#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تاریخ ورق خورد و دلم رفت به جایی
جایی که به هر ثانیه کرب است و بلایی
قسمت شده اینبار کسی گوشهی مقتل
اهدا کند انگشتر خود را به گدایی
چون پرچمِ بر گنبد و چون بید که در باد
بر نیزه به رقص آمده گیسوی رهایی
آنکس که سرش رفته و پا پس نکشیدهست
حاشا که دهد دست به هر بیسروپایی
حق داشت که با نی سر از افلاک در آرد
عشق است و همین شوق، همین سر به هوایی
برگشتم از آن گوشهی تاریخ به امروز
امروز که ماییم و دلِ از تو جدایی
تو بر سر نی ماندی و از برکت نامت
ما نیز رسیدیم به نانی و نوایی
#میلاد_حبیبی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
از کنارم بگذر و بردار دست از یاریام
جنگجویی نیمهجان، با زخمهای کاریام
مثل قانون دست و پا گیرم برایت، چاره چیست؟
خواه یا ناخواه باید زیر پا بگذاریام
از مرور سرگذشتم هیچکس خرسند نیست
قهرمانی باخته در قصهای تکراریام
شوق پیوستن به دریا در سرم ماندهست و حیف
قطرهی جاماندهای از آبهای جاریام
آینه! ممنونم از صبری که با من داشتی
گرچه میدانم تو هم دیوانه میپنداریام
همچنان در دست بازیگوش مرگ و زندگی
مثل آونگی میان ساعت دیواریام
چیستم؟ گلبرگ خشکی پیش پای عابران
باغبانا! کاش از روی زمین برداریام
#میلاد_حبیبی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
4_6046333527698441430.mp3
9.97M
شعرخوانی پیش از نماز عید فطر #شهرکرد
با نوای:
#حاج_حسین_علیمحمدی
شاعران:
#میلاد_حبیبی
#احسان_نرگسی
#علی_سلیمیان
#مرتضی_کریمی
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
آفتابگردانها
شعرخوانی پیش از نماز عید فطر #شهرکرد با نوای: #حاج_حسین_علیمحمدی شاعران: #میلاد_حبیبی #احسان_نرگس
چشم بر هم زدم و ماه خدا نیز گذشت
ماه شیرین مناجات و دعا نیز گذشت
رمضان فرصت احیا شدن دلها بود
رمضان روضهی خشکیِ لب سقا بود
روزها سمت خودِ عرش سفر میکردیم
با «ابوحمزه» چه شبها که سحر میکردیم
نیمه شبها سرِ سجاده پر از نور شدیم
سی شب از لشکر ابلیس کمی دور شدیم
باز میگشت درِ لطف خداوند جلی
هر که میگفت: خدایا بعلیٍ بعلی
شکوهها را به خدا بار دگر میبردیم
خون دل بود که افطار و سحر میخوردیم
در پس حوصلهی ما گلههایی هم بود
کاش یک مرتبه گوش شنوایی هم بود
خشم داریم اگر خفته بماند بهتر
دردهایی است که ناگفته بماند بهتر
گرچه از سختی موجود گله کم کردیم
زیر بار غم نان سخت کمر خم کردیم
درد، نان پدرانی است که آجر شده است
سفرههایی است که از حسرت و غم پُر شده است
درد، اموال امیران عمارتساز است
قصهی تلخِ عقیلیست که دستش باز است
موقع حشر مگر راه گریزی دارید؟
با شمایم که کنون منصب و میزی دارید!
با شما که سخنم را به زیان میدانید!
