eitaa logo
احمدحسین شریفی
6.2هزار دنبال‌کننده
364 عکس
377 ویدیو
26 فایل
حاوی سخنرانیها و نوشته ها و معرفی آثار و فعالیتهای استاد شریفی. عضو هیئت علمی و استاد تمام فلسفه موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، مدرس سطوح عالی حوزه علمیه قم ادمین کانال: @Mahdiadmin2
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴انواع انسان‌شناسي 🔈احمدحسين شريفي 🔶بخشي از درس‌گفتارهاي استاد شريفي دربارة انسان‌شناسي و علوم انساني 🔹انسان‌شناسی از يک جهت به دو قسم تقسيم مي‌شود: انسان‌شناسي کل‌نگر و انسان‌شناسي جزءنگر؛ 1️⃣ انسان‌شناسي کل‌نگر ناظر به انسان بماهو انسان است. نه مثلاً انسان از آن حيث که موجودي اقتصادي است يا انسان از آن حيث که موجودي اجتماعي است يا از آن حيث که موجودي سياسي است. اين نوع انسان‌شناسي؛ اولاً، تقدم رتبی و منزلتی بر انسان‌شناسی خرد و جزءنگر دارد. يعني ابتدا بايد اثبات شود که انسان‌، في‌المثل موجودي اجتماعي است، تا دانشي به نام جامعه‌شناسي منطق علمي خود را داشته باشد؛ يا ابتدا بايد ثابت شود که انسان موجودي سياسي است، تا دانشي به نام علوم سياسي بر پايه‌هاي منطقي محکمي استوار شود. ثانياً، نوع پاسخ به مسائل آن، ساختار علوم انسانی و اجتماعی را شکل می‌دهد. في‌المثل، کسي که انسان را موجودي انزواطلب و جمع‌گريز بداند، نسبت به کسي که انسان را موجودي اجتماعي و انزواگريز مي‌داند، نگاهي متفاوت به جامعه‌شناسي و روان‌شناسي خواهد داشت. 2️⃣ انسان‌شناسی جزءنگر (خرد) ناظر به ابعاد، ساحت‌ها و ويژگي‌هاي خاصي از انسان است؛ همۀ شاخه‌های علوم انسانی، انسان‌شناسی‌هاي خرد و جزءنگرند. در سايه پيدايش علوم انساني و تحقيقات گسترده‌اي که در هر يک از رشته‌هاي روان‌شناسي، جامعه‌شناسي، اقتصاد، سياست، مديريت و امثال آن صورت گرفته است، در هيچ برهه‌اي از تاريخ تا اين اندازه آدميان از خود اطلاعات و شناخت‌هاي گسترده‌ نداشته‌اند. ابزارها و ادوات شناخت و مطالعه تجربي و ميداني و درون‌کاوانه دربارة انسان و کنش‌هاي انسان و علوم شناختي و امثال آن همگي در خدمت شناخت بيشتر و بيشتر انسان هستند. اما متأسفانه تاکنون اين شناخت‌هاي گسترده و غني نتوانسته اند عنای فکری درباره انسان پدید بیاورند. به تعبير ارنست کاسيرر «اگر نتوانيم صراط مستقيمي پيدا کنيم، علم يافتن واقعي به خصوصيات کلي فرهنگ انساني ممکن نخواهد بود و به غرق شدن در توده‌اي از معلومات جدا و پراکنده که به ظاهر فاقد هر گونه انسجام دروني هستند، ادامه خواهيم داد.» ماکس شلر هم مي‌گفت: «علوم تخصصي که پيوسته تعدادشان رو به افزايش است و با مسائل انسان سرو کار دارند، بيشتر پنهانگر ذات انسان در پردة حجاب‌اند تا روشنگر آن.» و مولوي اين حقيقت را که گسترش علم ملازم با خودشناسي و انسان‌شناسي نيست، چه زيبا بيان کرد: صد هزاران فصل داند از علوم جان خود را مي نداند آن ظلوم 🆔کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔 https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔹ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹‌
🔴ويژگي‌هاي پرسش‌هاي انسان‌شناسي کل‌نگر 🔈احمدحسين شريفي ✍️ تقرير بخشي از درس‌هاي استاد شريفي با عنوان «انسان‌شناسي و علوم انساني» 🔸به طور کلي مي‌توان ويژگي‌هاي زير را براي پرسش‌هاي انسان‌شناسي کل‌نگر برشمرد: 1.اين نوع پرسش‌ها دربارة انسان، از سنخ پرسش‌هاي علوم انساني نيستند؛‌ بلکه مي‌توان آنها را از پرسش‌هاي «علوم‌ انساني‌ ساز» به شمار آورد؛ يعني نوع پاسخ به اين پرسش‌ها است که مي‌تواند ساختار علوم اجتماعي و انساني را متحول کند. ريمون آرون مي‌گفت: «من شخصاً از این دفاع می‌کنم که همۀ دستگاه‌های بزرگ جامعه‌شناسی با نوعی بینش کلی دربارۀ انسان و تاریخ همبسته‌اند.» و آلوين گلدنر نيز مي‌گويد: «برای آگاهی از خصیصه‌های یک جامعه و دانستن اینکه جامعه‌شناسی چیست لازم است عمیق‌ترین پیش‌فرض‌های آن را نسبت به انسان و جامعه مشخص سازیم.» البته اين دو شخصيت فقط بر تقدم انسان‌شناسي نسبت به جامعه‌شناسي يا حداکثر علوم اجتماعي تأکيد کرده‌اند؛ اما همين مسأله دربارة ساير علوم انساني و از جمله روان‌شناسي نيز صادق است. يعني نوع پاسخي که پرسش‌‌هاي انسان‌شناسي‌ کل‌نگر مي‌دهيم، بينش کلي ما دربارة روان‌شناسي را نيز تحت تأثير قرار مي‌دهد. 2.پرسش‌هاي کلان دربارة سرشت و سرنوشت انسان، تقدم رتبي و منزلتي بر پرسش‌هاي جامعه‌شناختي و روان‌شناختي و اقتصادي دربارة انسان دارند. بدون داشتن تصوري کلي از انسان و واقعيت‌هاي وجودي او و ساحت‌ها و ابعاد وجودي او و تمايزات او با ساير موجودات، نمي‌توان تحليلي درست از کنش‌هاي اجتماعي و اقتصادي و سياسي و حقوقي او داشت. 3.روش تحليل پرسش‌هاي کل‌نگر دربارة انسان، نمي‌تواند روش تجربي باشد؛ يعني نمي‌توان با استفاده از تحقيقات کمي و کيفي و ميداني و امثال آن به چنان پرسش‌هایی پاسخ گفت. بلکه صرفاً با روش‌هاي عقلی و متافيزيکی میتوان آنها را پاسخ داد. 4.يکي از راه‌هاي اسلامي يا غير اسلامي دانستن يک نظريه در علوم انسانی و اجتماعی، رابطة آن با مبانی فلسفی اسلامي يا غيراسلامی (از جمله مبانی انسان‌شناختی) است. اگر نظريه‌ای در علوم انسانی، مبتنی بر بنيان‌های فکر اسلامی دربارة انسان (انسان‌شناسی اسلامی) و جهان (جهان‌بينی اسلامی) و معرفت(معرفت‌شناسي اسلامي) باشد، مي‌توان آن نظريه را متصف به صفت «اسلامی» کرد. البته اين کمترين سطح اسلامی دانستن يک نظريه است. زيرا اسلامی بودن علم، امری تشکيکی و ذومراتب است. سازگاری در مباني فلسفی، يک لاية آن است؛ و افزون بر آن، سازگاری و تطابق در غايت، و اشتراک در مسائل و همدلی و همراهی در راه‌حل‌ها نيز سطوح ديگر آن است؛ و به هر ميزانی که مرزهای مشترک علم و دين بيشتر و گسترده‌تر باشد، به همان ميزان آن علم دينی تر و دينی تر خواهد بود. به هر حال، جهان‌بينی نظريه‌پرداز و نظام ارزشی او از جهات مختلف در نظريه‌پردازی او تأثير دارند. 5.انسان‌شناسی بنيان عقلانی نظام‌هاي اجتماعی و اخلاقی را پی ريزی مي‌کند؛ نظام‌هاي اجتماعی در صورتي مي‌توانند درخدمت انسان باشند که تصويري روشن از انسان داشته باشند. 6.