💠 #دوراهی_وظیفه_و_نتیجه
🔷 جلسه ششم
🔷 بخش دوازدهم
🔶بعضی ها از انقلاب فقط این را می بینند که چقدر کاستی و نقص دارد، و اصلا این همه رویش هایی مثل اربعین و اعتکاف و ... که در انقلاب داریم را نمی بینند و می گویند که این ها مستحب است.
❓مرز تشخیص وظیفه چیست؟
هر جا که هوای نفس بود، میتوان فهمید که حق نیست. مثلا گاهی واجبی را انجام می دهی که از روی هوای نفس است، این باطل است، و گاهی حرامی را بدون تاثیر هوای نفس اجازه می دهی که حق است.
🔶امیرالمومنین یک حرامی را (نماز تراویح) تایید کردند اما بی هوای نفس، چون حق بود.
امیرالمومنین ع می فرمایند :
《َ لَا يَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّة ً وَ لَا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَة》 (نهج البلاغه ، نامه 36) یعنی اگر اطراف من را عده زیادی پر کنند، عزت به من نمی رسانند و اگر اطرافم را خالی کنند، وحشت برایم نمی آورد.
◀️یکبار شهید بهشتی از امام خمینی وقت می گیرد و به جماران می رود، شهید بهشتی می گوید که ما در حیاط حسینیه بودیم و در حسینیه مردم شعار می دادند تا امام بیاید. همه شعار هایی مثل "عشق منی خمینی"، "روح منی خمینی "و... می دادند. ایشان می گویند که ما رفتیم در کنار امام، امام به باغچه نگاه می کردند! بعد امام پرسیدند که آقای بهشتی به نظر شما این غنچه چند روز است که در آمده است؟ شهید بهشتی شکایت از دولت بنی صدر می کرد و گفتند که حیثیت و آبرو برای ما نگذاشته است؛ می خواست استعفا بدهد. امام فرمود که اگر همه این مردم که شعار می دهند شعاری بر ضد من بدهند، ذره ای تغییر در من ایجاد نمی شود. یعنی کاری به این کار ها نداشته باش و کارت را ادامه بده.
مگرحفظ آبرو واجب نیست؟ بله، واجب است اما آیا همیشه هم حق است؟
ملاک و معیار اصلی برای شناخت حق، هوای نفس است، اگر هوای نفس باشد، این یعنی حق نیست.
📖《يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ》 (ص / 26)
[ﻭ ﮔﻔﺘﻴﻢ: ﺍﻯ ﺩﺍﻭﺩ ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ [ ﻭ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪﻩ ﺧﻮﺩ ] ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ؛ ﭘﺲ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩم ﺑﻪ ﺣﻖ ﺩﺍﻭﺭﻯ ﻛﻦ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻯ ﻧﻔﺲ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻣﻜﻦ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ . ﺑﻰ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﻣﻨﺤﺮﻑ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ، ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﺣﺴﺎﺏ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻋﺬﺍﺑﻰ ﺳﺨﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ .
در این آیه شریفه می فرماید، یا داوود حکم به حق کن و از هوا پیروی مکن؛ این یعنی در مقابل حق ، هوای نفس است.
قرآن میفرماید:
《وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ》 (اعراف / 8)
ﻣﻴﺰﺍﻥ [ ﺳﻨﺠﺶ ﺍﻋﻤﺎﻝ ] ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺣﻖ ﺍﺳﺖ ؛ ﭘﺲ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭﺯﻥ ﺷﺪﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺭﺳﺘﮕﺎﺭﻧﺪ .
وزن در عالم بر اساس حق است؛ در برابر حق هم هوا(ی نفس) است.یک عده ای در قیامت چون بر اساس هوا عمل کرده اند، اعمالشان وزن ندارد.
فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا (کهف / 105)
ﭘﺲ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻣﻴﺰﺍﻧﻰ ﺑﺮﺍﻯ [ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ] ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﭘﺎ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻴﻢ .
این یعنی که یک عملی را دو نفر انجام داده اند، اما وزن عمل یکی بیشتر است، چون هوایش کمتر بوده است.
به ظاهر عمل نگاه نمی کنند.
🔔 @Aminikhaah_Media
حوصله 01.mp3
6.18M
🔈 #در_جستجوی_حوصله
📢 جلسه اول
#فاطمیه97
📅97/11/16
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
فاطمه و افکار عمومي 01.mp3
11.96M
🔈 #فاطمه_و_افکار_عمومی
📢 جلسه اول
#فاطمیه97
📅97/11/16
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
پرديس انديشه 12.mp3
22.05M
🔈 #پردیس_اندیشه
🔊 #تحلیل_مغالطه / 12
📅97/11/17
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #دوراهی_وظیفه_و_نتیجه
🔷 جلسه ششم
🔷 بخش سیزدهم
🔶ممکن است یک نفر مبلغ بوده باشد میان پنج نفر و یکی دیگر مبلغ بوده باشد میان پنج میلیون نفر، عمل این دو نفر را با چه می سنجند؟ براساس هوای نفسی که داشته است، می سنجند.
