#تمرین
#آموزش
#خلاقیت
#نو
#کهنگی
خلاقیت در ۱۰۱ جمله
بر خلاف نبوغ، خلاقیت آموختنی و قابل دستیابی است.
خلاقیت یعنی کشف تازگی از دل کهنگی.
ترکیب تازه و هوشمندانۀ دو یا چند ایده و رسیدن به چیزی جدید=خلاقیت
هر چیزی-پیشپاافتادهترین چیزها-میتواند نقطۀ شروع یک ایدۀ خلاقانه باشد.
کار عملی محرک خلاقیت است. ایدههای خلاقانه حین کار و فعالیت منظم و مداوم شکل میگیرند.
بهبود زندگی ما به بهبود سطح خلاقیت ما گره خورده است.
فعالیت در یک زمینۀ خاص نباید مانع توجه ما به رشتههای دیگر بشود؛ نویسندۀ خوب میتواند پیگیر حرفهای عکس و نقاشی هم باشد؛ فیلمساز حرفهای با مطالعۀ ادبیات داستانی حرفهای تازهتری برای گفتن خواهد داشت؛ و یک موزیسین با مطالعات فلسفی، شاید خالق جهانهای تازهای در عرصۀ هنر خودش باشد.
باید از حواسپنجگانهمان بیشتر کار بکشیم. کدام یک از حواس پنجگانه را تاکنون بیشتر دست کم گرفتهاید: چشایی، بینایی، شنوایی، بویایی، بساوایی؟
ایدههای خلاقانه از دل بیحوصلگی زاییده میشوند. آیا زمانی را برای ملال در نظر گرفتهاید؛ یا نه هر بار که احساس بیحوصلگی میکنید سریع دست به گوشی میبرید و در شبکههای اجتماعی پرسه میزنید؟-خلاقیت، محتاج ماندن در اتاق است.
محیط کار و زندگی باید مشوق و محرک ما برای کارهای خلاقانه باشد. آیا اشیای اطراف شما، خانواده و دوستان و عادتهایتان از خلاقیت شما حمایت میکنند؟
از تولید ایدههای احمقانه نباید ترسید؛ اما برای ارائۀ آنها نباید عجله کرد.
فرد خلاق، کسی است که خلاقیت دوران کودکیاش را از دست نداده.
اگر میتوانید خواب ببینید و رؤیابافی کنید، پس حتماً میتوانید خلاق باشید.
با گفتن «من خلاق هستم» ذهنمان را برای خلاق بودن بارور میکنیم.
تن ندادن به اولین گزینه و تلاش برای یافتن یا ساختن گزینههای دیگر، مهمترین گام برای رسیدن به خلاقیت است.
خلاقیتِ بیشتر، راه رسیدن به موفقیتهای بیشتر است.
تن ندادن به وضع موجود، شاخصۀ اصلی تمام افراد خلاق است.
گاهی اوقات، افراد تازهوارد یک حوزه، خالق تازهترین و دگرگونکنندهترین ایدهها هستند. زیرا آنها هنوز چندان گرفتار قواعد تثبیتشدۀ آن حوزه نیستند.
اول باید قاعدهها را شناخت و بعد آنها را شکست.
ادامه دارد. شما هم پیشنهاد بدهید.
شاهین کلانتری
@ANARSTORY