eitaa logo
اهل البیت علیهم السلام-کریمی
193 دنبال‌کننده
5هزار عکس
566 ویدیو
36 فایل
در این کانال درباره چهارده معصوم علیهم السلام مطالبی را خدمتتان تقدیم میکنیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
«ـ﷽ـ» ▫️قدرت علیه السلام در برخورد با معاویه ملعون...👇 💠 از امیرالمومنین علیه السلام سوال کردند: چرا با این همه معجزاتی که دارید، مردم را به جنگ با معاویه تشویق میکنید و خودتان او را به قدرت اعجازتان نمیکشید؟ 🔶 حضرت فرمودند: خداوند میخواهد مردم را به جهاد با کفار و منافقین امتحان کند؛ ولی به خدا قسم، من اگر بخواهم از همین فاصله دور (در شهر کوفه) دستم را دراز میکنم و در شام، به سینه میزنم و موی صورت او را میکنم. 💠 پس حضرت دست مبارکشان را دراز کردند و سپس جمع کردند؛ در حالیکه مقدار زیادی مو در دستشان بود. مردم از این حادثه تعجب کردند. 💠 پس از مدتی از شام خبر رسید که در همان روز و لحظه ای که حضرت این عمل را انجام دادند، معاویه از روی تختش به زمین افتاده و بیهوش شده، و وقتی به هوش آمده، مقداری از موهای صورتش کنده شده بود. 📚 بحارالانوار ج ۵۴ صفحه ۳۴۶ ╭─┅═ঊঈঊঈ═┅─╮ @fazaael110 ╰─┅═ঊঈঊঈ═┅─╯
💠پرسش و پاسخ از حضرت آیت الله خوشوقت ره 🔴مقابله با فتنه ها ✳️س: در مقابل کِید زمانه چه کنیم؟ ✅ج: شما اگر داشته باشید بلدید چکار کنید. هم نتیجه تقواست. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً». می‌توانی را تشخیص بدهی، را هم تشخیص بدهی؛ حرفهای را هم تشخیص بدهی، حرفهای را هم تشخیص بدهی؛ -معاویه را هم تشخیص بدهی، -علی را هم تشخیص بدهی، گمراه نمی‌شوی. اما اگر فرد نداشته باشد، در اثر نداشتن تقوا گول می‌خورد. لذا هر که برپا می‌شود عده‌ای را زمین می‌‌زند، آنهایی که ندارند زمین می‌خورند. ✳️س: این علاوه بر علم به حلال و حرام چیز دیگری هم است؟ ✅ج: بله، چیز دیگر است. اول آن این است که و حلال را تشخیص بدهد، بعد در اثر ادامه عمل، آدم می‌فهمد این انسان چطوری است، آن یکی چطوری است. 🔰کانال رسمی حضرت آیت الله خوشوقت تهرانی (ره) 🆔 @Khoshvaght_ir
«ـ﷽ـ» ▫️خزانه دار معاویه لعین ، گنجی از گنجهای خدا!!!! 💠 عليه السلام مى فرمایند: شخصى به نام جبير خابور، خزانه دار لعنةالله علیه بود و مادر پيرى داشت كه در كوفه زندگى مى كرد. 💠 روزى به معاويه گفت: مادر پيرم در است و دلم براى او تنگ شده است، اجازه بده بروم و او را ملاقات كنم و حق مادرى را ادا نمايم. 💠 معاويه گفت: در كوفه چه كار مى كنى؟ چون در آنجا مرد ساحرى است كه به او مى گويند و مى ترسم تو را فريب دهد! 💠 جبير گفت: من با چه كار دارم، مى روم و مادرم را زيارت مى كنم و بر مى گردم. معاويه اجازه داد. 💠 جبير آمد تا به عين التمر [۱] رسيد. و مقدار پولى كه همراه آورده بود در آنجا دفن كرد. 💠 وقتى كه به كوفه آمد عليه السّلام به او فرمودند: اى جبير! تو گنجى از گنجهاى خدا هستى معاويه به تو گفته است كه من ساحر هستم. جبير گفت: به خدا سوگند! همين طور است. 