انقلاب محصول کار پنج نفری است که از روی هوای نفس کار نمی کنند، نه پنج میلیون نفری که از روی هوای نفس کار می کنند.
نهج البلاغه یک اثر هنری است. چرا امیرالمومنین این قدر هنری سخنرانی می کرده اند؟ برای اینکه برایشان مهم بوده است که مخاطبان جذب شوند. این یعنی حضرت می خواستند همه را نگه دارند و جذب کنند، اما نه برای خودشان بلکه برای خدا.
مثالش در عصر ما شهید آوینی بود، آوینی الآن آوینی است؛ یک زمانی در جلسات به ایشان توهین می کردند و از جلسه بیرون می کردند. شخصیتی بود که هنرش را خرج کرد، بی احترامی هم می شد. باید مایه بگذاری، تبلیغات کنی، آدم جذب کنی، جذاب باشی ولی نه برای خودت.
درمورد ریا روایت زیاد داریم، مثلا این که کسی ریا انجام بدهد، خدا عملش را نمی پذیرد، عملش بالا نمی رود و..،یا می گویند که عملت را برای هر کسی که انجام دادی، نتیجه اش را از همان بگیر.
روایت داریم که فرموده اند اگر کسی قرآن خواند، برای اینکه بگویند او قاری است( نه اینکه عجب قاری است)، این کار ریا است و این شخص جهنمی است.
روایت هایی هم داریم که دعوت به ریا کرده اند:از امام صادق ع سوال کرد که کسی نمازش را خیلی زیبا قرائت می کند. او می خواهد که دیگران او را ببینند و جذب نماز شوند. حضرت فرمودند: َ لَيْسَ هُوَ مِنَ الرِّيَاء (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج69، ص: 301) ، این ریا نیست.
عَنْ عُبَيْدٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ يَدْخُلُ فِي الصَّلَاةِ فَيُجَوِّدُ صَلَاتَهُ وَ يُحَسِّنُهَا رَجَاءَ أَنْ يَسْتَجِرَّ بَعْضَ مَنْ يَرَاهُ إِلَى هَوَاهُ قَالَ لَيْسَ هَذَا مِنَ الرِّيَاءِ. (وسائل الشیعه، ج1، ص76)
در این موقعیت هاست که کار سخت میشود؛ آدم با خود می گوید من که حرامی مرتکب نشدم و کارم یا مستحب بوده یا واجب، درصورتی که باطل بوده است و نور و باطن ندارد.
زراره می گوید که به امام صادق ع عرض کردم: یک کسی کار خیری انجام میدهد و فرد دیگری او را می بیند. این کسی که کار خوب انجام میداد، خوشحال بود از اینکه او کارش را دید، این ریا بود یا نه؟ حضرت فرمودند: لا باس، اشکال ندارد.
عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَعْمَلُ الشَّيْءَ مِنَ الْخَيْرِ فَيَرَاهُ إِنْسَانٌ فَيَسُرُّهُ ذَلِكَ فَقَالَ لَا بَأْسَ مَا مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ يُحِبُّ أَنْ يَظْهَرَ لَهُ فِي النَّاسِ الْخَيْرُ إِذَا لَمْ يَكُنْ صَنَعَ ذَلِكَ لِذَلِكَ (كافي ، ج2 ، ص297)
همه دوست دارند که مردم آنها را به عنوان خیر و خیر رسان بشناسند؛ باید اینطور باشد. به شرطی که کار را برای این (نتیجه) انجام ندهد. این نتیجه را بخواهد ولی در این سطح از نتیجه نماند.
بعد وقتی سطح بالایی از نتیجه را که خداست بخواهد، این سطح پایین از نتیجه اگر حاصل نشد، برای او مهم نیست، یعنی برایش فرقی نمی کند که بقیه کار او را بفهمند.
آقا زاده حاج آقای بهجت می فرمود، یک روزی یک عکسی روی میز حاج آقا (آیت الله العظمی بهجت) بود، دیدم این عکس را تکه تکه کردند؛ اول فکر کردم که کار بچه ها بوده است، بعد دقیق تر که نگاه کردم فهمیدم که هر جا القاب آیت الله العظمی و غیره داشته را پاره کردند، بعد فهمیدم که کار خود حاج آقا بوده!!
