eitaa logo
اهل کتاب
137 دنبال‌کننده
152 عکس
1 ویدیو
4 فایل
اهل کتاب صادق معرفی کتاب و ترویج فرهنگ مطالعه و تفکر «هرکس‌باکتاب‌ها‌آرام‌گیرد هیچ‌آرامشی‌راازدست‌نداده‌است....» #امام‌علی‌؏ ارتباط با مدیر @ibrahimshojaat صفحه‌ی اینستاگرام: Instagram.com/ahleketab
مشاهده در ایتا
دانلود
حکیم ناصر بن خسرو بن حارث قبادیانی بلخی مروزی از حکما و نویسندگان و شاعران و متفکران نامدار ایرانی در قرن 4و 5 می‌باشد. ناصرخسرو در جوانی به کسب علوم رایج زمان خود یعنی ریاضیات، طب، فلسفه، موسیقی و زبان عربی پرداخت و تا به سن چهل به دبیری و مباشرت امور مالی امیران عهد خود می‌پرداخت که به ناگه و پس از دیدن خوابی دگرگون شده و عزم سفر حج می‌کند. ناصرخسرو سفری هفت ساله را آغاز می‌کند که طی آن از شهرهای قزوین، تبریز، حران، حلب، طرابلس، حماه، بیروت، صیدا، شام، بیت المقدس، قاهره، حجاز، جده، مکه، طائف، بصره، اصفهان و طبس گذر می‌کند و در نهایت شاید مهم‌ترین اثر خود یعنی سفرنامه را می‌نگارد. البته ناصرخسرو صاحب آثار زیادی از جمله دیوان اشعار (بالغ بر سی هزار بیت)، منظومه روشنایی نامه (594 بیت در باب پند و اندرز)، زادالمسافرین (اعتقادات فلسفی ناصرخسرو)، وجه دین (رساله مسائل کلامی و احکام شریعت)، خوان اخوان (اخلاق و حکمت)، گشایش و رهایش (سی سوال و جواب فلسفی)، جامع الحکمتین، بستان العقول (که در دسترس نیست) نیز می‌باشد. کتاب حاضر، گزیده آثار این حکیم بزرگ می‌باشد که به همت استاد اسدالله بقائی نائینی تنظیم و چاپ شده است و در آن به شرحی مختصری از برخی آثار این نویسنده زبردست می‌پردازد. در پایان یکی اشعار ناصرخسرو را برای شما آورده‌ایم. سعادت نامه سخن دانسته گو چیزی که گویی خود آن آهسته گو چیزی که گویی به میدان فصاحت چون در آیی مران بس گرم تا در سر نیایی سخن بشنو ز لفظ هر هنرجوی هر آن نوعی که خوش آید چنان گوی بمانیم
زبان شیرین پارسی بر پنج ستون بی‌همتا استوار است: شاهنامه فردوسی، دیوان سعدی، آثار مولانا، آثار عطار نیشابوری و خمسه حکیم نظامی گنجوی. حکیم جمال‌الدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن ذکی بن مؤید نظامی گنجوی از جمله حکمای ادب پارسی است که مانند فردوسی و سنایی و خیامو ... شعر پارسی را از قلمرو صرف حس، به پهنه ژرف اندیشه کشانید. اسکندرنامه، مخزن‌الاسرار، خسروشیرین، لیلی و مجنون و هفت پیکر از جمله آثار به جا مانده از نظامی است که به خمسه نظامی معروف شده است. در پایان ابیاتی از اقبالنامه آورده‌ام تا به قول خود نظامی «آب دریا را اگر نتوان کشید _ هم به قدر تشنگی باید چشید» چو خواهی که بر گنج یابی کلید نباید عنان از ریاضت کشید مثل زد در این آنکه فرزانه بود که برناید از هیچ ویرانه دود بسا خواب کاول بود هولناک نشاط آورد چون شود روز پاک بسا چیز کو در دل آرد هراس سرانجام از آن کرد باید سپاس جهان پر شد از دعوی انگیختن برین نطع ترسم ز خون ریختن چو باران فراوان بود در تموز هوا سرد گردد چو برد العجوز چو باران هوا تر نماید ز آب نسوزاند آن چرک را آفتاب چو بر عادت خود درآید خریف هوا دور باشد ز باد لطیف وبا خیزد از تری آب و ابر که باشد نفس را گذرگه سطبر بباید یکی آتش افروختن برو صندل و عود و گل سوختن بمانیم