☘️ سلسله اساتید معارف و سیر و سلوک علامه طباطبائی(ره) ☘️
🔹️ مولى قلى جولا(ره)، استاد سید علی شوشتری(ره) بوده و ایشان استاد مولی حسینقلی همدانی(ره) و ایشان استاد سید احمد کربلایی(ره) و شیخ محمد بهاری همدانی(ره) بوده است.
🔹️و این دو بزرگوار، استاد حاج میرزا علی آقای قاضی(ره) بودهاند و آقای قاضی نیز استاد علامه طباطبائی(ره)...
📚سیمای فرزانگان، ص۷۴
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
☘️ دستنوشت آیت اللّه مرعشی نجفی (رحمه اللّه) از دوران طلبگی در حوزه علمیه ☘️
📄 «فوائد سیّدمهدی نجفی را خریدم به پول ۳ ماه نماز استیجاری. و منِ محزون، شهابالدّین حسینی مرعشی نجفی هستم. و این حروف را در حال گرسنگی مینویسم! یک روز و شب به دلیل نداری، چیزی نخوردهام! امیدوارم بتوانم به برکت اجدادم بر این سختیها صبر نمایم.
۱۳۴۱ مدرسه قوام - نجف أشرف»
"زندگانی عالمان"
🔰eitaa.com/Alemin
☘️نقل خاطرهای توسط علامه طباطبایی(ره)☘️
🔹️از علامه طباطبائی نقل کردهاند:
یکی از #دوستان نقل میکرد که برای تشرّف به کربلای معلی سوار ماشین شدم، سفر من از ایران بود. در کنار صندلی من جوانی ریش تراشیده و فرنگی مآب نشسته بود.
لهذا سخنی بین من و او رد و بدل نشد؛ ناگهان صدای این جوان به زاری و گریه بلند شد؛ بسیار تعجب کردم پرسیدم سبب گریه چیست؟ گفت: اگر به شما نگویم به چه شخصی بگویم...
من مهندس راه و ساختمان هستم، از دوران کودکی تربیت من طوری بود که لامذهب بار آمدم و #مبدأ و #معاد را قبول نداشتم. فقط در دل خود محبتی به
مردم دیندار احساس میکردم، خواه مسلمان باشند یا مسیحی یا یهودی..
شبی در محفل دوستان که بسیاری بهایی بودند حاضر شدم و تا ساعتی چند به
لهو و لعب و رقص و مانند آنها اشتغال داشتم پس از زمانی در خود احساس #شرمندگی نمودم و از کارهای خود خیلی بدم آمد، ناچار از اتاق خارج شدم و به طبقه بالا رفتم و در آنجا مدتی #گریه کردم و چنین گفتم: ای آن که اگر خدایی هست آن خدا تویی، مرا دریاب؛ پس از لحظه ای پایین آمدم شب به پایان رسید و ما از هم جدا
شدیم...
#ادامه دارد...
#قسمت اول
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
☘️ادامه نقل خاطرهای توسط علامه طباطبایی(ره)☘️
#قسمت_دوم
🔹️ فردای آن شب به اتفاق رئیس قطار و چند نفر از بزرگان برای #مأموریت فنی خود عازم مسافرت به مقصدی بودیم، ناگهان دیدم از دور سیدی نورانی، نزدیک من آمد، به من سلام کرد و گفت: «با شما کاری دارم و وعده کردم فردا بعد از ظهر با او دیدار کنم.
اتفاقاً پس از رفتن او بعضی گفتند این شخصی بزرگوار است چرا با بی اعتنایی جواب سلام او را دادی؟ چون وقتی که آن سید به من سلام کرد گمان کردم احتیاجی دارد و برای این منظور پیش من آمده است.
🔹️ اتفاقاً رئیس قطار فرمان داد که فردا بعد از ظهر که کاملاً تطبیق با همان وقت معهود میکرد، باید فلان مکان باشی و به دستوری که میدهم عمل کنی من با خود گفتم بنابراین دیگر نمیتوانم به دیدن این سید بروم.
فردا وقتی که زمان کار محوّله رئیس قطار نزدیک میشد در خود احساس کسالت کردم و کم کم دچار تب شدیدی گشتم به طوری که بستری شدم برای من پزشک آوردند و طبعاً از رفتن به مأموریت رئیس قطار معذور گردیدم. و پس از آن که فرستاده رئیس قطار بیرون رفت تب فرو نشست و حالم عادی شد، خود را کاملاً خوب و سر حال دیدم دانستم باید در این میان سرّی باشد؛ از این روی بر خاستم و به منزل آن سید رفتم همین که نزد او نشستم، فوراً یک دوره اصول #اعتقادی با دلیل و برهان برایم گفت؛ به طوری که ایمان آوردم.
🔹️ سپس دستوراتی به من داد و فرمود: فردا نیز بیا چند روزی همچنان نزد او رفتم هنگامی که پیش او مینشستم هر حادثه ای که برای من رخ داده بود بدون ذره ای کم و بیش حکایت می کرد. #افکار و نیات شخصی مراکه احدی جز خودم اطلاع نداشت بیان میکرد مدتی گذشت تا این که شبی از روی ناچاری در مجلس دوستان شرکت کردم و مجبور شدم قمار بازی کنم..
#قسمت_دوم..
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
☘️ادامه نقل خاطرهای توسط علامه طباطبایی(ره)☘️
#قسمت_پایانی
🔹️ فردا هنگامی که خدمت او رسیدم فوراً فرمود: «آیا حیا و شرم نکردی که این گناه کبیره موبقه را انجام دادی؟!
