eitaa logo
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
540 دنبال‌کننده
690 عکس
208 ویدیو
2 فایل
نوشته‌های احمدکریمی @ahmadkarimii کتاب‌ها #تحــفه_تدمر #من_ماله_کش_نیستم (حاشیه‌نوشتی بر سفر شهید سیدابراهیم‌رییسی به استان یزد، با مشارکت نویسندگان محفل منادی) با محفل منادی همراه باشید https://eitaa.com/monaadi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ
#شصتُ_نه خیاطِ جاده! البته جاده همه چیز توی خودش دارد. یک شهرِ کامل و جامع با همه‌ی مشاغل و با آدم‌
ماساژ دادن را یادم هست که در یکی از روایت‌های قبلی نوشته‌ام. مسعود با پا روی کتف و کمر و کولِ داوود کار می‌کرد که عکس‌ش را برای این روایت گرفتم. ماساژ دادن جزء جدایی‌ناپذیر جاده‌ست. هر جایی توی مسیر هم به چشم می‌خورد که رسمی یا غیررسمی دارند یکی یا چند نفر را به شیوه‌های مختلف ماساژ می‌دهند. یا با پا و خیلی سر ساده، یا با مشت و دست و پا و کمی حرفه‌ای‌تر و یا با دستگاه‌های ماساژور که ماساژ دهنده را هم خسته نکند... به هر حال همه مثل من به ماساژ حساسیت ندارند، گاهی نیاز هم دارند. البته گاهی باید حواس ماساژ دهنده هم جمع باشد! مثل مسعود! چون داوود وصله‌پینه‌ای و توی پاش پلاتین است. هر فشار کوچکی هم صداش را در می‌آورد که «آخ... پلاتینم!» اَلِفـْـــ ــکٰافـْـ @ALEF_KAF_NEVESHT