🔺 #رقص_درویشان ( بررسی رقص و سماع در تصوف مولوی)
▫️ فرسته اول
➕مقدمه
➖〰️➖
📌بنابر اذعانِ مولوی پژوهان یکی از مهمترین ارکان تصوف مولوی، رقص صوفیانه اوست. استاد همائی گفته : «امّا تصوّف مولوى در مرحله اخير وجد است و سماع و قول و ترانه و اشعار. » (مصباح الهدایه،مقدمه همائی،ص46.) .
=-=
کریم زمانی، یکی از مظاهِر دعوای اهل شریعت با مولوی را بر سر مسئله رقصش بر شمرده و چُنین می نویسد: « مولوی هم در موسیقی علمی تبرح داشت و هم در موسیقی عملی. ... پیوند ناگسستنی او با موسیقی عصبیت و عصبانیت اهل ظاهر را بر می انگیخت و آنان را به ستیز و نقار در می آورد.گاه علیه سماع و رَباب فتوی می دادند و گاه فریاد بَقر [گاو!]می آوردند که مولانا بدعت را سنت ساخته است! لیکن او بدین غوغاها وقعی نمی نهاد و کار خود می کرد» ( زمانی،میناگر عشق،ص566.) « مولانا رقص را نیک پاس میداشت » (همان،ص567.)
آنِهماری شیمل مُستَشرِق بزرگ آلمانی اعتراف میکند، موسیقی و رقص باعث جوشش عشق در مولوی میشد. (مولانا دیروز، امروز، فردا،ص 209.)
=-=
به اعتقاد علی سیدین : « . مولوی خود تا حد افراط می رقصید. گاه چرخش وی با فریاد «هی» آغاز می شد. در کوچه و خیابان و حتی با صدای وسایل زرکوبان، و در گرسنگی و بیماری می چرخید و می رقصید. رقصهای طولانیگاه از شب تا صبح و گاه از صبح تا شب ادامه می یافت. در پایان مراسم، مولوی شربت می نوشید و استحمام می کرد. اشعار مولوی نیز در همین جذبات سروده شده است» (علی سیدین، پشمینه پوشان، صص 316-317 با تلخیص.)
⤴️⤴️
چون فهم شخصیت مولوی در رهن دانستن رقص درویشان است. در چند فرسته آنرا توضیح خواهم داد. باشد که قبول افتد.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
🔺 #توحید_اهل_بیت
⤴️ از بنیادی ترین مبانی اعتقادی مسئله توحید است. برای روشن شدن مرز توحید اهل بیت به عنوان عارفان بی مانند مکتب تشیع در پست جدیدی به این مهم اشاره میشود.
┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
🔺 #توحید_اهل_بیت
⤴️ یکی از منابع مهم و معتبر در شناخت توحید، #خطبه_فدکیه است. در قالب چند فرسته به تبیین و مقایسه توحید فاطمی و سایر مکاتب بشری اشاره میشود
🔅 فرسته اول
➖➖➖
در مکتب اهل بیت دیدار خدا با چشم سر، ممتنع ذاتی است؛ مثل شریک الباری . حضرت زهراء (س) در خطبه فدکیه فرمودند: « الْمُمْتَنِعُ مِنَ الْأَبْصَارِ رُؤْيَتُهُ، وَ مِنَ الْأَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْأَوْهَامِ كَيْفِيَّتُهُ، ؛ خدا با چشم سر قابل دیدن نیست، و با زبان نمیتوان وی را توصیف کرد و کیفیتش برتر از اوهام است.»
امام باقر(ع) نیز به یکی از خوارج فرمود: خدا به مشاهده با چشم دیده نمیشود.( صدوق،الامالی،ص278)
+
در مقابل بسیاری از پیروان سایر مکاتب به دیدن خدا با جشم سر باور دارند. به چند نمونه اشاره میشود.
ابوالحسن اشعری از بزرگان سنی در باب اول کتابش دنبال اثبات دیدن خداوند با چشم در قیامت است. (الإبانة عن أصول الديانة،ص35)
==
ماتریدی دیگر عالم پرآوازه اهل سقیفه، نیز قائل است خدا بدون کیف قابل رویت است ، (ماتریدی،التوحید،ص85.)
==
سید قطب از رهبران بزرگ اخوان المسلمین مصر معتقد است : «حالتى كه روى مؤمنان، خوش و خرّم و شاداب است؛ شادابى از آن رو كه به سوى پروردگار نظر مىكنند. آرى، نظر كردن به سوى ذات بارى تعالى. وه چه زيبا! چه خوش حالتى! چه سعادتى! چه درجه والايى است كه مؤمنان در روز قيامت از آن برخوردارند. »( قطب،فى ظلال القرآن،ج6،ص3771.)