💠 امام علیه السلام فرمودند: پيش تو مقدارى پول بود كه قسمتى از آن را در عين التمر، مخفى كردى. جبير گفت: «درست مى فرماييد يا ». 💠 حضرت رو كردند به علیه السلام و فرمودند: يا حسن! او را به خانه خود ببر و به او نيكى كن. 💠 فرداى آن روز، على عليه السّلام او را صدا كردند و فرمودند: در زمان رجعت او از طرف كوه اهواز با چهار هزار سواره مسلح مى آيد و كنار قائم اهل بيت- عليه السّلام- مى جنگد 📚 بحارالانوار، ج ۴۱ ص ۲۹۶، ح ۲۰ [۱] شهرى نزديک انبار، در غرب كوفه است. @fazaael110
«ـ﷽ـ» ▫️سفر علیه السلام به و سخنرانی در جمع شیعیان... ❗️معجزاتی از مولا: از سوار شدن بر ابر تا زدن معاویه ملعون...👇 ✨ روزی صلوات الله علیه در مسجد کوفه نشسته بودند که غلامی از طرف لعین آمد و ادعاهای نامربوطی مطرح کرد... ✨ حضرت به امر کردند که مردم کوفه را در مسجد جمع کند تا حق و باطل و حلال و حرام را برای مردم بیان کنند... ✨ پر از جمعیت شد، صلوات الله علیه بر فراز منبر رفتند و فرمودند: 🔸... مَنْ یَزْعُمُ أَنَّهُ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ؟! وَ الله لَا یَکُونُ الْإِمَامُ إِمَاماً حَتَّی یُحْیِیَ الْمَوْتَی! أَوْ یُنْزِلَ مِنَ السَّمَاءِ مَطَراً ! أَوْ یَأْتِیَ بِمَا یُشَاکِلُ ذَلِکَ مِمَّا یَعْجِزُ عَنْهُ غَیْرُهُ وَ فِیکُمْ مَنْ یَعْلَمُ أَنِّی الْآیَةُ الْبَاقِیَةُ وَ الْکَلِمَةُ التَّامَّةُ وَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ... ✨ چه کسی گمان می‌کند امیرالمؤمنین است؟! (کنایه به معاویه ملعون) به خدا امام، امام نیست تا اینکه مرده زنده کند!، یا از آسمان باران نازل کند!، یا کاری کند مانند این‌ها که جز او از آن درمی‌ماند. در میان شما کسانی هستند که می‌دانند منم آیت باقیه و کلمه تامه، و حجت بالغه پروردگار.... ✨ ... و ادامه دادند تا اینکه خدا را سپاس گفتند و بر صلی الله علیه و آله درود و سلام فرستادند، سپس با دست خود به آسمان اشاره کردند و با صدای بلند چیزی گفتند. ✨ می‌گوید: ابری برآمد و بالا گرفت، و صدایی از آن شنیدیم که می‌گفت: 🔸 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَا سَیِّدَ الْوَصِیِّینَ وَ یَا إِمَامَ الْمُتَّقِینَ وَ یَا غِیَاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ وَ یَا کَنْزَ الْمَسَاکِینِ وَ مَعْدِنَ الرَّاغِبِینَ ✨ درود بر تو ای امیرالمؤمنین، و ای سید اوصیاء و ای امام متقین و ای دادرس دادجویان، و ای گنج مستمندان و معدن شیفتگان. ✨ امام به ابر اشاره کرد و نزدیک شد. میثم می‌گوید: دیدم همه مردم از هوش رفتند، و امام پای برداشته و بر آن ابر سوار شدند و به عمار فرمودند: بگو «بِسْمِ الله مَجْراها وَ مُرْساها» و با من سوار شو، عمار هم سوار شد و از دیده ما پنهان شدند، و ساعتی گذشت و ابری آمد و بر مسجد جامع کوفه سایه افکند و من متوجه شدم که مولایم بر دکّة القضا نشسته و عمار در برابر اوست و مردم گرد او ایستادند. سپس برخاسته و به منبر آمدند و خطبه معروفه شقشقیه را ایراد کردند، و چون به پایان رساندند، مردم پریشان شدند، و درباره او سخن‌های گوناگون گفتند. در برخی موجب بیشتر شدن ایمان و یقین شد و در برخی دیگر کفر و طغیان بیشتر شد. ❓ ابر، امیرالمومنین علیه السلام و عمار را به کجا برد؟ ✨ عمار گفت: آن ابر ما را در فضا پرواز داد، و طولی نکشید که به سرزمینی بزرگ رسیدیم که اطرافش درخت‌ها و نهر‌ها بودند. آن ابر ما را فرود آورد، و به ناگاه به شهری بزرگ رسیدیم و مردمش به زبانی غیر عربی سخن می‌گفتند، همه گرد آن حضرت آمدند، و به او پناهنده شدند. آن‌ها را به زبان خودشان پند داد و بیم داد و سپس گفت: ای عمار سوار شو! سوار شدم و به مسجد کوفه رسیدیم. ✨ سپس فرمود: ای عمار! شهری را که در آن بودیم می‌شناسی؟ ✨ عرض کردم: خدا و رسول و ولیّ او داناتر هستند. ✨ فرمودند: ما در جزیره هفتم بودیم، و من چنانچه دیدی سخن می‌کردم. به راستی خدای تبارک و تعالی پیغمبرش را به سوی همه مردم فرستاده و بر او است که همه آن‌ها را به سوی خدا دعوت کند و مؤمنان را به راه راست هدایت نماید. تو قدر نعمتی که به تو دادم بدان، و از نااهلان پنهان بدار که خدای تعالی الطافی در آفرینش خود دارد که جز او و پیامبری که از او خشنود باشد، آن را نمی‌داند. ⁉️ مردم که چنین معجزه ای دیده بودند، به حضرت گفتند: خداوند به تو چنین نیرویی داده و تو مردم را برای نبرد معاویه برمی انگیزی؟! ✨ حضرت فرمودند: خداوند میخواهد مردم را به جهاد با کفار و منافقین امتحان کند؛ ولی به خدا قسم، من اگر بخواهم از همین فاصله دور (در شهر کوفه) دستم را دراز میکنم و در شام، به سینه میزنم و موی صورت او را میکنم. ✨ پس حضرت دست مبارکشان را دراز کردند و سپس جمع کردند؛ در حالیکه مقدار زیادی مو در دستشان بود. مردم از این حادثه تعجب کردند. ✨ پس از مدتی از شام خبر رسید که در همان روز و لحظه ای که حضرت این عمل را انجام دادند، معاویه از روی تختش به زمین افتاده و بیهوش شده، و وقتی به هوش آمده، مقداری از موهای صورتش کنده شده بود. 📚 بحارالانوار ج ۵۴ ص ۳۴۴ ح ۳۶ @fazaael110
. ▫️▫️ 🔹 عذاب برزخی معاویه (لعنه الله) ▫️امام صادق (علیه السلام) میفرمایند: ▫️با پدرم، امام محمد باقر (علیه السلام) به سمت میرفتیم که به وادی ضَجنان رسیدیم. ▫️مردی را دیدیم که زنجیری در گردنش بود و آن را روی زمین میکشید. ▫️به پدرم گفت: ای پسر رسول خدا! مرا سیراب کن. ▫️مرد ديگری از پى او ‏آمد؛ زنجير را كشيد و گفت: ▫️يابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَا تَسْقِهِ لَا سَقَاهُ اللَّهُ ▫️يابن رسول الله! مبادا به اين شخص آب بدهيد. خدا او را سيراب نكند. ▫️پدرم، امام باقر (علیه السلام) رو به من کردند و فرمودند: ▫️يا جَعْفَرُ عَرَفْتَ هَذَا؟ هَذَا مُعَاوِيَةُ. ▫️ای جعفر! آیا این مرد را شناختی؟ این معاویه بود. 📚 بحارالانوار جلد 46 صفحه 280 ▶️ @Ahlolbait31357