انساني يا حيوانی بودن علوم انسانی وابسته به انسان‌شناسی است. به عنوان مثال، اگر انسان را صرفاً‌ حيواني پيچيده بدانيم در آن صورت براي شناخت دقيق‌تر و عميق‌تر انسان، بايد مطالعات حيوان‌شناسانه ما دقيق‌تر و عميق‌تر باشد. به هر ميزان که ساختار وجودی حيوانات را و يا دست کم حيوانات انسان‌نما (مثل پاره‌اي از انواع ميمون‌ها) را دقيق‌تر بشناسيم به همان ميزان انسان‌ را و ابعاد وجودی و فعل و انفعالات او را هم دقيق‌تر خواهيم شناخت. در چنين صورتي، حيوان‌شناسی، مقدمة انسان‌شناسی است. اما اگر فی المثل انسان را «حي متأله» بدانيم؛ طبيعتاً حيوان‌شناسی کمک چندانی به انسان‌شناسی نخواهد کرد. براي شناخت بهتر و بيشتر انسان، بايد خدا را بهتر و بيشتر شناخت. در اين صورت، خداشناسی مقدمة انسان‌شناسی خواهد بود. 🆔کانال استاد احمدحسین شریفی 🆔 https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🔹ارتباط با ادمین:👇 @mjbayat 🌹‌
🔴انسان‌شناسي و تبيين پديده‌ها و کنش‌هاي انساني 🖊احمدحسين شريفي 🔸 يا علت‌کاوي پديده‌ها و کنش‌هاي انساني را مهمترين رسالت و کارکرد علوم انساني دانسته‌اند. اهميت و جايگاه برجستة آن به اين دليل است که اولاً، همه کارکردهاي پيشين يعني تعريف، توصيف و تفسير به يک معنا مقدمه‌ و شرط لازم براي تبيين و کشف چرايي يک کنش است؛ و همه مراحل بعدي يعني پيش‌بيني، ارزشگذاري و کنترل نيز کاملاً‌ متأثر و وابسته به اين مرحله‌اند. به همين دليل است که مدل‌ها و انواع مختلفي براي تبيين در علوم انساني و اجتماعي بيان شده است. تبيين آماري، انگيزه‌اي، کارکردي، ساختاري و انتخاب عقلانی از آن قبيل‌اند. ما پيشتر در کتاب «روش‌شناسي علوم انساني اسلامي» دربارة انواع مختلف تبيين و حقيقت تبيين در و همچنين اصول روش‌شناختي حاکم بر تبيين به تفصيل سخن گفته‌ايم. 🔸در اينجا صرفاً مي‌خواهيم به اين حقيقت اشاره کنيم که تبيين در علوم انساني به شدت متأثر از محققان است. توضيح آنکه اگر انسان را موجودي مجبور بدانيم، جايي براي تبيين‌هاي انتخاب عقلاني و تبيين‌هاي علّي و انگيزه‌اي باقي نمي‌ماند. بلکه بيشتر بايد به سراغ تبيين‌هاي آماري و کارکردي و يا نهايتاً ساختاري رفت. اما اگر انسان را موجودي مختار دانستيم در آن صورت اکتفا به تبيين‌هاي آماري و کارکردي و ساختاري براي تحليل کنش‌هاي او، نادرست است. هر کدام از ذو بطون و چندساحتي دانستن يا ندانستن انسان، دلالت‌هاي روشني در تبيين کنش‌ها و پديده‌هاي انساني دارند. اينکه را داراي سرشتي پاک و خوب بدانيم يا سرشت ناپاک و بد، و يا اينکه فصل مميز انسان از ساير حيوانات را ناطقیت بدانيم یا مدنیت یا تاله و یا تکامل پذیر، تأثيري مستقيم در تبيين پديد‌ه هاي انساني دارد. (از مجموعه درس‌گفتارهاي انسان‌شناسي فلسفي و علوم انساني) 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
داروین و دینداری و فرگشت و الحاد.mp3
24.91M
🎤احمدحسين شريفي 🔸«داروين و دينداري» و «تکامل و الحاد» 🔸از مجموعه درس‌گفتارهاي «انسان‌شناسي فلسفي و علوم انساني» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
