🍀 #یاد_داشت 3️⃣5️⃣
#مناسبتی
#تاریخی
📝 موضوع:شب یلدا (در دو فرسته)
➖➖➖
🔺بین ما ایرانیان عادت باستانی است با نام «#شب_یلدا» چند نکتهای در اینباره تقدیم میکنم.
🔅🔅
➕یکم: واژهشناسی
❄️یلدا Yalda یک واژه سُریانی است به معنی تولد. رومیها خود واژه ناتالیس را به معنی تولد داشتند. مسیحیان سُریانی واژه یلدا را با خود به ایران آوردند و از آن زمان تاکنون در ایران ماندگار شده است. (هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، صفحه ۵۵۶) ابوریحان بیرونی نیز مینویسد: «و هو ليلته- على مذهب الروم- عيد «يلدا» و هو ميلاد المسيح»، (الآثار الباقية عن القرون الخالية، ص: 363) دهخدا و عمید نیز یلدا را سریانی میدانند نه آریایی.
متصوفه وعرفا، شب يلدا را بر نور سياه كه نور ذات است! و نور عالم جبروت است، اطلاق نمايند. (فخرالدین عراقی، عشاق نامه (كليات عراقى)، ص: 418). در اشعار برخی از صوفیان نیز نمادی است برای رهایی مستضعفان از سختی. حافظ گفته است: «داد مسكينان بدهای روز وصل/از شب يلداى هجران الغياث» و برخی هجران را به شب يَلدا تشبيه كردهاند. (محمدحسین طهرانی، معاد شناسی، ج 8، ص 260).
+
➕ دوم: فلسفه این جشن باستانی:
▫️ ريچارد فولتس ایرانشناس معروف کانادایی درباره شب یلدا مینویسد: «ايرانيان باستان اعتقاد داشتند که باید در بلندترین شب که نحس بود بیدار مانده و همگی با خوردن میوههای قرمز (خورشیدی) همچون انار و هندوانه، به خورشید جان تازه ایی بخشیده و کمک کنند خورشید قویتر شده تا دوباره روزها کمکم بلندتر شود «» (دینهای ایران باستان، ریچارد فولتس، ترجمه امیر زمانی، نشر دیبایه، ص 83).
+
➕سوم: واکنش دانشوران به این جشن باستانی
🔺رهبر معظم انقلاب: «برگزاری آیین سنتی شب یلدا با مراعات ضوابط شرعی بهخودیخود اشکال ندارد بلکه از جهت انجام صلهرحم، کار نیکویی هست.» (سایت معظم له).
🔺مرحوم محمدحسین تهرانی: «آداب و سنن ملّى مانند شب يلدا و ... غلط است. چرا به شب قدر و نهجالبلاغه سفارش نمیشود؟» (فهرست كليه جلسات سخنرانى علامه طهرانى و آیتالله سيد محسن طهرانى، ص: 11).
🔺محمد محسن طهرانی، با نوروز مخالف است اما با شب یلدا موافق. او گفته است: «شب يلدا كه طولانىترين شب سال است، ... امّا از ناحيه شرع، چنانچه امروزه شبنشينى و برگزارى محافل در اين شب نه بر اساس استمرار سنّت ديرپاى گذشتگان، كه صرفاً به جهت شأنيّت خود شب به عنوان طولانىترين شب سال باشد، اشكالى متوجّه اين سنّت نخواهد بود؛» (نوروز در جاهليت و اسلام، ص: 283).
➖➖➖
1
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
🍀 #یاد_داشت 4️⃣5️⃣
#مناسبتی
#تاریخی
📝 موضوع:ام البنین (س)
➖➖➖
1.معرفی
امالبنین، بنت حزّام بن عامر بن کلاب. است و پدرش ابوالمجْل حزّام بن خالد، از قبيلة بنى كلاب. منابع متقدم شیعی و سنی نامش را «ام البنین» ذکر کردهاند. (1)
=-=
انتساب نام «فاطمه» برای ایشان در منابع و مقاتل قدیمی وجود ندارد. مرحوم تستری می نویسد: .» ثمّ تسمية المصنّف لها بفاطمة لم أدر إلى أيّ شيء استند؛ مشخص نیست از چه زمانی چنین انتسابی صورت گرفته است (2)
+
2. جریان ازدواج با حضرت علی:
ابن عنبه: (حدود ۷۴۸- ۸۲۸ ق): حضرت علی به عقیل گفت همسری از شجاعان عرب برایش بیابد و عقیل ام البنین را برای وی یافت چون: «ليس في العرب أشجع من آبائها؛ در عرب شجاعتر از آباء ام البنین نبود» (3) تاج الدین بنابر حدسی احتمال میدهد این ازدواج، در سال 25 و در 24 رجب بوده است. (4)
+
3. عظمت این بانو:
در منابع متاخر و متقدم مطالبی در عظمت ایشان ذکر شده است. در یکی از منابع زیدی می خوانیم: «و هؤلاء الثلاثة بنو أم جعفر و هي الكلابية و هي أم البنين. قال الحسن قال أبي: بلغني عن جعفر بن محمد عليهما السلام أنه قال: بكى الحسين عليه السلام خمس حجج و كانت أم جعفر الكلابية تندب الحسين و تبكيه و قد كف بصرها، فكان مروان و هو وال المدينة يجيء متنكرا بالليل حتى يقف فيسمع بكاءها و ندبها.؛ ام البنین در مصیبت امام حسین (ع) چنان گریست که چشمش نابینا شد.» (5) مرحوم آیت الله باقر شریف قرشی (1433 ق) گفته است: «در تاریخ زنی همچون ام البنین دیده نشده که نسبت به فرزندان هووی خود محبتی خالصانه ورزد و آنان را بر فرزندان خویش مقدم بدارد.» (6)
✨آیت الله تبریزی رحمه الله در استفتائی گرفتن مجلس عزاء به نام ایشان و پهن کردن سفره غذایی به نام ایشانرا تایید نموده است.)7)
=-=
📌البته انتساب برخی عظمتها به ایشان قابل تردید است. به چند مورد از این موارد اشاره میشود.
