eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
903 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺حسن باقری اجازه خواست با دوربینی که خودش آورده بود، دو سه عکس یادگاری بگیرد. امام گفت: «چه ایرادی داره پسرم؟!» 😊 یکی از محافظ‌ها که اشاره کرد فلش دوربین برای چشم امام خوب نیست، حسن لامپ اتاق را روشن کرد تا عکس‌ها خراب نشود. زود سه چهار عکس پشت سر هم گرفت و نشست روی زمین سکوت بر اتاق حاکم شد. آقای رضایی آماده‌ی ارائه‌ی گزارش بود که امام از روی صندلی بلند شد. همه همراه او بلند شدند و با تعجب به هم نگاه کردند. امام از کنار فرماندهان رد شد و رفت چراغ را خاموش کرد. در آن وقت روز نیازی به لامپ نبود جالبتر آنکه امام به کسی دستور نداد روحشان شاد🌹 🇮🇷 @Sh_Aviny ✴️ Eitaa.com/Sh_Aviny
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#تمرین178 هیچ زنی دوست ندارد به همسرش بگوید وقتی پول ... پ.ن بلند و باحال سه مرتبه بگو مظلووووووم
نور نام شما سوزان اسمیت است. یک تاجر یهودی به شما صد میلیون دلار می‌دهد که یک فیلم خاص تولید کنید. شما تهیه کننده و مدیر سینمایی در هالیوود هستید. شما یک تهیه کننده و کارگردان پیدا می‌کنید و متن تاجر یهودی را می‌گذارید روی میز. ارنست یک گرافیست حرفه‌ای در استودیو است که به شدت به چشم برادری خوش تیپ است. خب بحث عوض نشود به موضوع اصلی بپردازیم. از شما درخواست شده یک انیمیشن جذاب بسازید از سرگذشت یک عروسک که اعور است. یک عروسک رانده شده به یک سرزمین. این عروسک یک چشم است. حتما می‌دانید یک چشم بودن در فراماسونری و شیطان شناسی نماد چیست. ارنست هم در جلسه حضور دارد. درباره موجود یک چشم بحث‌ می‌شود. این موجود یک چشم در سرزمینی که به آن رانده شده مردم زیادی دارد. که البته همه‌شان یکجورهایی شبیه خودش هستند. بین این سرزمین و سرزمین انسانها راهی وجود دارد که به سختی می‌شود بین‌شان ارتباط پیدا کرد. یعنی موجودات رانده نمی‌توانند به راحتی به دنیای انسانها بیایند. حتما می‌دانید که اجنه در دنیای ما حضور دارند ولی اجازه ارتباط با انسانها و آزارشان را ندارند. ارنست امروز یک کت زیبا پوشیده و موهایش را عروسکی شانه کرده؟! البته شبیه عروسکِ های مدلینگ. پیراهن صورتی یقه هفتی عم پوشیده چه دکمه های جلوش باز است. خب کافیه. بحث بر سر موجودات رانده شده بود. یک گروه از این سرزمین به سرزمین عروسکهای انسانی می‌آیند و مظلوم نمایی می‌کنند. می‌خواهند حق برابر داشته باشند. و در واقع اعتراض می‌کنند که چرا شما خودتان را برتر می‌دانید. جل الخالق. کهن الگوی ابلیس در قرآن را خوانده‌اید. می‌دانید که ابلیس قائل به برتری خودش و پست بودن آفرینش حضرت آدم داشت. این تاجر یهودی به شما تاکید می‌کند که عروسکهای انسان‌نما در این انیمیشن باید مغرور باشند و عروسکهای زشت به شدت خودمانی و دلپذیر. راهکار انیمیشن ارتباط این دو دنیا و در هم آمیختن دنیای موجودات عجیب که به قول فیلمنامه همان از ما بهتران هستند و دنیای انسانها را پیشنهاد می‌دهد. همان موجود رانده شده و یک چشم و سبز قبلا که فرمانده سرزمین انسانها است را می‌شناخته. خب. خانم سوزان شما با نیرویی که در اختیار دارید در این جلسه و جلسه های بعد کلی انیمیشن باید تولید کنید. یک دوست شیعه دارید که قرآن به شما هدیه می‌دهد. شما برایتان سوال شده که چه چیزی در این کتاب وجود دارد که اینقدر حساسیت برانگیز است و آن را سانسور رسانه‌ای می‌کنند. صفحه ای از قرآن را باز می‌کنید و ماجرایی را می‌خوانید شبیه آنچه تاجر یهودی به شما پیشنهاد داده بنویسید. درباره موجودی رانده شده. این اوضاع و احوال خودتان را برای ما شرح دهید. ارنست هم در داستان حضور داشته باشد. @anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#تمرین179 نور نام شما سوزان اسمیت است. یک تاجر یهودی به شما صد میلیون دلار می‌دهد که یک فیلم خاص ت
موجود یک چشم، رانده‌شده، فرمانروای سرزمین رانده‌شده ها. کسی که قبلا با لو آشناییت داشته. گربه تک چشم.
