eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
452 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
192 ویدیو
32 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
😭🖤 غزلی جامانده از شب سوم محرم به پیشگاه ............... سکوت، گاه نشان تحیّر است و تماشا سکوت، گاه دلیل توقّع است و تقاضا اگرچه دیر و به زحمت، به شامِْ آخرش آمد که روحِ تازه ببخشد به جانِ مرده، مسیحا نگاه کرد و عرق کرد، نگاه... زیر طَبق کرد زبان گشود : بقیه ات کو بابا!؟ قرار بود که با هم مسافرت برویم و قرار بود که خوش بگذرد به عمه و ماها - چه شد که حال، اسیر خرابه ایم و خرابیم گذاشتی به امیدِ که دخترت را تنها!؟ گذاشتی که بخوابم میان خیمه و رفتی به خود نگفتی از خواب می شوم پا... بابا!؟ تمام زندگی ام را گرفت این دشت از من نبود بلکه بود هزار مرتبه افتادم و نگفتم چیزی نبود چاره ی دردانه ات به غیر مدارا همیشه می گفتی من شبیه هستم ولی شدم حالا مثلِ نه، دقیقاً ! قم المقدسه ......................................... عنوان این غزل، نام یکی از مجموعه های شعر آیینی ام خواهد بود👌🏻 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 غزلی به پیشگاه ............... سکوت، گاه نشان تحیّر است و تماشا سکوت، گاه دلیل توقّع است و تقاضا اگرچه دیر و به زحمت، به شامِْ آخرش آمد که روحِ تازه ببخشد به جانِ مرده، مسیحا نگاه کرد و عرق کرد، نگاه... زیر طَبق کرد زبان گشود : بقیه ات کو بابا!؟ قرار بود که با هم مسافرت برویم و قرار بود که خوش بگذرد به عمه و ماها - چه شد که حال، اسیر خرابه ایم و خرابیم گذاشتی به امیدِ که دخترت را تنها!؟ گذاشتی که بخوابم میان خیمه و رفتی به خود نگفتی از خواب می شوم پا... بابا!؟ تمام زندگی ام را گرفت این دشت از من نبود بلکه بود هزار مرتبه افتادم و نگفتم چیزی نبود چاره ی دردانه ات به غیر مدارا همیشه می گفتی من شبیه هستم ولی شدم حالا مثلِ نه، دقیقاً ! قم المقدسه ......................................... عنوان این غزل، نام یکی از مجموعه های شعر آیینی ام خواهد بود👌🏻 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 غزلی جامانده از شب سوم محرم به پیشگاه ............... سکوت، گاه نشان تحیّر است و تماشا سکوت، گاه دلیل توقّع است و تقاضا اگرچه دیر و به زحمت، به شامِْ آخرش آمد که روحِ تازه ببخشد به جانِ مرده، مسیحا نگاه کرد و عرق کرد، نگاه... زیر طَبق کرد زبان گشود : بقیه ات کو بابا!؟ قرار بود که با هم مسافرت برویم و قرار بود که خوش بگذرد به عمه و ماها - چه شد که حال، اسیر خرابه ایم و خرابیم گذاشتی به امیدِ که دخترت را تنها!؟ گذاشتی که بخوابم میان خیمه و رفتی به خود نگفتی از خواب می شوم پا... بابا!؟ تمام زندگی ام را گرفت این دشت از من نبود بلکه بود هزار مرتبه افتادم و نگفتم چیزی نبود چاره ی دردانه ات به غیر مدارا همیشه می گفتی من شبیه هستم ولی شدم حالا مثلِ نه، دقیقاً ! قم المقدسه ......................................... عنوان این غزل، نام یکی از مجموعه های شعر آیینی ام خواهد بود👌🏻 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
😭🖤 غزلی جامانده از شب سوم محرم به پیشگاه ............... سکوت، گاه نشان تحیّر است و تماشا سکوت، گاه دلیل توقّع است و تقاضا اگرچه دیر و به زحمت، به شامِْ آخرش آمد که روحِ تازه ببخشد به جانِ مرده، مسیحا نگاه کرد و عرق کرد، نگاه... زیر طَبق کرد زبان گشود : بقیه ات کو بابا!؟ قرار بود که با هم مسافرت برویم و قرار بود که خوش بگذرد به عمه و ماها - چه شد که حال، اسیر خرابه ایم و خرابیم گذاشتی به امیدِ که دخترت را تنها!؟ گذاشتی که بخوابم میان خیمه و رفتی به خود نگفتی از خواب می شوم پا... بابا!؟ تمام زندگی ام را گرفت این دشت از من نبود بلکه بود هزار مرتبه افتادم و نگفتم چیزی نبود چاره ی دردانه ات به غیر مدارا همیشه می گفتی من شبیه هستم ولی شدم حالا مثلِ نه، دقیقاً ! قم المقدسه ......................................... عنوان این غزل، نام یکی از مجموعه های شعر آیینی ام خواهد بود👌🏻 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15