eitaa logo
علم سرخ
76 دنبال‌کننده
244 عکس
132 ویدیو
8 فایل
سردار شهید: « امروز جمهوری‌اسلامی حرم است...» همه ما یک کار ناتمام داریم؛ اتصال انقلاب اسلامی ایران به انقلاب جهانی مهدی(عج). @saeed_alef "سعید اسماعیل دخت"، یاعلی. درس خارج #حوزه ارشد علوم سیاسی #دانشگاه تربیت مدرس تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
🎁 بسته هدیه جدید ✴️ باتوجه به استقبال هموطنان از بسته اینترنت رایگان برای دور اول ، بسته هدیه جدید ۱۰ گیگابایت ۷روزه برای استفاده از سکوهای داخلی ایتا، روبیکا، تلوبیون، ویراستی، بله، سروش، گپ، آی‌گپ و ذره‌بین در نظر گرفته ‌شده است. 🔸همراه اول و رایتل با کد دستوری *100*673# 🔸ایرانسل با کد دستوری *5*1# ♦️ یادتون باشه که بهتره بسته فعال دیگر هم برای استفاده از این بسته داشته باشید. @AmirLajevardi
طبق اخبار رسیده از چند منبع مردمی در سطح شهر، عده ای در تاکسی و پارک و خیابان، مجدانه در پی گفتگو با مردم برای رای ندادن هستند. ..فاسْتَقِم... @alamesorkh
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨هجوم جلیلی چی ها به حامی پزشکیان!🫣 🌟مراقب جنگ تبلیغاتی باشید 👌هر ویدیویی قابل اطمینان نیست @alamesorkh
هدفم از نوشتن این مطالب صرفا ماندن در یاد خودم و تاریخ است. نکته اول ؛ قالیباف نمی خواستم وارد شوم، بنا بر اصرارها وارد شدم. "در ابتدا با توجه به اعتماد نمایندگان محترم در سپردن کرسی ریاست مجلس به بنده وظیفه اصلی خود را خدمت در مجلس می‌دانستم و این موضوع را با دلسوزان کشور نیز در میان گذاشتم، اما مشاهده صحنه انتخابات و کمرنگ شدن کارآمدی و راهکارهای حل مشکلات و همچنین دعوت اکثریت نمایندگان محترم و تکلیف کردن جمعی از فرزندان و خانواده های شهدا که آنها را امین و یاور خود و کشور می‌دانم و همچنین دعوت گسترده چهره های سیاسی برجسته جبهه انقلاب بنده را به جمع بندی جدیدی رساند که اگر داوطلب این انتخابات نشوم کاری که در چند سال گذشته برای حل مسائل اقتصادی مردم در دولت مردمی و مجلس انقلابی شروع کرده ایم و به زمان ثمردهی رسیده است ناتمام می ماند." -ثبت نام ایشان در حالی بود که او در انتخابات مجلس تهران که پایگاه اصلی رای او بود چندانی نداشت و با افت آرای شدیدی مواجه شد. -فرایند انتخابات مجلس بین نیروهای حامی ایشان و دیگران رقیبان گفتمان اصولگرایی همراه با کش و قوس ها و اختلافات بعضا شدیدی بود. هنوز آتش زیر خاکستر بود . آمدن او به میدان یعنی شعله ور شدن دوباره اختلافات درونی . و چنین هم شد. -اولین تاثیر ورود قالیباف به انتخابات گردش رقابت از رقابت با کاندیداهای جناح رقیب به رقابت درون گفتمانی بود. -با وجود چنین فضایی آنچه قابل تامل است اصرار به گفته او "چهره های برجسته جبهه انقلاب" برای به میدان آمدن ایشان است! این چهره های برجسته چه کسانی بودند؟ هوش سیاسی آنها در رصد فضای انتخابات و وضعیت دکتر قالیباف با توجه به انتخابات اخیر مجلس محل تامل است. -اولین ثمره رقابت درون گفتمانی، ایجاد فضای لجاجت و تخریب بود. دور دوم رقابت بین جلیلی-پزشکیان در حالی صورت گرفت که به گفته برخی خبرگزاری ها بخش قابل توجهی از حامیان ایشان در حساس ترین وضعیت ممکن به سوی پزشکیان چرخش کردند و نه به سوی جلیلی. تقریبا این مورد اتفاق تحلیل گران و آمارهای انتخاباتی است که سبد رای مشترک قالیباف اغلب با پزشکیان است. و اکثریت حامیان ایشان در دوگانه پزشکیان-جلیلی، پزشکیان را انتخاب می کنند. -وجود کاندیداهای متفاوت از اصولگرایان موجب تردید در بین نخبگان و کف جامعه شده بود. نتایج ئدور اول هر چند تردیدها را زدود اما فرصت روایت دولت شهید رئیسی و همچنین تمرکز بر روی کاندیدای هدف را از جبهه گرفت. همه اینها فارغ از اختلافاتی است که بوجود آمد. -بخشی از تخریب های حامیان قالیباف نسبت به جلیلی در دور دوم از زبان کاندیدای رقیب نیز بازگویی شد. اهمیت این مساله در این است که عملا دشت گرفتن این انتقادات موجب نفوذ این خوانش و تردیدها نسبت به جلیلی شد. -اطرافیان جلیلی توسط حامیان قالیباف هیولاهای خطرناک و خشن نشان داده شدند. با اینکه اگر قرار به سخن گفتن از اطرافیان و قضاوت کاندیداها با اطرافیان بود، قالیباف اساسا نمی بایست تایید صلاحیت می شد. چرا که در مجموعه شهرداری با لیست بلندی از مدیران متخلف با محکومیت قطعی قضایی همراه بوده ایم. همین فضا مورد سوء استفاده اصلاح طلبان نیز واقع شد. ضمن اینکه یکی از عوامل رویگردانی حامیان ایشان از جلیلی شایدهمین فضای مستقر در بین هواداران ایشان بود. -فشارها برای کنار زدن جلیلی در روزهای آخر علی رغم پایین بودن قالیباف در همه نظر سنجی ها ادامه یافت. شایعات در مورد سید حسن نصرالله و یا اطرافیان او تا سردار قائنی و .... در رسانه های حامی قالیباف و اکانت های حامی او پمپاژ شد. فشار سنگینی علیه جلیلی و حامیان ایشان به راه افتاده بود . رسانه های حامی قالیباف با نظر سنجی و هر حربه ای که داشتند سعی در چرخش آرا به سمت قالیباف داشتند، در روز رای گیری تصویرر ساختگی از رای رهبری هم پخش کردند. تا به نوعی آخرین تیر برای چرخش آرا باشد. اما چیزی تغییر نکرد. -نتایج آرا نشان می داد مجموع آرای قالیباف و جلیلی یعنی برنده شدن جلیلی اما تقسیم رای اتفاق افتاده بود و کار به دور دوم کشیده شد. @ALAMESORKH
🟢کنکاشی آماری در استناد حامیان دکتر قالیباف به نظر سنجی ها، برای پیروزی ایشان و تخریب سعید جلیلی 🔴سعید اسماعیل دخت/دانش آموخته حوزه و دانشگاه ⚫یکی از استدلال های محکم ستاد و حامیان دکتر قالیباف برای کناره گیری دکتر جلیلی در دور اول، و به اصطلاح جلسه سه نفره در مشهد، نتایج نظر سنجی ها در رقابت دو گانه بود. ⚫بنظر تنها استناد موجه ایشان و حامیانشان همین دلیل است. بیایید بیینیم چقدر علمی است این استناد. 1⃣اول این را در نظر بگیرید دور دوم احتمال پیروزی و شکست هر کدوم از کاندیداها 50-50 بوده است. از این جهت شانس صحت و عدم صحت هر گفته و نظر سنجی ای نسبت به دور دومی منحصر در این دو حالت است. این یعنی اینکه اگر شما شیر و خط هم می کردید احتمال درست بودن حرف شما 50 درصد بوده است. از این جهات باید بررسی های آماری در مورد دور دوم وجاهت و مطابقت علمی قابل اعتنا داشته باشد. 2⃣نکته دوم اینکه استناد حامیان آقای قالیباف برای پیروزی ایشان بر پزشکیان در دور اول با فرض کنار رفتن جلیلی، به تنها نظر سنجی ای است که این فرض را بررسی کرده است، یعنی نظر سنجی متا. که در آن آرای آقای قالیباف کمتر از یک درصد(0.3 درصد) بالاتر از پنجاه درصد در دوگانه ایشان با پزشکیان است. 3⃣نکته اول در مورد همین اختلاف است که در دور اول، برای دور دوم قابل اعتنا نیست. می گویید شد، می گویم اگر شیر و خط هم می کردید ممکن بود بشود. در بند 1 عرض شد که اختلاف باید وجاهت قابل اعتنا داشته باشد و 0.3 درصد در جامعه آماری حداکثر 15 هزار نفری که یعنی یک/200 هزارم افراد شرکت کننده در دور دوم است قابل اعتنا نیست. 4️⃣همه نظر سنجی هایی دور اول و از جمله همین متا با خطای چیزی نزدیک به ده درصد در مشارکت همراه بودند. همین متا 12 درصد در اصل مشارکت خطا داشت. این یعنی چه؟ یعنی اینکه اساسا 0.3 درصد استنادی حامیان آقای قالیباف دیگر وجاهتی ندارد. پیش فرض بر 52 درصد مشارکت بوده است، 12 درصد کم شده، پس اساسا دیگر قابل استناد نیست. 5️⃣ آن دوازده درصد خطا از چه کسی کم شد؟ همین نظر سنجی ای که آقای قالیباف را پیروز دوگانه ایشان با پزشکیان با اختلاف 0.3 درصد عنوان کرده است، با فرض مشارکت 53 درصدی خود، آرای آقای قالیباف را در تاریخ 6 تیرماه 25 درصد و آرای آقای جلیلی را 18 درصد عنوان کرده است! در حالی که نتیجه واقعی انتخابات 39 درصد جلیلی و 14 درصد قالیباف بود! یعنی با دوازده درصد مشارکت کمتر عملا چیزی که دیدیم، نصف شدن آرای قالیباف و افزایش دو برابری آرای جلیلی در واقعیت بود! 6️⃣حرف زدن بعد از مشخص شدن دور دوم که احتمال پیروزی هر دو کاندیدا 50-50 بوده است، آسان است! کما اینکه حدس زدن با شیر و خط هم آسان است. اگر می خواهید تخریب کنید خجالت نکشید. اما به استناد آمار نمی توانید تخریب کنید، چون با حرفهای بالا به شما می گوییم " عدد نمی فهمید". @ALAMESORKH
🟢 ، قطاری که باید سنگ بخورد! ⚪🔴سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه ⚪برای بعضی مدعیان بعد از انتخابات، خطرناک است! ⚪نمی خواهم همه را به یک چوب برانم، اما خیلی از جیغ و دادها و تخریب ها برای همین است! و البته نگرانی از زمانی بیشتر شده است که او گفته می خواهد این فضای گفتمانی جبهه انقلاب را ادامه بدهد. گویی این حرف آب در لانه مورچه ها و چوب در خانه زنبورها کرده است. برخی در جریان اصولگرایی به جلیلی به چشم یک تهدید نگاه می کنند و نه یک فرصت. پیش از این، رویکرد رسانه ای اینها درباره جلیلی عدم اعتنا بود... ⚪جالب است کسی که فهم درستی از انقلاب اسلامی و شیوه طرح گفتمان آن دارد، کسی که منطبق بر منطق خمینی، خامنه ای و بهشتی و مطهری نه از گعهده های نخبگانی که می خواهد از جامعه شروع کند را سنگ می زنند! چرا؟ چون این قطار وی آی پی نیست؟ می خواهد همه را سوار کند؟ چون سیر معیوب گعهده ها را کنار می زند؟ دفتر دستک ها را بر می چیند؟ بیانیه بازی های شب امتحانی در حمایت از فلانی و بیسانی را بی اعتبار می کند؟ چون پشتوانه زر و زور را در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی با قدرت عمومی کنار می زند؟ چون وعظ و خطابه را به گفتگو تبدیل می کند؟ چون منطبق بر منطق "بعضهم اولیاء بعض" است؟ همه در یک سطح، در یک طبقه گفتمانی. ⚪این همه جیغ زدن نمی خواهد، بسم الله، جامعه نقطه هماورد گفتمان هاست. شما هم وارد گود شوید و خوانش ها و شیوه های خود را برای طرح گفتمان انقلاب اسلامی به راه بیندازید، اگر قدرت تئوریک، تطبیق و اجماع سازی دارید! اگر نمی خواهید ضعف های خود را با خیزش به گعده ها پنهان کنید. اما با دوپینگ تخریب و رسانه نمی توانید جلوی قدرت عمومی را بگیرید. ⚪چرا نباید به همان اندازه که به سردار سلیمانی در مبارزه با داعش اعتماد کردیم، به جلیلی در ترویج گفتمان جبهه انقلاب و مواجهه با جریان های سیاسی اعتماد کنیم؟ ⚪ایشان سالهاست رسماً کف میدان است، و نه تنها در تشخیص های سیاسی غلط عمل نکرده ، بلکه به عنوان یک ، مسائل و پیچیدگی ها را خیلی زودتر از بقیه متوجه شده. جایی که دیگران غائب بودند او بود. نه فقط در مساله برجام، که در همه مسائل مهم کشور در این چند ساله کف میدان بوده است. 🟢امیدوارم این حرکت سیاسی-اجتماعی منطبق بر گفتمان انقلاب اسلامی توسط ایشان آغاز شود. مدل انقلاب، مدل جبهه، مدل همین انتخابات اخیر باز آفرینی شود. و مردم به معنای واقعی کلمه در مسائل سیاسی اجتماعی مشارکت داده شوند، نه همانند نگاه برخی از آنها بخواهند به عنوان تزیین استفاده کنند. ⚪بله نقد و انتقاد مصلحانه و مشفقانه ایرادی ندارد، به سردار هم ایراد نداشت، به شهید رئیسی هم ایراد نداشت. هیچ کس کامل نیست، هیچ جریانی هم بی ایراد نیست. @alamesorkh
📝جریان عقلانیت اسلامی در مرکز تهاجم طرفینی 🖊سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔺قبل از انتخابات یکی از اساتید ما در دانشگاه که از منتقدان سر سخت لیبرالیسم و پرچمداران آن از جمله غنی نژاد بود و به نوعی متصل به نحله های جدید و مدرن ارسطویی و جامعه گرا است، از دکتر پزشکیان حمایت علنی کرد و بنده در جمع مجازی دوستان کلاس خطاب به ایشان عرض کردم که "چطور این قابل جمع است که شما مانند هابرماس، منتقد سرسخت لیبرالیسم، از کسی حمایت می کند که لیبرال ها ستاد ایشان را پر کرده اند؟" . یکی از اساتید دیگر حامی ایشان پاسخ دادند که "شما وقتی از جریانی دشنه خورده باشید(جریان انقلاب اسلامی)، با جریانی که به شما فحش هم داده باشد(لیبرال ها) ممکن است همراهی کنید. و این اتحاد حول پزشکیان از تفکر ارسطویی و سوسیال تا لیبرال برای خاطر خطری است که احساس می کنند. " 🔺وقتی نگاه می کنیم به جریان های مقابل جریان وفادار به انقلاب اسلامی، می بینیم در این جریان ها به همان نسبتی که جریان متصل به مدرنیته اش برای فراخوان دادن به حامیان کف جامعه ی خود، جریان انقلابی را در قالب ادبیاتی همچون "طالبانیسم" و "جهل مقدس" خطاب می کند و وعده شکستن بند و قید های اجتماعی را پر رنگ می کند، به همان نسبت برای گرفتن رای نزدیک ترین تفکر به طالبان و حامی طالبان در سیستان و بلوچستان یعنی عبدالحمید وارد معامله میشود. به همان نسبتی که برای شعارهای دموکراتیک فریاد می زند به همان نسبت امید بسته است به رای گتره ای و تقلیدی فلان مذهب یا فلان قوم! به همان نسبتی که همیشه منتقد بی برنامگی و باری به هر جهتی و تخصص گرایی را برای متخصصین پر رنگ می کند، از کسی حمایت کند که هیچ تخصصی به اعتراف خود و هیچ برنامه ای ندارد و از قضا توسط جریان خودی در دوره وزارتش استیضاح شده است! یا همان جریان که رفتارهای پوپولیستی و ادبیات عامیانه و سوتی های گفتاری برخی از مسئولین را به تمسخر می گرفت، از کسی حمایت نمود که واجد بیشترین سوتی های گفتاری و ادبیاتی و کمترین میزان رعایت ادب رفتاری در طول انتخابات بود. ⁉چرا چنین میشود؟ ⁉چرا جریان هایی که خود را پرچمدار یک تفکر و رفتار می دانند، عملا در مواضعی صد و هشتاد درجه عکس آنچه باید عمل کنند می کنند. این جمع اضداد از کجاست؟ این انقطاع عقل عملی آنها از عقل نظری شان برای چیست؟ 