به نظر شما آیت الله بهجت نمی دانست که ما اگر این کار ایشان را بفهمیم، مجذوب و شیفته ایشان می شویم؟ امام ره نمی دانستند که اگر اینقدر خالص باشند مردم عاشق ایشان می شوند؟ بعد پس از رحلت ایشان پنج میلیون تشییع کننده پیدا می شوند؟
چرا این بزرگان اینطور کار های جذب کننده را انجام میدادند؟
🔔 @Aminikhaah_Media
حوصله 02.mp3
6.33M
🔈 #در_جستجوی_حوصله
📢 جلسه دوم
#فاطمیه97
📅97/11/17
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
فاطمه و افکار عمومي 02.mp3
13.51M
🔈 #فاطمه_و_افکار_عمومی
📢 جلسه دوم
#فاطمیه97
📅97/11/17
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #دوراهی_وظیفه_و_نتیجه
🔷 جلسه ششم
🔷 بخش چهاردهم l پایانی
🔶چرا امام حسین ع طوری با برنامه ریزی در ماجرای کربلا، حرکت کردند و فرمودند 《انا قتیل العبرات》، یعنی من کشته می شوم تا بر من گریه کنند؟ چرا؟ مگر این کار برای خدا نبود؟ بله بود ولی ما نمی فهمیم که می شود همه چیز را بخواهی برای خدا.
بالاخره امام حسین ع برای چه کشته شدند؟ برای خدا، برای اشک یا برای از بین بردن ظلم؟
امام حسین ع فرمودند که بعد از من به شیعیانم سفارش کن و بگو 《 شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی》
(شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید.)
یعنی بگو هرجا آب خوردند مرا یاد کنند؛ چرا برای امام حسین ع این قضیه مهم بوده؟
امام حسین این کلام را میفرمایند، اما حضرت خودشان در وسط ماجرا دیده نمی شوند، یعنی کار را فقط برای خدا انجام میدهند.
محمد بن مسلم از امام صادق سوال کرد، گفت وقتی آقا امام حسین کشته شدند، خدا به ایشان چه چیز عطا کرد؟
حضرت فرمودند: همانا خداوند در عوض کشته شدن امام حسین علیهالسلام چهار خصلت به ایشان عطا کرد:
1ـ شفا را در تربت او
2ـ اجابت دعا را زیر گنبد او
3ـ امامان را از ذریه او قرار داد
4ـ و اینکه روزهای زائران او از عمر آنها حساب نمیشود.
《أَنَّ اللَّهَ عَوَّضَ الْحُسَیْنَ ع مِنْ قَتْلِهِ أَرْبَعَ خِصَالٍ جَعَلَ الشِّفَاءَ فِی تُرْبَتِهِ وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ تَحْتَ قُبَّتِهِ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ وَ أَنْ لَا تُعَدَّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ مِنْ أَعْمَارِهِمْ» (وسائل الشیعه، ج14، ص 537)
خب مگر امام حسین برای خدا به شهادت نرسیدند؟ بعضی فکر می کنند که در عوض کاری که انجام دادی، نباید از خدا چیزی را تاجرانه بخواهی؛ بله تاجرانه نخواه ولی عاشقانه بخواه.
امام حسین ع در حالیکه تکلیف گرا هستند، چقدر نتیجه گرا هستند و از چه سوژه هایی نمی گذرند.
در روایتی دیگر، محمد بن مسلم ازامام صادق ع میپرسد: این جلال و عظمت به واسطه امام حسین داده می شود، به خود امام حسین چه دادند؟ حضرت فرمودند: امام حسین در بهشت به منزلت و درجه پیامبر ص ملحق شد.
سپس حضرت این آیه را تلاوت کردند: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ »
ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ [ ﺑﻪ ﻧﻮﻋﻰ ] ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ] ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻠﺤﻖ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻟﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﻛﺎﻫﻴﻢ؛ ﻫﺮ ﺍﻧﺴﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﻳﺶ ﺍﺳﺖ .(طور/21)
هَذَا الْجَلَالُ يُنَالُ بِالْحُسَيْنِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ) فَمَا لَهُ فِي نَفْسِهِ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَى) أَلْحَقَهُ بِالنَّبِيِّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَكَانَ مَعَهُ فِي دَرَجَتِهِ وَ مَنْزِلَتِهِ، ثُمَّ تَلَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ «وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُم وَمَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ» (الأمالي (للطوسي) ؛ ص317)
🔔 @Aminikhaah_Media
💠#تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم
🔷جلسه اول - #ملکوت_اعمال / 1
🔶بخش اول
🔶در ادامه ی سلسله سخنرانی «مهندسی خلقت» بحث جدیدی را آغاز می کنیم تحت عنوان «نظام تقدیم».
در مبحث قبل که با عنوان «نظام تسخیر» بیان شد غالب بحث مربوط به بُعد دنیوی و عالَم ماده بود و اینکه چگونه دنیا را آباد کنیم و در زمان حضرت ولی عصر (عج) شرایط و مناسبات حاکم بر عالَم به چه نحو خواهد بود.
[تقریبا در ۱۵۰ جلسه در این باب صحبت کردیم و کلیّت امر مطرح شد].
در نظام تقدیم ، به جای دنیا به ملکوت می پردازیم.
هدف این است که مناسبات و اقتضائات حاکم بر عالَم ملکوت را کشف کنیم.
شاید برایتان سوال باشد که دلیل انتخاب واژه ی «نظام تقدیم» برای این سری از مباحث چیست؟
شاه کلیدی که بر کل این دنیا و خلقت حاکم است چیزی نیست به جز "عمل" که ما معمولا با تعبیر " عمل صالح" آن را بیان می کنیم.