هدایت شده از انتشارات شهید کاظمی
📢 خسارت ناشی از انصراف مخاطبین نشر شهید کاظمی از طاقچه 📚اگرچه یک ناشر خصوصی است و با مشکلات مالی همچون تامین کاغذ، هزینه‌های چاپ کتاب و عوامل مرتبط با آن مواجه است؛ اما یکی از اصلی این نشر حمایت از مخاطبین خود است. 🔔 از این رو در تلاش است تا به‌نوعی احتمالی مخاطبین خود را که از پلتفرم خارج شده‌اند، جبران نماید. 🔗ادامه خبر: https://manvaketab.info/321 🔷 مخاطبین عزیزی که بعلت هنجارشکنی کارکنان طاقچه از آن انصراف داده‌اند، می‌توانند با ارسال کلمه «طاقچه» به سامانه 3000141441 از پیگیری‌های مربوطه در خصوص جبران خسارت اطلاع کسب کنند. 📌 انتشارات‌شهیدکاظمی 🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور 🆔https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
راما تموم شد بریم بعدی 👇
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
یعنی دخترا از امام چه می‌خواستند؟🙄😐
🔹آیت‌الله حائری شیرازی🔹 🔸بی تقوایی یعنی از سرمایه خوردن🔸 نفسانیات در قدم اول سود دارد، اما قدم آخرش خراب است؛ مثل کسی که مرغی تخم‌گذار داشته باشد و آن را سر ببرد. چنین کسی دیگر تخم‌مرغ ندارد، اما مرغ و پلو دارد؛ ولی فقط امروز دارد، فردا دیگر نه از مرغ خبری هست و نه از تخم‌مرغ. بی‌تقوایی یعنی از سرمایه خوردن. انسان ‌وقتی دروغ گفت، از سرمایه خورده است. ممکن است با دروغ گفتن، گاهی ده تومان گیر انسان بیاید؛ اما وقتی فهمیدند دروغ گفته، دیگر به حرفش اعتنا نمی‌کنند؛ دیگر مرغی نیست تا تخم بگذارد؛ یعنی کمتر بخور، همیشه بخور! مرغ را نخور و تخم‌مرغش را همیشه بخور. بی‌تقوایی، خرج کردن یک‌شبه است. کسی که مثلاً دلش هوای آب‌گوشت کرده است و تنها لباسش را بفروشد و با پولش آب‌گوشت بخرد و بخورد، شب که شد دیگر لباس ندارد تا خود را گرم کند و در سرما می‌ماند. با لباسی که یک عمر گرمش می‌کرد، شکمش را یک روز گرم کرد و تمام شد. پس انسان باید اصل تقوایش را نخورد، آن را حفظ کند و از سرمایه نخورد. کارِ از روی تقوا، مثل باغداری است؛ یکی دو سالِ اولش خرج دارد و دخلی ندارد. بعد که درخت‌ها رشد می‌کنند، میوه می‌دهند و مخارج جدید هم کمتر می‌شود، به‌تدریج بر دخل و درآمد اضافه می‌گردد و از خرج کم می‌شود. اگر انسان روی اصول تقوا حرکت کند، این‌طور است. @haerishirazi @anarstory
