eitaa logo
یا علی مدد حیدر
274 دنبال‌کننده
503 عکس
364 ویدیو
267 فایل
ارتباط با ما @A110_F135 لینک دعوت https://eitaa.com/joinchat/2153054208C936e9b12da
مشاهده در ایتا
دانلود
مطالب_السئول_-_اصلی.docx
403.2K
نام كتاب: مطالب السئول في مناقب آل الرسول‏ نويسنده: محمد بن طلحه شافعى‏ وفات: 652 ق‏ تعداد جلد واقعى: 1 نام كتاب: مطالب السئول في مناقب آل الرسول‏ نويسنده: محمد بن طلحه شافعى‏ وفات: 652 ق‏ تعداد جلد واقعى: 1 زبان: عربى‏ موضوع: دوازده امام عليهم السلام‏ ناشر: البلاغ‏ مكان نشر: بيروت‏ سال چاپ: 1419 ق‏
لباس بهشتی حضرت زهرا سلام الله علیها و اسلام آوردن جمع کثیری از یهود أَنَّ الْيَهُودَ كَانَ لَهُمْ عُرْسٌ فَجَاءُوا إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ قَالُوا لَنَا حَقُّ الْجِوَارِ فَنَسْأَلُكَ أَنْ تَبْعَثَ فَاطِمَةَ بِنْتَكَ إِلَى دَارِنَا حَتَّى يَزْدَانَ‏ عُرْسُنَا بِهَا وَ أَلَحُّوا عَلَيْهِ. فَقَالَ ص إِنَّهَا زَوْجَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ هِيَ بِحُكْمِهِ وَ سَأَلُوهُ أَنْ يَشْفَعَ إِلَى عَلِيٍّ فِي ذَلِكَ وَ قَدْ جَمَعَ الْيَهُودُ الطِّمَّ وَ الرِّمَ‏ مِنَ الْحُلِيِّ وَ الْحُلَلِ وَ ظَنَّ الْيَهُودُ أَنَ‏ [ص539]فَاطِمَةَ تَدْخُلُ عَلَيْهِمْ فِي بِذْلَتِهَا وَ أَرَادُوا اسْتِهَانَةً بِهَا فَجَاءَ جَبْرَئِيلُ بِثِيَابٍ مِنَ الْجَنَّةِ وَ حُلِيٍّ وَ حُلَلٍ لَمْ يَرَ الرَّاءُونَ‏ مِثْلَهَا فَلَبِسَتْهَا فَاطِمَةُ وَ تَحَلَّتْ بِهَا فَتَعَجَّبَ النَّاسُ مِنْ زِينَتِهَا وَ أَلْوَانِهَا وَ طِيبِهَا فَلَمَّا دَخَلَتْ فَاطِمَةُ ع دَارَ هَؤُلَاءِ الْيَهُودِ سَجَدَ لَهَا نِسَاؤُهُمْ‏ يُقَبِّلْنَ الْأَرْضَ بَيْنَ يَدَيْهَا وَ أَسْلَمَ‏ بِسَبَبِ‏ مَا رَأَوْا خَلْقٌ كَثِيرٌ مِنَ الْيَهُودِ . يكى از همسايگان يهودى پيامبر [در مدينه‏] در خانه ‏اش عروسى داشت، لذا به حضور رسول خدا آمده و گفتند: ما با شما حقّ همسايگى داريم لذا از شما تقاضا مى‏كنيم كه فاطمه را به عروسى ما بفرستى تا موجب سرفرازى ما باشد. آنان در اين مورد خيلى اصرار كردند تا اينكه پيامبر به ايشان فرمود: فاطمه همسر على بن ابى طالب است و بايد على در اين مورد اجازه دهد. آنها وقتى اين جواب را شنيدند از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم تقاضا كردند كه در اين رابطه با على عليه السّلام صحبت كرده و رضايت وى را جلب نمايد. زنان يهودى براى شركت در آن مجلس هر چه زر و زيور و لباسهاى فاخر داشتند در بر كرده و فكر مى ‏كردند كه فاطمه عليها السّلام با همان لباسهاى معمول روزمرّه در آن مجلس حاضر خواهد شد و آنان مى‏توانند او را مورد توهين و تحقير قرار دهند جبرئيل در اين روز فرود آمد و براى فاطمه عليها السّلام لباسى زيبا و زيورهايى بى ‏مانند را از بهشت اهدا نمود. وقتى حضرت فاطمه آن لباس‏ها و زينت‏ها را پوشيد همگان از زيبايى، و رنگ و بوى خوش آنها تعجب کردند. و هنگامى كه با آن وضعيت وارد خانه آن يهودى گرديد زنان حاضر در مجلس را بهت و حيرت در برگرفت به طورى كه در مقابل آن حضرت به سجده افتادند و بسيارى از آنها به سبب آنچه كه ديده بودند تحت تأثير شديد قرار گرفته و اسلام آوردند. قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله (م 573 ق‏ )، الخرائج و الجرائح ؛ ج‏2 ؛ ص539-538- قم، چاپ: اول، 1409 ق.
