فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ داستان زیبای عنایت امام زمان(عج) به جوانی که یاد ایشان می کرد
سخنران استاد معاونیان
🔺ما را چه شده است که امام زمان خویش را نمیبینیم و از او دوریم؛اما به زندگی عادی خویش سرگرمایم؟به یاد همه کس و همه چیز هستیم،جز امام زمانمان!
روزهایمان از پی هم می گذرد،مایی که مذهبمان شیعه است،مایی که اعتقاد به وجود ائمه ای داریم که خلیفه و جانشین خداوند در زمینند،مایی که دوازده امام داریم و می گوییم دوازدهمین اماممان زنده است،نه چونان ما که او انسان کامل بر روی زمین و بنده معصوم و مطیع خداست،ثبات عالم به وجود اوست،همه به طفیل آن بنده کامل روزی می خوریم ولی، باز قصه قصه بی معرفتی و بی وفایی است
او باب رسیدن به خداست و قرآن می گوید:
وَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا
از درب ها وارد خانه شوید؛به راستی اگر او امام ماست پس ما ماموم اوییم و ماموم باید عملش به مانند امام و متکی و پیرو او باشد اما تو بگو کیست او که من مانند او باشم؟!
اهمیت معرفت و شناخت امام زمان در مذهب ما به اهمیت اصل ایمان است
در احادیث ماست که کسی که بمیرد در حالی که امام زمان نشناس باشد به دین اسلام نمرده است بلکه چونان جاهلیت قبل از اسلام دچار انحراف و تباهی و بدآئینی بوده است
درمحضرحضرت دوست
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_چهل
💢از محبت خارها گل میشود
این نظر و ایده مقبول واقع شد و من کارمو شروع کردم. یه روز که تنها بود و سرش خلوت بود رفتم پیشش و با لجهه کرمانشاهی باهاش سلام و احوالپرسی کردم و از اینکه یه کُرد ارشد اردوگاهه ابراز خرسندی کردم و گفتم ما از تکریت۱۱ تعدادی هستیم که دوست داریم با شما در ارتباط باشیم و چند نفر از دوستان مثل آقا جوهر محمدیان و آقا رسول و علیحسن قنبری رو به ایشون معرفی کردم و با زبون خیلی ملایم طوری که تملق هم نباشه باهاش طرح دوستی ریختم و اونم دید که فقط من نیستم و تعدادی دیگه کُرد همراهمه خوشحال شد و ارتباط دوستانۀ با ما رو قبول کرد و باهاش رفیق شدم.
چند جلسهای از خاطرات اسارت و ایران و غیره گفتم و در نهایت اونو ابتدا با برخی دوستان اردوگاه ۱۱ آشنا کردم. بعدشم دعوتش به ناهار کردم. راستش اول میترسید مبادا طرح و توطئهای در کار باشه و چیزخور بشه ولی وقتی مطمئن شد، دعوت منو قبول کرد. قبلش من رفتم پیش بچههای اتاق خودمون و کاملا توجیهشون کردم که موقتا گذشتۀ این آقا رو فراموش کنید و با روی گشاده و اخلاق خوش باهاش برخورد کنید. هدفمون جذب ایشونه و اگه خدا خواست و با ما همراه شده به نفع خودمون و نتیجهش آسایش بچههاست. انصافا بچه ها هم به روی خودشون نیاوردن و استقبال گرمی ازش کردن.
دهانش از تعجب بازمونده بود و اصلاً تصور نمیکرد بچه حزب اللهی هایی که به خونش تشنه بودن و اونم بشدت از اینا متنفر بود اینجوری با آغوش باز ازش استقبال کنن. ناهار رو با هم خوردیم و ایشونم با خوشحالی رفت اتاق خودش. قرار شد همه تو اردوگاه با ایشون همکاری کنن و همین جوری هم شد و ایشون هم قول داد هر کاری از دستش برمیاد کوتاهی نکنه.