مهدی السویج (8) در ادعایی بدون دلیل، ایشانرا در رتبه علمی شبیه حضرت زینب می داند (9) و مهدی حائری نیز بدون حجت و دلیل، ادعا می کند: «قال فی کنز المصائب ان العباس اخذ علما جما اوائل عمره عن ابیه و امه و اخواته؛ عباس بن علی، علم را از پدر و مادرش ام البنین اخذ نموده است» (10)
سید احمد نجفی یکی از منبریهای است که با ذوقیات صوفیانه مجالسی دارد. او مدعی است: ام البنین زیارت نامه دارد، و مضمون این زیارت نشان میدهد قطعاًمعصوم چنین گفته است. (11) درحالیکه با تامل درمی یابیم این زیارت قابل قیاس با زیارات ماثوره از معصومان نیست. مرحوم سبزواری نیز وجود زیارتی منسوب به ایشان را رد کرده و می نویسد: «فاطمة بنت حزام الكلابية والدة العبّاس بن علي ابن أبي طالب عليه السّلام ... وليس لهم زيارة موقّتة، بل يجزي كل ما جرى على اللسان من السلام بعد قراءة شيء من القرآن.» (12).
نجفی همچنین ادعا میکند، مختار ثقفی از ام البنین طلب یاری نمود و ایشان به او کمک کرد (13) و امام حسین (ع) بود که به وی لقب ام البنین را داد (14) درحالیکه دروغ بودن چنین حرفی بر محققان مخفی نیست. به ادعای وی،مولی علی (ع) به وی زهرا میگفت! (15)
+
4. فرجام ایشان:
مهدی السویج می نویسد: من با اینکه تحقیق کاملی کردم زمان و سال وفات این بانو را نیافتم. منتهی بر حسب یک قطعه شعری در کتابی با نام «کنز المطالب» نوشته «محمد باقر القره الباغی الهمدانی» است که این کتاب در 1312 ق نوشته شده است. وفات را 13 جمادی الثانی ذکر کرده است. روایتی از از اعمش نیز وجود دارد که او گوید: فضل بن عباس در روز 13 جمادی الثانی بر امام سجاد وارد شد و گفت: جدهام ام البنین فوت شد. بیرجندی در «وقائع الایام» نیز همین روز را به عنوان سالروز وفات آن بانو ذکر کرده است. (۱۶)
گذشته از اینکه چنین روایتی در منابع معتبر نیست. این نقل هیچ سندی ندارد؛ خصوصاََ که جاعل ناشی نمی دانسته اعمش در سال ۶۱ هجری به دنیا آمده و در سال ۶۴ سه سال بیشتر نداشته است!
علاوه بر این مطلب، محمد علی سالکی نیز می نویسد: من کتاب بیرجندی رو بررسی کردم چنین مطلبی در آن وجود نداشت. (۱۷)
🔸آیت الله سید محمد شیرازی برای اولین مرتبه در سال 1419 ق احتمال مسمومیت ایشانرا مطرح کرده است. (1۸)
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 2️⃣3️⃣
#تاریخی
📝📝 موضوع: وفات ام کلثوم سلام الله علیها
⏬⏬⏬
1. مراد ما از ام کلثوم:
دختران امام علی (علیهالسلام) که نام یا کنیه آنها «امکلثوم» باشد سه یا چهار نفرند.[امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 484] منظور ما در این فرسته، «امکلثوم الکبری» است.
➖➖➖
2. تولد:
▫️تاریخ ولادت او را سال ۶ قمری نوشتهاند؛ [ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ ق، ج ۳، ص ۵۰۰]؛ البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، ولادتش را در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) آوردهاند.[ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ ق، ج ۸، ص ۴۶۴].
▫️علمای شیعه، ایشان را در بین فرزندان امام علی(علیه السلام) کوچکتر و پس از زینب (س) دانستهاند [مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۳۵۴]؛ شیخ مفید در شمار فرزندان امیرالمؤمنین (ع)، نام او را زینب صغرا ذکر میکند که مُکَنّا به امکلثوم است.[مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۳۵۴].
➖➖➖
3.وفات - شهادت
🔺در تاریخ وفات ایشان اختلاف است.↪️
▫️مرحوم سید محسن امین میگوید: چون مشخص نیست کدام امکلثوم در حادثه عاشورا بوده است.[همان، اعیان الشیعه، ج 3، ص 484] لهذا وفات امکلثوم الکبری را در سلطنت معاویه قبل از سال 54 ق نوشته است؛ که در مدینه در حوالی سال 45 قمری دفن شدند. [امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 485].