راز چادر حضرت زهرا سلام الله علیها و مسلمان شدن 80 نفر یهودی رُوِيَ أَنَّ عَلِيّاً ع اسْتَقْرَضَ شَعِيراً مِنْ يَهُودِيٍّ فَاسْتَرْهَنَهُ شَيْئاً فَدَفَعَ إِلَيْهِ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ رَهْناً وَ كَانَتْ مِنَ الصُّوفِ فَأَدْخَلَهَا الْيَهُودِيُّ إِلَى دَارِهِ‏ وَ وَضَعَهَا فِي بَيْتٍ. فَلَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ دَخَلَتْ زَوْجَتُهُ الْبَيْتَ الَّذِي فِيهِ الْمُلَاءَةُ لِشُغُلٍ‏ فَرَأَتْ نُوراً سَاطِعاً [ص538]أَضَاءَ بِهِ الْبَيْتُ‏ فَانْصَرَفَتْ إِلَى زَوْجِهَا وَ أَخْبَرَتْهُ بِأَنَّهَا رَأَتْ فِي ذَلِكَ الْبَيْتِ ضَوْءاً عَظِيماً فَتَعَجَّبَ زَوْجُهَا الْيَهُودِيُّ مِنْ ذَلِكَ‏ وَ قَدْ نَسِيَ أَنَّ فِي بَيْتِهِمْ‏ مُلَاءَةَ فَاطِمَةَ فَنَهَضَ مُسْرِعاً وَ دَخَلَ الْبَيْتَ فَإِذَا ضِيَاءُ الْمُلَاءَةِ يَنْتَشِرُ شُعَاعُهَا كَأَنَّهُ يَشْتَعِلُ مِنْ بَدْرٍ مُنِيرٍ يَلْمَعُ مِنْ قَرِيبٍ فَتَعَجَّبَ مِنْ ذَلِكَ فَأَنْعَمَ‏ النَّظَرَ فِي مَوْضِعِ الْمُلَاءَةِ فَعَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ النُّورَ مِنْ مُلَاءَةِ فَاطِمَةَ فَخَرَجَ الْيَهُودِيُّ يَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهِ وَ زَوْجَتُهُ تَعْدُو إِلَى أَقْرِبَائِهَا (وَ اسْتَحْضَرَهُمْ دَارَهُمَا فَاسْتَجْمَعَ نَيِّفٌ وَ) ثَمَانُونَ نَفَراً مِنَ الْيَهُودِ فَرَأَوْا ذَلِكَ وَ أَسْلَمُوا كُلُّهُمْ‏ . روايت شده كه على عليه السّلام مقدارى جو از يك يهودى قرض كرد يهودى گفت: بايد در ازاى آن چيزى را به عنوان رهن در نزد من بگذارى. و على عليه السّلام چادر حضرت فاطمه عليها السّلام را كه از پشم بود به او داد. آن شخص چادر را گرفته و به خانه برده، در اطاقى گذاشت. به هنگام شب زنش براى انجام كارى داخل آن اطاق رفت و نورى را ديد كه اطاق را روشن كرده، فورا از اطاق خارج شد و آنچه را ديده بود به شوهرش اطلاع داد، مرد يهودى كه فراموش كرده بود چادر فاطمه عليها السّلام در آن اطاق است تعجّب نمود و به سرعت برخاسته داخل آن اطاق رفت و بلافاصله متوجه شد كه آن نور از چادرى كه على عليه السّلام آن را گرو گذاشته استساطع مى ‏شود . پس آن مرد يهودى و همسرش از خانه خارج شده و هر يك به سوى اقوام خويش شتافته و آنها را از معجزه‏اى كه ديده بودند آگاه نمودند و در اثر اين واقعه هشتاد نفر از آنها اسلام آوردند. ابن حمزه طوسى، محمد بن على(زنده در 566 ق‏)، الثاقب في المناقب الثاقب في المناقب ؛ ص302-301- ايران ؛ قم، چاپ: سوم، 1419 ق. قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله (م 573 ق‏ )، الخرائج و الجرائح ؛ ج‏2 ؛ ص538-537- قم، چاپ: اول، 1409 ق.