این عمل ، کل عالَم را تحت تاثیر قرار می دهد.
عمل نه تنها بر روی ملکوت ، بلکه بر عالم ماده نیز اثر دارد.
این بحث بسیار زیبا و شگفت زده است.
یک تصور اشتباهی که ما داریم و قرآن آن را بر طرف می کند این است که به تصور ما عملی که انجام دادیم در پشت سر ما قرار می گیرد یا به قولی در گذشته می ماند و ما آن را رد می کنیم.
بیست سال پیش دروغ گفتیم.
سی سال پیش روی کسی دست بلند کردیم.
هفته پیش به کسی طعنه زدیم.
وقتی به یادش می افتیم ، می گوییم یک چیزی بود تمام شد و رفت.
قرآن می گوید چیزی تمام نشده است:
ذَٰلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ(آل عمران:۱۸۲)
«این عذاب به خاطر کارهایی است که به دست خود پیش فرستادید، و خدا هرگز در حق بندگان ستم نخواهد کرد».
"قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ " یعنی شما عمل را تقدیم می کنید ، منظور این است که عمل را پشت سر نمی اندازید بلکه عمل را جلو می اندازید.
نظام تقدیم به این معناست که ما اعمال را جلو می اندازیم برای همین بعدا در قیامت آن را می بینیم.
هیچ عملی ازبین نمی رود.
همه ی اعمال همین الان با من و شما هستند.
نمازی که روز قبل خواندید این نماز الان با شما هست.
اگر خدا نکرده عمل خلافی انجام داده آن هم همراه شماست.
حتی اعمالی که انجام نداده اید هم با شماست .
تعبیر "عمل" با "فعل" یک تفاوتی دارد؛
فعل؛ فقط آن کارهایی است که انسان انجام می دهد.
عمل؛ به همه کارهایتان گفته می شود چه انجام داده اید چه نداده اید.
به عنوان مثال اگر یک نمازی را هم فرد خواب مانده است آن نماز عملی است که او انجام نداده پس با او هست ، و این طور نیست که نماز قضا شده عمل نباشد. یعنی ترک نماز ، خودش یک عمل است.
🔔 @Aminikhaah_Media
ازدواج انساني ازدواج حيواني.mp3
20.64M
🔈 #ازدواج_انسانی_ازدواج_حیوانی
📢 مروری بر شاخص های انسانی در ازدواج
📅97/11/17
#اردوی_دانشجویی
#دانشگاه_صنعتی_ارومیه
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
حوصله 03.mp3
7.36M
🔈 #در_جستجوی_حوصله
📢 جلسه سوم
#فاطمیه97
📅97/11/18
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
فاطمه و افکار عمومي 03.mp3
16.43M
🔈 #فاطمه_و_افکار_عمومی
📢 جلسه سوم
#فاطمیه97
📅97/11/18
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
حوصله 04.mp3
8.78M
🔈 #در_جستجوی_حوصله
📢 جلسه چهارم
#فاطمیه97
📅97/11/19
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
فاطمه و افکار عمومي 04.mp3
12.49M
🔈 #فاطمه_و_افکار_عمومی
📢 جلسه چهارم
#فاطمیه97
📅97/11/19
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
سندروم ملامت ترسي.mp3
13.83M
🔈 #سندروم_ملامت_ترسی
📢 تحلیلی روانشناختی از علل غربت حضرت زهرا س
#فاطمیه97
📅97/11/20
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
💠#تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
🔷 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم
🔷جلسه اول - #ملکوت_اعمال / 1
🔶بخش دوم
🔶دو خاطره بیان می کنم که زیبا و قابل تأمل است؛
من در اوایل طلبگی همراه با چند تن از دوستان خدمت مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی رسیدم.
ایشان یک شخصیت فوق العاده ، یک مربی به تمام معنا و یک انسان وارسته و کم نظیر بودند.
به هرکدام از ما طلبه ها سفارش یا انتقادی کردند.
به همه تذکراتی داد تا رسید به من ، اتفاقا ایام محرم و صفر بود و من یک پیراهن رنگی پوشیده بودم (آن زمان من پانزده سالم بود)نگاهشان که به من افتاد گفتند:
چرا در این ماه پیراهن رنگی به تن کرده ای؟ طلبه باید محرم و صفر مشکی بپوشد!
بعد پرسیدند:
لابد ساعت مچی هم داری؟
گفتم: بله
گفتند: طلبه نباید ساعت مچی دست کند. لابد کیف سامسونت هم داری؟
گفتم : بله
گفتند طلبه نباید کیف سامسونت داشته باشد!
بعد یک نگاه عمیق تری به ما انداخت و گفت:
مگر تو طلبه نیستی؟ چرا نور نماز شب در وجودت کم است؟
این که ایشان متوجه این چیزها شده بود برای ما عجیب بود ، بعد شنیدیم که قبل از شروع کلاس طلبه ها را چک می کردند. اگر کسی از شاگردانشان نور نماز صبح نداشت آن را از کلاس بیرون می فرستاد!