این برخورد شایستة بچهها و از همه مهمتر نادیده گرفتن گذشته وی، ایشون رو از درون متحول کرد و فرد دیگهای شد. من دائم باهاش در ارتباط بودم و راهنماییش میکردم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_چهلویکم
💢نمازخون شدن علی کُرده
بهش میگفتم: ببین علیآقا دیگه ماهای آخر اسارته و شما هم تو ایران خونواده داری و باید برگردی پیش خونوادهت. این بچهها خیلی زود فراموش می کنن و اگه تو خوب بشی و بهشون خدمت کنی و کسی رو آزار ندی، هم اینجا راحتی و همه دوستت دارن و باهات همکاری می کنن و هم ایران کسی برات مشکل و مزاحمتی پیش نمیاره. بالاخره اینا هموطنای تو هستن و اون طرف دشمنه. طوری رفتار کن نه دشمن اذیتت کنه و نه هموطنای خودتو برنجانی که باهات دشمن بشن. بچه ها هم باهات همکاری میکنن که دچار دردِسر نشی. خدا روشکر خودش در کلام وسخن من تاثیری گذاشت که واقعا این فرد متحول شد و قول همکاری داد. دیگه نه کاری به کار فعالیتای فرهنگی داشت و نه مزاحمتی ایجاد میکرد. یه وقتایی سرکی می کشید توی بعضی جمعها و حرفایی میشنید که تا حالا نشیده بود و براش جالب و نو بود. داشت از اینجور حرفا خوشش میومد.
یه روز منو صدا زد و گفت آقا رحمان میای اتاق من صحبتی باهات دارم. گفتم علی آقا چرا که نه؟ رفتم تواتاقش و بعد از کمی خوش و بش گفت: نماز و قرآن یادم میدی؟ گفتم: معلومه که میدم.
از همون لحظه شروع شد و نماز و بعد از چند جلسه قرآن رو باهاش کار کردم. یه دفتر و مداد آورده بود و هر چی من میگفتم مینوشت و با علاقه تمرین و تکرار میکرد. بعد از مدتی نماز خوندن رو یاد گرفت و دست و پا شکسته قرآن هم میخوند. عوض شدن این آدم یعنی عوض شدن جوِّ اردوگاه. با تغییر روحیات علی و همکاری و صمیمیتش با بچه ها، دوباره امنیت و آرامش به اردوگاه برگشت و خیالمون از خبرکشی و معرفی افراد و خلاصه آزار و اذیتای داخلی آسوده شد. هر وقت بعثیا بهونه میگرفتن، با احترام بلند میشد و با یه زبونی قانعشون میکرد و گاهی هم برای خالی نبون عریضه یه داد و فریادی هم سر بچه ها میکشید که عراقیا بو نبرن که این متحول شده و داره با بچهها همکاری میکنه.
بعد از اون نه کسی رو به دشمن معرفی کرد ونه مزاحمتی برای فعالیتای فرهنگی ایجاد شد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_چهلودوم
💢کارخراب کنی خودسرها
علیکُرده رفتار خصمانه رو کاملاً کنار گذاشته بود و واقعا ًهمه جوره با بچهها همکاری میکرد و نه تنها در امور فرهنگی و برنامه های آموزشی و معنوی کارشکنی نمیکرد، بلکه همکاری هم میکرد و جوری سرِ بعثیا رو شیره می مالید و فریبشون میداد.
خلاصه در حالی که کارها داشت به سامان میرسید، ، توی این حال و هوای مطلوب، یهو چند نفر از افراد خودسر در تدارک برنامهای بودن که بخاطر کارهای قبلی علیکُرده ازش انتقام بگیرن و مجازاتش کنن. یکیشون سنگی رو داخل یه پارچه پیچیده بوده و بدون اینکه با کسی از بزرگان مشورت کنن، وقتی که علی از کنارش رد شده بود توی شلوغی از پشت کوبیده بود تو سرش و سرش رو شکست. علی هم که انتظار این برخورد رو نداشت، یهو وحشی شد و با تصور اینکه تموم مهربونی و کارای ما همش نقشه بوده و به هدف از میون برداشتنش بوده نه از روی دوستی، مثل گرگ زخمی شروع کرد به داد و فریاد و نعره زدن. سریع بعثیا ریختن توی اردوگاه و بچه ها رو به باد کتک گرفتن و میخواست فرد ضارب خودشو معرفی کنه اونم البته مردانگی کرد و خودشو معرفی کرد. بُردنش حسابی انداختنش زیر شکنجه و به این بهانه تعداد زیادی از بچهها هم کتک خوردن.
متاسفانه زحمات چند ماهه من و تعدادی دیگه از بچه ها با یه اقدام نابخردانه و نسنجیده و بی موقع خراب شد و تا چند روز بعثیا کل اردوگاه رو در مضیقه و تحت فشار قرار دادن و همه مورد اذیت و آزار قرار گرفتن و اوضاع بشدت متشنج شد.
ناگفته نمونه اینا بچه های خوب و سالمی بودن، ولی کلهشق و خودسر که درک درستی از موقعیت نداشتن و تصور میکردن هر چه خودشون فکر میکنن همون درسته و بدون مشورت با دست به اقدامی نسنجیده زدن که دودش توی چشم همه رفت. حتی علی تصمیم داشت من و تعداد دیگهای رو بعنوان همدستِ اونا و بعنوان کسانی که با نقشه قبلی طرح دوستی ریختن و هدفشون کشتن او بوده، به بعثیا معرفی کنه که با مداخله و پادرمیونی تعدادی از همشهریا منصرف شد. بعد از چند روز من قضیه رو براش توضیح دادم و ازش خواستم صرفنظر کنه و دوباره برگرده به همون رفتار خوب با بچهها. حرفی زد که من جوابی نداشتم. گفت: آقا رحمان من وجدانا توی این مدت با بچه ها بد کردم؟ چرا باید نقشه قتل منو اونم بصورت نامردی و از پشتسر بکشن و بخاطر کارای قبلیم این کارو با من بکنن؟ مگه من توبه نکردم و رفتارم رو تغییر ندادم؟ مقداری نصیحتش کردم. گر چه دیگه مثل قبل نشد و با بدبینی به مسائل نگاه میکرد، اما باز هم قابل تحمل بود.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_چهلوسوم
💢توبه نصوح محمد امین
یه استوار ارتشی داشتیم بنام محمد امین که اونو از اردوگاه دیگهای آورده بودن قلعه. بچهها میگفتن مدتی با بعثیا همکاری داشته و بچهها رو اذیت کرده، اما بعدا پشیمون شده و توبه کرده بود. در قضیۀ شعار علیه حضرت امام به محمدامین گیر دادن که باید به امام توهین کنه. ولی سرشون پایین انداخته بود و هیچی نمیگفت. بعثیا با کابل به جونش افتادن و بشدت میزدن. محمد امین نه تنها داد و بیداد نمیکرد، بلکه به طرز عجیبی مقاومت می کرد و حتی تشویق به زدن میکرد.
همه متعجب بودن.
بلندبلند میگفت بزنید.
این بدن باید تاوان گناهاشو پس بده.
میگفت: بزنید این بدن باید تاوان خیانتاش رو به این بچهها پس بده.
محمد امین جزو کسانی بود که حاضر نشد حتی بصورت تقیه هم یه کلمه به امام توهین کنه. شدیدترین کتک ها رو تحمل کرد. کابل خورد، اذیت شد ، اما به برکت و لطف توبه نصوحی که کرده بود، مشمول لطف خدا شد و توانست تمام اون شکنجهها رو تحمل کنه.
اون روز، تولدی دوباره برای محمدامین بود و گرچه مدتها قبل توبه کرده بود، ولی کسی باورش نمیشد توبه او توبه واقعی باشه، اما اون صحنه و استقامت دیدنی و اعتراف به گناهش زیر شکنجه از محمدامین چهرهای محبوب و دوستداشتنی پیش بچه ها ساخت و به عنوان توبه نصوح در اذهان همه ما نقش بست.
