eitaa logo
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
7.4هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
145 فایل
🌐کانال‌رسمے شهیداحمدمَشلَب🌐 🌸زیر نظر خانواده شهید🌸 هم زیبا بود😎 هم پولدار💸 نفر7دانشگاه👨🏻‍🎓 اما☝🏻 بہ‌ تموم‌ مادیات پشت پا زد❌ و فقط بہ یک نفر بلہ گفت✅ بہ #سیدھ_زینب❤ حالا کہ دعوتت کرده بمون @Hanin101 ادمین شرایط: @AHMADMASHLAB1374 #ڪپے‌بیوحـرام🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
💠 وقتی که سپاه تشکیل شد، ایشان روزها سپاه بود و شبها بنایی می کرد. از سپاه حقوقی دریافت نمیکرد و رفت
💠شهیدی که با حضرت زینب(س) در جبهـه دیـــدار داشت یکبار خاطره ای از جبهه برایم تعریف میکرد میگفت: 🌷کنار یکی از زاغه های سخت مشغول بودیم. تو جعبه های مخصوص مهمّات میگذاشتیم و درشان را می بستیم. گرم ڪار یکدفعه چشمم افتاد به یک خـانـم که چادری مشکی داشت، پا به پای ما مهمات میگذاشت توی جعبه ها. 🌷با خودم گفتم حتما از این خانمـهاییه که میان جبهه اصلا حواسم به این نبود که زنی را نمیگذارند وارد آن منطقه بشود. به بچه ها نگاه کردم مشغول کارشان بودند و بی تفاوت میرفتند و می آمدند، انگار آن خانم را نمیدیدند. 🌷قضیه عجیب برام سؤال شده بود موضوع عــادی بنظر نمیرسید. شدم بفهمم جریان چیست رفتم نزدیکتر تا رعایت شده باشد، سینه ای صاف کردم و خیلی با احتیاط گفتم: 🌷خانم ! جایی که ما مردها هستیم شما نباید بکشین. رویش طرف من نبود. به تمام قد ایستاد و فرمود: مگر شما در راه من زحمت نمی کشید یک آن یاد علیـه السلام افتادم و اشک توی چشمهام حلقه زد. خدا بهم لطف کرد که سریع موضوع را گرفتم و فهمیدم جریان چیست . 🌷بی اختیار شده بودم و نمیدونستم چی بگم خانم همانطور که رویشان آنطرف بود فرمودند: هرکس که یاور ما باشد البته ما هم یاری اش میکنیم. 📚کتاب خاکهای نرم کوشک ص۱۶۶ @AhmadMashlab1995
🔰اولین برنامه ی که بعد از فرمانده شدنش توی مسجد گرفت، نمایشگاه بود. 🔰یه روز بهم گفت: میخوام تو حیاط، نمایشگاه درست کنم. منم گفتم باشه ولی فکرنکنم بشه. آخه فضا جوری بود که نمی شد کار کنیم. گفت: "کار شهدا رو زمین نمیمونه"😊 🔰فردای اون روز شروع کردیم به کار. اولش هیچ کس نمی کرد تو فضای حیاط مسجد بشه اینقدر قشنگ کار کرد. ولی بعدش همه بودن. 🔰یادمه یکی از فرماندهان سپاه اومد برای سر زدن. واقعا لذت برد از این همه پشت کار و گفت واقعا کشیدین و کارتون قابل تحسینه 🔰یه کار که انجام داد این بود که تو نمایشگاه دفاع مقدس یه جایی که خیلی دید داشت، عکس که رفیقاش بودن رو زده بود. 🔰از جیب خودش تمام خرج نمایشگاه رو داد. بدون اینکه به کسی بگه ...🌹 🔰زمان بازدید از نمایشگاه که شد با عجله اومد تو حیاط گفت بریم. گفتم علی کجا؟ گفت: بریم به سر بزنیم. 🔰با چند نفر از ریش سفیدای محل به تک تک خانواده شهدا سر زد. خانواده هاشون خیلی شده بودن 🔰یاد اون موقع ها میفتم میگم واقعا علی برا از جون گذاشت که اسمونی شد ❤️ @AhmadMashlab1995
#زندگینامه_شهدا🔥 #شهید_مدافع‌حرم_محمدمهدی_مالامیری 🌹تاریخ تولد: ۲۶/۳/۶۴ تاریخ شهادت: ۳۱/۱/۹۴ محل شهادت: بصری الحریر استان درعای سوریه🌹 #خاطرات_شهدا🔥 روحانی شهیدی که زحمت تشییعش رو به کسی نداد... 🥀موقع #خداحافظی گفتم انشاءالله با #شهادت🌺برگردی رفت شهیدشد💔 اما #برنگشت🕊 همیشه به #شوخی میگفت #زحمت تشییع #جنازم رابه کسی نمیدم✌️🏻 #راوی:همسرشهید🌸 #محمدمهدی_مالامیری🌷 #هر_روز_با_یک_شهید🌾 @AHMADMASHLAB1995