علم خدای متعال به ضعف قدرت جسمی فاطمه (سلام الله علیها) و مدد رسانی فرشتگان به حضرت زهرا (سلام الله علیها) أَنَّ أَبَا ذَرٍّ قَالَ‏ بَعَثَنِي رَسُولُ اللَّهِ ص أَدْعُو عَلِيّاً ع فَأَتَيْتُ بَيْتَهُ فَنَادَيْتُهُ فَلَمْ يُجِبْنِي‏ وَ الرَّحَى تَطْحَنُ وَ لَيْسَ مَعَهَا أَحَدٌ فَنَادَيْتُهُ فَخَرَجَ مَعِي وَ أَصْغَى إِلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص شَيْئاً لَمْ أَفْهَمْهُ فَقُلْتُ عَجَباً مِنْ رَحًى فِي بَيْتِ عَلِيٍّ تَدُورُ مَا عِنْدَهَا أَحَدٌ. فَقَالَ إِنَّ ابْنَتِي فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ‏ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِيمَاناً وَ يَقِيناً وَ إِنَّ اللَّهَ عَلِمَ ضَعْفَهَا فَأَعَانَهَا عَلَى دَهْرِهَا وَ كَفَاهَا أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ لِلَّهِ مَلَائِكَةً مُوَكَّلِينَ بِمَعُونَةِ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏ . ابوذر غِفاري‏ گفت : رسول خدا (صلوات اللَّه عليه و آله) مرا به خانه على (عليه السّلام ) فرستاد تا به او بگويم كه براى كارى به نزد پيامبر بيايد پس به طرف خانه وى رفتم و او را صدا كردم ولى كسى جوابم نداد، نگاه كردم و ديدم كه آسيا كار مى‏كند در حالى كه كسى آنجا نبود كه آن را بچرخاند، و دوباره او را صدا زدم كه على (عليه السّلام) از منزل خارج شد و به حضور رسول خدا (صلوات اللَّه عليه و آله) آمد و حضرت رسالت سخنى در گوش علی (علیه السلام ) گفت كه من نفهميدم، پس از آن من گفتم: تعجب كرده‏ام از اين آسيايى كه در خانه على عليه السّلام خود به خود مى ‏گردد. پيامبر (صلوات اللَّه عليه و آله) فرمود: همانا خداوند متعال قلب و جوارح دخترم فاطمه را از ايمان و يقين انباشته است، و از آنجا که خداوند متعال، بر ضعف و ناتوانى فاطمه عالِم است لذا فاطمه را در كارهايش يارى و مدد مى‏رساند و او را بى‏نياز مى‏گرداند مگر نمی دانی خداوند فرشتگانى دارد كه موظف به معونت و يارى آل محمّد (صلوات الله علیه و آله)مى‏باشند؟ قطب الدين راوندى، سعيد بن هبة الله (م 573 ق‏ )، الخرائج و الجرائح ؛ ج‏2 ؛ ص531- قم، چاپ: اول، 1409 ق.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد سیده نساء العالمین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مبارک باد
داستان زنی که زمین خورد و گفت : لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِيكِ يَا فَاطِمَة بَشَّارمُكَارِي‏ گفت: در كوفه خدمت حضرت صادق رسيدم. خدمت آن جناب ظرفى از خرماى طبرزد بود كه ميل مينمود فرمود. بشار بيا جلو بخور. عرضكردم گوارا باد فدايت شوم چيزى در بين راه ديدم كه سخت ناراحتم دلم را بدرد آورده و تأثير زيادى در من كرده. فرمود ترا بحقى كه بر گردنت دارم جلو بيا بخور. پيش رفته شروع بخوردن نمودم.فرمود: چه ديده بودى؟ گفتم: در بين راه پاسبانى را ديدم كه بر سر پيره زنى ميزد و او را بطرف زندان مى‏برد او با صداى بلند ميگفت: پناه بخدا و پيامبر ميبرم بفريادم برسيد هيچ كس بداد او نرسيد. فرمود: براى چه او را چنين ميزدند؟ گفتم: از مردم شنيدم كه آن زن بزمين خورده در اين موقع گفته بود لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِيكِ يَا فَاطِمَة خدا لعنت كند ظالمين ترا اى فاطمه زهرا اين آزار و شكنجه براى همان حرف بوده: امام دست از خوردن كشيد شروع كرد زار زار بگريستن بطورى كه دستمال و محاسن و سينه‏اش از اشگ تر شد فرمود: بشار حركت كن برويم بمسجد سهله دعا كنيم و از خداوند عزيز خلاصى آن زن را بخواهيم، امام يكى از شيعيان را فرستاد بدار الاماره فرمود: از همان جا تكان نميخورى تا فرستاده ما بيايد اگر پيش- آمدى براى آن زن كرد مى‏آئى و ما را پيدا ميكنى. رفتيم بمسجد سهله هر كدام دو ركعت نماز خوانديم آنگاه امام صادق دست بآسمان بلند نموده اين دعا را خواند «انت اللَّه تا آخر دعا» بعد از دعا بسجده رفت كه من جز صداى نفس آقا چيزى نمى‏شنيدم سر بلند نموده فرمود: حركت كن كه زن را آزاد كردند. از مسجد خارج شديم در بين راه آن مردى كه فرستاده بود بدار الاماره رسيد امام عليه السّلام پرسيد چه خبر شد؟ گفت: آزادش كردند فرمود: چطور شد كه آزادش كردند؟ گفت: من نفهميدم ولى درب دار الاماره ايستاده بودم يك نفر دربان آمد و او را خواست گفت: چه گفته بودى؟ جواب داد: من به زمين خوردم گفتم: خدا لعنت كند ظالمين ترا يا فاطمه مرا چنين آزردند، دويست درهم باو داد گفت؟ اين پول را بگير و امير را حلال كن ولى آن پيره زن نگرفت وقتى ديد از گرفتن پول امتناع دارد بامير خبر داد بعد بيرون آمده گفت: برو بمنزلت. پيره زن بمنزلش رفت. امام عليه السّلام فرمود: از گرفتن دويست درهم خود دارى كرد؟ گفت آرى با اينكه بخدا بآن پول احتياج داشت. امام از جيب خود هفت دينار بيرون آورده فرمود: اين پول را ببر منزلش فَأَقْرِئْهَا مِنِّي السَّلَام‏ و سلام مرا باو برسان باو برسان. ما با هم رفتيم در خانه او و سلام امام را رسانديم. گفت: بخدا قسم جعفر بن محمّد عليه السّلام بمن سلام‏رسانده؟ گفتم: خدا ترا بيامرزد بخدا سوگند جعفر بن محمّد عليه السّلام سلام بتو رساند فَشَقَّتْ جَيْبَهَا وَ وَقَعَتْ مَغْشِيَّةً عَلَيْهَا دست برد گريبان خود را چاك زده بيهوش گرديد. ايستاديم تا بهوش آمد گفت: سخن امام را برايم دو مرتبه بگوئيد. تكرار كرديم تا سه مرتبه اين كار را كرد بعد گفتيم: بگير اين پول را امام عليه السّلام برايت فرستاده مژده باد ترا. پول را گرفت و گفت : سَلُوهُ أَنْ يَسْتَوْهِبَ أَمَتَهُ مِنَ اللَّهِ فَمَا أَعْرِفُ أَحَداً تُوُسِّلَ بِهِ إِلَى اللَّهِ أَكْثَرَ مِنْهُ وَ مِنْ آبَائِهِ وَ أَجْدَادِه‏ بامام عليه السّلام بگوئيد از خدا بخواهد اين كنيزش را ببخشد كسى از او و آباء گرام و اجداد طاهرينش بيشتر در نزد خدا محبوب نيست كه واسطه توسل شود. خدمت حضرت صادق برگشتيم و داستان زن را براى آن جناب نقل كرديم امام عليه السّلام شروع بگريه كرده برايش دعا كرد. عرضكردم: لَيْتَ شِعْرِي مَتَى أَرَى فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ اى كاش فرج آل محمّد را ميديدم. حضرت فرمودند: يَا بَشَّارُ إِذَا تُوُفِّيَ وَلِيُّ اللَّهِ وَ هُوَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِي فِي أَشَدِّ الْبِقَاعِ بَيْنَ شِرَارِ الْعِبَادِ بشار وقتى چهارمين فرزند من (امام على النقى) از دنيا برود در سخت- ترين سرزمينها بين بدترين مردم در اين موقع بنى عباس گرفتار مصيبتى بزرگ مى‏شوند فَإِذَا رَأَيْتَ ذَلِكَ الْتَقَتْ حَلَقُ الْبِطَانِ وَ لَا مَرَدَّ لِأَمْرِ اللَّهِ زمانى كه چنين سانحه‏اى اتفاق افتاد گرفتارى زياد خواهد شد ولى قضاى برگشتى نيست (اشاره بابتداى ضعف و سستى بنى عباس است كه بعد از فوت حضرت امام على النقى شروع مى‏شود) (بحار الانوار(ط بیروت)ج 47، زندگانى حضرت امام جعفر صادق عليه السلام - باب يازدهم اصحاب و اهل زمان امام عليه السلام ص 381- 379‏)
فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوب نقل می کند که سكونى گفت: « دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا مَغْمُومٌ مَكْرُوبٌ در حالى كه غمگين و در فشار بودم خدمت امام صادق عليه السلام شرفياب شدم. حضرت از من پرسيد: اى سكونى‏! مِمَّا غَمُّكَ حزن و اندوهت از چيست؟ پاسخ دادم: وُلِدَتْ لِي ابْنَةٌ دخترى برايم متولّد شده است. حضرت به من فرمود: يَا سَكُونِيُّ عَلَى الْأَرْضِ ثِقْلُهَا اى سكونى، سنگينى دختر بر زمين است وَ عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا و روزيش با خداست، تَعِيشُ‏ فِي‏ غَيْرِ أَجَلِكَ عمر خويش را مى‏كند و از عمر تو نمى‏كاهد وَ تَأْكُلُ مِنْ غَيْرِ رِزْقِكَ و روزى خود را مى‏خورد نه روزى تو را. سكونى گويد: سخنان حضرت غم و اندوهم را برد. حضرت فرمود: مَا سَمَّيْتَهَا نامش را چه گذاشته‏اى؟ گفتم: فَاطِمَة . قَالَ آهِ آهِ‏ حضرت فرمود: آه آه. ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى جَبْهَتِهِ آنگاه دست خويش را بر پيشانى نهاد و فرمود: حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ حقّ فرزند بر پدر خويش اين است إِذَا كَانَ ذَكَراً حقّ پسر بر پدر: 1) أَنْ يَسْتَفْرِهَ أُمَّهَا كه پدر مادرش را گرامى بدارد 2) وَ يَسْتَحْسِنَ اسْمَهَا و نام نيك براى او برگزيند 3) وَ يُعَلِّمَهُ كِتَابَ اللَّهِ و قرآن به او بياموزد 4) وَ يُطَهِّرَهُ و او را ختنه كند 5) وَ يُعَلِّمَهُ السِّبَاحَةَ و شنا به او بياموزد وَ إِذَا كَانَتْ أُنْثَى و اگر فرزند دختر است(حق دختر بر پدر): 1) أَنْ يَسْتَفْرِهَ أُمَّهَا پدر بايد مادرش را گرامى دارد 2) وَ يَسْتَحْسِنَ اسْمَهَا و نام نيك براى دختر برگزيند 3) وَ يُعَلِّمَهَا سُورَةَ النُّورِ و سوره نور را به او بياموزد 4) وَ لَا يُعَلِّمَهَا سُورَةَ يُوسُفَ و سوره يوسف را به او تعليم ندهد 5) وَ لَا يُنْزِلَهَا الْغُرَفَ و او را در غرفه ‏هايى كه مشرف بر مردم است جاى ندهد 6) وَ يُعَجِّلَ سَرَاحَهَا إِلَى بَيْتِ زَوْجِهَا و براى فرستادن دختر به خانه شوهر شتاب كند. آنگاه امام فرمودند: أَمَّا إِذَا سَمَّيْتَهَا فَاطِمَةَ اكنون كه دخترت را فاطمه نام نهاده‏اى فَلَا تَسُبَّهَا به او ناسزا مگوى وَ لَا تَلْعَنْهَا و او را لعنت مكن وَ لَا تَضْرِبْهَا و اورا نزن.» كلينى، محمد بن يعقوب(م329 هق)، الكافي (ط - الإسلامية) ؛ ج‏6 ؛ ص49-48
