eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
903 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
هرزه کیست؟ پ.ن لطفا خیلی محترمانه توضیح دهید تا هرزه‌های گرامی ناراحت نشوند. دختر یا پسری که هرزه است خودش قبول ندارد که هرزه است. جوری توصیفش کنید که وقتی مطلب شما را خواند متوجه بشود که صفات او را می‌گویید.
حصار علف هرز مانع رشد بوته‌ی کوچک گل یاس کنارش بود؛ خودش کم بود یک لشکر خار هم دورش جمع کرده بود و هر روز در گوش‌شان می‌خواند، این باغچه حق ماست و باید همه جا ریشه کنیم. اما بوته‌ی سبز کوچک با این همه خار و علف هرز باید چه می‌کرد؟ بوته‌ی گل یاس صبورانه و باسختی هر روز از هوای پاک و نور خورشید بیشتر از قبل استفاده کرد، وقتی باغبان آب را بر زمین باغچه می‌ریخت، شکر گویان بر چهره پر از مهر او لبخند می‌زد؛ با زحمت زیاد آب را با ریشه‌های پر توانش از لابه لای ریشه‌های علف هرز و خارها به گل برگ‌های یاسی رنگش می‌رساند. وقتی بزرگ بزرگ شد، بوی عطرش همه جا پخش شد. باغبان هر صبح با دیدن بوته‌ی گل یاس، دستی بر گل برگ‌های آن می‌کشید، از بوی عطر آن سرمست می‌شد. هر کس از کنار باغچه رد می‌شد می‌گفت آخی چه گل یاسی چه حس خوبی..‌. علف هرز و خار و خاشاک دیگر طاقت این همه‌ خوبی را نداشتند، آنها هم هر روز نور خورشید و آب و خاک و هوای پاک را دریافت می‌کردند، حتی بیشتر از بوته‌ی گل یاس و دیگر گیاهان آب می خوردند؛ هیچ ثمره‌ای هم نداشتند؛ تازه گاهی هم مانع رشد بقیه گیاهان می‌شدند،خود‌خواه و مغرورانه هیکل درشت می‌کردند، بر روی بقیه گیاهان سایه می‌افکندند تا نور نگیرند. ساقه‌ و برگ‌هایشان با خود نمایی روی خاک و ریشه هایشان زیر خاک، مایه عذاب گیاهان شده بود‌. حسادت در برگ برگشان موج می‌زد، آرزو داشتند در پر و بال بوته‌‌ی یاس بپیچند و آن را خشک کنند، او رامثل خودشان بی‌ثمر کنند. ولی ریشه‌ی بوته یاس محکم تر از این حرف‌ها بود.باغبان پیش خودش می‌گفت: باید این علفها را بچینم ولی باز با مهربانی می‌گفت: بگذار اینها هم درکنار دیگر گیاهان باشند چه عیبی دارد. ولی علف ‌ هرز، علف هرز بود و کاری بهتر در فکرشان نبود. ساقه‌اش را هر روز رشد می‌داد تا به قد بوته‌ی گل یاس برسد تا حسابش را برسد، ولی ساقه‌اش زیادی قد علم کرده بود، او می‌خواست دست درازی کند و آزادی دیگران را سلب کند منتها ساقه‌ای نرمش شکست و نتیجه دست درازیش نابودی خودش شد، خارها هم که سرنوشت او را دیدند از ریشه خشک شده‌اند. دیگر تمام باغ پر شده بوداز بوته‌های یاس. عابران که برای دیدن بهتر گل یاس نزدیک باغ می‌شدند،خارهای خشک پاهایشان را زخمی می‌کرد؛ باغبان هم دور باغچه حصار زد و بوته های خار را کند و دور انداخت. باغچه زیباترشد. امنیت هم برای گل یاس بیشتر. حصار و تیز بینی باغبان باعث شد تا کسی با پُر رویی و برای لذت بیشتر آنها را از شاخه جدا نکند.
داخل کانال جست و جو کنید باتوجه به حس و حالتان👇🏻 صفحه دو مسئول پرونده حمله تروریستی حرم. توصیف صفات متن را داستانی کنید( ترس) جهاد تبیین در ورزشگاه بن علی روایت هیجان انگیز یوزپلنگ_ اهمیت حیات وحش دو کلمه_ جان بخشی اشیا با واژه‌ها طنز نویس مغالطه_ بحث_ اغتشاش هندی هستید مقابل انگلیس‌ها دایره لغات. کلمه نویسی فارسی بنویس سود برسانید- ثواب کنید- الگو گیری کلام بزرگان الگو شب یلدا... داستان... ایده دیدار دو جانباز از دو نسل داستان دیالوگ محور دختر ۱۵ ساله هستید گریه بچه همسایه... پیتزا دختر ۱۹ ساله... از خودگذشتگی دیدار در حسینه امام خمینی تخیل