چه از اندوه دل کارگران میدانید؟
بُرد با اوست که هر ثانیه مرگاندیش است
به خداوند قسم آخرتی در پیش است
مگذارید دگر کار به غفلت بکشد
پدری پیش زن و بچه خجالت بکشد
صبر و اندوه و غم و دلنگرانی تا کی؟
جان به لب آمده، این وضع گرانی تا کی؟
ما همانیم، همان ملت برجا مانده
سروِ مجروح، ولی باز سرِ پا مانده
خشم داریم، اگر خفته بماند بهتر
دردهاییست که ناگفته بماند بهتر
در دلِ اینهمه تهدید، امیدی پیداست
پشت این شامِ سیه، صبحِ سپیدی پیداست
انقلابی که گره خورده به قلب مردم
تازه امروز رسیدهست به گام دوم
یادمان هست چه خونها به دل لاله شده
تا که این سرو تنومند، چهلساله شده
فاتح جنگ دلیرانهی دیروز که شد؟
همه دنیا به مصاف آمد، پیروز که شد؟
همچنان حاصل کفار شکست و خواریست
خون پاک شهدا در رگ ما هم جاریست
ما همان ملت بیواهمهی دیروزیم
با توکل به خدا تا به ابد پیروزیم
فقط این است نجات از خطر گمراهی:
دولت بعد جوان باشد و حزباللهی
از غم و سختی امروز گذر باید کرد
سینه رو در روی تحریم، سپر باید کرد
وقت آن است به این غائله پایان بدهیم
کار را بار دگر دست جوانان بدهیم
تا به ساحل برسد کشتی طوفانی ما
تا به سامان برسد وضع پریشانی ما
چاره جز پیروی از پیر خراسانی نیست
به عمل کار برآید، به سخنرانی نیست
باید ای دوست! کنون گردن طاعت بنهیم
پاسخ خون جوانان حرم را بدهیم
مکتب فاطمه فهمیده فراوان دارد
همدانی، حججی، مغنیه، ایمان دارد
فکر شیطان خیالاتی صهیون، خام است
شیعه تا خون به رگش هست، حرم آرام است
هله برخیز که بیرون ز من و ما برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
از فلسطین بزداییم یهودیها را
سر جاشان بنشانیم سعودیها را
میکشم بر سر صهيون همهی فریادم
الله! الله! نروی قدس شریف! از یادم
در تو خاموش کنم مشعل خاموشی را
و فراموش کنم از تو فراموشی را
گرچه مهتاب تو در چنگ شب تاریک است
صبح آزادی و آبادی تو نزدیک است
روز عید است، دلا! دلبر و دلدار کجاست؟
راه این قافله را قافلهسالار کجاست؟
آخرین طلعت حق میرسد از جادهی نور
به خدا زودتر از زود رسد صبح ظهور
#میلاد_حبیبی
#احسان_نرگسی
#علی_سلیمیان
#مرتضی_کریمی
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
هم باعث گریه و تبسم شدهام
هم موجب سرگرمی مردم شدهام
افتادهام آنجا که نباید باشم
من نامهی عاشقانهای گمشدهام
#میلاد_حبیبی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تاریخ ورق خورد و دلم رفت به جایی
جایی که به هر ثانیه کرب است و بلایی
قسمت شده اینبار کسی گوشهی مقتل
اهدا کند انگشتر خود را به گدایی
چون پرچمِ بر گنبد و چون بید که در باد
بر نیزه به رقص آمده گیسوی رهایی
آنکس که سرش رفته و پا پس نکشیدهست
حاشا که دهد دست به هر بیسروپایی
حق داشت که با نی سر از افلاک در آرد
عشق است و همین شوق، همین سر به هوایی
برگشتم از آن گوشهی تاریخ به امروز
امروز که ماییم و دلِ از تو جدایی
تو بر سر نی ماندی و از برکت نامت
ما نیز رسیدیم به نانی و نوایی
#میلاد_حبیبی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
از انزوا پر و از دوستان تھیست کنارم
