تحلیل سیاسی
🔴موضوع:کربلا و آخرین گام برای تحقق ظهور
✍ما در آخرالزمان هستیم، چرا پنهان کنیم؟
جان بولتن را حتما میشناسید! مشاور امنیت ملی ترامپ
سران اسرائیل را نیز هم!
🔷 آنها سالهاست که از آخرالزمان و آمادگی برای شروع جنگ #آرماگدون در منطقه شامات میگویند و صراحتا میگویند که آماده آمدن منجی شده اند... در انجمن سری جمجمه، برای شیطان، نوزادتان را ذبح و قربانی میکنند و با بیلدربرگ سعی در کنترل همه جهان دارند. برخی از نشانه های تاکید شده در کتب مقدس و روایات ما و خودشان را محقق میکنند تا زودتر به مسئله ظهور برسند، از جنگ در یمن و سوریه و کشتار مردم تا شیوع انواع بیماریهای مهلکی مانند داعش...
🔶هم ما و هم آنها خوب میدانیم و میدانند که ایران کانون اصلی حوادث پیش از ظهور است... اما یک چیز بشدت آنها را غافلگیر کرده و عاجز از کنترل آن هستند و مرکزیت آن حادثه نیز #کربلاست.
با آغاز فتنه داعش، اتفاقات عجیبی رخ داد که دو مورد از مهمترین آنان را بیان میکنم:
🔷1_گرد آمدن #لشکر_آخرالزمانی_مهدی عج
در این لشکر، که پیش قراول لشکر اصلی است،ملیت معنایی ندارد و نژاد و دین و مذهب فاقد وجاهت است. لشکر معروف به مدافعان حرم، از ملیتها گوناگون و قاره های متفاوت و با نژاد و رنگ و زبان و مذاهب گوناگون، دوشادوش هم و برادر وار، در مقابل ظلم و ستم روا داشته بر مظلومین، قد عَلَم کرده و یکی از مهمترین و لازم ترین ملزومات ظهور را تحقق بخشیدند.
🔶2_پرچم های جهانی عزا
وقتی منجی ظهور کند، باید همه اهل عالم، حداقل شناخت را از او داشته باشند. سالها و قرنها، استکبار سعی در سانسور یا مصادره وجود مهدی عج داشته که با انقلاب اسلامی این امر متوقف، و با راهپیمایی عظیم اربعین روند معکوس سازی آن محقق شده است. آن روز که منجی ظهور کند، باید خود را معرفی کند تا همه او را بشناسند و چه شناساندنی بهتر از نام حسین...
او بانگ برخواهد آورد که: یا اهل العالم! اِنّ جدَّی #الحسین قتلوه بکربلا عطشان(من فرزند همان حسینی هستم که او را در کربلا با لبان تشنه ذبح کردند)
🔷 و اینجا نقطه آغاز شناخت بشر از آن انسان کامل است که سالها سال، مردمان را در عزای او دیده است. فلسفه عزاداری و اربعین و کربلا،همین است و جز این نیست که عالمیان برای یکبار هم که شده، نام حسین را شنیده باشند برای آن روز موعود.
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
4⃣1⃣#قسمت_چهاردهم
💢فقرا و #مساکین شهر از این خبر، #مطلع و #مسرور شدند....
چرا که #عطرولیمه_ازدواج_تو، اول سحورى در خانه🏘 آنها را نواخت....
و پس از آن ، دیگران و دیگران آمدند و این ازدواج مبارك را تهنیت گفتند.
🖤دو_نوجوانى که اکنون به سوى تو پیش مى آیند، ثمره همین ازداوجند...
گرچه از مقام #حسین مى آیند،
اما ماءیوس و خسته و دلشکسته اند.
هر دو یلى شده اند براى خودشان.به شاخه هاى #شمشاد مى مانند.
هیچگاه به دید فروشنده ، اینسان به آنها نگاه نکرده بودى.... چه بزرگ شده اند،
چه قد کشیده اند، چه به کمال رسیده اند.