=-=
غزالی از صوفیان پر آوزه گفته : « و باز آنكه از همه صفات آفريدگان منزّه است، در اين جهان دانستنى- است و در آن جهان ديدنى است. و چنانكه اندر اين جهان بىچون و بىچگونه دانند وى را، در آن جهان نيز بىچون و بىچگونه بينند وى را، كه آن ديدار از جنس ديدار اين جهانى نيست. » ( غزالی، كيمياى سعادت، ج1، ص: 126.)
==
نظامی گنجوی سروده است :« دیدنش از دیده نباید نهفت / کوری آنکس که بدیده نگفت ** دید پیمبر نه به چشمی دگر / بلکه بدین چشم سر این چشم سر » (نظامی، مخزن الاسرار،19.)
==
مولوی در مثنویاش گفته : « قصد در معراج ديد دوست بود/ در تبع عرش و ملايك هم نمود» ابلاغ، نظر جلال الدین را چنین می داند : « مولانا جلال الدین درین باره مذهب اهل سنت و جماعت را تایید میکند و می گوید رویت خدا با چشم ممکن است» (عنایه الله ابلاغ،مولانا جلال الدین بلخی میان صوفیه و علماء کلام،ص287)
==
نور علی الهی رهبر یکی از طریقتهای انحرافی نیز گوید:« ما میگوییم خدا به جان آن سیبلهایت ما را به رشته امتحان در نیاور.» (آثارالحق، ج1، ص 21، گفتار42)
ادامه دارد...
┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
🔺 #توحید_اهل_بیت
⤴️ یکی از منابع مهم و معتبر در شناخت توحید، #خطبه_فدکیه است. در قالب چند فرسته به تبیین و مقایسه توحید فاطمی و سایر مکاتب بشری اشاره میشود
🔅 فرسته دوم
➖➖➖
در مکتب اهل بیت خداوند متعال، خود، خويشتن را به بندگانش معرّفى كرده و معرفت او به تعريف خود او تحقّق يافته است.حضرت زهراء (س) در خطبه فدکیه فرمودند: « ...وَ مِنَ الْأَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْأَوْهَامِ كَيْفِيَّتُهُ، ؛ .... با زبان نمیتوان وی را توصیف کرد و کیفیتش برتر از اوهام است.» اميرمؤمنان مىفرمايد: « اعْرِفُوا اللَّهَ بِاللَّهِ ..؛ خدا را به خود او بشناسيد» (صدوق،التوحید،ص285) در حديثى ديگر از ايشان سؤال مىشود: خدا را به چه شناختى؟ آن حضرت مىفرمايد :به آنچه او خودش خود را به من معرّفى كرد. سؤال شد: او خود را چگونه معرّفى كرد؟ حضرتش فرمود : « هيچ صورتى شبيه او نيست و به حواسّ، درك نمىشود و به مردمان قياس نمىشود. نزديك است در عين آنكه دور است و دور است در عين آنكه نزديك است.... » (همان)
مرحوم کلینی از محدثان بزرگ شیعی در باب « النَّهْيِ عَنِ الْكَلَامِ فِي الْكَيْفِيَّة» 10 روایت و در باب « ُ النَّهْيِ عَنِ الصِّفَةِ بِغَيْرِ مَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ تَعَالَى» 12 روایت ذکر میکند که موید دیگری است بر معرفت توحیدی فاطمی که کیفیت خدا بر ما پوشیده است و وصف الهی باید از سوی خودش و وارثان علمش باشد. مرحوم آیت الله حسن زاده املی در کتابش « کلمه علیا در توقیفیت اسما » توضیحی در اینباره داده است.
+
در مقابل بسیاری از پیروان سایر مکاتب به چیستی خدا پرداخته و به تشبیه یا تجسیم گرفتار شدهاند.