▫️ابن طیفور (م 280) خطبهای از این بانو پس از عاشورا را ذکر کرده است [ابن طیفور، بلاغات النساء، ص 23] که برخی نتیجه گرفتهاند، وفات این بانوی عظمی پس از عاشورای سال 61 قمری بوده است. شیخ ذبیحالله محلاتی (م 1366 ش) هرچند مینویسد زمان دقیق وفات ایشان معلوم نیست؛ اما گفته است: «بایستی تقریباً در اواخر شهر جمادیالثانی 62 از هجرت بوده الله العالم» [محلاتی، ریاحین الشریعه، ج 3، ص 256]
و عبدالحسین نیشابوری بر پایهی سخن محلاتی 29 جمادی الثانیه را سالروز مرگ ایشان ذکر کرده است [عبدالحسین نیشابوری، تقویم الشیعه، ص 225.] .
▫️صنعانی (م 211 ق) مینویسد: «فبلغنی ان عبدالملک بن مروان سمهما فماتا؛ عبدالملک مروان ایشانرا مسموم ساخت» [صنعانی، المصنف، ج 6، ص 164].
➖➖➖
4. عظمت ایشان :
🔅امام صادق (علیه السلام) او را آزادشده از جهنم ذکر فرمودند: «َ الْمُعْتَقُونَ مِنَ النَّارِ هُمْ وُلْدُ بَطْنِهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ.» [شیخ صدوق، معاني الأخبار، ص 107].
🔅مامقانی از رجالیون بزرگ شیعه،میگوید: «وی زنی جلیلالقدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از ثقات میدانم».[مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ ق، ج ۳، ص ۷۳].
🔶جریر طبری سنی (م 330 ق) در کتابش با نام «ذَیلُ المُذَیَّل*» ، فصلی را به بانوانی اختصاص داده است که از آنها علم اخذشده است. ابتدا نام فاطمه زهرا (علیها السلام) ذکر کرده سپس مینویسد: «ومنهن أُمَّ كُلْثُومٍ ابْنَةَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع.» [طبری،تاریخ طبری، ج 11،ص667] .
〰️〰️〰️
* این نوشته در آخر تاریخ طبری آمده است.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 6️⃣3️⃣
#تاریخی
#شخصیت_شناسی
📝📝 موضوع: ابراهیم بن رسول الله
به مناسبت وفات ابراهیم فرزند رسول الله چند نکته ای تقدیم میشود.
⏬⏬⏬
▫️مادرش ماریه قبطیه نام داشت که پادشاه اسکندریه بانام مُقَوْقِس ایشان را به رسولالله (صلیالله علیه و اله) هدیه کرد و دربارهاش نوشت: «مکان فی القبط عظیم» (یوسفی غروی، موسوعه التاریخ الاسلامی،2/665).
➕
⤴️عایشه نقل میکند: او زنی زیبا با موهای مجعد بود و زمانی که رسولالله (صلیالله علیه و اله) وی را میدید: «معجبا بها» (بلا ذری، أنساب الأشراف،1/450). پیامبر (صلیالله علیه و اله) این بانو را دوست داشت (الهدایه الکبری، ص 297).
⤴️ محل زندگی وی بانام «مَشربه ام ابراهیم» معروف است نمازخواندن در آنجا مورد تأکید قرارگرفته است. به همین دلیل، این مسجد، همواره موردتوجه شیعیان قرار داشته است.
〰️〰️
🔺ابراهیم در ذیحجه سال هشتم به دنیا آمد (الصحیح من سیره النبی الاعظم،26/16) رسولالله (صلیالله علیه واله) به عمر فرمودند: جبرئیل بشارت تولد او را به من داد و گفت نامش را ابراهیم بگذار. (الإصابة،3/335) پس ازتولدش جبرئیل نازل شد و به رسولالله فرمود: «َ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا إِبْرَاهِيم» .
➕
⤴️وی 18 ماه داشت که از دنیا رفت؛ و در بهشت کسی وی را شیر میدهد (شیخ صدوق، الفقیه،3/490). بالای قبرش شاخ درخت خرمائى بود كه آنرا از آفتاب سايه میداد و نمیگذاشت كه آفتاب بر آن بتابد. (همان).
⤴️ پس از وفاتش رسولالله خیلی ناراحت بودند «لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ ص حَزِنَ عَلَيْهِ حُزْناً شَدِيدا» (تفسیر قمی،2/99) . تغسیل و تکفین او بر عهده امام علی (علیهالسلام) بود (المحاسن،2/313) پسازاینکه علی (علیهالسلام) او را در قبر گذاشت، رسولالله (صلیالله علیه و اله) گریه کردند و مسلمانان نیز به گریه افتادند تا جایی که صدای گریه مردان بلندتر از گریه زنان شد (ابن حیون، دعائم الاسلام،1/224).
➖➖➖
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
🍀 #یاد_داشت 5️⃣5️⃣
#مناسبتی
#تاریخی
📝 موضوع:آغاز بعثت رسول الله(ص) در اندیشه سنی و شیعیان امامی
🔅فرسته اول
➖➖➖
درباره آغاز وحی رسالی به پیامبر (ص) قول مشهور آن است که، در غار حرا فرشته وحی بر رسول الله (ص) نازل شد و ایشان دچار ترس شدیدی شدند و به خانه خدیجه رفته، ازوی تقاضای کمک کردند. آن بانوی عظمی پسر عمش ورقة بن نوفل را آورد و او بشارت به نبوت رسول الله(ص) را به یشان داد. (صحیح بخاری،دار ابن جوزی،کتاب بدء الوحی،باب 3،ص9) همچنین عایشه گزارش میکند رسول الله(ص) تصمیم گرفتند خود را از کوه به پائین بیندازد و خود کشی کند.( همان،کتاب التعبیر،باب اول،ص823.)
این نقل ایرادهای اساسی دارد، در ادامه به اشکالاتش اشاره و سپس به نظر شیعه درباره آغاز وحی بر رسول الله(ص) اشاره میشود.
