eitaa logo
انجمن مدرسان بیانیه گام دوم
8.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
416 فایل
«در هر جایی که جبهه حقی از #نصرت‌الهی و مؤمنین محروم مانده است، به روشنی می‌توان ردپای #بی‌تحلیلی و بی‌تدبری مردم در مسایل گوناگون را پیدا کرد.» ١٣٨٧/٠٢/٢٠ رهبر حکیم انقلاب اسلامی ویژه اعضای انجمن‌ مدرسان‌ بیانیه گام دوم انقلاب مدیر کانال: @analyst
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ ادامه مناظره افشاگرانه و کوبنده امام حسن علیه السلام با حزب معاویه 🔷سخنان ولید‌بن عقبة پس از عتبه، ولید بن عقبة گفت: ای بنی‌هاشم! شما اولین کسانی بودید که از عثمان عیب‌جویی نمودید و مردم را علیه وی جمع کردید، تا اینکه وی را به خاطر حرصی که به سلطنت داشتید کشتید و با او قطع ارتباط نمودید. امت را به خاطر حرصی که برای رسیدن به مقام سلطنت داشتید و محبت و علاقه‌ای که به دنیای پست و بی‌ارزش داشتید، دچار هلاکت کرده و خون آن‌ها را ریختید. 🔷سخنان مغیرة‌بن شعبه سخنان او به طور کلی ناسزا گفتن به حضرت علی علیه السّلام بود. بعد گفت: ای حسن! عثمان مظلومانه کشته شد. پدرت علی برای آن که خود را از قتل عثمان تبرئه کند و پوزش بخواهد، عذری ندارد. بلکه ما گمان می‌کنیم، پدرت که قاتلان عثمان را با خود همراه کرده و آنان را جای می‌داد و از ایشان دفاع می‌کرد، به قتل عثمان راضی بود. پدرت دارای شمشیر و زبانی دراز بود، شخص زنده را می‌کشت و از اموات عیب‌جویی می‌کرد. بنی‌امیه برای بنی‌هاشم بهتر بودند از بنی‌هاشم برای بنی‌امیه. ای حسن! معاویه برای تو، بهتر است از تو برای معاویه. پدرت در زمان حیات پیامبر خدا با آن حضرت دشمنی می‌کرد، قبل از فوت پیامبر خدا، پدرت مردم را علیه آن حضرت تحریک می‌نمود و تصمیم گرفت که پیامبر را بکشد، و رسول خدا هم از این رفتارها آگاه بود. پس از آن پدرت اکراه داشت که با ابوبکر بیعت کند تا اینکه او را به زور نزد ابوبکر آوردند، آنگاه دسیسه نمود و زهری به ابوبکر داد و او را کشت. سپس با عمر جدال کرد تا اینکه تصمیم گرفت گردن او را بزند، آنگاه برای قتل او تلاش کرد. پس از این جریان به عثمان طعنه زد تا او را به قتل رسانید. پدرت در قتل کلیه این افراد شرکت داشته، بنابراین پدرت چه مقام و منزلتی نزد خدا خواهد داشت؟! خدا در قرآن مجید فرموده است که اختیار و قدرت در دست صاحب مقتول می‌باشد، و معاویه ولیّ مقتولی است که به‌ناحق کشته شده است (یعنی عثمان). پس اگر ما تو و برادرت را به قتل برسانیم به حق رفتار کرده‌ایم، زیرا اهمیت خون علی از خون عثمان بیشتر نخواهد بود. ای فرزندان عبد‌المطلب! چنین نیست که خدا مقام سلطنت و نبوت را در خاندان شما جمع نماید. این را گفت و ساکت شد. 💠🔶 پاسخ های امام حسن مجتبی علیه‌السلام🔶💠 امام علیه السلام سخن آغاز فرمود: سپاس مخصوص خدایی است که نسل اول شما را به وسیله نسل اول ما، و نسل آخر شما را به واسطه نسل آخر ما هدایت کرد. درود خدا بر سید ما محمّد و خاندان آن حضرت باد. اکنون سخن مرا گوش کنید و به من بگویید که چه فهمیدید. 