هدایت شده از نهج البلاغه 🇮🇷🕊
👋 #سید #ابراهیم #رئیسی هستم
به #همه #شــــما #پیشنهاد میکنم ✌️
📢 اگر #تحلیلگر و #سیاسی هستید
🔥اگر تحلیل های #راهبردی میخوانید
📢 اگر دنبال تحـــلیل #جنجالی هستید
😱😳 #جنجالی ترین #کانال در پیام رسان ایرانی #ایتا پیشنهاد میکنیم👇
⛔️کانالی که از خط قرمز ها عبور کرده
پشت پرده های سیاست چه خبر هست؟
🆔👇👇👇
🚨 eitaa.com/joinchat/1810956288C8796cb6e62
هدایت شده از 🌷عکسنوشته شهدا 🌷
سال ۶۷ روز #نیمه_شعبان با لباس سبز پاسداری به خواستگاریم آمد .🚶 با لحنی دلنشین و ساده با من از #شهادت ، #اسارت و #جانبازی و مشکلاتی که در آینده در سر راه وجود دارد ، سخن گفت . منزلشان در کنار منزل ما بود و من ایشان و خانوادهشان را از قبل می شناختم . من هم پذیرفتم که با #سید همراه شوم😇 ، مهریه ما چهارده سکه به نیت ۱۴ معصوم (ع) بود . #سید_عبدالحسین بعد از خواستگاری به جبهه برگشت🚶 و چهل روز بعد آمد و مراسم #عقد و عروسیمان همزمان با حضور اقوام و جمعی از رزمندگان در ایام نیمه شعبان برگزار شد .عبدالحسین #نوزده سال و من #شانزده سال داشتم . سرسفره عقد 🎊🎉ایشان با همان #لباس_سبز پاسداری حاضر شدند من از خواهر ایشان تقاضاکردم اگر ممکن هست به ایشان بگویند لباسشان را عوض کنند ولی ایشان نپذیرفتند و گفتند این #لباس ، لباس #زندگی و #مرگ من است و این نشانه ای جز این نداشت که او همیشه آماده و حاضر برای #پاسداری از همه آن چیزهایی بود که به آن عقیده داشت ، حتی شب از #ازدواجش و این برای من یک #سعادت محسوب می شد که برای چنین شخصی انتخاب شدم 😊.
شب #ازدواجمان او می گفت و من گریه می کردم 😭 از دوستان #شهیدش، از رفقایی که در سخت ترین شرایط مشغول #دفاع از کشورمان هستند و در راه دین خدا جانبازی می کنند😔شروع زندگی ما با سخن از شهادت 🕊 ادامه زندگی با رابطه با خانواده #شهدا و دهه سوم زندگیمان با #شهادت همسر #عزیزم رقم خورد و چه زیبا به آرزویش رسید .
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_سید_عبدالحسین_موسوی_نژاد
🌹 @AXNEVESHTESHOHADA
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
#مجنون_زهرا(س)🌷1⃣
ازسالے که به لطف خداتوانستیم خانه دارشویم #سید_عبدالحسین تصمیم گرفت هرشهادت اهل بیت علیهم السلام درمنزل مان مراسم #عزادارے داشته باشیم بعضے وقتااعتراض می کردم که براے پذیراے پول نداریم می گفت باهمان چاے وخرماهم مے توان #روضه برقرارکردوبازباتوکل بر خدا همه چیزجورمے شداین مراسم تاهمین الان درمنزل ما برقراراست یک روزیکے ازدوستان پیغام داد #سید به خوابم آمده وگفته درآخر هر مراسم توسل به #حضرت_زهرا سلام الله علیهارا فراموش نکنید