===
1.اشکالات
1.1.این روایت به سندهای گوناگون و متفاوت و در کتابهای متعدد سنی نقل شده است. در تمام کتابهایی که به ذکر سند حدیث پرداختهاند، اسناد روایت به ابن شهاب زهری از عروة بن زبیر از عایشه منتهی میشود.بر اساس منابع تاریخی، عایشه امکان این را نداشت که در اولین وحی در کنار پیامبر(ص) حضور داشته باشد و امکان نقل این داستان برای وی مقدور نیست. عایشه سه سال پیش از هجرت، یعنی حدود ده سال بعد از بعثت و در سن هفت سالگی یا بیشتر با پیامبر ازدواج نمود.بنابر این ،وی به هنگام اولین نزول وحی به دنیا نیامده بود و نمی توانست شاهد ان باشد؛پس سند این روایت کامل نیست ( رسول رضوی،محل نزول اولین وحی،تحقیفات کلامی،سال سوم،شماره دهم،1394ش،ص68)
+
1.2.همچنین بنابر این روایت، علم و هوش خدیجه و ورقه برتر از ایشان است. و بنابر روایت دیگر بخاری رسول الله(ص) تصمیم به خودکشی دارد که این امور از ساحت قدسی پیامبر به دور است.
+
1.3.بر پایه همین روایات مستشرقین به تاثیر پذیری اسلام از آئین مسیحیت باور دارند. مارگلیوث بعد از ذکر آن روایت ،به جمله معروف ورقه بن نوفل «قدوس قدوس،هذا الناموس الاکبر» اشاره کرده و معتقد است، «قدوس» واژهای عبری و «ناموس» واژه ای یونانی است. این سخن به معنای تاثیر مسیحیت بر ورقه است و ورقه نیز بر پیامبر تاثیرگذاشته است.و به طور غیر مستقیم پیامبر، از مسیحیان تاثیر پذیرفت. (همان،ص74)
+
1.4.به نص قران ،مسیحیان و یهودیان ایشان را مثل فرزندان خود میشناختند(انعام،20؛بقره/146) ،قابل قبول نیست که خود پیامبر(ص) از نبوتشان بی خبر باشد.
👇👇
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
👆👆
🍀 #یاد_داشت 5️⃣5️⃣
#مناسبتی
#تاریخی
📝 موضوع:آغاز بعثت رسول الله(ص) در اندیشه سنی و شیعیان امامی
🔅فرسته دوم
➖➖➖
2.آغاز وحی در اندیشه شیعی امامی
در نزد شیعیان داستان بدء الوحی به گونه دیگری است. به طوری که هیچ خللی در نبوت رسول الله(ص) پیش نمی آید.ابتدا روایاتش ذکر شده و در ادامه به نتایج ان روایات اشاره میشود.
=-=
2.1.روایت بدء الوحی
2.1.1.حذیفه بن یمان از رسول الله (ص) نقل میکند که در ابطح جبرئیل بر من نازل شد و گفت:« هَذَا مُحَمَّدٌ سَيِّدُ النَّبِيِّينَ » (تفسیر قمی،2/348)
+
2.1.2.مسعودی(346ق) می نویسد: هنگامی که خدا خواست نور او را تمام کند و رسالت ایشان آشکار شود،درحالیکه پیش از این هم نبی بودند،اما مخفیانه،.رسول الله(ص) در ابطح بودند جبرئیل نزد سر ایشان و میکائیل نزد پای ایشان نشستند... جبرئیل به امیر المومنین گفت:پسرعمویت را بیدارکن! امام علی(ع) پیامبر(ص) را بیدار کردند. جبرئیل دستور آغاز رسالت را به ایشان ابلاغ کرد. (مسعودی،اثبات الوصیة،ص115)
+
2.1.3.در مناشده امام علی (ع) در روز شوری ،امام چنین فرمود: « ... فَكُنْتُ نَائِماً بَيْنَ ابْنَي أَبِي طَالِبٍ فَجَاءَ جَبْرَئِيلُ وَ مَعَهُ مَلَكٌ فَقَالَ يَا جَبْرَئِيلُ إِلَى أَيِّ هَؤُلَاءِ أُرْسِلْتَ فَقَالَ إِلَى هَذَا ثُمَّ أَخَذَ بِيَدِي فَأَجْلَسَنِي غَيْرِي ...؛ شما را بخدا در ميان شما كسى جز من است كه رسول خدا (ص) در بارهاش فرموده باشد.خداوند خلق را آفريد و آنها را دو دسته كرد و مرا در دسته بهتر نهاد سپس آن را چند قبيله كرد مرا در قبيله بهتر نهاد سپس آنها را چند خاندان كرد و مرا در خاندان بهتر نهاد سپس از خاندان من مرا و على و جعفر را برگزيد و مرا بهتر از آنها گردانيد، من ميان دو فرزند ابى طالب (على و جعفر) خوابيده بودم كه جبرئيل بهمراه فرشتهاى آمدند آن فرشته بجبرئيل گفت بكداميك اين سه كس نازل شدى؟ فرمود باين يك، دست مرا گرفت و مرا نشانيد؟ بخدا نه. » (صدوق،الخصال،2/559.)
=-=-=
2.2.نتایج این اعتقاد
بر پایه این روایات:
2.2.1.اولین وحی در ابطح بوده نه غار حرا .
+
2.2.2.امیر المومنین(ع) همراه پیامبر بودند.
