19.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹مجموعه فرهنگی هنری باغ انار تقدیم میکند:
#تا_آخرین_نفس 🍃
داستان هایی که همچون نفس هایمان، به هم پیوستهاند... 🖇
قسمت ششم(پایانی): #عطش_عاشقی✨
ممنونم که تماشا کردید...🌻
#درختانه_سخنگو
#درختان_سخنگو
#باغ_انار
@anarstory
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
این صوت با هوش مصنوعی ایجاد شده😊
اپلیکیشن ایرانی و دانش بنیان البته
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
با شجاعت وارد میدان کار شوید وقتی با چنین وضعیّتی روبهرو هستیم، چه راههایی پیش پای ما هست و چه بای
این متن رو دادم اپلیکیش ایرانی هوش مصنوعی...
شکلگیری شخصیت
دبیرستانی بودم که با کتاب «پرواز تا بینهایت» آشنا شدم. روایت شخصیت عباس بابایی؛ خلبان شهید.
در آن حس و حالهای دوران نوجوانی و جوانی به جرأت میتوانم بگویم این کتاب نقش بزرگی در ویران کردن دوستداشتنی های سطحی و بنا شدن ارزشهای بزرگ انسانی الهی و اصلاح جدی رفتارها و گفتارها، داشت.
نمیدانم تا امروز چند بار این کتاب را خواندهام اما میدانم دوست دارم همین امروز یک بار دیگر از ابتدا با تامل و تفکر بیشتر آن را مطالعه کنم. تجسم عملی یک شخصیت واقعی مسلمان، مومن، انقلابی و خدایی.
بخش بسیار اندکی از برخی از داستانهای کتاب را در ذهن مرور میکنم:
- دیدم عباس دارد تمام مشقهایش را پاک میکند، پرسیدم چه میکنی عباس جان؟ گفت: بابا گفته من با مداد سرکارش مشقهایم را نوشتهام و آن مداد بیت المال بوده...
- دیدم عباس در وسط تعزیه در نقش حضرت علیاکبر در حین رجزخوانی ناگهان از اسب پایین آمد و ادامه رجز را پیاده از اسب خواند. گفتم: چرا این کار را کردی عباس! گفت: لحظهای آن بالا غرور مرا گرفت. خجالت کشیدم...
- شنیده شد که شبها در حیاط خوابگاه دانشگاه در زمان دانشجویی در آمریکا بسیار میدود. گفتیم چه میکنی عباس؟ گفت: با اینکار شیطان را از خود دور میکنم...
- هرگز لب به پپسی نزد در آمریکا! گفتم چرا عباس؟ گفت: پولش مستقیم میرود برای اسرائیل...
- دیدم موهایش را با ماشین از ته زده! پرسیدم چرا عباس؟! گفت: وقت زیادی میگیرد مرتب کردن و رسیدگی به همین موها جلوی آینه. لای هر تار مویم انگار یک شیطان خوابیده بود!...
- در مسجد هنگام دعای کمیل صدای مداح آشنا بود. دیدم عباس است. بعد دعا ناخواسته بلند گفتم: سلام سرهنگ! همه برگشتند... عباس خیلی ناراحت شد. نگو آنجا گمنام شرکت و خدمت میکرده. دیگر هرگز پا در آن مسجد نگذاشت...
- گفتم عباس ۷۲ ساعت است درست نخوابیدی! گفت جنگ است وقت نیست. لبه جدول خیابان نشست. رفتم خرید برگشتم دیدم همانجا خوابش برده. سکوت کردم تا بیشتر استراحت کند. ناگهان پرید از خواب. خیلی دعوایم کرد چرا صدایش نکردهام...
- نوبت سفر حج شد. ناگهان عباس گفت شرمنده ام. من نمیتوانم بیایم. جنگ است. حج من در آسمان است... عید قربان آسمانی شد...
✍️🚩مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 از فرانسه، #هلند و ایران
@ninfrance
14.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفاقت ما با هم، به روزای بچگی برمیگرده
برا رفیقش همه کاری کرده همون که مَرده❤️🩹:))))
#پشتصحنه کارگروهی محرم ۱۴۰۳
#تا_آخرین_نفس
کلیپ رو خانم نیان درست کردن.
#باغ_انار
#محرم
#امام_حسین_علیهالسلام
@anarstory
نور
کاش دخترکی بودم در مسیر مشایه. سینی خرمایم بر کف. روی لباس مشکی عربیام سوزن دوزی زیبا. پدرم پای دیگِ قیمه نجفی.
گرم است هوا. پدرم عرق کرده شدید. مادرم با زن ها کبه میپزد. خاله کوچیکه پارچ نومیبصره در دست. پسر خالهها شربت پخش میکنند. من کنار این وان پر از آب به خواب رفتم دیشب. هلابیکم میگفت جَدَّم. بِزوّار ابوسجاد. خواب بودم که روحم کنده شد از زمین. کل مشایه را میدیدم.
مردی را دیدم که مواظب همه دختربچه های این مسیر بود. مردی بلند قامت. شبیه همه مردهایی بود که دوستشان داشتم. شبیه بابا. جدّم. عمی. آقا را در بیداری میدیدم انگار...
#واقفی
#اربعین
#مشایه
@anarstory
28.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷موضوع:
اربعین
🔷اربعین وقت خونه نشستن نیست
اربعین روز حرکته؛ روز قیامه
هرکی اربعینی باشه
هرکی امام حسینی باشه
روز اربعین اصلا خونه نمیمونه
چون امام حسین مرد خونهنشستن
و تسبیح گردوندن نبود؛ مرد حرکت بود
خدا هم به حرکتش اینجوری برکت داد!
🔸کانال رسمی حاج حسین یکتا
🔸یکتا | @hosseinyekta_ir
https://eitaa.com/hosseinyekta_ir