قرآنی را که فاطیما برایم آورده است، باز می‌کنم. ورق می‌زنم؛ کلمات از اول به آخر و از آخر به اول، جلوی چشمانم سان می‌دهند... سؤالی پا می‌کوبد به گوشه‌ی ذهنم: بی‌ ‌بی سی و هم‌قطارانش چرا این کتاب را بایکوت خبری کرده‌اند؟! ... مگر چه اسرار مگویی دارد که به مذاق این غولهای رسانه‌ای خوش نمی‌آید؟! ... نگاهی مجدد به خطوط کتاب می‌اندازم و پشت و جلوی کتاب را برانداز می‌کنم. روی جلد آن خیره می‌مانم. به یاد آن داعشی می‌افتم که در یک دستش قرآن بود و در دست دیگرش سرِ بریده‌ی یک نوجوان...تنم مور مور می‌شود. آمیزه‌ای از خشم و انزجار وجودم را پر می‌کند. آیا رهبرِ این گروه خشن، این کتاب است؟! تصاویر هولناک جنایتهای داعشیان که رگه‌ی باریکی از خشونتهایشان بر چهره‌ی سبز اروپا هم خطی سرخ‌ ترسیم کرده‌بود، در ذهنم زنده می‌شوند... صدایی اما؛ از اعماق وجودم مخاطبم قرار می‌دهد: « فاطیما خدای قرآن را مهربان معرفی می‌کرد...خدای مهربان اجازه‌ی وحشیگری می‌دهد؟؟ ...» ناگاه بی اختیار صدا بلند می‌کنم: نه...هرگز... ارنست مشغول طراحی عروسک یک چشم است. چیزی شبیه یک آفتاب‌پرست غول‌پیکر. با یک چشم، وسط پیشانی. برای کار سفارشیِ جدیدمان؛ انیمیشن « مظلومین»ِ آن مردک یهودی؛ موشه دایان. خدا می‌داند که چقدر از این مردک بیزارم. اگر اختیار داشتم پیشنهاد کاری‌اش را رد می‌کردم؛ حیف که ارنست، نتوانست در مقابل پیشنهاد میلیارد دلاری‌اش مقاومت کند. - های سوزان! معلوم است کجایی؟! ...دِ بجنب، کار زیادی داریم. - ارنست! تو این مردک را می‌شناسی؟ - کدوم مردک؟ - همین مردک؛ موشه‌دایان. ارنست می‌خندد. خودش را که نه؛ اما دلارهایش را می‌شناسم. چهره‌ی کریهِ مردک با آن نگاههای هیز و ناپاکش دوباره به یادم می‌آید. کاش می‌توانستم پروژه‌اش را بر سرش بکوبانم...کاش بدهکار نبودم...کاش اجاره‌ها اینقدر زیاد نبود... ارنست کار طراحی «موجود رانده شده» را تمام کرده است. اسمش را « کوشو» گذاشته‌ایم. کوشو با خِیل عظیمی از یارانش، مخفیانه به سرزمین انسانها راه پیدا می‌کنند و به طور ناشناس به زیر پوست آدمیان نفوذ می‌کنند و می روند تا کل سرزمین انسانها را ببلعند... راستی چرا موجودات رانده شده باید بر زندگی انسانها حکومت کنند؟ ارنست با یک فنجان قهوه، غافلگیرم می‌کند. فنجان را می‌گیرم و‌ دوباره به سراغ کتابی که فاطبما برایم آورده بود می‌روم. به محض گشودن، با ماجرای خلقت آدم مواجه می‌شوم...همه بر آدم سجده کردند مگر ابلیس...پس از درگاه خدا رانده شد...و این رانده شده قسم خورد که امیرِ همه‌ آدمیان شود... گویا تلنگری به ذهنم می‌زنند. آیا طرح موشه دایان برای کمک به طرح ابلیس است ؟؟....غلبه‌ی شیاطین بر انسانها؟؟ ...