برادران ارتشی ما همدوش با بچه های سپاه و بسیج صحنه های عجیب و باورنکردنی از ارادت و عشق به انقلاب و امام به نمایش گذاشتند و ثابت کردند ایرانی رو نمیشه به ارتشی و بسیجی و سپاهی تقسیم کرد ٬محمدامین چند سال بعد از آزادی بعلت حادثه ای از دنیا پرکشید و به جوار رحمت الهی شتافت.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_چهلوچهارم
💢حذف نامحسوس عکسهای صدام
وقتی وارد زندان قلعه شدیم، بر روی همه اتاقای قلعه عکسای بزرگ و رنگی صدام نصب شده بود. در هیچکدوم از اردوگاها و زندانای قبلی که ما بودیم عکسی از صدام روی دیوار نبود و این چیزِ جدیدی بود که باهاش مواجه شدیم. عدهای خواستن عکسا رو بکنن و پاره کنن و دور بندازن. بقیه مخالفت کردن و قرار شد بتدریج و بصورت نامحسوس این کار صورت بگیره. اون زمان روزنامۀ عربی برامون میاوردن و معمولا، در اکثر صفحههاش عکسای مختلف و رنگارنگ از صدام توش بود. بیشتر شبیه آلبوم عکس صدام بود تا روزنامه. این زمینه خوبی شد برای ما که نقشهمون رو اجرا کنیم. قرار گذاشتیم در مرحله اول و بطوریکه جلب توجه نکنه عکس روی دیوارها رو با یه سایز کوچیکتر عوض کنیم. میدونستیم بعثیا خِنگتر ازین هستن که متوجه این تفاوت بشن.
چند روزی صبر کردیم تا چشمشون به اونا عادت کنه و مرحله به مرحله عکسا رو هی کوچیکتر کردیم تا رسید به اندازه یه عکس خیلی کوچیک. اونا رو هم یکییکی برداشتیم و جالب این بود که هیچوقت بعثیا متوجه نشدن و بخاطر برداشتن عکس صدام به ما گیر ندادن. در واقع بچهها با یه عملیات روانشناسی و مرحله به مرحله کاری رو انجام دادن که هم به هدفمون که حذف عکسای صدام بود رسیدیم و هم هیچ خطری ازین بابت برای کسی پیش نیومد. البته واقعا خِنگ و مشنگ بودنِ بعثیا هم به مددمون اومد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
#اݪسلامعلیڪیابقیةاللھ..♥️
دنیا با همه زرق و برقش
بدون شما
مثل ویرانه ایست!
همان قدر بی روح
وهمان قدر عذاب آور...
ای کاش بیایید تا دوباره حیات
در رگهای خشکیده جهان جاری شود!
🌤ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌤
مقدم ارزویم.mp3
1.54M
💚 تمام مصائب ما از دوری توست یابن الحسن
🦋 ای تمام آرزویم
🦋 غم تو شد آبرویم
🦋 آقا درد و دل زیاده
🦋 از کجا برات بگویم
👤 جواد مقدم
🤲 اللّهُمَّ عَجِّل لَوَلیکَ الفَرَجَ
🤲 بحق فاطمه سلام الله علیها
#امام_زمان علیهالسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 راهکارهای امیرالمؤمنین برای برادرِ #امام_زمان شدن.
👤 حجه الاسلام امینیخواه
👌 از دست ندهید
🤲 خدایا چه #شب_جمعه و چه روز #جمعه هایی گذشت و اما از آقاجان مان امام زمان خبری نشد خدایا مولای ما را برسان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه
✡☠ دجال ظهور کرده...
👤 توضیحات جالب حجت الاسلام عالی در مورد «دجال»، از قول شهید سید محمد صدر
✡☠ دجال همان فرهنگ و محتوای فاسد غرب است که یهود و صهیونیسم جهانی بواسطه انواع رسانهها، فضای مجازی و... در قالب فیلمها و سریال ها، موسیقی، بازی کامپیوتری ، شبکههای اجتماعی و... در سطح جهان منتشر و ترویج میکند و در حال دور کردن مردم از سبک زندگی سالم و الهی است
👌 حتما ببینید و نشر دهید
🤲 خدایا به برکت ایام ولادت آقا #امام_رضا #حجاب از غیبت آقاجان مان #امام_زمان برطرف ک
درمحضرحضرت دوست
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_چهلوپنجم
💢عملیات نیدو و شعار یا زهرا(۱)
در تاریخ ۳۱ خرداد سال ۶۹ و در حالیکه کمتر از سه ماه به آزادی ما مونده بود، زلزلۀ منجیل و رودبار اتفاق افتاد و ۳۵ هزار نفر از هموطنامون جونشون رو از دست دادن.
