eitaa logo
آفتابگردان‌ها
565 دنبال‌کننده
191 عکس
37 ویدیو
1 فایل
«ما همه آفتابگردانیم» محلی برای نشر آثار شاعران جوان انقلاب اسلامی اعضای محترم دوره‌های آفتابگردان‌ها پل ارتباطی ما جهت ارسال شعر، پیشنهادات و انتقادات: https://eitaa.com/office4poem موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب @Aftabgardan_ha
مشاهده در ایتا
دانلود
عارف وسط خطابه‌ی توحیدش زاهد بعد از نمازِ پُرتردیدش از گمشده‌ی خویش - خدا - می‌گفتند آنی که شهید آشکارا دیدش @Aftab_gardan_ha
یک از بارش ابر، خاک بی‌خواب شده وز باد بهار، دشت بی‌تاب شده بیدار شو ای کبک، ز خواب سنگین خورشید طلوع کرده، برف آب شده! دو گل‌کرده بهار؛ غنچه‌ها غرق شهود هر چلچله هر چکاوکی گرم سرود هرآینه در حال نمازست وجود گل‌ها به قیام... ابر سرگرم سجود... سه تا هست بهار موسم اشراقم از خویش رها و خیره در آفاقم ...گل، سبزه، چنار، سار، لحنی سرشار... من غرق تماشای کسی در باغم @Aftab_gardan_ha
آفتابگردان‌ها
بی‌خواب پی هم‌نفسی می‌گردد بی‌تاب پی دادرسی می‌گردد انگار که هر شب آسمان، ماه‌ به‌ دست تا صبح به دنبال کسی می‌گردد خط: @Aftab_gardan_ha
یک لبخند زد آسمان، زمین بی‌غم شد با چک‌ چکِ آب، چلچله همدم شد تا ابر از آسمان پیامی آورد در باغ سر تمام گل‌ها خم شد دو در پویه‌ی او نشانی از عادت نیست یک لحظه اسیر سستی و رخوت نیست سر تا به قدم پل عبور از خود شد زیبایی آبشار بی‌حکمت نیست @Aftab_gardan_ha
یک خامش منشین! زمزمه‌ای جاری کن زاری کن بی‌ملاحظه زاری کن در سوگ حسین‌ اگر نبارم چه کنم؟ ای اشک بیا و آبروداری کن دو ای تیر چه شد جهان به هم ریخته است؟ خورشید چه ناگهان به هم ریخته است حرفی بزن ای سه‌شعبه تا جان داری از خونِ که آسمان به هم ریخته است؟ سه تا قبلِ طلوع، روسیاهان رفتند دنیازده بودند و پیِ نان رفتند از بارشِ تیر و سنگ می‌ترسیدند آنان که دمِ نزولِ باران رفتند چهار برگشت به خیمه یارِ آب‌آور؟... نه لب‌های علی به قطره‌ای شد تر؟... نه آغاز غم‌انگیز مصیبت این است: آب است و رباب است و علی‌اصغر نه پنج در وقت نیاز، کاش حاضر باشیم قرآن نروَد بر نی و ناظر باشیم حتی اگر اهل کوفه هستیم ای کاش از جنسِ حبیب بن مظاهر باشیم شش نه بود نشانی از رفیقی در شهر نه هست دل و جان رقیقی در شهر سرهای بریده کو به‌ کو می‌چرخند چون رشته‌ی تسبیح عقیقی در شهر هفت تا وادی حیرت نرسیدی شاید قرآن ز سر نی نشنیدی شاید اصحاب رقیم را عجب می‌دانی؟ اصحاب حسین را ندیدی شاید هشت از کنج خرابه نور پیداست چه‌قدر! بر گِردِ گُلی گَرد هویداست چه‌قدر! هرچند رقیه گفته‌اند اسمش را این یاس کبود مثل زهراست چه‌قدر! نه دیروز مگر قدم قدم زخم نخورد؟ از داغ عزیز، دم به دم زخم نخورد؟ بدعهدی ما مباد زخمش بزند در کرب و بلا حسین کم زخم نخورد ده از چشمه‌ی جان من جنون می‌جوشد اشک از چشمم، گدازه‌گون می‌جوشد در بدرقه‌ی تو می‌تپد قلب زمین از خاک هنوز نیز خون می‌جوشد @Aftab_gardan_ha
نه از جرم و عقاب خود می‌ترسم نه از کمی ثواب خود می‌ترسم بیش از همه‌ی عذاب‌هایم در قبر از چهره‌ی بی‌نقاب خود می‌ترسم @Aftab_gardan_ha
یک دشت پر از سبزه و ریحان، من، تو یک کلبه‌ی دنج و گرم، فنجان، من، تو دلخواه‌ترین لحظه برایم این‌‌ست: یک کوچه‌ی بی‌پایان، باران، من، تو... @Aftab_gardan_ha
یک از بارش ابر، خاک بی‌خواب شده وز باد بهار، دشت بی‌تاب شده بیدار شو ای کبک، ز خواب سنگین خورشید طلوع کرده، برف آب شده! دو گل‌کرده بهار؛ غنچه‌ها غرق شهود هر چلچله هر چکاوکی گرم سرود هرآینه در حال نمازست وجود گل‌ها به قیام... ابر سرگرم سجود... سه تا هست بهار موسم اشراقم از خویش رها و خیره در آفاقم ...گل، سبزه، چنار، سار، لحنی سرشار... من غرق تماشای کسی در باغم @Aftab_gardan_ha
هدایت شده از شهرستان ادب
بدون شک رباعی شگفت‌ترین و شگرف‌ترین قالب شعر فارسی است و به عبارتی، کار رباعی‌سرا جای دادن بحر در کوزه است که سخت و دشوار بودنش بر کسی پوشیده نیست. بر خلاف برخی که رباعی را تفنّن شاعر می‌پندارند و نه قالبی جدّی و قابل توجّه، در واقع، رباعی آیینۀ تمام‌نمای آنات و تأمّلات فلسفی و عمیق شاعر است... یادداشت سیدعلی نقیب بر کتاب «آنات» را از پیوند زیر بخوانید: https://shahrestanadab.com/Content/ID/12408/ @shahrestanadab
آغوش شدی تباهی مرگت را شب از پی شب، سیاهی مرگت را چشمی وا کن در آسمان خواهی دید امضا شدن گواهی مرگت را @Aftabgardan_ha
از خویش رها باش، رها، باز برقص با بال و پری بلندپرواز برقص بشکوه‌تر از همیشه در طوفان‌ها ای پرچم تا ابد سرافراز برقص @Aftabgardan_ha
با عشق دوباره عهد بستیم ای مرگ از دل، تبِ ترس را گسستیم ای مرگ هر بار به شهر ما شهیدی آمد در مجلس ختم تو نشستیم ای مرگ @Aftabgardan_ha