eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
903 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
160 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
بدزبانی‌ها در ساحت نوشتن سعید احمدی: نیش مار و کژدم، ویرانی زلزله، تب گرما و سوز سرما را می‌شود به تن و جان خرید؛ اما «بدزبانی‌»های یک نویسنده را هرگز. حوادث طبیعی به اقتضای طبیعت خود، شیرینی هم دارند؛ اما شلم‌شوربای نوشته‌های مو و رو ژولیده‌ی برخی، از جنس حوادث ناخواسته، ناگوار و تلخ است. دور از انتظار است که دانش‌آموخته‌ی حوزه یا دانشگاه از بدیهیات نگارشی زبان آموزشی رایج (فارسی) پرت و بیگانه باشد. کدام انباردار به نظم و انضباط انبار خود کاری ندارد؟ کدام فرمانده، جاسوس دشمن را میان سربازان خود جا می‌دهد؟ چه کشاورزی سیب‌زمینی و پیاز و گوجه و شلغم و خیار را یک‌جا و در هم می‌کارد؟ چه آشپزی مواد قورمه‌سبزی را توی قیمه می‌ریزد؟ نویسنده فقط آن نیست که کلمات را پشت سر هم بچیند و چشم خود را بر درست یا غلط بودن آن‌ها ببندد. هیچ نویسنده‌ای کمتر از معمار چیره‌دست مسجد شیخ لطف‌الله نیست. هیچ نویسنده‌ای از بافندگان زبردست و ریزه‌کار فرش پرسپولیس چیزی کم ندارد؛ اما با شرط و شروط خودش. هر که دو دم قیچی را به هم می‌زند پیرایش‌گر نیست. هر کس هم قلم به دست می‌گیرد نویسنده نیست. «درست‌نویسی» شرط اول و لازم نویسندگی است. کسی که درست می‌نویسد چیزی از احترام سرش می‌شود. وقتی برای خودت هم می‌نویسی به خودت، به چشم‌هایت، به سوادت و به فهم و درک و شعور خودت هم احترام بگذار. قلم حرمت دارد، نویسنده محترم است و خواننده حتی به اندازه‌ی یک نیم‌فاصله بی‌مقدار نیست. الفاظ رکیک و فحش‌های چاله‌میدانی را می‌شود هنرمندانه و زیرکانه لابه‌لای نوشته نشاند؛ اما اغلاط املایی، غلط‌های مشهور، بدترکیبی نگارش در ساحت واژه‌ها، جمله‌ها و بندها را هیچ جای دل‌مان نمی‌توانیم جا بدهیم. قلم‌به‌دستی که «خرد» را خورد، «مسائل» را مسایل، «رئیس» را رییس، «آثار» را اثرات، «مراسم» را مراسمات، «برای» را به‌خاطر، «همه» را تمام، «مسئله» را مساله، «گاهی» را گاهاً، دوم و سوم را دوماً و سوماً، «خواهش» را خواهشاً، «به‌ناچار» را ناچاراً «واژه‌ها» را واژه ها، «می‌شود» را می شود، «درباره» را در مورد، «استادان» را اساتید، «ثمربخش» را مثمرثمر، «عام‌الفیل» را سال عام‌الفیل، «گرایش‌ها» را گرایشات، «پیش‌نهادها» را پیش‌نهادات، «حواس» را حواس‌ها، «امور» را امورات، «اسلحه» را اسلحه‌ها می‌نگارد و ده‌ها نمونه از این دست را مثل سوزنی زهرآگین می‌کند توی چشم خواننده، به نوعی از بدزبانی و بی‌احترامی به «خود، قلم و مخاطب» دچار است. @ANARSTORY