سلفیه قائلند: خدا کبد و طحال ندارد بلکه فقط دست دارد (ابن تیمیه،الرسالة التدمریة ،ص90.) و دودستش جدای از همدیگرند ( بن عثیمین، مجموعة فتاوا و رسائل بن عثیمین،ج9،ص1123) روز قیامت دستهایش را پر از آب کرده وبه سوی بندگان آب می پاشد. ( ابن قیم، (زاد المعاد فی هدی خیر العباد -صفحه 591-592)
کرسی محل قدمهای خداوند است (بن عثیمین، شرح ریاض الصالحین ج1 ص327.) ابن قیم نشستن وبرخواستن را انکار نکرده و معتقد است که خدا نشسته وبر میخیزد. (ابن قیم ،بدائع الفوائد،ج4،ص1380) . خداوند طایفه زیادی از مدعیان توحید صورت دارد و شخص است. ( العلوان، القول المبین فی اثبات الصورة لرب العالمین صفحه 80.) مکان مند است و پیامبر(ص) در عرش کنار اوست. ( ابن قیم، بدائع الفوائد، ج 4، ص 39.) این خدا ملول و غمگین نیز هست ( بن عثیمین،همان،ج1،ص174)
+
علاوه بر پیروان مکتب سقیفه در معنویتهای جدید نیز این ادعاهای بی اساس وجود دارد. والش پیامبر عصر جدید هر بحثی درباره اسم خدا را بیهوده میداند و درباره نام خدای خیالی خود می گوید: « من همان هستم که هستم» (والش،دوستی با خدا،ج1،ص69) وی معتقد است خدا تنبیه نمیکند (والش،دوستی با خدا،ص70) و شبیه انسان است .(گفتگو با خدا،ج3،ص64)
=-=
در عرفان حلقه یکی دیگر از معنویتهای جدید ، انسانها در خدا غوطهور و یکی از تجارب الهیاند. چون ذات خداوند در انسان وجود دارد، ما ازلی و ابدی، خالق ، یکتا و بی نیاز ، از زبان او حرف میزنیم، باچشمان او میبینیم، با پاهای او راه میرویم، ( مهدی وزنه،مرشد بی رشد و تباه،ص112) خدای عرفان حلقه خدایی خیانت کار و مکار است که ابلیس را دست مایه خواست خود گردانیده است. (فاطمه مغیثی،فراسوی حلقه،ص79. به نقل از: طاهری،موچودات غیر ارگانیک، ص 13-15 )
=-=
پائلو معتقد است یکی از چهره های خداوند،چهره یک زن است (پائلو کوئیلیو،کنار رود پیدرا نشستم و گریستم،31) و معتقد است کلیسای کاتولیک در آینده نزدیک این چهره مادینه خدا را باید به رسمیت بشناسد (شهرزاد،زندگی و آثار پائلو کوئیلیو،ص38)
ادامه دارد...
┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 2️⃣3️⃣
#تاریخی
📝📝 موضوع: وفات ام کلثوم سلام الله علیها
⏬⏬⏬
1. مراد ما از ام کلثوم:
دختران امام علی (علیهالسلام) که نام یا کنیه آنها «امکلثوم» باشد سه یا چهار نفرند.[امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 484] منظور ما در این فرسته، «امکلثوم الکبری» است.
➖➖➖
2. تولد:
▫️تاریخ ولادت او را سال ۶ قمری نوشتهاند؛ [ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ ق، ج ۳، ص ۵۰۰]؛ البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، ولادتش را در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) آوردهاند.[ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ ق، ج ۸، ص ۴۶۴].
▫️علمای شیعه، ایشان را در بین فرزندان امام علی(علیه السلام) کوچکتر و پس از زینب (س) دانستهاند [مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۳۵۴]؛ شیخ مفید در شمار فرزندان امیرالمؤمنین (ع)، نام او را زینب صغرا ذکر میکند که مُکَنّا به امکلثوم است.[مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۳۵۴].
➖➖➖
3.وفات - شهادت
🔺در تاریخ وفات ایشان اختلاف است.↪️
▫️مرحوم سید محسن امین میگوید: چون مشخص نیست کدام امکلثوم در حادثه عاشورا بوده است.[همان، اعیان الشیعه، ج 3، ص 484] لهذا وفات امکلثوم الکبری را در سلطنت معاویه قبل از سال 54 ق نوشته است؛ که در مدینه در حوالی سال 45 قمری دفن شدند. [امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 485].
▫️ابن طیفور (م 280) خطبهای از این بانو پس از عاشورا را ذکر کرده است [ابن طیفور، بلاغات النساء، ص 23] که برخی نتیجه گرفتهاند، وفات این بانوی عظمی پس از عاشورای سال 61 قمری بوده است. شیخ ذبیحالله محلاتی (م 1366 ش) هرچند مینویسد زمان دقیق وفات ایشان معلوم نیست؛ اما گفته است: «بایستی تقریباً در اواخر شهر جمادیالثانی 62 از هجرت بوده الله العالم» [محلاتی، ریاحین الشریعه، ج 3، ص 256]
و عبدالحسین نیشابوری بر پایهی سخن محلاتی 29 جمادی الثانیه را سالروز مرگ ایشان ذکر کرده است [عبدالحسین نیشابوری، تقویم الشیعه، ص 225.] .
▫️صنعانی (م 211 ق) مینویسد: «فبلغنی ان عبدالملک بن مروان سمهما فماتا؛ عبدالملک مروان ایشانرا مسموم ساخت» [صنعانی، المصنف، ج 6، ص 164].
➖➖➖
4. عظمت ایشان :
🔅امام صادق (علیه السلام) او را آزادشده از جهنم ذکر فرمودند: «َ الْمُعْتَقُونَ مِنَ النَّارِ هُمْ وُلْدُ بَطْنِهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ.» [شیخ صدوق، معاني الأخبار، ص 107].
