] است، و مراد از نیم مرد، حاج شیخ مرتضای طالقانی».
@AGLOESHG
.
#معرفی_سایت
👈هدیه کانال مشاوره پایان نامه و مقاله نویسی لطفا با آدرس کانال برای دیگران بفرستید
#پایان_نامه_حوزه
.دسترسی آزاد به متن کامل پایان نامه های دیجیتال کتابخانه آیتالله العظمی بروجردی
امکان جستجوی آزاد، رایگان و مشاهده متن کامل پایان نامه های حوزوی و دانشگاهی موجود در کتابخانه آیت الله بروجردی در هر نقطه از جهان فراهم شد.
بخش کتابخانه دیجیتال کتابخانه آیت الله العظمی بروجردی مشتمل بر قالب های اطلاعاتی متنوعی است. یکی از این قالب های اطلاعاتی، پایان نامه های حوزوی و دانشگاهی موجود در این کتابخانه می باشد. در حدود 6000 عنوان پایان نامه حوزوی به زبان عربی و فارسی در موضوعاتی چون «قرآن و حدیث، فقه، اصول و رجال، تاریخ، اقتصاد اسلامی، خانواده و مشاوره، علوم سیاسی، علوم اجتماعی و جامعهشناسی» به صورت دیجیتال در دسترس کاربران قرار دارد. همچنین حدود 1000 عنوان پایان نامه عربی حوزوی از سایر کشورهای اسلامی موجود در این مجموعه نیز در دسترس کاربران قرار گرفته است.
کتابخانه آیت الله بروجردی در راستای تسهیل فرایند پژوهش و کمک به پژوهشگران امکان جستجوی رایگان و آزاد (بدون نیاز به نام کاربری و رمز عبور) را برای همه افراد عضو و غیر عضو این کتابخانه در هر نقطه ای از دنیا فراهم کرده است.
کاربران می توانند با مراجعه به سایت کتابخانه و جستجو در نرم افزار کتابخانه که در صفحه اصلی سایت قرار دارد، در همه پایان نامه های این کتابخانه جستجو کرده و متن کامل همه پایان نامه ها را بدون محدودیت مشاهده کنند.
http://www.blib.ir/libportal/tabid/461/Default.aspx
@AGLOESHG
@mt_falsafeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقایسه حوزه علمیه قبل از انقلاب و چهل ساله بعد از انقلاب در بی بی سی.
حتما بشنوید و نشر دهید
کانال فلسفه و عرفان👇
https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
4_5816951036794896810.pdf
6.37M
کلمة التوحید لرفع التردید در علم اعلی فلسفه کلیه و حکمت الهیه
از آثار فقیه حکیم آیة الله سید محمد مشکوة بیرجندی.
چاپ سال۱۳۴۴
@AGLOESHG
111.pdf
407.9K
✔پاسخ دکتر محمد #محمدرضایی به مدعیات دکتر عبدالکریم #سروش
در مسأله«خدا به هر دردی نمیخورد»
🔸چندی پیش به مناسبت انتشار ویروس کرونا در جهان، مصاحبهای از دکتر عبدالکریم سروش، تحت عنوان "خدا به هر دردی نمیخورد" در رسانههای مجازی منتشر شد. در ادامه پاسخ دکتر محمدرضایی را به ایشان می خوانید.
🔶مطالب دکتر سروش:
🔹هیچ دلیل عقلی و نقلی معتبری نداریم که امام مدفون در خاک، صدای زائران را بشنود و به آنها پاسخ بدهد و یا اساساً قدرت برآوردن حاجات آنها را داشته باشد.
🔹آتش غربزدگی توسط برخی افراد نادان همه چیز غربی را از غربال انکار گذارند، علوم انسانی غربی را و حالا طب غربی را.
🔹این که در زمان میرزای شیرازی، شیعیان با خواندن زیارت عاشورا وبا را برطرف کردند، قطعاً دروغ بوده و یک دروغ تفرقهافکنانه است که یک نوع خداپرستی قبیلهگرایانه را تبلیغ میکند.
