چند سالته؟!
.
#شهید_محمود_کاوه
از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛
.
در سن۲۱ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا
فرمانده ای که گروهک های ضد انقلاب برای زنده و مردهی او جایزه تعیین کردند...
و عاقبت در سن ۲۵ سالگی به #شهادت رسید!
.
.
#شهید_مهدی_زینالدین
شهادت دو برادر در یک روز؛
.
در سن ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد و چندی بعد به فرماندهی لشگر علی ابن ابیطالب رسید.
و در سن ۲۵ سالگی در کنار برادرش مجید به #شهادت رسید!
.
.
#شهید_علیرضا_موحد_دانش
فرمانده ای با دست قطع شده؛
.
از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا
در عملیات والفجر ۲ با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با #دندان سیم ارتباطی آنها با عقبهشان قطع کرد.
و در نهایت در ۲۸ سالگی به #شهادت رسید!
.
.
#شهید_حسن_باقری
چشم بینا و مغز متفکر دفاع مقدس؛
.
فرمانده قرارگاه نصر در عملیات های
فتح المبین، بیت المقدس، رمضان
که در نهایت در سن ۲۷ سالگی به #شهادت رسید!
.
.
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
سردار خیبر ، ابراهیمِ قربانگاهِ جزیرهی مجنون
فرمانده لشگر۲۷ محمد رسول الله؛
که در سن ۲۸ سالگی به #شهادت رسید!
.
.
#شهید_حسین_علم_الهدی
فرمانده سپاه و حماسه ساز هویزه؛
.
در سال ۵۸ نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز بر پا نمود!
در سال ۵۹ کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران برگزار کرد.
و در ۱۶ دی ماه ۵۹ در سن ۲۲ سالگی به #شهادت رسید!
.
.
#شهید_عبدالحمید_دیالمه
دیده بان ولایت و انقلاب؛
.
در بزرگی او همین بس که می گوید:
#گناه من این است که حرفهایم را زودتر از زمان خودم گفتم...
که در سن ۲۷ سالگی به #شهادت رسید!
.
.
.
از بی برکتی #عمرم خجالت میکشم!
آنگاه که انسان می تواند خود را بسوزاند و از این سوختن، نور مشعل #هدایت نسل هایی گردد در تاریکی دنیا...
.
ما در #خود مانده ایم!
درگیر هزاران تعلقات پوچ و بی ارزش...
و بازیچه ی #زمان و #مکان و #هوس...
.
از #خود عبور کنیم...
.
.
راستی تو...
#چند_سالته؟
🍃🌸 @AhmadMashlab1995🌸🍃
#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
🔰روز هشتم بهمن ماه سال ۱۳۶۱ قرار بود که جمعی از فرماندهان با #امام_خمینی (ره) دیدار داشته باشند، اما از آنجایی که شناسایی محور #فکه به پایان نرسیده بود، شهید باقری از محسن رضایی اجازه خواست تا برای تکمیل شناسایی جهت #عملیات_والفجر مقدماتی در منطقه بماند.
🔰قبول این درخواست از سوی محسن رضایی موجب شد تا من و #شهید_بقایی هم بنا به دستور محسن رضایی از فرودگاه چهارم🛫 وحدتی #دزفول بازگردیم و توفیق دیدار با امام از ما سلب شود😔بدین ترتیب صبح روز بعد به سمت منطقه مورد نظر رفتیم.
🔰در طول مسیر یادم میآید که شهید بقایی در حال حفظ سوره #والفجر بود، اما آیات پایانی یعنی آیات «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِیجَنَّتِی» را #نمیتوانست به خاطر بسپارد💬 و وقتی موضوع را به #شهید_باقری گفتم؛ او مکثی کرد و گفت که این آیه در شأن #امام_حسین (ع) است.