🔶🔷سخن امام خطاب به رأس باطل: معاویه ای معاویه! در ابتدا با تو سخن می‌گویم. ای ازرق! (کبود رنگ) در این مجلس غیر از تو کسی به من ناسزا نگفت، اینان به من فحش و ناسزا نگفتند بلکه تو گفتی، ایشان مرا فحش ندادند، ولی تویی که به من فحش و ناسزا گفتی. این فحش‌ها از طرف تو بود، این سوء‌قصد از جانب توست، تویی که به ما ستم، دشمنی و حسادت می‌کنی. تویی که هم پیش از این و هم الآن با حضرت محمّد صلّی اللّه علیه و آله دشمنی می‌کنی. ای ازرق! به خدا قسم اگر من و اینان در مسجد پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله سخن می‌گفتیم و مهاجرین و انصار در اطراف ما بودند، ایشان این قدرت را نداشتند که این چنین سخنانی را که گفتند بگویند و این طور از من استقبال کنند که کردند. ای گروهی که بر علیه من اجتماع و با یکدیگر همکاری کرده‌اید! حقی را که  از آن آگاهید پنهان نکنید و اگر سخن باطلی گفتم تأیید مکنید. ای معاویه! در ابتدا به تو می گویم، و هر چه بگویم کمتر از آن است که در وجود تو هست. 💠 شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می دانید آن مردی که به او ناسزا می‌گویید به طرف دو قبله نماز خواند، و تو ای معاویه آن‌ها را گمراهی فرض می‌کردی و در آن موقع، و را می‌پرستیدی. حضرت علی علیه السّلام دو بیعت کرد، یکی بیعت و دیگری بیعت ، و تو ای معاویه! نسبت به بیعت اول شدی و در بیعت دوم کردی.
✳️ ادامه مناظره افشاگرانه و کوبنده امام حسن علیه السلام با حزب معاویه 💠امام سپس به معاویه فرمود: 💠شما را به خدا قسم می‌دهم، آیا اینکه من می‌گویم حق است یا نه! آیا نه چنین است که حضرت علی علیه السّلام در جنگ در حالی بیرق پیامبر اسلام را در دست داشت و در رکاب آن حضرت بود و شما را ملاقات نمود که بیرق با تو بود. ای معاویه! تو بودی که بت و را می‌پرستیدی و جنگ با پیامبر اسلام و مؤمنین را واجب و لازم می‌دانستی؟ علی علیه السّلام بود که در جنگ در حالی که بیرق پیامبر خدا را در دست داشت شما را ملاقات نمود، در صورتی که تو علمدار بودی؟ علی بود که در جنگ احزاب در حالی که علمدار پیامبر -ص- بود شما را ملاقات کرد و تو ای معاویه پرچم مشرکین را در دست داشتی. خدا به وسیله این شواهد حجت خود را بر شما تمام و دعوت خویش را ثابت می‌کند، سخن خود را تصدیق و پرچم خویش را پیروز خواهد کرد. این مطالب گواهی می‌دهد که رسول خدا از علی در تمام این موقعیت‌ها راضی بوده است. بعد از آن فرمود: 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می دانید که پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله، بنی‌قریظه و بنی‌نضیر را محاصره نمود، آنگاه عمربن خطاب را که پرچمدار مهاجرین بود و سعدبن معاذ را که پرچمدار انصار بود، برای جنگ فرستاد. سعد‌بن معاذ را در حالی که مجروح شده بود بازگردانیدند. عمر در حالی بازگشت که یاران خود را دچار ترس کرده بود و یارانش نیز او را دچار ترس کرده بودند. پس از این جریان بود که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «لأعطین الرایة غدا رجلا یحب اللَّه و رسوله و یحبه اللَّه و رسوله، کرّار غیر فرّار؛ 🔶فردا پرچم را به دست مردی می‌دهم که خدا و رسولش را