خداجویی و میرائی به عنوان فصل ممیز انسان (Trimmed).mp3
24.11M
🎤احمدحسين شريفي 🔸تحليل ديدگاه درباره فصل مميز انسان و تأثير آن در علوم انساني 🔸«خداجوي ميرا» به عنوان فصل مميز انسان 🔸از مجموعه درس‌گفتارهاي «انسان‌شناسي فلسفي و علوم انساني» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
کمال جویی به عنوان ویژگی برجسته انسان (Trimmed).mp3
41.02M
🎤احمدحسين شريفي 🔸تحليل ديدگاه درباره فصل مميز انسان و تأثير آن در علوم انساني 🔸«کمال‌پذیری و کمال‌خواهی» به عنوان شاخصه برتر انسانی 🔸از مجموعه درس‌گفتارهاي «انسان‌شناسي فلسفي و علوم انساني» @Ahmadhoseinsharifi 🌹
🔴ضعف مطالعات تجربی در «علم‌النفس فلسفی» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از نقدها و نقص‌های مهم میراث علم‌النفسی فیلسوفان مسلمان را می‌تواند ناظر به بخش‌‌های تجربی این دانش دانست. مع الاسف باید گفت که فلسفي، در بخش‌هاي زیادی از مباحث خود، در سطح و دایره معلومات تجربی يونان باستان متوقف شده است! مثلاً در بحث قواي نفس و تعداد آنها و کارکردهاي آنها هنوز هم همان تحقیقات تجربی یونانیان که در سخنان ارسطو منعکس شده است محور مباحث قرار می‌گیرد. مع الاسف هیچ کدام از متخصصان علم‌النفس فلسفي در دوران معاصر تلاش قابل ذکري براي تکميل دانش تجربي يونانيان يا حداکثر دانش تجربي ابن‌سينا، در اين باره، نکرده‌اند! به تعبیر دیگر هنوز هم متأثر از طبيعيات قديم، به تحليل قواي نفس انساني مي‌پردازند در حالي که در اين زمينه در روان‌شناسي تجربي و علوم شناختي پيشرفت‌هاي فراواني صورت گرفته است که توجه به آنها مي‌تواند مباحث علم النفس فلسفي را بالکل متحول کند. @Ahmadhoseinsharifi 🌹
✍ احمدحسین شریفی انسان مجموعه‌ای از «من»های متفاوت و بلکه متضاد است:من شهوی، من غضبی، من عقلانی، من ملکوتی، من مضطرب، من آرام، و ... منی پیروز می‌شود و خود را بر دیگر من‌ها چیره می‌کند و هویت و شخصیت انسان را شکل می‌دهد، که بیشترین توجه و تغذیه را از ما ببیند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢کشف معدن نفس انسان 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آدمیان برای کشف معادن زیرزمینی سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی می‌کنند، و البته درآمدهای هنگفتی هم کسب می‌کنند. ای کاش قدری هم به معدن اصلی و ذخّار موجود در عالم، یعنی نفس و جان خودشان نیز می‌پرداختند و برای اکتشاف و استخراج ذخایر موجود در آن تلاش می‌کردند. مگر نفرموده‌اند: النَّاسُ مَعَادِنُ كَمَعَادِنِ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ؛ کسانی که به اکتشاف این معدن بپردازند، به ذخایری دست می‌یابند که هرگز با طلاها و نقره‌ها و فلزات و سنگ‌ها و مواد گرانبهای اینجهانی قابل قیمت‌گذاری نیستند. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢فصل ممیز انسان 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻نکته‌ای برای اندیشیدن 🔸فیلسوفان و بسیاری از مربیان به این دلیل که ویژگی خاص انسان در مقایسه با سایر حیوانات را «خردورزی و عقلانیت» او می‌دانستند، معتقد بودند که در همه مسائل مربوط به ، بايد اولويت را به بعد عقلانی او بدهيم؛ به عنوان مثال، براي تعليم و تربيت انسان، بايد اولويت را به بعد علمی و عقلانی او داد. بايد تمرکز اصلی تربيت و نقطة ثقل آن بر تربيت ساحت بينشی و ادراکی و عقلانی انسان باشد و نه تربيت ساحت‌های گرايشی يا رفتاری او. در کتاب ارزشمند کسر الاصنام الجاهليه می‌نويسد از نگاه ظاهربینان علم و انديشه، مقدمه ايجاد حال و گرايش است و حال و گرايش هم مقدمه رفتار. به همين دليل، معيار برتری افراد را به عمل می‌دانند و اعمال و کنش‌ها همواره نزد آنان برتر از گرايش‌ها و بينش است؛ زيرا همواره ذی‌المقدمه ارزشمندتر از مقدمه يا مقدمات است. در حالی که از نگاه فيلسوفان، مسأله برعکس است؛ يعنی رفتار مقدمه گرايش و گرايش هم مقدمه دانش است. يعنی انجام رفتار برای اصلاح باطن و درون است و اصلاح باطن هم برای زدون موانع بينش و معرفت اصيل. 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
🟢انتخابات: جلوه‌ای از زیست اجتماعی و کنشگری سیاسی 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶انسان موجودی اجتماعی است. علت زیست اجتماعی او را در ذات و سرشت و طبیعت او جستجو کنیم (=مدنی بالطبع) یا آن را تحمیل و جبر زندگی اینجهانی او بدانیم (=مدنی بالجبر) و یا اینکه آن را معلول طبیعت استخدام‌گری او بدانیم (=مدنی بالاستخدام)، در اصل مسأله تفاوتی ایجاد نمی‌کند. انسان نمی‌تواند بدون اجتماع زندگی کند. نه تنها «اصل زندگی» بلکه «کیفیت زندگی» او نیز به فعالیت‌های اجتماعی او و دیگران گره خورده است. 🔹دغدغه‌مندی نسبت به سرنوشت و نوع مدیریت جامعه از مهم‌ترین جلوه‌های اجتماعی بودن انسان است. این مسأله تا آنجا مهم است که برخی از فیلسوفان، فصل ممیز انسان از سایر موجودات را «سیاسی بودن» دانسته و گفته‌اند انسان «حیوانی سیاسی» است. 🔻در روزگار حاضر و در نظام‌‌های مردم‌سالار، از مهم‌ترین کنش‌هایی که علیرغم کم‌هزینه‌بودن، ‌آثار و پیامدهایی طولانی‌مدت بر همه ابعاد زیست فردی و اجتماعی آدمیان دارد، مشارکت در انتخاب مسؤولان، حاکمان و مدیران کشور است. فی المثل، تصویب برنامه‌های پنج‌ساله کشور، تصویب و تأیید بودجه سالانه اداره کشور و بسیاری از قوانینی که حیات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی ما را مدیریت می‌کنند، از کارهایی است که توسط نمایندگان مجلس صورت می‌گیرد. با حضور در انتخابات و تلاش در جهت انتخاب اصلح، می‌توان زمام چنین اموری را در اختیار افراد کاردان و کارآمد و متعهد قرار داد و با عدم حضور در انتخابات، نه تنها ممکن است افرادی غیراصلح به عنوان نماینده برگزیده شوند، بلکه ممکن است بسیاری از شئونات اجتماعی (اعم از مسائل اقتصادی و امنیتی و فرهنگی) ما مورد طمع و دست‌درازی دشمنان قرار گیرند. 🔶به همین دلیل است که معمار کبیر انقلاب اسلامی، (ره) می‌فرمود: «بدانید که انتخابات از اموری است که در سرنوشت شما و در سرنوشت ما نقش مهم دارد؛ و بالاترین نقش است؛ و این انتخابات است که همه امور کشور را چه در داخل و چه در خارج باید بگذراند.» (صحیفه امام، ج۱۸، ص403) 🆔https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi 🌹