🔰بدین ترتیب به منطقه مورد نظر رسیدیم، به دیدگاهی که در بالای تپهای قرار داشت و برای #ارتش بود، رفتیم؛ در آنجا شش نفر بودیم که شهید باقری کالک و نقشهها🗺 را روی زمین پهن کرد و درباره هر کدام از مواضع دشمن سوالاتی میکرد و روی نقشه علامت❌ میزد. در این هنگام #عراقیها خمپارههای کور میزدند
🔰اما یکی از خمپارهها 💥به زیر تپهای که ما مستقر بودیم اصابت کرد به همین خاطر شهید باقری متوجه شد که دیدهبان عراقی #موقعیت ما را فهمیده لذا «کالک» عملیات و وسایل را جمع کردیم تا #محل شناسایی را تغییر دهیم؛ از طرفی به برادرش « #محمد» که اکنون رئیس ستاد کل نیروهای مسلح است گفت از سنگر ارتشیها که در کنار ما بود درباره یکی از سنگرهای عراق سوال❓ کند.
🔰با بیرون رفتن وی ما هم آمدیم تا از #سنگر خارج شویم که در همین لحظه گلوله خمپاره💥 به جلوی سنگری که بودیم اصابت کرد و انفجارش باعث شد که همه جا سیاه و خاکآلود🌫 شود و هنگامی که به خودم آمدم متوجه شدم، #پرده_گوش من آسیب دیده و جسم سنگینی هم روی سینه من است.
🔰در آن لحظه اولین صدایی که شنیدم صدای « #یاصاحبالزمان (عج)» مجید بقایی بود. وی بر اثر ترکش خمپارهای که به پایش اصابت کرده بود مجروح شده💔 و به روی من افتاده بود؛ البته همه ما در آنجا #ترکش خورده بودیم، اما مجروحیت من کمتر بود. در آنجا دیدم #حسن باقری در حالت نشسته دست بر سینه دارد و به #امام_حسین (ع) سلام میدهد.
🔰 برادر شهید باقری را دیدم و وقتی به آنها ماجرا را گفتم، #بیهوش شدم؛ هنگامی که به هوش آمدم از محمد باقری سراغ بقیه را گرفتم که گفت: «برای سرعت عمل در انتقال مجروحها آنها را داخل جیپ فرماندهی🚑 گذاشتیم که حین انتقال به عقب #مجید_بقایی در داخل جیپ و « #حسن» هم در اتاق عمل به #شهادت🌷 رسید😔
#شهید_حسن_باقری
#راوی_سردار_صفاری
#سالروز_شهادت
@AhmadMashlab1995
#شهید_حسن_باقری
عصر بود که از شناسایی آمد. انگار با خاک حمام کرده بود. از غذا پرسید. نداشتیم. یک از بچه ها تندی رفت، از نزدیکی شهر چند سیخ کوبیده گرفت. کباب ها را که دید، داد زد « این چیه ؟» زد زیر بشقاب و گفت« هرچی بسیجی ها خورده، از همون بیار. نیست، نون خشک بیار. »
یادگاران، جلد چهار، کتاب حسن باقری
🌸🍃
@ahmadmashlab1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#کرامات_شهدا میخواهم مثل مولایم امام حسین(ع)سر نداشته باشم... اومده بود مرخصی نصف شب بود که باصدای
#شهید_حسن_باقری💐💐
اگر ده جمله صحبت می کرد
نه تا از صحبت هایش از خدا بود
اوایل پاییز ۱۳۶۱
چند روز قبل از تولد نوه ام
مادر عروسم خبر داد برادرش فوت کرده و نمی تواند پیش دخترش برود.
غلامحسین هم با چند نفر برای ماموریت آمده بود تهران.
فکر کنم یکی از همراهانش مجید بقایی بود که بعد ها شهید شد.
با هم آمدند خانه که خودش خبر تولد دخترش را به من داد.
ما هم داشتیم خانه مان را نقاشی و بنایی می کردیم.
مانده بودم چه کار کــنم.
هرچه اصـرار می کـردم بـچه ات به دنـیا اومده و زنت تنهاسـت، برگرد برو اهـواز ، گوش نمی کرد،.