دوست داشتن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها يَا سَلْمَانُ‏ مَنْ‏ أَحَبَ‏ فَاطِمَةَ ابْنَتِي‏ فَهُوَ فِي‏ الْجَنَّةِ مَعِي اى سلمان هر كس فاطمه‏ را دوست دارد او در بهشت‏ با من است. وَ مَنْ أَبْغَضَهَا فَهُوَ فِي النَّارِ و هر كس او را دشمن دارد او در آتش است يَا سَلْمَانُ حُبُّ فَاطِمَةَ ع يَنْفَعُ فِي مِائَةٍ (مِنَ الْمَوَاطِنِ أَيْسَرُهَا) اى سلمان دوستى فاطمه در صد جا فايده دارد كه آسانترين آن مكان‏ها 👈الْمَوْتُ هنگام مردن 👈 وَ الْقَبْرُ قبر 👈[وَ الْمِيزَانُ‏] ميزان 👈 وَ الْمَحْشَرُ از قبر بيرون شدن 👈 وَ الصِّرَاطُ صراط 👈 (وَ الْعَرْضُ وَ الْحِسَابُ) و وقت عرضه و محاسبه اعمال است. فَمَنْ رَضِيَتِ (ابْنَتِي عَنْهُ) پس هر كس كه دخترم فاطمه از او خوشنود باشد رَضِيتُ عَنْهُ من از او خوشنودم وَ مَنْ رَضِيتُ عَنْهُ و هر كس كه من از او خوشنود باشم رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ خداوند از او خوشنود است وَ مَنْ غَضِبَتْ عَلَيْهِ فَاطِمَةُ ع و هر كس كه فاطمه بر او خشمگين باشد غَضِبْتُ عَلَيْهِ من بر او خشمگينم وَ مَنْ غَضِبْتُ عَلَيْهِ و هر كس كه من بر او غضبناك باشم غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ خداوند بر او غضب كند يَا سَلْمَانُ وَيْلٌ لِمَنْ يَظْلِمُهَا وَ يَظْلِمُ بَعْلَهَا [أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ‏] عَلِيّاً ع پس واى بر آن كس كه بر فاطمه و شوهرش امير المؤمنين على ستم كند وَ وَيْلٌ لِمَنْ يَظْلِمُ شِيعَتَهَا وَ ذُرِّيَّتَهَا واى بر آن كس كه به شيعيان فاطمه فرزندان ستم كند. ابن شاذان، محمد بن احمد(م460 ه ق)، مائة منقبة من مناقب أمير المؤمنين و الأئمة ؛ ص127-126
فاطمه بخاطر این همه فضائلش لیله القدر نامیده شده است : عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ « إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ » اللَّيْلَةُ :فَاطِمَةُ، وَ الْقَدْرُ : اللَّهُ؛ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا معنى كلمه ليلة كه در آيه يكم اين سوره قدر مي باشد فاطمه و معنى كلمه قدر يعنى خدا، پس كسى كه فاطمه را آن طور كه بايد و شايد بشناسد ليلة القدر را درك نموده است. و فاطمه ، فاطمه ‏ناميده شد چونكه خلق نتوانستند او را كاملا بشناسند(بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج‏43 65 باب 3 مناقبها و فضائلها و بعض أحوالها و معجزاتها صلوات الله عليها ..... ص : 19) وجوه تشابه لیله قدر با وجود مبارک حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 1 ) قدر و منزلت وعظمت شب قدربرای مردم مجهول است ؛ قدر و منزلت وعظمت حضرت زهرا سلام الله علیها برای مردم مجهول است لذا در وجه نامگذاری نام آن حضرت به فاطمه، فرموده اند والناس فطموا وقطعوا عن معرفتها مردم عاجز از معرفت و شناخت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند . و همچنین قبرحضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها که گواه حقانیت خلافت بلا فصل حضرت علی علیه السلام و شهادت آن مظلومه و مغصوبه مِن حقها، مخفی است . 