🔹خدا به هر دردی نمیخورد و این که شما در هر حادثهای پای خدا را به میان بکشید، قطعاً خطا است. خدا به درد تنهایی روح میخورد، به درد عاشقی میخورد.
🔹امید ضعیفی دارم که مساله شرّ در الهیات اسلامی همانند الهیات غربی جدی گرفته شود. با مساله شرور باید ارتباط خود را با خدا از نو تعریف کنیم.
🔷پاسخ های دکتر محمدرضایی
🔸سروش: امامان، صدای زائران را نمی شنوند.
نقد: برخلاف دیدگاه آقای سروش، آیات و روایات، دلالت بر آن دارند که پیامبر گرامی اسلام(ص) و حضرات معصومین که به جهت عنایت ویژه خداوند به آنها و به جهت مقام و منزلت آنها نزد خداوند هم سخن ما را میشنوند و هم میتوان از آنها...
گفتگوی کامل در فایل پی دی اف👆
کانال فلسفه و عرفان👇
@AGLOESHG
4_6012372693007992077.pdf
10.96M
درآمدی به نظام حکمت صدرائی
نوشته : عبدالرسول عبودیت
جلد اول
کانال فلسفه و عرفان👇
https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
nZam Hkhmt Sdray'y 2 - `bdalrswl `bwdyt.pdf
8.74M
درآمدی به نظام حکمت صدرائی
نوشته : عبدالرسول عبودیت
جلد دوم
کانال فلسفه و عرفان👇
https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
4_6015115304504395352.pdf
26.45M
درآمدی به نظام حکمت صدرائی
نوشته : عبدالرسول عبودیت
جلد سوم
کانال فلسفه و عرفان👇
https://eitaa.com/joinchat/1963720741C05b59f4cf3
27.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما از کِی دچار تَوَهُم " منِ ذهنی " شدیم؟
- چطور در اسارت " هویت فکری " قرار گرفتیم؟
- شاید ما نتوانیم بگوییم " منِ حقیقی " به طور دقیق چیست، منِ حقیقی ناشناخته است، اما تجلیهایی دارد، از عشق است، روح، ریشه در فطرت پاک الهی دارد،
- اما میتوانیم درک کنیم که ما از چه نیستیم تا آنچه که هستیم، برایمان روشنتر شود.
منِ ذهنی (هویت فکری) چیست؟
- مصاحبه با محمدجعفر مصفا، سال ۱۳۹۰
کانال فلسفه و عرفان «عقل و عشق»
@AGLOESHG
نقش فلسفه در حیات علمی،معنوی و فرهنگی طلاب
گفتوگو با #استاد_یزدان_پناه
سوال:
فلسفه خوانی چه نقشی در حیات علمی، معنوی و فرهنگی طلبه دارد؟ آیا خواندن فلسفه، فقط به عنوان یک حسن است یا اینکه برای طلبه یک ضرورت است و برای هر تخصصی هم که میخواهد در حوزه کسب کند، باید نسبتی با فلسفه برقرار کند؟
پاسخ:
طلبه برای بسیاری از کارها باید به معقول تن دهد. کسی که امروز در وادی معارف دینی میآید، در کنار بحث احکام، به رشتهی معقول نیز احتیاج دارد. همان گونه که ما برای دانستن احکام شریعت، باید یک سری علوم مختلف، مانند فقه و اصول و حدیث بخوانیم، برای کارهای معارف و عقاید دینی به طور اعم که شامل بحث توحید و معاد و امامت و نبوت و ملائکه و ... که در کتب دینی بسیار زیاد هم هست، به این سنت فلسفی نیاز داریم.
سنت فلسفی ما، اشاره به یک تلاش هزار و چند ساله دارد و ما بر سر یک سفرهی آماده نشسته ایم. من نمیگویم اینجا پایان راه است، ولی این سفرهای است که راه فهم معارف را باز کرده است.