🔹برگردیم به پاسخی که آن استاد در جمع دوستان در توجیه مواضع استاد دانشگاه ما به بنده داد... البته قبل از پاسخ ایشان، تقریبا خودم به این جواب، این شاه بیت، این نکته طلایی رسیدم. و تبیین آن به بیان خودم چنین است که "هر چند لیبرالها و جامعه گراها، سوسیال ها و مارکسیست ها و کمونیست ها با لیبرالها و نئولیبرالها، مدرنیته ها و سلفی ها، ملی گراها و قوم گراها، تجزیه طلبان و ایران شهری ها، با هم فاصله ها و زد و خرد هایی دارند، اما با این حال، فاصله آنها از جریان عقلانیت اسلامی که در تفکر انقلاب اسلامی تبلور یافته است بیشتر از فاصله آنها با یکدیگر است. برای همین است که می بینیم در جریان های جهانی شوروی و آمریکا علی رغم همه دشمنی ها و در اوج جنگ سردشان، هر دو از حامیان نظام صدام در جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی بودند. آن ریشه تقابلی اصلی در بین جریان ها چیزی فراتر از موضعی است که در مواجهه با هم می گیرند. هر دو سویه این دو قطبی های غلط یا در فضای جاهلیت مدرن تعریف میشوند و یا جاهلیت سلف! اما در نهایت هر دو جهالت است! هر دو سر، به یک اندازه دنیا گرا، الحادی و خداناباور هستند، فقط جهت دنیاگرایی شان متفاوت است. 🔹 از آن جهت که از منابع خالی از حکمت و از جهالت بر می خیزند با عقلانیت در تقابل هستند، و از آن جهت که دعوای آنها در هر صورت برای همین دنیا است، حتی اگر زیست خوب هم باشد، اخلاق هم باشد صرفا برای آرامش و رفاه در همین دنیا، همین نقطه محدود است، با اسلامیت و معنویت متعالی در تقابل هستند. ✅در لایه دوم همه تقابل های روبنایی ، یک تقابل اصلی است، همان جنود عقل و جهل، عقل هم به معنای حکمت و هم به معنای حق، و جهل هم به معنای نادانی و هم عمل باطل. پ.ن : ⚪البته، البته این طیف ها در نوع مواجهه خودشان از شدت و ضعف برخوردارند اما می خواهم بگویم در نهایت آنچه گروه ها را تقسیم می کند فردگرایی یا جمع گرایی، قومیت یا ملیت، سلفیت یا مدرنیته و امثال این دو گانه ها نیست. ⚪و نکته و تذکر انتهایی اینکه غرضم از وام گرفتن از انتخابات و حمایت یا رای دادن پزشکیان تقسیم قطعی و کلی حامیان دو طیف موافق و مخالف ایشان به حق و باطل نیست، و بحثم بر روی نمودها و نمادهای اصلی و غالبی دو طیف بود، خواهی نخواهی در جریان انتخابات یک طرف نماد و نمود جریان غربگرا بود و یک طرف مذهبی و انقلابی. ۵ مرداد ۱۴۰۳ 🟢⚪🔴 @alamesorkh
📝طیف بندی های جریان، از نسبی گرایی تا مطلق گرایی 🖊سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔺قبلا بنظرم رسیده بود راجع به این مطلب چیزی بنویسم، و توضیح بدهم، که چرا گفتمان ها را چنین متضاد در نظر می گیریم، یعنی مثلا می گوییم جریان غربگرا، در مقابلش جریان انقلابی، به دو قطب متضاد عموما تقسیم می کنیم. 🔹ببینید درست است که در هر دو جریان طیف هایی متفاوت با این تضاد در هر دو سویه وجود دارند، اما در تحلیل سیاسی و گفتمانی عملا و علنا آن چیزی که مورد توجه قرار می گیرد "دلالت غالب" است و نه اینکه بخواهند احصای کلی از همه طیف های حامی فلان کاندیدا داشته باشند. ما به دنبال تحلیل جریان ها هستیم و نه تحلیل تک تک افراد و طیف های یک جریان. 🔹بله، اگر قرار باشد درباره علل شکل گیری یک جریان بحث کنیم، اصناف یک جریان و طیف های یک جریان را ، و چرایی آنرا میشود به صحبت نشست، اما در نهایت آنچه نماد و نمود یک جریان است را کار داریم. چرا؟ چون در انواع و اقسام انتخاب هایی که صورت می گیرد، هر شخص خود را در یک دو راهی می بیند، هر کاندیدا برای هر انتخاب کننده نماد و نمود یک سر یک تضاد است، و حالت تساوی، یعنی عدم رجحان! و در عدم رجحان، انتخاب معنا ندارد. هر چند انتخاب کنندگان مختلف به بهانه های متفاوتی ممکن است یک سر تضادهایی را انتخاب کرده باشند، که لزوما منطبق بر آن دلالت غالب نیست، اما در نهایت، انتخاب آنها با هر قصد و نیتی یک وجهه در فضای گفتمانی آن انتخابات بوجود می آورد. یعنی ممکن است کسی بخاطر سادگی پزشکیان به او رای داده باشد،ممکن است کسی بخاطر ترک بودن به او رای داده باشد، دیگری بخاطر خواندن روایت از نهج البلاغه به او رای داده باشد، اما در نهایت این رای او در فضای کلی انتخابات به دلالت غالبی جریان رای پزشکیان ترجمه میشود و نه سادگی و ساده زیستی و نهج البلاغه. در مقابل ممکن است عده ای به جلیلی رای داده باشند، برای خاطر اینکه مثلا در پستش ابقاء شود، ارتقا پیدا کند، فلان تجارتش کساد نشود، یعنی منشاء انتخابش سود شخصی است و نه انقلابی بودن و غیره اما در نهایت آرای او به دلالت غالبی جریانی که جلیلی نماد و نمود آن است ترجمه میشود. کما اینکه این رای و انتخاب در فضای جهانی ممکن است نمودهای متفاوت تری از فضای ایران داشته باشد. ‼از این جهات شناخت دلالت غالبی در هر جریان نکته مهمی است. که جدای از جزئی نگری هایی که در باره طیف ها وجریان های سیاسی میشود، باید یک کلی نگری هم داشت. 🟢⚪🔴 @alamesorkh
برا مهندس باهنر و جبهه پیروان خط امام و رهبری به عنوان یکی از استوانه های اصولگرایی بعد از حمایت از دکتر در دور اول، در دور دوم برای این تشکل اصولگرا، تفاوتی بین و نبود...😐😐😐 اینکه میگیم نباید به عنوان ها نگاه کرد، باید عمل را دید یعنی همین. @alamesorkh
🟢حفره های گفتمان سازی سبد رای مشترک ⚪سعید اسماعیل دخت/ دانش آموخته حوزه و دانشگاه 🔹یکی از خطوط انحرافی که در طول انتخابات شاهدش بودیم تاکید غلط بر سبد رای مشترک بود 🔹حامیان برخی از کاندیداها با تاکید بر داشتن سبد رای مشترک کاندیدای خود با جریانات غیر انقلابی، لیبرال و ... اساس وجود این سبد رای مشترک را یک امتیاز عنوان می کردند. زیربنای این نوع نگاه باز می گردد به همان نتیجه گرایی. یعنی اساس کار سنگینی و وزانت سبد رای است و نه کیفیت و چگونگی آن. 🔹البته اصل داشتن سبد رای مشترک مذموم نیست، بلکه هنر و ضرورت هم هست، پس مساله در چگونگی ایجاد آن است. 🔺مساله این است که دلالت اصلی در این سبد مشترک وجود رفتار و مواضع منطبق با گفتمان انقلاب اسلامی است، که یک سیطره و اشتراک عام درست کرده؟ و یا خیر، ناشی از یک رفتار مریض، دو پهلو است؟ برای مثال این ایراد ندارد که یک شخص عدالت، معنویت، استقلال و آزادی مسئولانه که جزو شعارهای انقلاب اسلامی است را در رفتار خودش برجسته کرده باشد و سبد رای مشترک بواسطه وجود این اشتراک در بین او و سبد سایرین باشد. چون اساس این اشتراک بر ارزشی برخاسته از متن ارزش های انقلاب اسلامی است. 