«ـ﷽ـ» 🔻با گفتن این ذکر اموالت را به خدا بسپار و به مسافرت برو!🔻 ▫️داستان جالب مرد شامی...👇👇👇 💠 يكى از دوستان و شیعیان عليهما السلام طىّ نامه اى از شام به حضور حضرتش نوشت: اى اميرمؤمنان! من در اينجا مشغول به خانواده بوده و در صورت ترك آنها بر آنان بيمناكم. از طرفى اموالى دارم كه در صورت خروج، از تلف شدن آنها ناراحتم، و اينها ملحق شدن به شما و در زمره شما بودن و افتخار خدمتگزارى داشتن را برايم تأخير انداخته است، اى مولاى من! و اى اميرمؤمنان! راه چاره اى براى من بفرماييد. 💠 عليه السلام در پاسخ وى مرقوم فرمودند: خانواده ات را در يك جا گرد آورده و اموالت را در اختيار آنان قرار ده و در همه اين موارد بر محمّد و خاندان پاكش درود بفرست، آنگاه بگو: ♦️ «اللهمّ هذه كلّها ودائعي عندك بأمر عبدك و وليّك عليّ بن أبي طالب» خداوندا! اينان همه امانتهاى من نزد تو به امر بنده و ولىّ تو علىّ بن ابى طالب عليهما السلام هستند. سپس برخيز و به سوى من حركت كن. 💠 آن شخص به امر عليه السلام امتثال نموده و به سوى مولايش شتافت، جاسوسان به وى گزارش دادند كه فلانى به سوى علىّ بن ابى طالب عليهما السلام فرار كرده است. 💠 معاويه لعين دستور داد تا خانواده او را به اسارت گرفته و به عنوان غلام و كنيز قرار دهند، و اموال او را مصادره نمايند. 💠 مأموران به خانه او ريختند، در اين هنگام خداوند متعال خانواده او را شبيه عيال معاويه و اطرافيان او و نزديكترين اطرافيان قرار داد، وقتى مأموران را ديدند به آنها گفتند: اين اموال ماست و ما آنها را گرفتيم، و خانواده او را به بندگى گرفته و به بازار فرستاديم. 💠 چون مأموران چنين ديدند دست نگه داشته و تعرّضى به آنان ننمودند. از طرفى، خداوند به خانواده آن دوست واقعى عليه السلام نشان داد كه چگونه آنان را شبيه خانواده معاويه و يزيد قرار داد تا بدين وسيله از تعرّض مأموران معاويه در امان باشند ؛ ولى در عين حال مى ترسيدند كه دزدان اموالشان را به سرقت ببرند، براى اين امر هم خداى متعال اموال را به صورت عقرب و مار تبديل نمود كه هر موقع دزدان قصد سرقت داشتند آنها را نيش زده و مى گزيدند. به همين جهت، عدّه اى از دزدانى كه قصد سرقت داشتند مرده و گروه ديگرى به شدّت بيمار و زمين گير شدند و بدين وسيله خداوند متعال از مال او نيز دفاع كرد. 💠 تا اینکه روزى امیرالمومنین عليه السلام به دوستدار خودش فرمودند: آيا دوست دارى خانواده و اموالت نزد تو باشند؟ عرض کرد: آرى. 💠 على عليه السلام به درگاه خداوند عرضه نمود: خداوندا! خانواده و اموال او را حاضر فرما. ناگاه آن مرد ديد خانواده و اموالش حاضر شدند بدون اين كه كسى از خانواده اش آسيبى ديده يا چيزى از اموالش تلف شده باشد. آنان چگونگى حفظ خود و اموالش را به او گزارش دادند. 💠 على عليه السلام فرمودند: إنّ اللَّه تعالى ربّما أظهر آية لبعض المؤمنين ليزيد في بصيرته ولبعض الكافرين ليبالغ في الإعذار إليه. به راستى كه خداوند متعال گاهى آيه و نشانه اى براى برخى مؤمنان آشكار مى نمايد تا بينش و آنان افزايش پيدا كرده و براى برخى كافران حجّت را تمام كند تا درهاى عذرخواهى بسته شود. 📚 تفسير امام حسن عسكرى عليه السلام ص ۴۲۳ ح ۲۸۹ ▶️ @Ahlolbait31357