ما در برابر این سنت معقول فیلسوفان و عارفان، دو راه دیگر هم داشتیم: یکی راه حدیث و نگاه به ظاهر متون بود که صرفاً تبدیل به «ظاهرگرایی» شد؛ راه دیگر همان حرکت متکلمان در طول تاریخ به ویژه آن سدههای نخست است که میخواستند تلاشهای زیادی در دفاع از معارف دینی، ولی با یک سبک خاص کنند. حرکت ظاهرگرایی، عملاً با مشکلات زیادی مواجه شد و بیشترین مشکل، در بحث تشبیه و تجسیم آن بود. ظاهرگرایی این حرکت را به سمتی سوق داد که تقریباً از عمل معارف دینی تهی شد و عملاً این روش جواب نداد و بسیاری از آن حذر کردند.
حرکت و جنبش دیگر، سبک کلامی بود که در دورههای گذشته طی شد. در روش کلامی، بنا بر این بود که از دین دفاع کنند و چون محور، فقط دفاع از دین در نظر گرفته شد نه یافت حقایق دینی آن گونه که هست، مجدداً با مشکلاتی رو به رو شد و باز هم این روش جوابگو نشد؛ چون فهم معارف آن گونه که بایسته و شایسته و عمقی باشد، حاصل نشد و تقریبا سعی شد فقط یک خِرَد سطح پایین را به کار بگیرند که از آن به «خرد جدلی» تعبیر میشود.
چون بنای این خرد جدلی بر اقناع بود، با دو مشکل جدی برخورد کرد: یکی از ناحیه فهم متون دینی؛ چرا که متون دینی ناظر به تبیین واقع، آن گونه که هست، بودند؛ ولی اینها با روشی که در پیش گرفتند عملا در فهم متون دینی موفق نبودند؛ مشکل دیگر هم در حل و فصل واقع آن گونه که هست، به لحاظ مستقل عقلانی بود که موفق نبودن و راه آ«نها هویت برهانی نداشت.
ولی سنت فلسفی که در نهایت با عرفان نظری گره خورد، عملاً جواب داد و خیلی خوب توانست به بسیاری از اسرار دین دست پیدا کند و بسیاری از متون و روایاتی که در ظاهر اولیه با یکدیگر تفاوت داشتند را جمع کرده و به حقیقت مطابق همهی این آیات و روایات برسد از فارابی تاکنون، آهسته آهسته تلاشی صورت گرفت که بتواند هم واقع را آن گونه که هست و هم متون دینی را بفهمد. بسیاری از مسائل باب توحید با تمام ریزه کارهای ها، مانند قرب وریدی حضرت حق، توحید افعالی، توحید صفاتی، باب معاد و ... در این روش بررسی شد. اگر کسی به بحث معاد متکلمین نگاه کند و در کنار معاد صدرا در جلد 9 اسفار قرار دهد، آن وقت میتواند بفهمد که اینها چقدر با هم فاصله دارند؛ حتی در کمیت پرداختن به مسائل.
آنقدر مسائل ریز معارفی وجود دارد که اگر بگوییم بیش از ده هزار گزاره میشود، اغراق نیست که آن دو، عملاً به اینها نپرداخته اند؛ اما در این سنت فلسفی که بُعد عرفان نظری هم از قرن هفتم در آن جا باز کرد و بعد در سنت صدرایی که عرفان نظری با حکمت متعالیه آمیخته شد، به اینها پرداخته شده است. آنها در عین اینکه سر سفرهی فارابی و بوعلی و شیخ اشراق نشستند، بسیاری از اسرار متون دینی را هم با روش فلسفی فهمیدند.
حضرت استاد حسن زاده میفرمودند همان گونه که ما برای اجتهاد در احکام شرعی، نیاز به خواندن فقه و اصول با همین روال معلوم حوزوی داریم، برای اجتهاد در باب معارف هم به کتابهای بوعلی، فارابی، شیخ اشراق و بهتر از همه ملاصدرا و ابن عربی احتیاج داریم که واقعاً هم مسائل را حل میکنند. بدون اغراق، گاهی در جلساتی از بحث فصوص، باید سیصد روایت در کنار هم چیده میشد تا میتوانستیم یک نتیجه گیری کنیم.