🔺اما اگر این سبد رای مشترک بخاطر این است که بخشی از عموم مردم که رفتارهای التقاطی دارند چنین درکی دارند که فلانی در ارزشها با تسامح و تقلیل گرایی رفتار می کند، این نه تنها امتیاز برای یک فرد شاخص جبهه انقلاب نیست، بلکه نیاز به آسیب شناسی هم دارد. این مسئولیت این شخص و جریان حامی اوست که این سبد رای مشترک را به سمت اشتراک در ارزشها بکشاند، نه اینکه به آن فخر هم کنند . ‼متاسفانه آنچه شاهدش هستیم این است که برخی از نگاه های التقاطی یکی از انتقاداتشان به افراد شاخص جریان انقلاب اسلامی این است که اینها سبد رایشان عمومیت ندارد، چون فلانی زیادی بسیجی است! یعنی بسیجی و انقلابی بودن در جریان انتخابات عیب میشود! 🔺این نگاه در غیر انتخابات هم همین گونه زیست می کند، در مواضعی که باید گفتمان انقلاب اسلامی را تبیین کند، برای خراب نشدن سبد رای مشترک، خواص خود را در آب نمک می خواباند! به جای اینکه چهار سال به دنبال ترویج و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی در سطح عموم باشد، به دنبال ارزشمند کردن ملاک های عوامانه در بین جامعه مذهبی در ایام انتخابات است. 🔴این نگاه و رفتار هم یک رفتار غلط انتخاباتی و سیاسی است، و هم یک اعتقاد غلط گفتمانی. 🔺نگاه و رفتار غلط سیاسی است از این جهت که قرار است ترویج و عمومیت یافتن گفتمان اصل باشد و پیروزی در انتخابات برایند و نشان دهنده این عمومیت یافتگی!. اگر دلیل عمومیت نیافتن یک شخص بخاطر شاخص بودن او در انقلابی و بسیجی بودن است، این ایراد از شخص او نیست، ایراد از همه خواص و نخبگان جبهه انقلابی است که موفق نشده اند ارزش های انقلابی را عمومی کنند. مواقعی که اختلاف های اجتماعی وجود داشته، به جای تبیین گفتمان انقلاب اسلامی، با همین رویه های غلط، به دنبال تامین درخواست مردم بوده اند و نه تبیین مصلحت مردم. 🔺اما انحراف در سطح گفتمان آنجاست که خیزش و بعثت این نگاه، نه از متن اسلام به سمت عوام، بلکه بعثت و خوانشش از بین عوام به سوی دین است. یعنی همان جریان عرف گرایی و عوام گرایی مذهبی. این یعنی انحراف، یعنی التقاط گفتمانی. 🔺سبد مشترک خودش یک گفتمان میشود و جای خودش را به تبیین برای نفوذ گفتمان عقلانیت اسلامی می گیرد. در نتیجه مواضع افراد شاخص و خواص و فعالان جریان انقلابی با یک تحلیل غلط نه بر اساس بینش عقلانی-اسلامی که بر اساس نگاه به تعمیم سبد مشترک بسته میشود! چیزی که ما عملا در مباحث مربوط به معضلات فرهنگی شاهدش بوده ایم. 🔹با همه این حرف ها تعمیم سبد رای مهم است، اما این تعمیم باید گفتمانی باشد. ◻در انتخابات اخیر، یکی از دلایل عدم موفقیت جریانی که تاکید زیادی بر روی سبد رای مشترک داشت هم همین عدم توجه به سبد گفتمانی بود. سبد رای گفتمانی حتی ممکن است از نظر کمیت زیاد نباشد اما به لحاظ کیفیت به منزله یک موتور در سطح عمومی رفتار می کند که می تواند جریان های خاکستری و عمومی را جلب کند، در کنشگری ها ساکت نیست، پیش برنده و فعال است و با جریان مقابل فعالانه مقابله می کند. اما کاندیدایی که درصد کمی از آرایش گفتمانی است، نمی تواند نیروی محرکه یک جریان عمده باشد، مثل این می ماند که بخواهیم با موتور پراید یک تریلی را بکشیم. تریلی بودن(سبد رای عمومیت یافته) موقعی جواب می دهد که موتور شما هم موتور تریلی باشد!. بعضا سعی شد این خلاء با کارهای رسانه ای و نیز وام گرفتن از شخصیت های گفتمانی جبران شود، که عملا چنین نشد. 📝 @ALAMESORKH
-بدترین تحریم؟ -تحریم ! بر اساس داده های بانک مرکزی و گمرک صادرات نفت تا تحویل دولت به آقای پزشکیان نزدیک ۲۳ میلیارد دلار و از زمان تحویل ایشان تا اسفند (۵ماه) بین ۲تا۳ میلیارد دلار بوده. 🔻🔻🔻🔻 @alamesorkh