2 ) در شب قدر « يفرق فيها كل أمر حكيم » هر كارى بر طبق حكمت نوشته ، و حق از باطل جدا مى‏شود. بواسطه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها حق از باطل و مومن از کافر جدا می شود (بفاطمة يفرق بين الحق والباطل ، والمؤمن والكفار ). لذا در روایت است که عبدالله بن عمربن خطاب از رسول الله صلوات الله علیه و آله نقل کرده که : وَ مَنْ مَاتَ وَ لَيْسَ‏ فِي‏ عُنُقِهِ‏ بَيْعَةٌ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً». مسلم بن حجاج(م 261 ه ق)، صحيح مسلم حدیث 4899. کسی که بمیرد و بیعت امامی بر گردنش نباشد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. سوال : حضرت زهرا سلام الله علیها با چه کسی بیعت کرد؟ با علی علیه السلام یا ابوبکر؟ مسلماً زهرای مرضیه ای که حاضر نبود ابوبکر و عمر به عیادتش بیایند و زمانی هم که به واسطه علی علیه السلام آمدند زهرا اهر سلام الله علیها جز غضب و نارضایتی سخن دیگر با آن دو نگفت ، هیچگاه با ابوبکر بیعت نکرد.و راز مخفی بودن قبر حضرت را در این قضیه مکشوف است که حضرت نخواستند غاصبین خلافت و غاصبین فدک بر تشییع و تدفین حضرت شرکت جسته بلکه بالاتر نخواستند احدی از این مردم ، از قبرحضرتش با خبر گردند. 3) شب قدر بعنوان ظرفی برای نزول آیات قرآن است ؛ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها أُم الائمه است 4)شب قدر معراج انبیا و اولیا الهی است ؛ ولایت فاطمه زهرا حلقه وصل انبیا و ائمه ع است شب قدر منشاء فیوضات و کمالات الهی است ؛ توسل به فاطمه زهرا وسیله رسیدن به همه خیرات و برکات و دفع بلیّات است 5) شب قدر بهتر از هزار شب می باشد ؛ رُبّ اَلفَ عَینٍ تُکرَمُ بِعَینٍ هزاران سید بخاطر وجود مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها ، فرزند رسول الله محسوب می شوند و به وجود آن حضرت مورد اکرام می شوند. 6)شب قدر برترین شب است ؛ وجود مبارک حضرت صدیقه طاهر فاطمه زهرا سلام الله علیها که برترین زنان (از اولین زنان تا آخرین زنان ؛در دنیا و آخرت) می باشد بلکه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بهترین اهل زمین از حیث نسب ، شرف و کَرَم می باشد و آن حضرت مشکات و چراغ نور خدای متعال می باشد و همچنان که امام محمد باقر علیه السلام فرمودند سیده نساء العالمین حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عنصرِ شجره طیبه (كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماء"ابراهیم:14،آیه24") می باشدکه رسول خدا صلوات الله علیه و آله اصل آن شجره ، و امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام فرع آن ، و شیعیان علی علیه السلام برگ های آن شجره طیبه هستند. 7) یکی از اسامی شب قدر ، مبارکه است إِنَّا أَنْزَلْناهُ في‏ لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ (دخان:44،آیه3) ؛ یکی از القاب حضرت زهرا سلام الله علیها مبارکه است. برگرفته از اسرار فاطمیه محمد فاضل مسعودی