در بین اسرای اردوگاه ۱۸(سوله ها) تعدادی از بچه های شمال بودن و نگران سلامتی خونوادههاشون شده بودن و توی همین وقت چند نفر از جاسوسا و افراد مسئله دارِ اونجا به بچهها زخم زبون زده بودن و از این که تعدادی ایرانی کشته شدن ابراز خوشحالی کرده بودن. این رفتار وقیحانه و غیر انسانی، قلب بچههارو جریحه دار کرده بود و باهاشون درگیر شده و حسابی کتکشون زده بودن.
درگیری مقداری ادامه پیدا کرده بود و بچه ها قوطیهای شیر که مارک نیدو روشون نوشته بود رو بسمتشون پرت کرده بودن وتو سر و کله شون خورده بود. بچه ها به همین خاطر اسم عملیات مجازات جاسوسا رو گذاشته بودن «عملیات نیدو». بعثیا که از هر فرصتی برای آزار دادن بچهها و عقده گشایی استفاده میکردن، تعدادی از بچه های داغدار شمالی رو گرفته بودن و آوردن توی یکی از اتاقای قلعه، زندانی کردن و شب و روز بشدت با کابل میزدنشون و ناله و فریادشون بلند بود. حتی شب سطلای ادرار رو از آسایشگاها جمع میکردن و میریختن زیر اونا که بیشتر اذیت بشن. سه شبونه روز انواع شکنجههای وحشیانه ادامه داشت و دیگه طاقت بچههای قلعه داشت طاق می شد. باید فکری براشون میکردیم که نجات پیدا بکنن و زیر اون همه شکنجه از بین نرن.
زمزمهای بین بچهها پیچید و صدایی از یکی از آسایشگاها بلند شد.
نام مبارک حضرت زهرا بود. شعار یا زهرا(سلام الله علیها) در مدتِ کوتاهی به همه اتاقا و آسایشگاهها سرایت کرد و زندان ۶۰۰ نفری قلعه همه با هم و با صدای بلند فریاد میزدیم یا زهرا. صدای ما به سولهها رسیده بود و فهمیده بودن خبری شده. اونا هم شروع کرده بودن به شعار یازهرا گفتن. یهو دیدیم افسر اردوگاه به همراه تعداد زیادی از نگهبانا سراسیمه وارد شدن و پرسید چه خبر شده؟ چرا شعار میدین. چه مرگتونه؟ ما گفتیم: تویاین شدت گرما ، تعدادی از ما رو انداختین توی اتاقی و شبونه روز دارین شکنجهشون میدین. درگیری داخلی بین خودمون بوده و کاری به شما نداشتن.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
#مولا_جانم ❤️
ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن
صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن
آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان
قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن
صبر و قرار رفته ز دلهای عاشقان
با دست عشق آتش دل را صبور کن
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام صبحت بخیر پدر عزیزم🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه
💚 مژده ظهور #امام_خمینی به رسول خدا
👤 استاد پناهیان
🌹 برگرفته از سخنان امام خمینی: شاید دلیل آنکه در شب تولد پیامبر اکرم...
👌 از دست ندهید
🤲 خدایا به احترام #امام_امت در ظهور آقاجان مان تعجیل فرما
🔴 سیزده بانوی رجعت کننده در دولت مهدوی...
(امام صادق علیهالسلام فرمودند: «همراه قائم عجلالله فرجه سیزده زن خواهند بود... برای مداوای مجروحان و رسیدگی به مریضها)
⭕️ حبّابه والبیّه...