+
2.2.3.رسول الله(ص) پیش از نزول وحی ملائکه را میدیدند و با جبرئیل و میکائیل آشنایی داشتند. در خطبه قاسعه می خوانیم: «پیامبر جبریل را میشناسد چون از روزی که از شیر گرفته شدند، شب و روز با این فرشته بزرگ الهی همراهاند. ( نهج البلاغه، خ192،خطبه قاصعه)
+
2.2.4.این روایات،اعتقاد شیعه مبنی بر نبی بودن پیامبر اکرم(ص) از ابتدای خلقت را تایید می کند.
+
2.2.5.اولین وحی در بیداری بوده است.
+
2.2.6.هیچ نقلی درباره ترس پیامبر از نزول وحی،تشکیک ایشان در نبوت خویش ،نیاز به راهنمایی ورقه بن نوفل ،تلاش برای خودکشی و پرتاب از کوه وجود ندارد.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 8️⃣5️⃣
#تحلیل
#اعتقادی
#تاریخی
📝📝 موضوع: شخصیت شناسی خلیفه دوم
⏬⏬⏬
🔺 دیدگاه حضرت زهراء (س) و امام علی(ع) درباره جناب خلیفه
فاطمه زهراء فرمود: « و الله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها ؛ در هر نمازي كه بجا ميآورم تو را نفرين خواهيم كرد.» (ابن قتیبه،الامامة و السیاسة،ج1،ص17.) امام علی(ع) به عمر فرمودند: « ُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا ؛ تودروغگو،گنهکار،حیله گر و خیانت کننده ای» (صحیح مسلم،ج3،ص1379).
〰️➖〰️
🔺 عارفان شیعه و جناب خلیفه
امام خمینی: « و با یک نظر به حال خلفاء و مراجعه به کتب حدیث و تاریخ سنیان معلوم می شود تکلیف آن ها نیز اکنون ما با شیخین کار نداریم و مخالفت های آن ها با قرآن و بازیچه قرار دادن احکام خدا و حلال و حرام کردن از پیش خود و ستم هایی که به فاطمه دختر پیغمبر (ص) و اولاد او کردند و... » (امام خمینی،کشف الاسرار،ص110.) سید علی قاضی در قصیده ای که اشاره به سقیفه دارد،چنین گوید:
اسمه ارجس اللعین بکلمة / مقالة شرک من کفور محارب
و قد کان هذا الکفر سر ابن حنتمه/ فاظهره فی یومه غیر هایب
فیالیت شعری هم صار خلیفة/ عتیق و هل من حظوة من مناقب
بلی عمر سوی عتیقا خلیفته / فادلی له کی یاکلا بالتناوب ( دکتر هادی هاشمیان، کوه توحید،کنگره بزرگداشت حاج سید علی قاضی،تبریز،1391،ص221.)
〰️➖〰️
🔺صوفیان عامی و جناب خلیفه
مولوی، در ضمن داستان ملاقات عمر بن الخطاب و خواهرش، او را چنین تعظیم می کند:«زيرا عمر عظيم باقوّت و رجوليّت بود و به هر لشكرى كه روى نهادى البتّه غالب گشتى و ايشان را سرهاى بريده نشان آوردى... مهرى و عشقى در جانش پديد آمد و مىخواست كه در مصطفى «عليه السّلام» گداخته شود از غايت محبّت و محو گردد ». (مولوی،فیه ما فیه، ص 185.)
=-=
در مثنویاش گفته: «چون عمر شيداى آن معشوق شد/ حق و باطل را چو دل فاروق شد ».(مثنوی،ص196.) همچنین: «عاشقان جانب فلك پرند /منكران در تك سقر ميرند* وانك اخلاق مصطفى جويند/چون ابو بكر و چون عمر ميرند » (دیوان کبیر شمس،تصحیح:فروزانفر،ج2،ص246،ش 972.)
=-=
به اندیشه مولوی عُمَر، از آنکسانی بود که همه عمرش را کمر بسته در خدمت پیامبر حاضر بود؛ و او را شمشیر تیزو برهنه ای در دستان رسول می بیند که در صورت امر آن حضرت بدون تأمل به اجرا می آمد.« اى مرا تو مصطفى من چون عمر/ از براى خدمتت بندم كمر »
عمر در مثنوی به گونه ای معرفی میشود که گویی عارف است، ادب آموخته، با سعه صدر واهل تسامح و تساهل با پیروان مذاهب می باشد. (ریحانه حرم پناهی، تصویر خلفای راشدین در مثنوی معنوی، تاریخ ادبیات بهار و تابستان 1392 شماره 72، ص 99.)
++
ابن عربی دیگر صوفی عامی است که در وصفش گفتهاند:«كان شيخنا ابن عربي متمكنا من الاجتماع بروح من شاء من الأنبياء والأولياء الماضين » (ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب في أخبار من ذهب،ج7،ص341.)
در رسالة القدس می نویسد: «هذا عمر بن الخطاب (رضي اللّه عنه) الصلب القوي الذي ليس للشيطان عليه سبيل حسب الشيطان أن ينجو منه نزل القرآن موافقا لحكمه و أداه أن يقول «لو كشف الغطاء ما أزددت يقينا » (ابن عربی،مجموعه رسائل،رساله روح القدس،ج1،ص205 .) در فتوحاتش دعوت میکند که عمری باشیم « كن عمري الفعل » .(ابن عربی،الفتوحات،ج4،ص465.)