لذا اگر طلبهای میخواهد در باب معارف مجتهد شود، حتماً نیاز به بحثهای فلسفی – عرفانی در این سنتی که تا کنون شکل گرفته دارد. باید تمام این کتابها خوب خوانده شود.
بسیاری از بزرگان ما که در وادی معقول نیامده اند، وقتی که از معارف حرف میزنند، در حدّ سطح و فهم عادی است و این خوب نیست و همین باعث میشود که مثلا راحت جبر را میپذیرند. بعضی از بزرگان راحت تصریح میکنند: «اینجا که رسید قلم بشکست»؛ چرا باید اینطور باشد؟! چرا وقتی به بحث توحید میرسند، بعضی از اقوال خیلی ضعیف میتواند راحت در دل آنها بنشیند و «خلق و ایجاد» را به ضعیفترین طرح قبول کنند ولو اینکه با بسیاری از متون دینی دیگر جور در نیاید.
شخصی خیلی راحت میگفت: «خلق، یعنی خدا گفت باش و شیء ایجاد شد»! و در ادامه نیز، قرب وریدی حضرت حق را نمیتوانست تبیین کند؛ اینکه در عین خلق، خداوند در تار و پود مخلوق حاضر باشد؛ «نحن اقرب الیه من حبل الورید» یعنی از رگ گردن به شما نزدیک تریم. نباید اینطور بگوییم که نسبت خداوند با مخلوقات، مثل نسبت من با این صندلی است که بعد از خلق، ربطی به من ندارد. میگفت «ما طبق روایات، قائل به بینونت عزلی نیستیم» ولی در توضیح مسئله مجددا همان بینونت عزلی را میگفت و فاصلهای بین خالق و مخلوق درست میکرد!
وقتی به معارف میرسند، یک مقدار تأمل کم میشود. چطور در باب احکام شرعی که با طوائف مختلف روایات رو به رو میشویم؛ نکات هر طائفه را نام برده و وجه جمع آنها را بررسی میکنیم تا یک نتیجه بگیریم و میگوییم این کار از غیر مجتهد بر نمیآید، که کار بسیار خوبی هم است؛ همین را در باب معارف هم باید انجام داد، که به کمک فلسفه انجام میگیرد.
الان بزرگانی داریم که تقریرها و تحلیل هایشان عمیق است. علامه طباطبایی که المیزان را نوشته، فقط ظهورگیری قوی داشته؟ من به ظهورگیری قائل ام، اما قوتها و قدرتهای زیادی جمع شد که این کتاب نوشته شد. چرا المیزان اینقدر قوت دارد؟ دلیلش این است که سر این سفره نشسته است. ایشان با این سنت و با شیوهی ظهورگیری درست و روش فهم درست متن آشناست. به نظرم در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند. متأسفانه ما در جاهای دیگر با چنین روش فهمی رو به رو نیستیم؛ این آقایان هستند که روش فهم درست را میدانند. در روش فهم و روش تحلیل مسائل و قوتی که در فهم هست، همه از سفرهی فلسفه بلند میشود.
طلبهای که میخواهد مجتهد شود، باید این راه را طی کند، حال گاه فهم دینی در باب احکام میشود و گاه فهم دینی در باب معارف. معارف، کمتر از احکام نیست؛ بلکه بیشتر هم است و فقه اکبر است. اگر اصول و عقاید را با عمق آن، در حوزه نخوانند، پس در کجا باید بخوانند؟
سوال: فایدهی دوم، یعنی تأثیر خواندن فلسفه در بُعد معنوی را اگر ممکن است بیشتر توضیح دهید؟
پاسخ: فلسفهی صدرا در نهایت، سر از بحث وحدت شخصیه در میآورد؛ این مسئله در فرد خیلی تغییر ایجاد میکند. او نمیتواند دیگر عادی باشد، و هر حرفی را بزند. نمیتواند هر نوع بررسی را نسبت به عالم داشته باشد؛ چون این معارف این اجازه را به او نمیدهد.
