🖤😭 برای #عاشورا و #شام_غریبان_حسین (ع)
آسمانی
.................
آسمان کربلا از دود و آتش، مِه شده
قصه شام بلا در چشم ها واضح شده
باز هم گوساله ای زرین که پر بود از هوا
دور از چشمان موسی، کدخدای ده شده
در میان کافران با معجزاتی کوهکن
گیر افتاده #حسین و حضرت صالح شده
نشنود گوشی ندای راستی را... تا که هست-
لقمه هایی آنچنان و مومنی فربه شده
آه... می دیدم خدا را در میان قتلگاه
از رضای بنده اش، شوریده و واله شده
روزگاری رفت بر نی، پاره ی قرآن و حال
زیر پای اسب ها قرآن ناطق، له شده
ظاهراً آن روز، آنها جنگ را بردند؛ نه...
باید از تاریخ پرسید: آن که را فاتح شده!
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏🖤 برای #ارباب_بی_کفن_حسین (ع)
بالا
....................
پای این قافله ماندن، خطرش بالا بود
آمد از راه، خزان و... تبرش بالا بود
«ابر و باد و مه و خورشید و فلک»، یار شدند
هر که آمد به تقابل، سپرش بالا بود
توده ای ابرِ سیاه آمد و ماهش را برد
آخر کار رسید و قمرش بالا بود
تا صدا زد کسی آیا کمکم خواهد کرد!؟
بین گهواره دو دست پسرش بالا بود
تندبادی به دل جنگل سبزش پیچید
زیر پا رفت ولی باز سرش بالا بود
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🙏😭 تقدیم #لحظه_های_آخر_اباعبدالله_الحسین (ع)
«الهی رضاً برضائک و تسلیماً لامرک»
زیر پای شمر
......................
وقتی خدایش را صدا زد زیر پای شمر
در قتلگاه آمد خدا، زد زیر پای شمر
یکبار دیگر گفت مادر جان غریبم من
آمد کنارش مرتضی، زد زیر پای شمر
از خیمه بیرون آمد عبدالله و در گودال
در آخرین دم، بی هوا زد زیر پای شمر
اما مُصر بودند هر دو بر طریق خویش
مولا، رضا بود و رضا شد از رضای شمر
خورشیدِ نی ها می توان شد؛ پیش از آن اما -
باید که در خون، دست و پا زد زیر پای شمر
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 روایتی از سفر آقا نجفی قوچانی به کربلا
#استاد_عالی
دلتان تکان خورد همه را دعا کنید 🙏😭
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
😭 تقدیم به #خون_خدا_حسین_بن_علی (ع)
حرفی نزن
................
شاعر از آنچه که رفته بر سرش حرفی نزن!
روضه ی فاشی نخوان، از حنجرش حرفی نزن
بی خیال ساربان! از چکمه و غارت نگو
از لباس کهنه و انگشترش حرفی نزن
مادرش خود بوده و خود دیده در مقتل چه شد
مادرش اینجاست، پیش مادرش حرفی نزن
روضه ی عباس را هرگز نخوان در خیمه گاه
چیزی از مشکش نپرس و از پرش حرفی نزن
دختری افتاد زیر دست و پا، آتش گرفت
این میان از چادر و از معجرش حرفی نزن
اینقدر آتش نزن بر جان زینب، خواهرش
اربعین رفتی حرم، از دخترش حرفی نزن
#محمد_عابدی
#اشعار_عاشورایی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15