پشتنویسیِ متفاوتی که امروز دیدم! ☺️
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
پنجشنبه ساعت 19 قراره از کتابِ «جادهی کالیفرنیا»ی استاد جعفری رونمایی بشه؛ در کتابشهر اردکان... #
ملت دارند میچرخند توی کتابشهر و من و محمدعلی بچهزرنگهی جلسه شدهایم! اولین نفر نشستیم منتظر حضار و نویسندهی «جادهی کالیفرنیا»
هنوز جاگیر نشده، از خانمهای انتظامات وَرِمان کرد و فرستادمان ردیف عقب: «اینجا رو خالی کنید لطفاً!» فارسیش میشود: «اینجا مال از ما بهترانست:)»
آقا یکی بیاد ما رو از خجالتِ تنهایی درآورد...!
#روایت_رونمایی
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
خانم ژاکلین دارد از بچگی خودش میگوید و از لبنانی که در آن زندگی میکرده...
#روایت_رونمایی
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
خانم ژاکلین دارد از بچگی خودش میگوید و از لبنانی که در آن زندگی میکرده... #روایت_رونمایی اَلِف
ماجرا برمیگردد به اوایل طوفانالاقصی. زمانی که برخی حتی توی ایران لرزیدند که جنگ قرار است چه نسبتی با آنها پیدا کند، محمدعلی جعفری راه میافتد سمت لبنان، چرا؟ چون تصویر درستی از ماجرای جنگ در رسانهها نمیبیند!
میرود به لبنانی که نزدیک است به فلسطین و امکان درگیر شدنش در جنگ هم زیاد است...
استاد دارد از جزییات رسیدن به لبنان میگوید...
#روایت_رونمایی
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
ماجرا برمیگردد به اوایل طوفانالاقصی. زمانی که برخی حتی توی ایران لرزیدند که جنگ قرار است چه نسبتی
اثر بعدی استاد جعفری هم رسماً معرفی شد! روایت شیعیانی که باید سه هزار کیلومتر از پاکستان بکوبند و با وجود همهی خطراتش بروند پیادهروی اربعین...
آقای جعفری این روایت را دارد بعد از سفر خاصش به پاکستانِ ناامنِ برای شیعیان، مینویسد...
#روایت_رونمایی
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
اثر بعدی استاد جعفری هم رسماً معرفی شد! روایت شیعیانی که باید سه هزار کیلومتر از پاکستان بکوبند و با
رونمایی یک ایستگاهِ موقتِ «آخیش»ست برای نویسنده؛ و من شک دارم همان فرصت هم زیاد دوام داشته باشد برای کسی مثل محمدعلی جعفری!
این روزها میدانم تا ساعت چهار و پنج صبح کار میکند، با کلمات دست به یقه میشود، جملات را به هم میریزد و دوباره میچیند تا سفرنامهی پاکستان هم مثل جادهی کالیفرنیا آسفالت شود!
و همهی جواب ندادنهاش به تماس و پیامها، به هم خوردن جلساتمان و نبودنهاش توی جمع برای رسیدن به همین نقطه است؛ نقطهی ثبت یک ماجرا یا اتفاق یا زیستِ واقعی تا تاریخ فراموششان نکند...
به آقای آرامی مدیریت کتاب شهر هم میگویم که دم شما گرم از این توجهی که به ماجرای تولد کتاب داشتهاید، اما انتظارم این بود که قدم اول را بزرگواران مسئول در حجم بسیار بالاتری بر میداشتند...
و برای منِ شاگردِ استاد جعفری، بسی خوشبختیست همراهی با او...
#روایت_رونمایی
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
چقدر این آیه و چقدر این تکرار به دل میشینه؛ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا ال
11.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روحمون شاد بشه با این تلاوتِ مشترکِ خوشگل...
#تلاوت
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT
Javad Moghadam - Bi To Ey Saheb Zaman 128.mp3
2.61M
غروب جمعه شد و تو باز هم نیامدی...
و تو راست میگویی!
عاشق ندیدهای! وگرنه چشم به راهمان نمیگذاشتی!
اما من یک عاشق دیدهام!
سالها پیش...
وقت اتمام نماز مغرب که دستِ تقبلالله داد، گفت: «دیدی احمد جان؟! امروز هم آقا نیامد!»
همین...
همیــــن...
و من قفل کردم...
رسماً تعطیل شد همهی معادلات ذهنیم...
من یک عاشق دیدهام...
کاش به خاطر او و عاشقهای شبیه او میآمدی عزیزِ دل نرگس...
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
@ALEF_KAF_NEVESHT