عبدالحسین که اراده خاصے به مادرش #حضرت_زهرا(س)داشت باتنے #سوخته و #پهلوے_شکسته بادیدارحق شتافت.🌷🕊🕊🕊
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_موسوے_نژاد🌷
@shahidmosavinejad
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
#روایت_عشق🌷
یک روز #زمستانی که حسین از جبهه اومده بود به من گفت مادر برای من یک#کلاه بباف .من هم یک کلاف مشکی خریدم و شروع به بافتن کردم از اوایل بافت رج به رج #آیت_الکرسے و #اذاجاء می خواندم و میبافتم و حرز گاهی هم از#موهای سرم می کندم و همراه کلاف می بافتم به این نیت که اگر در جبهه نیستم ونمی توانم کاری بکنم حداقل موهای سرم در جبهه باشد.خلاصه سه تا کلاه بافتم اولی که#موهای_سرم بود به سید عبدالحسین دادم.دوتای بعدی را گفتم به دوستانت بده.یک شب برای شناسایی به منطقه رفته بودند.که سه تا#سید با هم بودند.عبدالحسین سمت شاگرد بوده و#انفجاری رخ میده که هر سه تا شون#مجروح میشن ولی سید حسین بیشتر از اون دو تا زخمی میشه.و در بیمارستان بستری شدند.مدتی بود که از ایشان خبری نداشتیم تا مدتی گذشت ما خیلی نگران بودیم هیچ نامه ای به دستمان نرسیده بود .یک روزی که نشسته بودم و کتاب سرود آهنگران دستم بود .به نیت فال کتاب را باز کردم اول صفحه نوشته بود .شیون مکن مادر در مرگ خون بارم بگذر ز من دیگر ازم سفر دارم .کتاب از دستم افتاد وشروع به#گریه و#شیون کردم و همش به خودم میگفتم که حسین#شهید شده.تا چند وقت گذشت زنگ خانه به صدا در امد وقتی در را باز کردن بچه ها گفتند یک اقایی پشت در است نشناختند تا این که امد پایین دیدم که عبدالحسین است من دویدم و سرو صورت حسین را بوسیدم .گفتم مادر جان چه بلایی سرت اومده بعد با سختی صحبت میکرد وحتی#غذا هم نمی توانست بخورد.بعد ها که بهتر شد گفتم کلاهی که برات بافتم سرت گذاشتی .گفت شبی که برای شناسایی رفته بودیم سرمون بود و همون #کلاه و#دعاے شما نگذاشت ما شهید بشیم.
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
#شیداے_شهید🌷
🦋چند ماه قبل از شهادتشان برای ماموریت به همراه #سید عبدالحسین و شهیدمهدی خبیر به اهواز رفته بودیم ، در بین راه هنگامیکه از #اندیمشک در حال عبور بودیم برادر خبیر خواست که به پادگان شهید#زین_الدین که مقر لشگر۱۷ در دوران دفاع مقدس بود هم سری بزنیم . وقتی به داخل #پادگان رفتیم و به ساختمان اطلاعات رسیدیم ، سید از خودرو پیاده شد و به پشت ساختمان رفت و حدود ۲۰ دقیقه بعد به داخل خودرو برگشت در 🦋حالیکه #چشمانش بسیار متورم و قرمز شده بود و #محاسنش هم خیس از اشک بود و به ما گفت من وقتی اینجا می آیم #سبک می شوم و من با دیدن حالات او متوجه شدم که او چگونه در فراق #یاران شهیدش می سوزد .