حتی صرف دانستن اینها مؤثر است؛ چرا که دانستن بذر مشاهد است. حضرت امام هم تأکید میکنند که باید دانشتن و این دانستن، حجاب است؛ ولی باید داخل حجاب شد و با مجاهدهی قلبی، اینها را به قلب میرساند. اگر کسی هم میخواهد به لحاظ معنوی اوج بگیرد، چارهی آن دانستن معارف است؛ ولی گاهی اگر طلبهای به لحاظ روحی خیلی قوی است، شاید به این نتیجه برسیم که او دیگر این قدر لازم ندارد که معقول بخواند، گرچه اگر بازهم بخواند خیلی بهتر است.
راه عمومی و کم دردسرتر و کم خطرتر، راه شناخت معارف است که در عرفان نظری و فلسفهی صدرا روی میدهد؛ به تعبیر دیگر نه تنها در تربیت عقلانی، بلکه در تربیت معنوی هم مؤثر است.
از توصیههای اساتید برای رسیدن به مراحل نهایی عرفان، این بود که ره چنان رو که رهروان رفتند، از خواندن این دروس، کم کم چنان عطشی ایجاد میشود که به حرکتی معنوی تبدیل میگردد.
کسی که این معارف را میداند، معمولاً در مقام عمل و سلوک هم راحتتر میتواند حرکت کند. میگویند وقتی ذکری مانند لا اله الا الله را میگویید، اگر دقیقا نمیدانید به چه معناست، اثرش هم کم است.
یکی از این آقایان دستور داده بود ذکر لا اله الله داشته باشد و بعد گفته بود اما کدام خدا؟! باید جواب میداد آن خدایی که جدا نیست و همه جاست و نامتناهی است که ما به اصطلاح جلوهی او هستیم.
حتی گاهی شده است که از نظر علمی کار کرده اند و بعد تن به سلوک داده اند، مشکلات روی آنها کمتر بوده است. مثلا در وسط کار، شیطان وسوسه میکند؛ اما چون ایشان پایههای معرفتی محکمی دارند و اصل مسئله را حل کرده اند و فقط الان میخواهند همین را که بدان یقین دارند به دل برسانند؛ مشکل کمتری دارند. خیلیها در این مراحل از شیطان ضربهی سنگینی میخورند.
منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه
🔹کانال فلسفه و عرفان
@AGLOESHG
#معرفی_سایت
✅ مهمترین پایگاه های جستجوی مقاله (داخلی)
رایگان👇
🔺 sid.ir
🔺 ensani.ir
نیاز به عضویت و پرداخت هزینه👇
🔺 magiran.com
🔺 noormags.ir
🔺 civilica.com
کانال فلسفه و عرفان(ارسال فقط با لینک)
در ایتا وتلگرام👈 @AGLOESHG
فلسفه و عرفان
#معرفی_سایت ✅ مهمترین پایگاه های جستجوی مقاله (داخلی) رایگان👇 🔺 sid.ir 🔺 ensani.ir نیاز به عضویت و
👈نکته مغفول در #سیرمطالعاتی ها
یکی از مهمترین و صحیح ترین راه های مطالعه هر علمی بخصوص فلسفه این است که باید کتب عرضی مطالعه شود نه طولی!!! مقصودم این است که بعداز آشنایی مثلا با فلسفه در حد بدایه الحکمه (البته نسبت به افراد مختلف،فرق می کند) باید مباحث را موضوعی مطالعه کند مثلا اصالت الوجود را در چند کتاب و مقاله حتما ببیند این روش فوائد زیادی دارد یکی اینکه آهسته آهسته صاحب نظر خواهید شد و دیگر اینکه مطالب ماندگارتر و شوق و انگیزه متعلمین بیشتر خواهد شد در آینده در این مورد بیشتر می نویسم
پ.ن سایت جهاددانشگاهی (آدرس اول)یکی از بهترین سایت ها برای دانلود رایگان که میتوانید در یک مساله و موضوع مقالات متعددی را دانلود کنید
توصیه میشود نرم افزار اندروید را ابتدا از سایت دانلود کرده و بعد...👌