این معلوم می کند که عمل نور دارد و تمام نمی شود.
این نماز شبی که الان خواندید تا زمانی که آن را از بین نبرده و حبط عمل نکرده اید با شماست.
این از قواعد عمل است.
متاسفانه ما حرفها را هم جزء اعمال نمی دانیم.
در حالی که حتی یک کلمه حرف هم جزء عمل است.
نه تنها حرف بلکه خطورات فکری هم جزء عمل محسوب می شوند.
یکی از استادید ما از استادشان مرحوم آیت الله معزی تهرانی داستانی نقل می کردند که یک طرف ماجرا هم مرحوم آیت الله سید حسین قاضی بود.
این دو خاطره به گونه ای می شود گفت که آنونس بحث نظام تقدیم هستند.
می گوید مرحوم آیت الله معزی تهرانی در دفتر یکی از مراجع اعظام تقلید بودند.
بعد که بیرون می آیند یک مقداری سیب زمینی و پیاز در دو کیسه جدا گانه می خرند و به طرف منزل به راه می افتند.
در طی مسیر فکرشان مشغول اتفاقی بوده که در دفتر آن مرجع مشاهده کرده بودند ، با خود می گفته اند ؛
من خدمت این مرجع بزرگوار که رسیدم دو نفر فقیر پیش این آقا آمد( به پول آن زمان ) این مرجع به یکی از آنها پانصد تومان داد به دیگری هزار تومان.
با خود می گفت دلیلش چه بود و چرا فرق گذاشت؟
شاید بی عدالتی شده؟
در همین زمان کیسه پیاز پاره شد ، در حالی که پیازها را یکی یکی از روی زمین جمع می کرد و در کیسه سیب زمینی ها می گذاشت ، سید حسین آقای قاضی هم وارد آن کوچه می شود و به ایشان کمک می کند.
برای شناخت سید حسین قاضی همین نکته بس که امام خمینی(ره) گاهی می فرستاد پیش ایشان و می گفتند بگوید سید حسین برای فلان مسئله دعا کنند چرا که او صاحب موت اختیاری است.
آقای سید حسین قاضی در همان حال که پیازها را به کمک آقای معزی تهرانی جمع می کردند خطاب به او گفتند:
آشیخ حسن آقا! اگر آن فکر را در مورد آن مرجع تقلید در ذهن نمی آوردی کیسه پیازت هم پاره نمی شد!
این اثر عمل است.
حالا شما فکر کن هر خطوراتی که از بچگی تا الان داشتی همه رو با هم ، همین الان داری.
اینطور نیست که فکر کنی ، همه چیز تمام شد و رفت.
فکر کردن جزء اعمال است و قیامت همه را خواهی دید.
شما اعمالت را جلو می فرستی. آن عمل یا تبدیل به نور می شود یا نار!
این« نظام تقدیم » است.
بر مبنای سوره مبارکه مطففین که آیات فوق العاده ای دارد در مورد این نظام و دستگاه خلقت صحبت خواهیم کرد و در این جلسات بررسی می کنیم که چقدر حرکات کوچک ما آثار عجیب و بزرگی دارد.
🔔 @Aminikhaah_Media
توسل راه پيروزي.mp3
10.28M
🔈 #توسل_راه_پیروزی
📢 گشایش هایی از توسل به حضرت زهرا س در عرصه سیاسی و اجتماعی
#فاطمیه97
📅97/11/20
#مشهد
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 66.mp3
7.17M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم
🔊 جلسه شصت و ششم
#جایگاه_صدق_در_هستی / 22
📅97/11/23
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه ششم
🔶 بخش اول
📌 وقتی می گوییم اقلیت ممدوح است، وقتی می گوییم دنبال اکثریت نباید راه افتاد و به اکثریت نباید اعتنا کرد، اقلیت همیشه بندگان خوب خدا هستند و بندگان مومن در اقلیت اند و کم اند ، این سوال پیش می آید که: آیا یعنی ما هیچ وقت قرار نیست جزء اکثریت باشیم؟! قرار است تا آخر عالم همیشه اقلیت باشیم؟!
اینکه بد است، اگر قرار باشد تا آخر عالم همیشه بدها بیشتر باشند، یعنی خدا اینطور اراده کرده بدها همیشه بیشتر از خوبها باشند؟! آیا وقتی خدای متعال در آیه 13 سوره سبا می فرماید: (قلیلٌ من عبادِی الشَّکور ؛ عده ی کمی از بندگان من شکرگزارند.) واقعا می خواسته که بندگان شاکرش کم باشند؟!
پاسخ این است که خدای متعال میخواهد بندگان خوبش زیاد باشند و همه عالم بندگان خوبش باشند، اما مشکل اینجاست که ، چیزی که اتفاق می افتد آن چیزی نیست که خدا می خواهد.
درست مانند یک معلم که دوست دارد همه شاگردانش نخبه و مخترع باشند، اما عده ی بسیار کمی از شاگردان اینگونه خواهند شد.