◻️انسان: «جاندار ناطق» یا «حیوان ناطق»؟ 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔸«حیوان ناطق»، یکی از دیدگاه‌های شایع و رایج فیلسوفان در «تعریف انسان» است. این دیدگاه از سوی برخی از معاصران و برخی از اخلاقیون و عرفان‌مسلکان مورد طعنه و بعضاً تمسخر نیز قرار گرفته است که آری فیلسوفان، آدمیان را در زمره «حیوانات» به شمار آورده و تنها تمایز او با گاو و الاغ و گوسفند و امثال آن را «ناطقیت» یا «قدرت درک کلیات» دانسته‌اند! در حالی که عارفان، انسان را از ملائکه نیز بالاتر دانسته و معتقدند «من ملک بودم و فردوس برین جایم بود»! 🔹در حالی که اگر اندکی دقت می‌شد، می‌دانستیم که فیلسوفان به دنبال بیان تمایز با انعام و دوابّ و چارپایان و خزندگان و چرندگان و درندگان نبوده‌اند. اساساً فیلسوفان اولیه، یعنی اندیشمندانی مثل کِنْدی (م250ق)، فارابی (م339ق)، ابن‌حزم (م456ق) و راغب اصفهانی (م502ق)، به هنگام تعريف انسان، برای بیان جنس او از کلمه «حيوان» (که در ادبیات متأخرین به معنای «چارپایان یا چرندگان و درندگان و خزندگان و ...» است) استفاده نمی‌کردند؛ بلکه انسان را نوعی از انواع جنس «حیّ» (یعنی موجود زنده یا جاندار) می‌دانستند. [هر چند منظور کسانی که از کلمه «حیوان» هم استفاده کرده‌اند، هرگز حیوان به معنای چارپایان و چرندگان و ... نبوده است؛ بلکه حیوان به معنای «موجود دارای حیات» بوده است. اما برخی از متأخرین بدون دقت کافی، گمان کرده‌اند که فیلسوفان، انسان را در زمره حیوانات و چارپایان و ... طبقه‌بندی کرده‌اند!] توضيح آنکه در تعریف انسان از عبارت «حی ناطق ميت» استفاده می‌کند. يعني با دو فصل «ناطق» و «ميت» نوع انسان را از ساير انواع «حيّ» متمايز مي‌کند. نيز در تعريف انسان مي‌گفت: «الحي الناطق الميت»؛ يعني زندة ناطق ميرا. اندلسي هم به هنگام بحث دربارة فصل، همين تعريف از انسان را ذکر مي‌کند. البته توضيح مي‌دهد که منظور از «نطق» در اينجا «کلام و سخن» نيست؛ بلکه قدرت تمييز و تفکر در علوم و صناعات و تجارات و توانايی تدبير امور است. اين معنای از نطق اختصاص به انسان دارد و در ساير حيوانات نيست؛ جز ملائکه و جنيان. در ادامه نيز همين جنس و فصل‌ها را براي انسان بيان مي‌کند با اين توضيح که مي‌گويد معناي اين جنس و فصل‌ها آني نيست که بسياري از مردم تصور مي‌کنند. يعني منظور از «حيً» به عنوان جنس انسان «حيات حيواني» نيست و منظور از «ميت» هم «موت حيواني» نيست و منظور از «نطق» هم «کلام و سخن» نيست. بلکه منظور از «حي» آن حياتي است که در قرآن گفته مي‌شود «لينذر من کان حيا» و منظور از «نطق» هم آن بيان و سخني است که در قرآن گفته شده است «علمه البيان» و منظور از «ميت» هم يعني کسي که شهوت و غضب خود را مقهور مقتضاي شريعت و دين مي‌کند. يعني موت و مرگ ارادي منظور است و نه مرگ طبيعي و بدني. @Ahmadhoseinsharifi 🌹