نور
نازنینم!
تو خدایی. بزرگی. عزیزی. سمیعی. حلیمی. کریمی. بصیری. خبیری. متکبری. و لک الاسماء الحسنا، تو نوری. توی تاریکی اِستادهام. رو به حجرالاسود. بندهای سیاهرو به سمت سنگ سیاه. کعبه سیاهپوش. در شبی سیاه، همینجور دارد باد خنک به پلک ها و گوشه نمکگرفته چشمهایم میخورد. همینجور آوارهام. یتیهون فی الارضیم...چهل سال و چهل قرن که برای تو فرقی نمیکند...
اگر برای ما چهل قرن نوشته بودی بیا و تقلیلش بده...به ردّ سیاهِ روی صورت حوراء قَسَمَت میدهیم. من به گناه خودم معترفم. از تو طلب آمرزش و رحمت داریم...به حرمت این سی شب مهمانیات...درخواست میکنم به تمام بندگانت در این ماه روزی کثیر بدهی. رخت سلامتی بر تنشان بپوشانی. بدهیهاشام را پرداخت کنی. غمهاشان را بزدایی. مومنان را ویژه بنوازی. توفیق دیدار اهل بیت را نصیبشان کنی خیلی زود. از حوض کوثر به دست ساقی کوثر بنوشانیشان.
ای پرورشدهند من از تو درخواست میکنم امام ما را برسانی...امام شرید و طریدمان را. امام حاضر و ناظرمان را. امام حیّمان را. التماست میکنم. تضرع میکنم. خواهش میکنم. گریه و انابه میکنم. من نامردم که آن مرد نیامده. من را مرد کن. من را مجنون واقعی آن لیلا بگردان. من را واله و حیرانش بگردان. من را قربانی ظهورش بگردان. من را ذبیحش بگردان. من دیگر تحمل ندارم...من همینجور توی این تاریکی اِستادهام...روزی ما دستِ تو...پاداش بنده روسیاهی که یک ماه روزه گرفته را تعجیل در ظهورش قرار بده...تا عرق کارگر خشک نشده بده...تا اشکم خشک نشده بده...به حسین علیهالسلام بده...من از اینجا نمیروم...من همینجور بغض کرده و مفلوک همینجا اِستادهام...من هیچ جا نمیروم. من به حضرت حجت خواهم گفت که امروز اینقدر اینجا اِستادم تا مُردَم...خواهم گفت...
#اِستادهام
#سیاهی
#نور
#التماس
#اللهمعجللولیکالفرج
#حضرتحجت
#اسماعیل_واقفی
#ذبیح
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه میزنیم و برگ میدهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس.
نشانی باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741
نمایشگاه باغ🔻
https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344