اینجاست که می گوییم دنبال اکثریت نباید رفت؛ نه اینکه اگر اکثریت شد این بد است، نه ، بلکه خوب است، چه چیز بهتر از اینکه همه ی عالم را مومنین فرا بگیرند، خدا هم همین را می خواهد و به ما سفارش کرده است.
آیت الله بهجت می فرمودند: "خدای متعال از همه ی ما میخواهد که معصوم باشیم" در درجه عصمت باشیم، ایشان می فرمود: "شاهد مثالش هم همین تکالیفی است که به ما کرده، همین رساله عملیه را اگر کسی کامل عمل کند به حد عصمت می رسد"؛ به کسی دروغ نگوید ، غیبت نکند ، به نامحرم نگاه نکند، دستش کج نباشد، حق و حقوق همه را ادا کند؛ آیا این فرد معصوم نمیشود؟! معصوم همین است که هیچ گناهی از او سر نزند، مثل خود آیت الله بهجت؛ میگویند چندین سال با ایشان زندگی کردیم ، یک مکروه از ایشان ندیدیم! این میشود عصمت ، میتوان در یک درجه ای معصوم بود ،اهل بیت در درجات بالای عصمت قرار دارند، آن ها 100% معصوم هستند، فردی می تواند 20% معصوم باشد، دیگری 30% معصوم باشد؛ هر کسی درجه ای از عصمت را داراست.
شما نسبت به بعضی از امور نه تنها در فعل بلکه در فکر معصوم هستید، به طور مثال کسی از شما بزرگواران به ذهنش نمیرسد که در این سالن بمب کار بگذارد و این حسینیه را منفجر کند، هیچ کس به ذهنش خطور هم نمیکند که این حسینیه را تخریب کند، شما تا به حال فکر این گناه به سرتان نزده، پس حتی نسبت به فکر آن نیز عصمت دارید، این می شود 5% عصمت ، 10% عصمت ؛ حال کسی نسبت به مال حرام عصمت دارد، باور وقتی در انسان تقویت شد، نسبت به مال حرام همانطور عصمت پیدا می کند، باور که قوی شود ، انسان می گوید من چرا باید نان حرام بخورم؟ چه نیازی دارم؟ رزق من را که خدا می دهد، پس برای چه نان حرام وارد سفره ام کنم؟!
همانطور که من و شما فکر تخریب این حسینیه هم به سرمان نمیزند، اولیا خدا به فکرشان هم خوردن لقمه حرام نمی آید؛ بالاتر از آن وقتی باور قوی تر شد، با خود می گوید من چرا باید دروغ بگویم؟ دروغ که آتش است.. چرا باید غیبت کنم؟ باورش می شود که غیبت بعنی خوردن گوشت برادر مرده؛ آدم وقتی همه ی این ها را ترک کرد معصوم نمیشود؟! همینطور باور قوی تر شده و درجه عصمت بالاتر می رود تا زمانی که هیچ گناهی انجام نمی دهد.
خدا دوست دارد که همه ی ما اینگونه باشیم، اما چند معصوم اینگونه پیدا می کنید؟ در هر محله که هیچ.. در هر شهر یا کشور 5 نفر پیدا می شود؟ در کره ی زمین 50 نفر پیدا می شود؟ کسانی که هیچ گناهی از آن ها سر نزند؟ خدای متعال دوست دارد که همه ، اینگونه باشند اما : قلیل من عبادی الشکور.. عده ی کمی اینگونه اند.
🔔 @Aminikhaah_Media
پرديس انديشه 13.mp3
21.21M
🔈 #پردیس_اندیشه
🔊 #تحلیل_مغالطه / 13
📅97/11/24
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه ششم
🔶 بخش دوم
♦️ وقتی اقلیت تبدیل به اکثریت می شوند، معمولا میلشان به سمت گناه است، نه اینکه خدا دوست داشته باشد که اکثریت گناه کنند و مومنین همیشه در اقلیت باشند. خدا نگفته که ای مومنان همیشه در اقلیت باشید! بلکه گفته که مومنان بروند و بقیه را هم هدایت کنند تا بر تعدادشان افزوده شود، اما بدانید (وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِين ؛و بيشتر مردم، هر چند اصرار داشته باشى، ايمان نمى آورند. یوسف/103) ای پیغمبر هر چه تلاش کنی اکثر مردم ایمان نمی آورند. تبلیغ و دعوت بکن. حرف حق را به مردم بزن. ولی بدان که عده ی کمی حرفت را می پذیرند.
حضرت نوح ع هر 12 سال کار تبلیغی که انجام می دادند یک نفر به ایشان ایمان می آوردند. اما دست از تلاش خود برنداشتند. در سوره مبارکه نوح آیه 5 از زبان حضرت نوح این طور بیان می کند: ( إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلاً وَ نَهارا ؛من قوم خود را شب و روز (بسوى تو) دعوت كردم ) نه اینکه تنها هر شب تبلیغ کند بلکه هر شب و روز آن ها را به توحید دعوت می کرد. اما باز در نتیجه کم اند افرادی که ایمان بیاورند.