🌕 وی از زنان والامقام، فوق العاده و استثنایی است که دوره زندگى هشت امام معصوم را درک کرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت. شیخ طوسی، شیخ کلینی، طبرسی، علامه مجلسی و.. او را محدث و راوی حدیث از هشت تن از امامان معصوم دانستهاند. اولین ملاقات وى با امیرمؤمنان علیهالسلام بود که از آن حضرت دلیلى بر امامت درخواست کرد. حضرت در حضور وى سنگى را برداشت و بر آن مُهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جاى گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثرى بر جاى بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامى نزد امام دیگر میرفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ میزدند و اثر آن نقش میبست. نوبت که به امام رضا علیهالسلام رسید حضرت نیز چنین کرد. او دوبار به جوانی بازگشت که یک بار به معجزه امام سجاد و بار دوم به معجزه امام هشتم علیهماالسلام بود.روایت شده است که وقتى حبابه به خدمت امام زین العابدین علیهالسلام رسید یکصد وسیزده سال از عمرش سپرى شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشارهاى نمود و جوانیاش بازگشت.همچنین نوشتهاند: صورت حبابه از زیادى سجود سوخته و از عبادت، همانند چوب خشکیدهاى شده بود. وقتی امام رضا علیهالسلام پس از پدر بزرگوارشان عهدهدار امامت گردید، وی به حضور امام هشتم رسید، در حالی که عمر او در این روزگار، حداقل ۲۳۵سال بود. وقتی از دنیا رفت، امام رضا علیهالسلام او را با پیراهن خود کفن کرده و به خاک سپرد. سن او هنگام مرگ، بیش از ۲۴۰ سال بود. قطعا ایشان نیز در حکومت مهدوی رجعت خواهند نمود و دوران طلایی و سراسر شکوه حضرت مهدی علیهالسلام را درک خواهند کرد! انشاءالله...
📗چشماندازى از حكومت مهدى، علیهالسلام، ص۷۴ به نقل از بيان الائمه، ج ۳، ص ۳۳۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ ذکری که امام زمان برای گرفتاران دادند
سخنران استاد هاشمی نژاد
🔰امام(ره) فرمودند: ملاک مسئولیتها، تقوا و جهاد فیسبیلالله است
✍سخنرانی شهید سلیمانی در کنگرهی شهدای استان قم، ۱۳۹۱:«کلیه انتخابهایی که در جنگ صورت میگرفت شاید تنها جایی که این جمله امام رضوان الله تعالی علیه به طور کامل محقق شده بود و تحقق پیدا کرده بود، صحنه جنگ بود که امام رضوان الله تعالی علیه فرمودند: ملاک مسئولیتها، تقوا و جهاد فی سبیل الله است.
تمام انتخابهایی که در صحنه جنگ صورت گرفت، کمتر انتخابی را میتوان پیدا کرد که این انتخاب دچار مشکل شده باشد یا غلط بوده باشد، تمام فرمانده گردانهایی که انتخاب شدند، تمام مسئولیتهای مختلفی را که فرماندهان شهید ما در صحنه جنگ انتخاب کردند بدون استثنا جزو بهترین انتخابها بود. لذا این تأثیر فقط در سطوح فرماندهان عالی شهید ما نبود، فرماندهان گردان، گروهان، دستهها، تخریب و اطلاعات ما و همه سطوح جنگ را شامل میشد. لذا یک تحول عظیم در صحنه جنگ به وجود آورد.»
📚نطق سلیمانی، انتشارات دانشگاه جامع امام حسین(ع)، ص41
🏴 بهمناسبت ایام سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)
#امام_زمان_عج
💢♨️ در خروج سفیانی بدا حاصل می شود⁉️
آیت الله نجم الدین مروجی طبسی، مدرس مرکز تخصصی مهدویت در برنامه "نشان صبح" به بررسی تحقیقی روایات نشانه های مهدویت می پردازد.
🔹 مرحوم نعمانی ۱۸ روایت راجع به حتمیت خروج سفیانی می آورد و عنوان مطلبش این است که امر او حتمی است و قیام او قبل از قیام مهدی(ع) است.
🔺 البته یک روایتی است که ابوهاشم جعفری نقل می کند از امام جواد(ع) که سخن از سفیانی به میان آمد و آقا فرمودند: از علامات حتمیه است، من گفتم: ممکن است بدا در حتمیات، امام فرمودند: بله.
منشا این روایت شبهه شده چراکه امام جواد(ع) فرمودند: در حتمیات هم بدا ممکن است، از طرفی صحبت سفیانی بود که از حتمیات است. از طرفی نیز امام گفته اند که در حتمیات بدا ممکن است بنابراین در سفیانی هم بدا ممکن است پس اینکه با حتمیت سازگار نیست، چه جور جمع می شود؟
🔹 مرحوم مجلسی در جلد 52 بحار الانوار این روایت را مطرح و توجیه می کند، البته این روایت مشکل سندی هم دارد و ما می توانیم در سند روایت تشکیک کنیم و در ادامه بیان مجلسی را به عنوان توجیه روایت بیاوریم.