هیچ دانی چه گفته خالق کردگار لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﺷﺐ ﻗﺪﺭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﺰﺍﺭ ﻣﺎﻩ ﺍﺳﺖ! (سوره3) ز بهر فاطمه ست زنان و مادران عالم را قیمت بی جهت ندهد خالق یکتا به لیله قدر قیمت لیله قدر بهتر از هزار شب شد حقا که مقام زهرا لیله قدر شد وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻰ ﺷﺐ ﻗﺪﺭ ﭼﻴﺴﺖ؟! (قدر2) تو چه دانی لیله قدر اندر کدامین لیله ست؟ تو چه دانی قبر او اندر کدامین نقطه ست؟
علت اینکه نماز مغرب سه رکعت شد👇 شكرانه ‏ى تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها)👇 [۱۳۱۹] [۵] ۱-سُئِلَ الصَّادِقُ علیه السلام لِمَ صَارَتِ الْمَغْرِبُ ثَلَاثَ رَکَعَاتٍ وَ أَرْبَعاً بَعْدَهَا لَیْسَ فِیهَا تَقْصِیرٌ فِی حَضَرٍ وَ لَا سَفَرٍ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَنْزَلَ عَلَی نَبِیِّهِ ص کُلَّ صَلَاةٍ رَکْعَتَیْنِ فَأَضَافَ إِلَیْهَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلّم لِکُلِّ صَلَاةٍ رَکْعَتَیْنِ فِی الْحَضَرِ وَ قَصَّرَ فِیهَا فِی السَّفَرِ إِلَّا الْمَغْرِبَ وَ الْغَدَاةَ فَلَمَّا صَلَّی علیه السلام الْمَغْرِبَ بَلَغَهُ مَوْلِدُ فَاطِمَةَ علیه السلام فَأَضَافَ إِلَیْهَا رَکْعَةً شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمَّا أَنْ وُلِدَ الْحَسَنُ علیه السلام أَضَافَ إِلَیْهَا رَکْعَتَیْنِ شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمَّا أَنْ وُلِدَ الْحُسَیْنُ علیه السلام أَضَافَ إِلَیْهَا رَکْعَتَیْنِ شُکْراً لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ فَتَرَکَهَا عَلَی حَالِهَا فِی الْحَضَرِ وَ السَّفَرِ. از امام صادق علیه‏ السلام سؤال شد كه: چرا نماز مغرب سه ركعت است و نافله ‏اش چهار ركعت كه در سفر و حضر تقصیر در آن(مغرب در محل اقامت و مسافرت 3 ركعت است و نافله مغرب همچون نافله نماز صبح در مسافرت ساقط نشده و می توان خواند) نیست؟ حضرت فرمودند: خداوند تبارك و تعالى همه ‏ى نمازها را بر پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم به صورت دو ركعتى نازل كرد. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم (به امر پروردگار) به همه ‏ى نمازها به جز نماز مغرب و نماز صبح دو ركعت اضافه نمودند؛ كه در حضر به صورت تمام و در سفر به طور قصر خوانده شوند. هنگامى كه رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم مشغول برپائى نماز مغرب بود. فاطمه علیها السلام به دنیا آمد رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم به شكرانه‏ ى این نعمت (و به امر پروردگار) یك ركعت به نماز مغرب اضافه فرمودند. پس زمانی که امام حسن علیه‏ السلام به دنیا آمد، دو ركعت دیگر (به عنوان نافله) به آن سه ركعت اضافه نمودند و زمانى كه امام حسین علیه ‏السلام به دنیا آمد، به نافله‏ ى مغرب دو ركعت دیگر اضافه فرموده و آن را شكرانه تولد آن حضرت قرار دادند.[و این شد که نافله مغرب 4 رکعت شد]. ---------- [۵]: -التهذیب ج ۱ ص ۱۶۷. .......... من لا یحضر الفقیه ، ج1، ص289، ۶۰- بَابُ الْعِلَّةِ الَّتِی مِنْ أَجْلِهَا لَا یُقَصِّرُ الْمُصَلِّی فِی صَلَاةِ الْمَغْرِبِ وَ نَوَافِلِهَا فِی السَّفَرِ وَ الْحَضَرِ