آیا قرار نیست که مومنین در اکثریت قرار بگیرند؟ پاسخ این است که ان شاء الله با ظهور امام زمان عج ، مومنین در اکثریت و کفار در اقلیت قرار خواهند گرفت. اتفاقی که از اول قرار بوده در عالم بیفتد و ما انسان ها مانع آن شدیم، بالاخره محقق خواهد شد. از اول خدای متعال دوست داشته که مومنین در اکثریت باشند اما این اتفاق نمی افتد تا دوران امام زمان عج.
سوال ؛ حال وظیفه ما چیست که الان در اقلیت هستیم و مشخص هم نیست که چه زمان اکثریت بشویم؟ اگر بخواهیم اکثریت بشویم راهش چیست؟ می خواهیم به جای آنکه 20 درصد مومن داشته باشیم ، 80 درصد مومن داشته باشیم. به جای آنکه 80 درصد در بازار نزول بخورند 20 درصد نزول بخورند. آیا کسی هست که اینطور دوست نداشته باشد؟ همه ما دوست داریم که اصلا آن 20 درصد بدی هم وجود نداشته باشد و شرک و فساد و گناه و فسق و فجور و اختلاس همه جمع بشود و همه سالم بشوند. خب این راهش چیست؟
بسمه تعالی ؛ (راهش این است که حاضر بشوی اقلیت باشی.) اگر هر نفر به تنهایی بتواند اقلیت بودن را تحمل کند ، من تحمل کنم ، شما تحمل کنی و قبول کنیم، اینطور عالم گلستان می شود. نباید صبر کنیم همه مومن بشوند تا ما هم برویم داخل اکثریت مومنان. بلکه هر فرد باید ایمان بیاورد و تلاش کند که یک نفر دیگر را هم همراه خود مومن کند و آن یک نفر هم دیگری را همراه خود بیاورد تا به همین ترتیب اکثریت عالم را مومنین تشکیل دهند. پیامبر اسلام ص هم همینطور شروع کردند، از غار حرا که پایین آمدند تنها خودشان مسلمان بودند، به خانه که رسیدند همسرشان حضرت خدیجه و امیرالمومنین را نیز با خود همراه کردند، شدند سه نفر.
کنار کعبه سه نفری به نماز ایستادند، اما مورد تمسخر مردم قرار گرفتند ، در اینجا پیامبر نگفت که چون تعدادمان کم است و ما را مورد تمسخر قرار می دهند دست از دعوت و تبلیغ برداریم تا زمانی که زیاد بشویم، نه؛ بلکه باید با همین تعداد کم کنار کعبه نماز خواند تا زیاد شد، اصلا راهش همین است.
خلاصه آنکه در این راه باید فحش خورش ملس باشد! اگر آماده ی فحش شنیدن نباشد، مومن نمی شود. بالاتر از آن تا مومن آماده ی سنگ خوردن نباشد ، مومن نمی شود. پیغمبر ما چقدر سنگ خوردند؟ شکمبه گوسفند پرتاب می کردند روی سر ایشان! کدام یک از ما چنین سختی هایی را تحمل کرده ایم؟ حداکثر به خاطر مومن بودنمان یک متلکی در دانشگاه به ما انداختند.
🔔 @Aminikhaah_Media
💠 #باورهای_یک_یاور
🔷 جلسه ششم
🔶 بخش سوم
♦️دین اسلام به سختی دست ما رسیده است، شخصیت هایی مثل عمار، پدر و مادرش یاسر و سمیه و بسیاری دیگر از چنین شخصیت ها، شکنجه های فراوان تحمل کرده و بعضا در اثر همان شکنجه ها جان خود را از دست داده اند، اصلا باید همینگونه باشیم تا اکثریت بشویم، این شخصیت ها این چنین زحمت کشیدند که الان سه میلیارد مسلمان داریم؛ اما شیعه خالص چطور؟ شاید 5 هزار شیعه خالص داشته باشیم که اگر واقعا خالصانه زحمت بکشیم، کل عالم را میتوانیم از شیعه خالص پر کنیم!
سمیه، عمار و.. هر کدام یک نفر بودند و برای اسلام زحمت کشیدند، الان اینگونه آوازه شان در عالم پیچیده است، اسلام را همین ها منتشر کردند، کسانی که حاضرند مظلومیت و غربت را تحمل کنند، و با اولین فشار و سختی جا نمی زنند، خیلی باید فحش شنید و تهمت خورد! همانطور که پیامبران و اولیا خدا اینگونه بودند، به حضرت موسی چه تهمت هایی زدند؟! به حضرت مریم و حضرت عیسی چه تهمت هایی زدند؟! نعوذ بالله تهمت حرام زادگی به ایشان می زدند؛ اما آن ها تمام این سختی ها را برای دین خدا تحمل کردند.