مجلسی می فرماید: شاید برای خود محتوم چند معنا وجود داشته باشد. به این معنی که در بعضی از معانی و مصادیق محتوم، بدا ممکن است، البته معصومین فرمودند: حضرت مهدی(عج) از میعاد است و قابل بدا نیست که نشان می دهد یک سری از محتومات است که بدا در آنها نیست.
مرحوم مجلسی در انتها جمع بندی می کند که خداوند به پیامبر(ص) و اهل بیتش وعده داد که ظهور امام زمان(ع) را بعد از تحمل کردن مشکلات و ناملایمات، به این معنی که در برابر صبر اهل بیت(ع) خداوند وعده داد بر ظهور که تخلفی در آن نیست.
امام جواد(ع) فرمودند: بدا در سفیانی ممکن است، در حتمیات نیز بدا ممکن است، در خصوصیات آن امر محتوم باشد، نه در اصلش و بعد مثال می زنند در نصوص آمده که سفیانی در زمان حکومت عباسیان ظهور می کند و بدا در این حاصل می شود؛ سفیانی ظاهر می شود. بعد از سقوط بنی عباس که با توجه به اینکه بنی عباس از بین رفت، ممکن است بدا در خصوصیات حاصل شود.
🔻 ولی در ادامه از امام سوال می کنند. بنابراین روایت ممکن است بدون سفیانی امام عصر(ع) ظهور کنند که امام می فرمایند: نه باید حتما سفیانی ظهور کند تا امام مهدی(ع) قیام خود را آغاز کنند.
❌ از دیگر روایات این است با ابالحسن بین مکه و مدینه همسفر بودیم. یکی از روزها که در حال حرکت بودم، امام فرمود: یا علی بن حمزه اگر تمام زمین و زمان دست به دست هم بدهند و بخواهند حکومت بنی عباس را ساقط کنند. زمین و زمان به خون اینها آغشته می شود اما حکومت خواهد ماند تا سفیانی خارج شود، هر کس با آنها درگیر شود، به فنا می رود تا سفیانی بیاید، علی بن حمزه می پرسد: آیا خروج سفیانی حتمی است که امام فرمودند: بله، آقا لحظه ای مکث کرد و فرمودند: حکومت عباسیان براساس مکاری و دغل بازی و حیله است، این ملک بالاخره تمام می شود ولی دوباره این حکومت برمی گردد!❌
🟢 برخی به این روایت بر بازگشت مجدد حکومت عباسیان استناد می کنند ولی باید گفت که حکومت فراز و نشیب دارد، قوت و ضعف دارد، گاهی خیلی قوی می شود و گاهی ضعیف می شود اما این روایت از نظر سند مشکل دارد و تمام کتاب های رجالی حتی یک سطر از این فرد نیامده است. 🟢
🔹 در روایتی دیگر آمده از امام رضا(ع) پرسیدم: سفیانی زمانی قیام می کند که حکومت بنی عباس برچیده شده باشد، امام فرمودند: دروغ می گویند، سفیانی وقتی ظهور می کند که بنی عباس پابرجاست، این روایت نشان از حتمیت سفیانی دارد ولی بدا ممکن است در این باشد که در دوران حکومت بنی عباس سفیانی ظهور می کند.
قیام سفیانی همزمان در حکومت بنی عباس یکی از علامات ظهور است. البته در روایت امام رضا(ع) ولی روایت امام جواد(ع) نشان می دهد که بدا در سفیانی می شود و در روایات دیگر آمده که بدا در خصوصیات قیام سفیانی است نه اصل قیام.
🟢 البته باید گفت که وهابی ها پس مانده های اموی هستند. هر چند عباسیان بدتر از امویان و آنها بدتر از این ها هستند. اما وهابی ها دم از معاویه و یزید می زنند و قابل قیاس با هم نیستند.