دوست داشته باشد و خدا و رسولش هم وی را دوست داشته باشند، او مردی است جنگجو که بسیار حمله کرده و هرگز فرار ننموده است. آن مرد باز نخواهد گشت تا اینکه خداوند فتح و پیرو زی را نصیب وی نماید. آنگاه ابوبکر و عمر و دیگران از مهاجرین و انصار خواهان آن پرچم شدند ولی پیامبر علی را که چشمانش درد می‌کرد خواست و آب دهان خود را در میان چشمان او ریخت و شفا یافت. رسول خدا بعد از این جریان پرچم را به علی داد، علی رفت و پرچم را باز نگردانید تا اینکه خدا به منت و لطف خود فتح و پیروزی را نصیب وی کرد. ای معاویه! تو در آن روز در مکه و دشمن خدا و رسولش بودی. آیا مردی که خالصانه خدا و رسول است، با مردی که خدا و رسولش است یکسانند!؟ 💠به خدا قسم که قلب تو هنوز اسلام نیاورده است، ولی زبان تو ترسان است، زبان تو سخنی می‌گوید که در قلبت نیست. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می دانید هنگامی که پیغمبر خدا برای جنگ می‌رفت، علی ـ علیه السّلام ـ را در مدینه خویش قرار داد، بدون اینکه غضب و کراهتی داشته باشد. آنگاه منافقین علی را برای این موضوع سرزنش نمودند و او به رسول خدا گفت: مرا در مدینه مگذار، زیرا من در هیچ جنگی تو را تنها نگذاشته ام. پیامبر خدا فرمود: تو و من در میان اهل بیتم هستی همان طور که برای موسی بود، سپس پیامبر خدا دست علی را گرفت و فرمود: ای مردم! هر کس مرا دوست داشته باشد خدا را دوست داشته و هر کس علی را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است، هر کس که مرا اطاعت کند را اطاعت نموده و هر کس را کند مرا اطاعت کرده است، هر کس که به من محبت ورزد، به خدا محبت ورزیده و هر کس به علی محبت بورزد به من محبت ورزیده است. امام حسن علیه السلام سپس فرمود: 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می‌دانید که پیامبر خدا ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ در فرمود: ای مردم! من قرآن را در میان شما نهادم تا پس از آن هرگز گمراه نشوید، پس حلال آن را حلال و حرام آن را حرام بدانید، به حکم آن عمل کنید، به آیات متشابه آن ایمان داشته باشید و بگویید به قرآنی که خدا بر ما نازل کرده ایمان داریم. نسبت به اهل بیت و عترت من محبت داشته باشید! دوست بدارید کسی را که ایشان را دوست داشته باشد و آنان را در مقابل دشمنانشان یاری کنید. این قرآن و عترت من همیشه در میان شما هستند تا روز قیامت نزد حوض کوثر بر من وارد شوند. آنگاه در حالی که بالای منبر بود، علی‌بن ابی طالب را خواست و دست آن حضرت را گرفت و فرمود: بار خدایا! دوست بدار کسی را که علی را دوست دارد و دشمن بدار شخصی را که علی را دشمن بدارد. پروردگارا! هر کس که با علی دشمنی کند نه در زمین جایگاهی برایش قرار ده و نه در آسمان جایی برای بالا رفتن به وی عطا کن و او را در پایین‌ترین طبقات جهنم قرار بده. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می‌دانید که پیامبر خدا به علی ـ علیه السلام ـ می‌فرمود: تو در روز قیامت نا اهل‌ها را از نزد حوض من دور می‌کنی همان‌طور که یکی از شما شتر غریب را از میان شتران خود دور می‌کند.