🔅مامقانی از رجالیون بزرگ شیعه،میگوید: «وی زنی جلیلالقدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از ثقات میدانم».[مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ ق، ج ۳، ص ۷۳].
🔶جریر طبری سنی (م 330 ق) در کتابش با نام «ذَیلُ المُذَیَّل*» ، فصلی را به بانوانی اختصاص داده است که از آنها علم اخذشده است. ابتدا نام فاطمه زهرا (علیها السلام) ذکر کرده سپس مینویسد: «ومنهن أُمَّ كُلْثُومٍ ابْنَةَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع.» [طبری،تاریخ طبری، ج 11،ص667] .
〰️〰️〰️
* این نوشته در آخر تاریخ طبری آمده است.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#ملت_عشق ( داستانهایی از صوفیان). 02
▫️ این قسمت: ابراهیم ادهم (فرسته دوم)
〰️〰️
عطار نیشابوری می نویسد:
ابراهیم ادهم برای زیارت کعبه حرکت کرد یک قدم بر میداشت و دو رکعت نماز میخواند، دو مرتبه قدم بعدی و دو رکعت نماز. بدین خاطر 14 سال سفرش طول کشید! بالاخره به کعبه رسید ولی کعبه در سر جایش نبود. از تعجب گفت: پس کعبه کجاست؟، اینجا هاتفی ندا داد: « «چشم تو را هيچ خلل نيست. امّا كعبه به استقبال ضعيفهيى رفته است، كه روى در اينجا دارد». ابراهيم از غيرت بخروشيد. گفت: «كه باشد اين؟» تا رابعه[عدویه] را ديد كه مىآمد، عصا زنان، كعبه به مقام خود بازرفت. ابراهيم گفت: «اى رابعه اين چه شور و كار و بار است كه در جهان افگندهاى؟». رابعه گفت: «تو شور در جهان افگندهاى كه چهارده سال درنگ كردهاى تا به خانه رسيدهاى» (عطار نیشابوری، تذکرة الاولیاء،القسم الاول،ص62)
خلاصه عبارت جناب عطار: بله، کعبه به استقبال یکی از زنان صوفی به نام رابعه عدویه رفته و با او به مکه آمد و بعد سر جایش نشست.
➖➖
▫️به راستی وقتی ما توحید را بدون استدلال نمیپذیریم، چرا برخی این مطالب کهن را قبول میکنند🤔. در کارتون «پهلوانان» که از شبکه پویا پخش میشد. در قسمتی در قالب داستان زیبایی، کتاب جناب عطار با این محتوا گنج ایرانیان معرفی شد!!!
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#ملت_عشق ( داستانهایی از صوفیان). 03
▫️ این قسمت: حسن بصری
〰️〰️
▫️حسن بصری از شخصیتهای برجسته در میان طبقه تابعین است، طبرسی روایت کرده است که در بصره علی (ع) از حسن دلیل شرکت نکردنش را در جنگ جمل را پرسید و حسن دلیل آنرا جهنمی بودن قاتل و مقتول بیان کرد؛ و امام بدو گفت: برادرت ابلیس چنین نجوایی به گوشت گفته است. (طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 171)
==
🔹و در سال 42 معاویه عبدالرحمن بن سمرة را والی سیستان قرارداد که حسن بصری همراه وی بود.(ابن اثیر، أسد الغابة، ط اسماعیلیان، ج 3، ص 298) مردم شهر در حضور او امامت را حق امام علی (ع) دانستند و از معاویه تبری جستند. (تاريخ سيستان، تحقيق ملکالشعرای بهار، ص 89؛ شاه محمود سیستانی، احیاء الملوک، به اهتمام منوچهر ستوده، ص 49.)
او سالها در این شهر حضور داشت. در سال 46 ق ربيع الحارثى از سوی معاویه والی سیستان بود و او تمام دستورات را از حسن بصری میگرفت.(تاریخ سیستان، ص 92) استفاده میشود معاویه پس از شهادت امام علی (ع) برای از بین بردن تفکر تشیع در سیستان حسن بصری و این افراد را به سیستان فرستاده است.
==
🔶فضل بن شاذان قمی دربارهاش گوید:« وَ الْحَسَنُ كَانَ يَلْقَى أَهْلَ كُلِّ فِرْقَةٍ بِمَا يَهْوَوْنَ وَ يَتَصَنَّعُ لِلرِّئَاسَةِ وَ كَانَ رَئِيسَ الْقَدَرِيَّةِ.» ( کشی، إختيار معرفة الرجال، ص 98.)
عمادالدین طبری دربارهاش میگوید: حسن بصری از دشمنان علی و فرزند او بود در روز عاشورا با لشگریان شام بود و شریک معاویه بود در تبری از امام علی(ع) بود. (طبری، اسرار الامامة، ص 399.)
➖➖
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water