می گفت «صاحب بچه خداست ، خدا بچه رو داده خودش هم حفظش می کنه. من کاره ای نیستم .
این عادت همیشه اش بود.
اگر ده جمله صحبت می کرد ، نه تا از صحبت هایش از خدا بود.
عجیب معتقد بود که همه چیز از خدا است.
توکل زیادی داشت.
📚 کتاب یادگاران ، سردار شهید حسن باقری به روایت مادر ، ص ۴۷ ، انتشارات روایت فتح
#هر_روز_با_یک_شهید🌾
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#شهید_مهدی_باکری🌸 فرازی از وصیتنامه ی شهید رساله امام را دقيق خوانده و مو به مو عمل نمائيد. به كسب
#سیره_شهدا
#شهید_حسن_باقری
عملیات بیتالمقدس تازه تمام شده بود که خبر رسید اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده. از طرف سپاه چند نفر رو انتخاب کردند که برای ایجاد یک قرارگاه به لبنان اعزام شوند. من هم یکی از انتخاب شدهها بودم.
وقتی برادرم حسن، فهمید آمادهی رفتن شدم، بهم گفت: «نکنه فکر کنی چون برای جنگ با اسرائیل انتخاب شدی، کسی هستی و مهم شدی؛ نکنه غرور بگیردت. اینم بدون که تو با نیروهای بسیجی هیچ فرقی نداری. اونجا هم که رفتی برای خدا کار کن و مراقب باش خودت رو گُم نکنی».
امـام صــــادق (علـــیه السلام)
هیچ مردی نیست که تکبر بورزد یا خود را بزرگ بشمارد مگر بخاطر ذلتی که در نفس خود می یابد.
#هر_روز_با_یک_شهید🌾
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#شهید_حمید_باکری🌷 بعد از شهادت حمید رفته بودیم منطقه. آقای صارمی از اولین دیدارش با حمید می گفت.🕊🕊🕊
#شهید_حسن_باقری🌷🌷
اگر بین بسیجی ها حرفی می شد می گفت « برای این حرف ها بهم تهمت نزنید. این تهمت ها فردا باعث تهمت های بزرگتری می شه.🕊🕊🕊
اگه از دست هم ناراحت شدید،دورکعت نماز بخوانید بگویید خدایا این بنده ی تو حواسش نبود من گذشتم تو هم ازش بگذر .🕊🕊🕊
این طوری مهر و محبت زیاد می شه. اون وقت با این نیروها میشه عملیات کرد.»🕊🕊🕊
#هر_روز_با_یک_شهید🌾
@AHMADMASHLAB1995
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#شهید_حسین_خصاف💖 "در نظر بگیرید ڪسے در روز یڪ #گناه انجام مےدهد حتے زیادتر؛ در سال چندگناه انجام
#سیرهشهدا
#شهيد_حسن_باقری🌹
دیدم از بچه های گردان ما نیست ،ولی مدام این طرف و آن طرف سَرک می کشد و از وضع خط و بچه ها سراغ می گیرد.
آخر سر کُفری شدم ،با تندی گفتم: اصلا" تو کی هستی آنقدر سین جیم میکنی؟؟
خیلی آرام جواب داد، #نوکرشمابسیجیها!
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند :
تواضع و فروتنی نردبان شرافت و بزرگی است.
#هر_روز_با_یک_شهید🌾
@AHMADMASHLAB1995
•🌿.
خستگے ما از کار نیست
از گیجے و بےبرنامگے است!
#شهید_حسن_باقرے✨
#شهیدانہ🌱
کـانـالرسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱↷
『 @AhmadMashlab1995 』
#لحظہاےباشهدا🕊
آن نیرویے کہ نمازش را اول وقت نخواند،
خوب هم نمےتواند بجنگد.
#شهید_حسن_باقرے🌷
#سالروز_شهادت🍂
کـانـالرسمےشھیـداحمـدمَشلَـب🥀
♡j๑ïท🌱↷
『 @AhmadMashlab1995 』