✍به روایت ازهمرزم شهید
@shahidmosavinejad
هدایت شده از دو بیتی ناب ۳۱۵
یک جهان روضه و یک چشم پر از نم
داری
آه، آقای غریبم به دلت غم داری
دردِ بی مادری ای کاش دوایی میداشت
فاطمیّه شده و اشک دمادم داری
#واے_مادرم 😭😭😭
#فصل_بی_مادر_شدن
#یا_صاحب_الزمان
#سید
@sed_Ali_315
هدایت شده از دو بیتی ناب ۳۱۵
#جوان_ننه 😭😭😭
فکر کردن به غم و غصهی مادر سخت است
خواندن روضهی در ، چند برابر سخت است
از حسین این همه اصرار ؛ حسن حرف بزن
از حسن بغض پی بغض ؛ برادر سخت است
#چگونه_قتل_یک_مادر_چهل_تن_متهم_دارد
#واے_مادرم 😭😭😭
#فصل_بی_مادر_شدن
#یا_صاحب_الزمان
#سید
@sed_Ali_315
هدایت شده از دو بیتی ناب ۳۱۵
#حسین_جان💔
ما را به دوای اشک واکسینه کنید
درمان به همین مرهم دیرینه کنید
ما را به هوای روضه تا آخر عمر
در بین حسینیه قرنطینه کنید
#ایها_الغریب
#شیب_خظیب
#ارباب
#کربلا
#سید
@sed_ali_315
هدایت شده از دو بیتی ناب ۳۱۵
⚫️ام المصائـب اسٺ
نگویید پس وفاٺ🍂
⚫️او ڪشتہ ے مصائب و
غم هاے ڪربلاسٺ🍂
شڪ ندارم #هزار_مرتبہ هم
بہ #شهادٺ رسیده اے #بانو
#شهادٺ_اسطوره_صبر_تسلیٺ_باد
#یازینب_س💔
#یا_عقيلة_العرب
#جبل_الصبر
#آخر_از_عشقت_دمشقی_میشم_خانوم_جان
#سید
@sed_Ali_315
هدایت شده از شهید موسوی نژاد
#برشے_از_زندگے_نامه_شهید5
#خویشاوند_شهدا🌷
هر سال اول #فروردین برنامه سرکشی به خانواده های معظم شهداء را داشت . یک سال وقتی به منزل شهید رسیدیم و زنگ را زدیم #مادر شهید درب را باز کرد و با عصبانیت گفت چرا اینقدر دیر کردید ؟! من خیلی وقته منتظر تون هستم ، و به برادرها وخواهر های #شهید گفته ام که بیایند و خانه را آب و جارو کنند ، پس چرا دیر آمدیدو... ، ایشان بسیار با خانواده #شهداء مانوس بود ، طوری که او را به چشم فرزند شهیدشان نگاه می کردند .
برادرشهیداحمدمنتظری که اخوی شهیدش باعبدالحسین عقداخوت خوانده بودمی گوید:ماهنوزبه مادرنگفتیم که موسوی نژاد شهیدشده است وقتی هم که گروه آقا #سید بعدازشهادت ایشان دوباره به منزل ماآمدندبه مادر نگفتیم این گروه سیداست تامباداسراغ ایشان رابگیردو ومجبوربه رساندن خبرشهادتش بشویم محبت مادرم به آقاسیدبه گونه ای بودکه می ترسیم خبر شهادتش حال مادررابدکندبه نظرم انس والفت #والدین شهدابه شهیدموسوی نژادبه خاطرارتباط مستمرو #خالصانه اوبود
دیدارباخانواده شهداتنهابخشی ازبرنامه های #فرهنگی سیدبودکه سیدعبدالحسین درارتباط باشهدا انجام می دادبرگزاری یادواره هاوجمع آوری تصاویروخاطرات شهدادرکنارکمک به همه آن کسانی که در #خصوص شهداقدمی برمی داشتندازجمله فعالیت هایی بودکه بادل وجان انجام می دادودرپس تمامی مشغولیات زندگی بااشتیاق به آنهامی پرداخت اوبه خاطر عشقی که به شهداداشت کاربایارانه وبرنامه فتوشاپ رایادگرفته بودتا بتواندازاین نرم افزاربرای تهیه پوسترشهدااستفاده کند.
هرجانامی ازشهیدی بودردپای شهیدموسوی نژادرانیزمی شدآنجاپیداکرد
#شهید_موسوے_نژاد🌷
هدایت شده از دو بیتی ناب ۳۱۵
#حاج_محمود_کریمی
نوکر آوازه ارباب بداند کافیست
تا شب جمعه اگر زنده بماند کافیست
مست گشتن به خدا باده نمیخواهد که
حاج محمود اگر روضه بخواند کافیست
#قدر_شناس_باشیم
#سید
@sed_ali_315