اشک ندامت از دیدگان من سرازیر شد و گفتم غلط کردم توبه کردم فرمود: غسل توبه کن و دیگر چنین عملی را مرتکب مشو..سپس دستوراتی دیگر فرمود.
🔹️ خلاصه به طور کلی برنامه زندگی مرا تغییر داد، چون این قضیه در #زنجان اتفاق افتاد و بعداً خواستم به #تهران حرکت کنم؛ امر کرد که بعضی از علما را در تهران زیارت کنم و سرانجام مأمور شدم که برای زیارت عتبات عالیات، مسافرت کنم. این سفر، سفری است که به امر آن سید بزرگوار انجام میدهم.
🔹️ علامه طباطبائی میافزاید: دوست ما گفت در نزدیکی عراق دوباره دیدم ناگهان صدای او به گریه بلند شد، سبب را پرسیدم گفت الآن وارد خاک #عراق شدیم چون حضرت ابا عبد الله به من خیر مقدم فرمودند؛ از این ماجرا معلوم میشود که اگر کسی واقعاً از روی صدق و صفا قدم در راه نهد، و از صمیم دل هدایت خود را از خدای خود طلب کند هدایت خواهد شد، اگر چه در #توحید نیز #شک داشته باشد.
📚 لب اللباب، ص ۹۲-۹۶.
آن سید بزرگوار که جوان مذکور را راهنمایی کرده، مرحوم آیة الله حاج #سید_محمود_زنجانی، امام جمعۀ آن زمان زنجان بوده است.
نکته: هنوز هم در زنجان وقتی گفته میشود مرحوم امام جمعه، ایشان منظور است.
🔰برای آگاهی بیشتر، ر ك: مهر تابان، ص ۱۴۱.
🔰eitaa.com/Alemin
☘️ نام فرزند شما عبدالباقی است...☘️
🔺️علامه طباطبائی فرمودهاند:
من و همسرم از خویشاوندان نزدیک مرحوم حاج میرزا علی آقا #قاضی بودیم، او در نجف برای صله رحم و تفقد از ما به منزلمان میآمد.
🔺️ ما کراراً صاحب #فرزند شده بودیم ولی همگی در همان دوران کوچکی از دنیا رفتند، روزی مرحوم قاضی به منزل ما آمد در حالی که همسرم حامله بود و من از وضع او آگاه نبودم.
🔺️ موقع خداحافظی به همسرم گفت «دختر عمو این بار این فرزند تو میماند و او پسر است و آسیبی به او نمی رسد و نام او #عبدالباقی است. من از
سخن مرحوم قاضی خوشحال شدم خدا به ما پسری لطف کرد و بر خلاف کودکان قبل ماند و آسیبی به او نرسید و نام او را عبدالباقی گذاشتیم.
📚یادنامه علامه طباطبایی، ص۶۱
؛ سیمای فرزانگان، ص۷۲
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
☘️ نکات مهم در زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام ☘️
👤شیخ حبیب کاظمی (از شاگردان آیت الله بهجت(ره):
🔹️ بهترین توسل به امیرالمومنین علیه السلام این است که روضه #غربت ایشان را بخوانید آنهم نه صریح که اذیت نشوند(مانند صبرتَ و فی العین ...)
و همچنین روضه حضرت زينب سلام الله الیها..
🔹️ آقای بهجت میفرمود اصل زیارت به این است که مزور را حی و زنده بدانی..
🔹️ نکته دیگر اینکا امام(ع) را قسم های صریح ندهید. در وداع هم احساس کنید دلتان برای امام علیه السلام تنگ خواهد شد.
📘سفر علمی_زیارتی نجف
۲۵ خرداد ۱۴۰۳
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
◾️ ایام سوگواری اهل بیت علیهم السلام،
در شهادت #پيامبر_اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و #امام_حسن مجتبی علیه السلام؛
رو خدمت #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمام شیعیان، #تسلیت عرض میکنیم.
🔰eitaa.com/Alemin
☘️ ترک مکروه و مباح (۱) ☘️
⬅️ بسیاری از علمای ما گردِ کار مکروه و مباح نمی گشتهاند تا چه رسد به حرام. برای روشن شدن این ادعا نمونه هایی ذکر میشود:
۱. شهید اول(ره) می نویسد:
و من الخسران صرف الزمان في المباح و إن قلّ...
یعنی صرف عمر در کارهای مباح هر چند کم، جز زیان چیزی نیست، چه از ثواب میکاهد و درجات انسان را پایین می آورد.
📚القواعد و الفوائد، ج ۱، ص ۱۱۹.
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"
☘️ ترک مکروه و مباح (۲) ☘️
۲. مرحوم مولی عبدالله شوشتری یکی از شاگردان محقق اردبیلی است، در مقام موعظه به فرزندش گوید:
«يا بني إنّى بعد ما أمرني مشايخي بالعمل برأيي ما ارتكبت مباحاً و لا مكروها الى الآن حتى الأكل والشرب و النوم...
ترجمه:
فرزندم، از آن هنگام که اساتیدم به من فرمودند به رأی خودت عمل کن و اجازه اجتهادم دادند، تاکنون مرتکب کار مباح و مکروه نشده ام حتی در خوردن آشامیدن، خواب و مانند آن.
📚 منتهى الآمال، ج ۵، ص ۶۳-۶۴
🔰eitaa.com/Alemin "زندگانی عالمان"