🔹 روایت بعدی از امام باقر(ع) است که می فرماید: طایفه بنی مروان و بنی عباس درگیری سختی در قرقیسیا (از نظر موقعیت جغرافیایی در کنار فرات و در عراق است)، دارند که نوجوان ها هم از عمق این فاجعه پیر می شوند، درگیری خونین است. هر دو ظالم هستند و خداوند هم نصرت را از آنها برمی دارد و هیچ کدام پیروز نمی شوند.
🟢 خداوند متعال اگر می خواهد برای مومنان انتقام بگیرد، ظالم را بر ظالم مسلط می کند و درگیری های بین عباسیون و امویان انتقام برای مومن است ولی انتقام برای خودش مانده زمانی که امام مهدی(ع) ظهور می کند.
در ادامه این روایت آمده که خداوند متعال به پرنده ها اذن می کند که بروید لاشه های اینها را بخورید و بعد از همه این کشته ها سفیانی قیام می کند. 1/.
درمحضرحضرت دوست
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاکریز_اسارت
✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی
#قسمت_دویست_و_چهلوششم
💢عملیات نیدو و شعار یا زهرا(۲)
فرمانده از ما خواست ساکت بشیم و شروع کرد به تهدید کردن ولی بچهها اصلا اعتنا نکردن و با صدای بلندتر و هماهنگ به شعار یا زهرا رو ادامه دادیم. میدونستیم حضرت زهرا خودش به داد زندانیا و همه ما میرسه و کمکمون می کنه. اون بعثی خبیث وقتی دید کار داره خراب میشه و اگه گزارش به مقامات بالا برسه احتمالاً کار براش مشکل می شه، گفت خیلی خوب ساکت بشین آزادشون میکنیم. عنایت حضرت زهرا شامل حالمون شده بود و به فریاد فرزندای گرفتارش رسید. درِ زندان رو وا کردن و بچهها رو که غرق در کثافت شده بودن و از شدت گرما و کتک کاری بیحال بودن و بدناشون همه سیاه و کبود بود رو از شکنجهگاه بیرون آوردن. اجازه بهش دادن که برن حموم و بچههای ما هم لباس تمیز بهشون دادن و به لطف بی بی دو عالم برگشتن سرِ جاهاشون تو سوله ها.
این مسئله عاملی شد برای پیوند بیشتر بین ما و سولهها که اکثرا ارتشی بودن و همدلی بین ما و اونا دو چندان شد.
شکستن دهان منافق
بعضی در اسارت شده بودن سمبل مقاومت و نترسی. یکی از اونا جوهر محمدیان بچه اسلام آبادِ غرب بود. جوهر از پاسدارای قدیمی بود که دو تا بچه داشت و بچه سومش تو راه بوده که اسیر شده بود و نمیدونست بچهش پسره یا دختر یا اصلا سالم بدنیا اومده یا نه. سی و خورده ای سالش بود و سرِ بی باکی داشت. از کسانی بود که علاقه ویژه ای به حضرت امام خمینی داشت و کوچیکترین بی احترامی به امام رو نمی تونست تحمل کنه. روزی یکی از جاسوسا در حضورش به امام توهین کرده بود. نمی دونست جوهر چجور آدمیه و الّا به گور باباش میخندید که همچین غلطی بکنه. جوهر با مشت کوبیده بود توی دهانش و فکشو پایین آورده بود. بچه ها هم دخالت کردن و بهش گفتن اگه چیزی به بعثیا بگه تکه پارهش می کنن. بیچاره با فکِ آویزون تا مدتا درد میکشید و مثل موش مرده یه گوشهای کز میکرد و تا آخر هم جرات نکرد بِره گزارش بده. به شوخی بین خودمون میگفتیم این نتیجه دهن لقی کردنه. جوهر شده بود قهرمان مشت زنی و مثل محمدعلیکلی که فکِ جوفریزر رو پایین آورد، کاری کرد موندگار.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
#مولا_جانم ❤️
ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن
صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن
آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان
قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن
صبر و قرار رفته ز دلهای عاشقان
با دست عشق آتش دل را صبور کن
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
سلام صبحت بخیر پدر عزیزم🌹
بر لبانـت
هر زمانے
خنـده پیدا مےشـود☺️
زندگیام
بیشتر از پیش
زیبـا مے شـود😍
#لبیک_یاخامنه_ای