=-=
از جمله کتابهایی که در اواخر عمرش و دوران پختگی اش نوشته التجلیات الالهیه است . او در این کتاب در مکاشفه با اصحاب و صوفیان متقدم گفتگومیکند و ازتوحیدش دفاع میکند . شیخ می گوید: به تجلی نور سبز نشستهام که اختصاص به عمر بن الخطاب دارد .سپس شروع میکند با عمر بن الخطاب صحبت کردن! عمر میگوید : «مقام خاتم ولایت خلافت را بگیر او می گوید: به دست توست. پس عمر نیز این مقام را به وی هبه میکند! سپس عمر به وی می گوید: این نور ممدود را بگیر » (التجلیات الالهیه،صص429-431.)
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 4️⃣4️⃣
#مناسبتی
#تاریخی
📝📝 موضوع: روز بزرگداشت شمس (فرسته اول)
⏬⏬⏬
1.نسبنامه
محمد بن علی بن ملک داد تبریزی (متولد 582 و متوفای پس از 645 هَ. ق.) معروف به شمس تبریزی، شمس پرنده و شمس آفاقی . در تبریز متولد شد اما به آسیای صغیر و شام و بغداد سفر نمود. سلسله تصوف او به استادش شیخ ابوبکر سله (=زنبیل) باف میرسد.
تذکره نویسان درباره او اعتراف دارند که زندگیاش بسیار اسرارآمیز است؛ و تا قبل از ملاقات با مولوی اطلاع دقیقی از وی نداریم. بنا بر اذعان چیتیک مولوی بوده است که شخصیتی اسطوره ای به شمس داده است. (چیتیک،من و مولانا،ص31.)
استاد عبد القائم شوشتری در سخنی بدون دلیل، وی را سیَّد دانسته است، که نسبش با بیست واسطه به امام صادق(ع) می رسد. (موسوی مطلق، قبول اهل دل، ص 51.)
به جهت رفع حالات عرفانی که بر او ظاهر میشد مَشاقی (آبکشی و حمالی) میکرد. (سپهسالار، زندگينامه مولانا جلال الدين مولوى، ص 125.)مرحوم فروزانفر گزارش میدهد مردم قونیه وی را ساحر میدانستند .(فروزانفر، زندگی مولانا، ص 67. شفیعی کدکنی، غزلیات شمس تبریز، مقدمه، ص 12.)
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 4️⃣4️⃣
#مناسبتی
#تاریخی
📝📝 موضوع: روز بزرگداشت شمس (فرسته دوم)
⏬⏬⏬
2. شمس در نگاه مولوی
پس از دیدار جلال الدین مولوی با وی،مریدش گشت. روزی برای نظربازی و عشقبازی از مولوی سه چیز درخواست کرد: یکی همسر مولوی، یکی پسر مولوی که هنوز بالغ نشده بود و اَمرَد بود و دیگری شراب از محله زرتشتیان؛ مولوی هر سه را برای استاد خویش فراهم نمود .(جامی، نفحات الانس ص 466.)
=-=
و: « تو مرا غیر شمس دین مشمر/روح ما یک بود گذر زصور» به نقل خوارزمی پس از دیدار خداوندگار با شمس، وضع ظاهرش نیز شبیه مرادش شد.
مولوی در جایجای آثارش به تقدیس وی پرداخته است. چیتیک در این زمینه می نویسد: «...مولوی خودش را در شمس محو کرده و وی را مطلوب آشکار و نهانِ محبت خویش ساخته بود.دیوان شمس تمام درباره عشق به خداوند است اما در شرحی که مولوی از محنت ها و خوشی های عشق به دست می دهد،شمس صرفا یک انسان نیست.او حتی یک هدایت کننده به شیوه پیامبران هم نیست بلکه تجسم واقعی و زنده محبوب حقیقی است،یعنی خداوند. »(چیتیک،من و مولانا،ص32.)فرانکلین لوئیس هم می نویسد: «مولانا،با انکه در دیوان غزلیات،شمس را به چهرهای خداگونه در می آورد ویژگیهای واقعی بسیاری را درباره شمس برای ما حکایت نمی کند »(لوئیس،مولانا دیروز تا امروز ،شرق تا غرب،ص178.) و «به راستی، مولانا در غزلیات دیوان خود شمس را اوصاف ربوبی می بخشد. » (همان،ص221)
=-=
شمس در نظر مولوی شارع حکم بود. زیرا از شیخ نباید انتظار داشت که متابعت احکام شرع کند.عقل و شرع عصای دست کوران است و چشم روشن بین نیازی به عصا ندارد.قداست و حرمت شرع از ان جاست که خدا آنرا خواسته است.اصل خواست خداست و خواست اولیا همان خواست خداست.« هرچه دلخواه وی است آن است شرع/ اوست اصل و شرعها از وی چو فرع** هرچه او ورزد بود آن عین دین/هرچه او بگزیند آن باشد گزین» (رباب نامه،ص205.)
=-=
متقابلاشمس نیز درباره مریدش گفته :« نفاق کنم یا بی نفاق گویم؟این مولانا مهتاب است.به آفتاب وجود من دیده در نرسد،الا به ماه در رسد.» (مقالات شمس،ص115.)