نشستهام به فراق کسی که نیست کنارم
مپرس همسفرانت چگونهاند برادر
به غیر سایه مگر سالهاست کیست کنارم؟
خوشا به غیرتِ مرگ؛ این رفیق صاف و صمیمی
که صادقانه از آغازِ عمر زیست کنارم
چیام؟ درخت صبوری چنان اسیر به غربت
که چشمهای همهی عمر میگریست کنارم
چقدر منظره....! تنهاییِ عزیز کجایی؟
برای عکس گرفتن بیا بایست کنارم
#میلاد_حبیبی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
گفتیام مرد اگر گریه کند نیرنگ است
گفتم ابرم که مرا گریه نکردن ننگ است
دلنشین بود سخن گفتنت آنقدر که ما
مانده بودیم که این شعر کدام آهنگ است
تو همان چشمهی آبی که زلال است آنقدر
که سرِ داشتنش بین قبایل جنگ است
از دلت جای وفا، رنج به دست آوردم
گنج میجستم و حال آنچه که دارم سنگ است
تازهمهمانِ دلِ سادهام! ای عشق ببخش
میزبان چند صباحیست که دستش تنگ است
ما دو محکومِ دو سلول جداییم که راه
بینمان یک قدم و فاصله صد فرسنگ است
تا نباشی قفس و لانه چه فرقی دارد؟
آسمان بی تو برایم همه جا یکرنگ است
#میلاد_حبیبی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
چارپاره ای تقدیم به کادر درمان
اگر مجال گریزت به خانه هم باشد
برای اینکه نمیرد حیات، میمانی
اگر که شهر میافتد به کام مرگ، چه باک؟
برای خلق، به چتر نجات میمانی
تنت به خستگی کودکان باربر است
دلت به گرمی آتشفشان جوشیده
در این لباس چقدر استقامتت زیباست
درست مثل دماوند برف پوشیده
در این نبرد _نبرد تنفس و خفقان
کسی که روبهروی مرگ ایستاده تویی
تمام شهر کنون دستشان به دامن توست
مگر ضریح کدامین امامزاده تویی؟
به فکر نذری امسال خود نباش رفیق
که بهتر از همهی سالها ادا کردی
خدا قبول کند موکبی که مدتهاست
در ایستگاه پرستاریات به پا کردی
چنان بدون رمق باز هم سر پایی
که پای خستهی تو، پای زائر است انگار
صدای نالهی بیمارها که میآید
همان «کنار قدمهای جابر» است انگار
همین که تشنه شدی، یک دو قطره اشک بریز
برای گریهی ما عاشقان بهانه یکیست
بایست روبهروی کربلا سلام بده
حسینِ کرب و بلا و مریضخانه یکیست
#میلاد_حبیبی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه صبر کنم این عمود باز بیفتد؟
#میلاد_حبیبی
هیئت خادم الشهدای اصفهان
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_ایران_قوی_ایران_عزیز 🇮🇷
برای شهیدان امنیت
عمری به فکر مردمان شهر بودی
اما کسی حالا به فکر مادرت نیست
آسوده باش ای مرد از امشب که دیگر
حرف و حدیث هیچکس پشت سرت نیست
همسایههایی که همیشه رسمشان بود
در طعنهها از یکدگر سبقت بگیرند
حالا میایند آخر هفته سراغت
تا از مزارت هم شده، حاجت بگیرند
هربار از تکرار تهمتها دلت سوخت
گفتی که باید مرد، اهل درد باشد
رفتی که آنکس هم که بیزار است از تو
در خانه نانش گرم و آبش سرد باشد
تو اهل بالا بودی از آغاز ای مرد
حیف است به دنیا حواست بوده باشد
این زخمهای بیمهابایی که خوردی
شاید همان نان لباست بوده باشد
با این همه در اوج خواهد ماند نامت
آنگونه که در آسمان شب، ستاره
ای سبزپوشِ روسفیدِ خفته در خون
تو پرچم ایرانی اما پاره پاره
#میلاد_حبیبی
#ایران_قوی #ایران_عزیز 🇮🇷
@Aftabgardan_ha