نباید اینطور باشد که ما برویم و گوشه ای به استراحت بپردازیم ، به این خیال که وقتی همه چیز روبه راه شد و همه آمدند، ما هم میرویم، اینطور هیچ چیز درست نخواهد شد؛ حتما شنیده اید بعضی در جواب کمک برای جمع آوری جهیزیه و دیگر کارهای خیر می گویند هر وقت بقیه کمک کردند من هم کمک می کنم، اما به این شکل هیچ چیز درست نمی شود، زمانی که هر کدام از ما ، به تنهایی برای اسلام کار کردیم و فداکاری کردیم و تبدیل به اکثریت شدیم ، همه چیز درست خواهد شد. آیا دوست داریم همه عالم مومن عاشق امام حسین شوند؟ راهش این است که سختی ها را تحمل کنیم.
باید در چنین ایامی (ماه محرم) در بحرین باشیم تا بفهمیم عزاداری یعنی چه؟ بفهمیم یعنی چه که در حسینیه نشسته ای که ناگهان سربازان حمله می کنند و میبرند و دستگیر می کنند.. اصلا مگر میشود به همین راحتی اسم امام حسین را آورد؟! در کشور خودمان تا 50 سال پیش همینطور بود، زمان رضا شاه کسی نمیتوانست علناً روضه بگیرد و عزاداری کند، چه کسانی فداکاری کردند؟ یک عده مومن پاک و خالص که هر اذیت و آزار و شکنجه ای را در راه خدا تحمل کردند، غربت را تحمل کردند، همین جانبازها و شهدای عزیزمان شرایط را اینگونه تغییر دادند، اینگونه زحمت کشیدند که الان ما میتوانیم با خیال راحت سر سفره اباعبدالله ع بنشینیم، یک اقلیتی بودند که این از خود گذشتگی را نشان دادند و آن شکنجه ها را تحمل کردند، تا شرایط کشور اینگونه شد؛ مدافعان حرم نیز همینطور، یک عده ی قلیلی خارج از مرزها در حال دفاع از کشورند که امنیت و آرامش کشور حفظ شود،تا امثال حادثه ی تروریستی مجلس تکرار نشود، دور تا دور کشور در جنگ و آتش است اما در داخل کشور امنیت و آرامش ، این برکت از کجاست؟ مدیون خون امثال حججی هاست، باید قدر این ها را دانست نه اینکه مثل یک مشت نادان، بجای تشکر، تهمت زد!
بعد از شهادت شهید حججی، چه توهین ها که به همسر و خانواده این شهید نکردند! چقدر پول میگیرید؟ تا آخر عمر تامین هستید و.. اینها نمیفهمند که ما مدیون همین اقلیت هستیم، همین تعداد کم اند که پرچم اسلام را بالا نگه داشته اند، ما هم باید به اندازه خودمان تلاش و فداکاری کنیم، هر کس در هر جایگاهی که هست، آنکه در اداره است باید جلوی رشوه و دزدی از کار و.. را بگیرد، این راه اذیت دارد ، باید تحمل کرد؛ آنکه راننده است و تاکسی دارد به همین صورت، باید انصاف را رعایت کند، نه آنکه هر کس هر چقدر توانست از مردم بکند! در این صورت هیچ فرقی بین این افراد و اختلاس گران بزرگ و مال مردم خور نیست! فردی همین قدر زورش میرسد که کرایه تاکسی بیشتری از مردم بگیرد اما فردی دستش به بیت المال میرسد و دزدی میلیاردی میکند، بین اینها هیچ فرقی نیست، آن هم اگر میتوانست میلیاردی میخورد! مرحوم صفائی حائری جمله ی بسیار زیبایی دارند ، ایشان می فرمایند: «ما همه فرعونیم، تنها مصر وجودمان کوچکتر است!»
مرحوم آیت الله بهجت می فرمودند از کجا معلوم که اگر زمان اهل بیت بودیم از آن امتحان ها سربلند بیرون می آمدیم؟ ما از پس همین امتحانات کوچک مادی بر نمی آییم.. مقابل یک گناه کوچک نمیتوانیم ایستادگی کنیم! چطور ادعا میکنیم اگر آن موقع بودیم سربلند از امتحانات سخت آن روزگار بیرون می آمدیم؟!
اولش از گناهان کوچک آغاز می شود، به قول معروف تخم مرغ دزد شتر دزد می شود! اگر کسی میخواهد سالم زندگی کند باید از همین الان و از محدوده ی کوچک زندگی خودش شروع کند، در اداره خودش ، مغازه ی خودش یا خانه ی خودش معصیت را ریشه کن کند.
🔔 @Aminikhaah_Media
نظام تقديم 67.mp3
6.2M
🔈 #تاثیر_درک_مهندسی_خلقت_بر_معنویت
📢 #پارت_سوم - #نظام_تقدیم
🔊 جلسه شصت و هفتم
#جایگاه_صدق_در_هستی / 23
📅97/11/27
#مشهد
#دانشگاه_فردوسی
🔔 @Aminikhaah_Media