=-=
سلطان ولد استغراق مولوی در شمس پس از غیبتش را چنین توصیف کرده است:
« روز وشب در سماع رقصان شد/بر زمین همچو چرخ گردان شد** سیم و زر را به مطربان می داد/هرچه بودش زخان و مان می داد** یک نفس بی سماع و رقص نبود/روز و شب لحظه ای نمیاسود** غلغله اوفتاده اندر شهر/شهرچه بلکه در زمانه و دهر** خلق از وی زشرع و دین گشتند/همگان عشق را رهین گشتند** حافظان جمله شعر خوان شدهاند/به سوی مطربان دوان شدهاند** پیر و برنا سماع باره شدند/بربراق ولا سواره شدند** ورد ایشان شده است بیت و غزل/ غیر این نیستشان صلوة و عمل** کفر و اسلام نیست در رهشان/شمس تبریز شد شهنشهشان ** کارشان مستی است و بی خویشی /ملت عشق هست بی کیشی** گفته منکر زغایت انکار/ نیست بر وفق شرع و دین این کار ** جان دین را شمرده کفر آن دون/عقل کل را نهاده نام جنون** هم بر او بازگردد این گفتار/چه زند پیش شیر نر کفتار »
(سلطان ولد،ولدنامه،تصحیح:جلال الدین همائی،ص47-48)
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
#یاد_داشت 4️⃣4️⃣
#مناسبتی
#تاریخی
📝📝 موضوع: روز بزرگداشت شمس (فرسته سوم)
⏬⏬⏬
3. مذهب شمس
شمس پیرو شافعیان است. اوگوید: «آخر فقیه بودم؛ تنبیه و غیر آن را خواندم ».(مقالات شمس، ص 252. و چاپ موحد ص183.) کتاب التنبیه فی فروع الشافعیه یکی از نوشتههای مذهب شافعیان است.
+
4. شمس و معصومان
او پیامبر (ص) را به ندانستن متهم می کند! (مقالات،ص154).وی قرآن معجزه جاویدان پیامبر را کتابی کودکانه مینامد(همان،ص321.) و سماع را قرآن فارسی و ناطق پاک دانسته است. (همان،ص306)
او حضرت فاطمه (س)سرور اولین و آخرین را عارف ندانسته، بلکه زاهد می داند.(همان،ص141) همچنین گریستن بر مصائب اهل بیت(ع)را جایز نمیداند و آنرا تقبیح کرده است. (همان،ص271 و 341.)
+
5. شمس و خلفاء
او مدعی است چهل سالی که عمر بن الخطاب بت پرست بود خداوند پاسخش را میداد.(همان،ص273). ابوبکر را زاهدی بی بدیل خوانده که هرگز چشم برهم زدنی به دنیا و ما فیها مشغول نشد و همواره خدا را در یاد داشت. (همان،ص67) بر حجاج یوسف ثقفی نیز رحمت می فرستد. (همان،ص343)
+
6. شمس و دیگر صوفیان
هرچند شمس مولوی را به بزرگی یاد می کند لیکن از ابن عربی بیزار است. و حتی ابن عربی را دربربر مولوی سنگ ریزه می داند (چیتیک،من و مولانا،ص38.) درباره اش می نویسد: « شگرف مردی بود شیخ محمد؛اما در متابعت نبود »(مقالات شمس،تصحیح مودحد،ص299.)
👈 البته برخی اندیشمندان معتقدند این «محمد» در مقالات شمس ابن عربی نیست و صوفی دیگری است.
+
7. مرگ شمس
درباره نحوه مرگ شمس و محل قبرش بین پژوهشگران اختلاف است. هرچند قصه های فراوانی در این زمینه هست. لیکن نمی توان یقین کرد فرجام شمس چه بوده است.دکتر صاحب الزمانی نیز معتقد است از سرنوشت شمس، به درستی اطلاعی در دست نیست. (صاحب الزمانی، خط سوم، ص 61.) معصوم علیشاه نیز چنین اعتقادی دارد. (معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، ج 2، ص 317.)
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
هدایت شده از عصر آب
🍀 #یاد_داشت 3️⃣5️⃣
#مناسبتی
#تاریخی
📝 موضوع:شب یلدا (در دو فرسته)
➖➖➖
🔺بین ما ایرانیان عادت باستانی است با نام «#شب_یلدا» چند نکتهای در اینباره تقدیم میکنم.
🔅🔅
➕یکم: واژهشناسی
❄️یلدا Yalda یک واژه سُریانی است به معنی تولد. رومیها خود واژه ناتالیس را به معنی تولد داشتند. مسیحیان سُریانی واژه یلدا را با خود به ایران آوردند و از آن زمان تاکنون در ایران ماندگار شده است. (هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، صفحه ۵۵۶) ابوریحان بیرونی نیز مینویسد: «و هو ليلته- على مذهب الروم- عيد «يلدا» و هو ميلاد المسيح»، (الآثار الباقية عن القرون الخالية، ص: 363) دهخدا و عمید نیز یلدا را سریانی میدانند نه آریایی.
متصوفه وعرفا، شب يلدا را بر نور سياه كه نور ذات است! و نور عالم جبروت است، اطلاق نمايند. (فخرالدین عراقی، عشاق نامه (كليات عراقى)، ص: 418). در اشعار برخی از صوفیان نیز نمادی است برای رهایی مستضعفان از سختی. حافظ گفته است: «داد مسكينان بدهای روز وصل/از شب يلداى هجران الغياث» و برخی هجران را به شب يَلدا تشبيه كردهاند. (محمدحسین طهرانی، معاد شناسی، ج 8، ص 260).
+
➕ دوم: فلسفه این جشن باستانی:
▫️ ريچارد فولتس ایرانشناس معروف کانادایی درباره شب یلدا مینویسد: «ايرانيان باستان اعتقاد داشتند که باید در بلندترین شب که نحس بود بیدار مانده و همگی با خوردن میوههای قرمز (خورشیدی) همچون انار و هندوانه، به خورشید جان تازه ایی بخشیده و کمک کنند خورشید قویتر شده تا دوباره روزها کمکم بلندتر شود «» (دینهای ایران باستان، ریچارد فولتس، ترجمه امیر زمانی، نشر دیبایه، ص 83).