💢 جان مى دهند براى #قربانى کردن پیش پاى #حسین ، براى #بازپس_دادن_به_خدا. براى #عرضه در بازار عشق.💗علت خستگى و شکستگى شان را مى دانى... حسین به آنها #رخصت میدان رفتن #نداده است.
از صبح، بى تاب و قرار بوده اند و مکرر پاسخ منفى شنیده اند... #پیش از #على_اکبر، بار سفر بسته اند اما امام پروانه پرواز را به على اکبر داده است...
و این آنها را #بى_تاب_تر کرده است.
🖤علت بى تابى شان را مى دانى اما آب در دلت💕 تکان نمى خورد. مى دانى که قرار نیست اینها دنیاى پس از حسین را ببینند. و ترتیب و #توالى رفتن هم مثل همه ظرائف دیگر، پیش از این در لوح محفوظ رقم خورده است.لوحى که پیش چشم توست.اصلا اگر بنا بر فدیه کردن نبود، #غرض از زادن چه بود؟
💢 اینهمه سال ، پاى دو گل🌸 نشسته اى تا به محبوبت #هدیه اش کنى . همه آن رنجها براى امروز سپرى شده است و حالا مگر مى شود که نشود.در #مدینه هم وقتى #قصد حسین از سفر، به گوش تو رسید، این دو در شهر نبودند،...
اما معطلشان نشدى.... مى دانستى که هر کجا باشند، #نهم_محرم🚩 ، جایشان در #کربلاست!
🖤بى درنگ از #عبداالله خداحافظى کردى و به خانه #حسین درآمدى.
#بهانه زیستن پدید آمده بود،
و یک لحظه بیشتر با حسین زیستن غنیمت بود.هر دو وقتى در منزلى بین راه ، به کاروان #رسیدند و تو را از دیدارشان متعجب ندیدند، #شگفت_زده شدند. گمان مى کردند که تو را ناگهان #غافلگیر خواهند کرد و بهت و حیرتت را بر خواهند انگیخت...
💢 اما وقتى در نگاه وتبسم🙂 تو جز آرامش نیافتند، با #تعجب پرسیدند:مگر از آمدن ما خبر داشتید؟ و تو گفتى :
شما براى همین روزها به دنیا آمده بودید. مگر مى شد #امام من جایى باشد #عون و #محمد من جاى دیگر؟
این روزها باید جاده همه عشقهاى من به یک نقطه #منتهى شود. بدون شما دوپاره تن این ماجرا چگونه ممکن مى شد⁉️
🖤اکنون هر دو #بغض 🙁کرده و لب برچیده آمده اند که :مادر! امام رخصت میدان نمى دهد. کارى بکن. تو مى گویى : عزیزان ! پاى مرا به میان نکشید.
محمد مى گوید:چرا مادر؟ تو #خواهر امامى ! #عزیزترین محبوب اویى.
و تو مى گویى : _به همین دلیل نباید پاى مرا به میان کشید. نمى خواهم امام گمان کند که #من شما را راهى میدان کرده ام . نمى خواهم امام گمان کند که #من دارم عزیزانم را فدایش مى کنم . گمان کند که #من بیشتر از شما #شائقم به این ماجرا.
💢 گمان کند... چه مى گویم . او اما م است ، در وادى #معرفت او گمان راه ندارد. او چون آینه همه دلها 💖را مى بیند و همه نیتها را مى خواند.
اما...اما من اینگونه #دلخوشترم . این دلخوشى را از مادرتان دریغ نکنید.
عون مى گوید: امر، امر شماست مادر! اما اگر چاره اى جز این نباشد چه ؟ ما همه #تلاشمان را کردیم . پیداست که امام نمى خواهد شما را #داغدار ببیند.
🖤اندوه شما را #تاب نمى آورند. این را #آشکارا از نگاهشان مى شود فهمید.
محمد مى گوید: ماندن بیش از این قابل تحمل نیست مادر! دست ما و دامنت!
تو چشم به #آسمان🌫 مى دوزى...
#ادامه_دارد.......
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
لینک کانال : @Abbasse_kardani