eitaa logo
اهل کتاب
135 دنبال‌کننده
152 عکس
1 ویدیو
4 فایل
اهل کتاب صادق معرفی کتاب و ترویج فرهنگ مطالعه و تفکر «هرکس‌باکتاب‌ها‌آرام‌گیرد هیچ‌آرامشی‌راازدست‌نداده‌است....» #امام‌علی‌؏ ارتباط با مدیر @ibrahimshojaat صفحه‌ی اینستاگرام: Instagram.com/ahleketab
مشاهده در ایتا
دانلود
خواندن سفرنامه همیشه لذت بخش است، به خصوص اگر سفر به کشورهای هم‌زبان ‌و همسایه ما باشند. البته دست پخت منصور ضابطیان بیشتر شبیه معرفی‌نامه این کشورها شده است. سه کشور ترکمنستان، آذربایجان و گرجستان که به ترتیب در فصل‌های بهار، تابستان و پاییز سال ۱۳۹۷ به آن‌ها سفر شده است. متن و داستان هم روان و بیشتر محاوره‌ای که هنگام خواندنش بیشتر شما جذب می‌کند. در نهایت باید یک خسته نباشید به منصور ظابطیان گفت که در یک سال به این سه کشور جالب سفر کرده است و همچنین این گلایه را مرد که چرا اینقدر خلاصه به مسائل و نکات این سفرها پرداخته است. . بمانیم
ویتنام مدت‌هاست که اولین تصویری که پس از شنیدن نام ویتنام برای ما ایرانی‌ها پدیدار می‌شود، جنگ پر از خشونت و خون ریزی آمریکایی‌ها در دهه هفتاد میلادی است. جنگی که در آن فجایع عجیب انسانی رخ داد و در مقطعی حدود ۵۵۰ هزار سرباز آمریکایی را به کشوری با فاصله‌ی یک اقیانوس آرام تا کشورشان کشاند! خب، حال شاهد کتابی هستیم که برگرفته از سفر سال ۱۳۹۶ آقای منصور ظابطیان به این کشور است و فجایع قرن پیش آمریکایی‌ها در دستور کارش! بله، گاهی با به حاشیه بردن و کمتر پرداختن به یک اصل، آن اصل را می‌شود به فرع کشاند و فرعیات را اصل کرد. نگارنده این کتاب بیشتر مسائل روزمره مردم ویتنام مثل باران‌های فراوان و آداب غذاخوری ایشان پرداخته و گاهی هم از مناظر طبیعی این کشور سخن به میان آورده است و در هنگام تقابل تاریخی آمریکا و ویتنام، با اسرار، به کنار آمدن مردم و فراموشی آن‌ها از وقایع جنگ اشاره کرده است. البته که نباید فراموش کرد که این ماجرا سوی دیگری هم دارد که همان مردمی هستند که این تصویر را تا حدودی ساخته‌اند. البته همین که یک نفر از ایران تنها بلند بشود و کلی پول خرج سفر به کشوری چون ویتنام کند، هم جای سوال دارد و هم جای تقدیر! . (به هرحال تفکر سازش با غرب و آمریکا فعال است و برای به کرسی نشاندن حرفشان حتی تا هانوی (پایتخت ویتنام) هم سفر می‌کند! پس نیاییم کم‌کاری خودمان را به گردن دیگران بیاندازیم.) . پ.ن: موآ در زبان ویتنامی به معنای باران می‌باشد. . بمانیم
بر خلاف انتظار در تعطیلات فرصت کمتری برای خواندن کتاب پیدا می‌شود، بخصوص اگر قسمتی از تعطیلات نیز به سفر بگذرد؛ آن‌ هم تعطیلات نوروز. امسال هم مانند سال‌های پیش در تعطیلات نوروز سعی کردم مقداری از وقت‌های باقیمانده از دید و بازدیدها و بیرون رفتن‌ها و ... را به کتاب خواندن اختصاص دهم و کتاب چای نعنای جناب آقای را در این ایام خواندم. سفرنامه‌ای است از سفر منصور ضابطیان به کشور . کشوری در غربی‌ترین نقطه آفریقا یکی از مهم‌ترین و آبادترین کشورهای این منطقه نیز محسوب می‌شود. از خواندن چای نعنا بسیار لذت‌ بردم چراکه مردمان آن ناحیه از سرزمین‌های آفریقا را بسیار شبیه به مردمان نواحی جنوب کشور خودمان یافتم. چای نعنا اولین کتابی بود که در این قرن خواندم. کتابی که محتوای آن در باب بود؛ سفری که دست بر قضا در نوروز اتفاق افتاده بود. (در نوروز سال ۱۳۹۶) امیدوارم این سال را و این دهه را و این قرن را با خواندن کتاب‌هایی از این‌ دست و همچنین زندگی با طعمی از سفر و حرکت در پیش داشته باشم و داشته باشید. بمانیم https://ble.ir/ahleketabsadegh
سفر به برای ما ایرانیان مانند سفر به آخر دنیاست. نقطه‌ای در دوردست. شاید تنها دو چیز را از آنها به یاد داشته باشیم. یکی رهبر انقلاب کمونیستی کوبا، فقید و دیگری سیگار برگ‌های مشهور کوبایی! ، روزنامه‌نگار، مجرب تلویزیون و جهانگرد ایرانی، فرصتی را در سال ۱۳۹۵ به دست آورده است تا بیست روزی را در این کشور زندگی کند. او در این سفر بیش از هرچیز، به دنبال شناخت روابط بیناانسانیِ انسان کوبایی‌ست. انسانی که در مقایسه با انسان غربی قرن ۲۱ در فقر مادی به سر می‌برد و امکانات محدودی در یک حکومت کمونیستی در دسترس دارد. آدامس و پاستیل و مک دونالد ندارد و استفاده از اینترنت برایشان سخت و محدود است. اما این انسان به گفته نگارنده کتاب، یک انسان بی‌نهایت شاد و سرزنده است. نگارنده در کتاب به هر دو موضوع فقر و شادی اشاره می‌کند و سوال مهم خود را مطرح می‌کند که نسبت این دو چگونه در یک جامعه شکل می‌گیرد؟ پاسخ مناسب این سوال با شما! بمانیم
"او می‌گفت تا حالا هیچ کس از ایران به اینجا نیامده. دلیلش هم مشخص است. جوان‌های ایرانی یا اهل سفر نیستند یا اگر هم باشند، گرفتن ویزای اروپا برایشان مشکل است و از آن گذشته، حس ماجراجویی و کشف جاهای ناآشنا در آن‌ها کمتر است. به این مسئله باید مسائل اقتصادی را از یک طرف و تلقی ما از مسائل اقتصادی را هم از طرف دیگر اضافه کرد. درست است که وضعیت بد اقتصادی باعث می‌شود پولی برای سفر باقی نماند، اما فراموش نکنیم که ما بیش از جوانان دیگر نقاط دنیا درگیر تجملات هستیم. برای یک جوان استرالیایی یا ژاپنی یا انگلیسی، رفتن به سفر مهم‌تر از داشتن موبایل است‌ اغلب جوان‌های ما میلیون‌ها تومان پول موبایل می‌دهند و فقط گوشی‌هایشان می‌تواند همه‌ی زندگی یک جوان اروپایی را بخرد و آزاد و کند، اما پایشان را از شهرشان بیرون نگذاشته‌اند. آنها ترجیح می‌دهند به جای کشف سرزمین‌های دیگر، برای دوستانشان مسیج‌های بی‌مزه بفرستند." بمانیم