+
➕سوم: واکنش دانشوران به این جشن باستانی
🔺رهبر معظم انقلاب: «برگزاری آیین سنتی شب یلدا با مراعات ضوابط شرعی بهخودیخود اشکال ندارد بلکه از جهت انجام صلهرحم، کار نیکویی هست.» (سایت معظم له).
🔺مرحوم محمدحسین تهرانی: «آداب و سنن ملّى مانند شب يلدا و ... غلط است. چرا به شب قدر و نهجالبلاغه سفارش نمیشود؟» (فهرست كليه جلسات سخنرانى علامه طهرانى و آیتالله سيد محسن طهرانى، ص: 11).
🔺محمد محسن طهرانی، با نوروز مخالف است اما با شب یلدا موافق. او گفته است: «شب يلدا كه طولانىترين شب سال است، ... امّا از ناحيه شرع، چنانچه امروزه شبنشينى و برگزارى محافل در اين شب نه بر اساس استمرار سنّت ديرپاى گذشتگان، كه صرفاً به جهت شأنيّت خود شب به عنوان طولانىترين شب سال باشد، اشكالى متوجّه اين سنّت نخواهد بود؛» (نوروز در جاهليت و اسلام، ص: 283).
➖➖➖
1
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water
#یاد_داشت 2️⃣3️⃣
#تاریخی
📝📝 موضوع: وفات ام کلثوم سلام الله علیها
⏬⏬⏬
1. مراد ما از ام کلثوم:
دختران امام علی (علیهالسلام) که نام یا کنیه آنها «امکلثوم» باشد سه یا چهار نفرند.[امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 484] منظور ما در این فرسته، «امکلثوم الکبری» است.
➖➖➖
2. تولد:
▫️تاریخ ولادت او را سال ۶ قمری نوشتهاند؛ [ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ۱۴۱۳ ق، ج ۳، ص ۵۰۰]؛ البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، ولادتش را در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) آوردهاند.[ ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ ق، ج ۸، ص ۴۶۴].
▫️علمای شیعه، ایشان را در بین فرزندان امام علی(علیه السلام) کوچکتر و پس از زینب (س) دانستهاند [مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۳۵۴]؛ شیخ مفید در شمار فرزندان امیرالمؤمنین (ع)، نام او را زینب صغرا ذکر میکند که مُکَنّا به امکلثوم است.[مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ ق، ج ۱، ص ۳۵۴].
➖➖➖
3.وفات - شهادت
🔺در تاریخ وفات ایشان اختلاف است.↪️
▫️مرحوم سید محسن امین میگوید: چون مشخص نیست کدام امکلثوم در حادثه عاشورا بوده است.[همان، اعیان الشیعه، ج 3، ص 484] لهذا وفات امکلثوم الکبری را در سلطنت معاویه قبل از سال 54 ق نوشته است؛ که در مدینه در حوالی سال 45 قمری دفن شدند. [امین، اعیان الشیعه، ج 3، ص 485].
▫️ابن طیفور (م 280) خطبهای از این بانو پس از عاشورا را ذکر کرده است [ابن طیفور، بلاغات النساء، ص 23] که برخی نتیجه گرفتهاند، وفات این بانوی عظمی پس از عاشورای سال 61 قمری بوده است. شیخ ذبیحالله محلاتی (م 1366 ش) هرچند مینویسد زمان دقیق وفات ایشان معلوم نیست؛ اما گفته است: «بایستی تقریباً در اواخر شهر جمادیالثانی 62 از هجرت بوده الله العالم» [محلاتی، ریاحین الشریعه، ج 3، ص 256]
و عبدالحسین نیشابوری بر پایهی سخن محلاتی 29 جمادی الثانیه را سالروز مرگ ایشان ذکر کرده است [عبدالحسین نیشابوری، تقویم الشیعه، ص 225.] .
▫️صنعانی (م 211 ق) مینویسد: «فبلغنی ان عبدالملک بن مروان سمهما فماتا؛ عبدالملک مروان ایشانرا مسموم ساخت» [صنعانی، المصنف، ج 6، ص 164].
➖➖➖
4. عظمت ایشان :
🔅امام صادق (علیه السلام) او را آزادشده از جهنم ذکر فرمودند: «َ الْمُعْتَقُونَ مِنَ النَّارِ هُمْ وُلْدُ بَطْنِهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ.» [شیخ صدوق، معاني الأخبار، ص 107].
🔅مامقانی از رجالیون بزرگ شیعه،میگوید: «وی زنی جلیلالقدر، فهیم و بلیغ بوده و او را از ثقات میدانم».[مامقانی، تنقیح المقال، ۱۳۵۲ ق، ج ۳، ص ۷۳].
🔶جریر طبری سنی (م 330 ق) در کتابش با نام «ذَیلُ المُذَیَّل*» ، فصلی را به بانوانی اختصاص داده است که از آنها علم اخذشده است. ابتدا نام فاطمه زهرا (علیها السلام) ذکر کرده سپس مینویسد: «ومنهن أُمَّ كُلْثُومٍ ابْنَةَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع.» [طبری،تاریخ طبری، ج 11،ص667] .
〰️〰️〰️
* این نوشته در آخر تاریخ طبری آمده است.
•┈┈••✾••┈┈•
@Age_of_water