✳️ ادامه مناظره افشاگرانه و کوبنده امام حسن علیه السلام با حزب معاویه امام حسن علیه السلام ادامه دادند: 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می‌دانید علی در آن بیماری که پیامبر خدا در اثر آن از دنیا رحلت کرد، نزد پیامبر رفت و رسول خدا گریست، علی به پیامبر گفت: برای چه گریه می‌کنی ای رسول خدا! فرمود: برای این گریه می‌کنم که می‌دانم و از تو در دل امت من است که آن را آشکار نمی‌کنند تا آن هنگام که من از نزد تو بروم. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می‌دانید هنگامی که اجل رسول خدا ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ فرا رسید و اهل بیت آن بزرگوار جمع شدند، فرمود: پروردگارا! اینان اهل بیت و من هستند. بار خدایا! دوست بدار هر کسی که ایشان را دوست دارد و آنان را در برابر دشمنانشان یاری کن. آنگاه فرمود: مَثل اهل بیت من در میان شما مانند است، کسی که داخل آن شود نجات پیدا می‌کند و کسی که از آن عقب بماند غرق خواهد شد. 💠 شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می دانید اصحاب پیامبر خدا در زمان حیات آن حضرت بر علی سلام و گفتند. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می دانید علی‌بن ابی‌طالب در میان اصحاب رسول خدا اولین کسی بود که کلیه را بر خود حرام کرد، بعد از آن خداوند عزّ و جلّ این آیه را نازل کرد: «یا أیها الّذین آمنوا لا تحرّموا طیّبات ما أحلّ الله لکم و لا تعتدوا إنّ الله لا یحبّ المعتدین. و کلوا مما رزقکم الله حلالا طیّبا واتّقوا الله الّذی أنتم به مؤمنون» (مائده/ 87، 88) «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چیزهای پاکیزه‌ای را که خدا برای [استفاده] شما حلال کرده، حرام مشمارید و از حدّ مگذرید، که خدا از حدّ گذرندگان را دوست نمی‌دارد. و از آنچه خداوند روزی شما گردانیده، حلال و پاکیزه را بخورید، و از آن خدایی که به او ایمان دارید بپرهیزید». 💠علی ـ علیه السّلام ـ دارای ، ، از باطل، و علم قرآن بود. علی در میان گروهی بود که ده نفر بودند و خدا به آن‌ها خبر داده بود که به خدا ایمان آورده‌اند. ولی شما در میان گروهی با عده کمی بودید که با زبان رسول خدا شدند. 💢من برای شما و بر علیه شما شهادت می‌دهم که خدا تمامی شما را با زبان پیامبر خود کرده است. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می‌دانید رسول خدا ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ در آن هنگام که خالد‌بن ولید به قبیله بنی‌خزیمه مسلط شده بود به دنبال تو {معاویه} فرستاد که برای آنان نامه‌ای بنویسی، فرستاده پیامبر خدا بازگشت و گفت: مشغول غذا خوردن است. سه مرتبه آن بزرگوار به دنبال تو فرستاد و در هر سه مرتبه فرستاده آن حضرت بازگشت و گفت: معاویه مشغول غذا خوردن است، رسول خدا تو را کرد و فرمود: پروردگارا! شکم معاویه را سیر منمای. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می‌دانید که این سخن من حق است یا نه؟! 💢ای معاویه! تو بودی که با پدرت بر شتر قرمزی سوار بودی، تو آن را می‌راندی و این برادرت که این جا نشسته مهار آن را می‌کشید. این داستان در جنگ بود و پیامبر شخص و آن کس که شتر را می‌کشید و شخصی که آن شتر را کرد. 💢پدر تو همان سوار بود، و تو ای کبودرنگ! همان کسی هستی که آن شتر را می‌راندی و همین برادرت که اینجا نشسته مهار آن را می‌کشید. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می‌دانید که رسول خدا را ۷ جا کرد: 1⃣ اولین بار هنگامی که آن حضرت از مکه خارج و متوجه مدینه شد و ابوسفیان از شام آمد. ابو سفیان به حضرت رسول پرخاش کرد و ناسزا گفت و آن بزرگوار را به قتل نمود و قصد داشت که به پیامبر کند ولی خداوند شرّ او را از رسول خود دور کرد. 2⃣ بار دوم آن روزی بود که ابوسفیان کاروان را نمود و آن را از دست رسول خدا درآورد. 3⃣ و بار سوم در جنگ بود که پیامبر فرمود: خدا مولای ما است، و شما مولایی ندارید و ابوسفیان گفت: ما بت را داریم و شما بت عزی ندارید. در این هنگام بود که ، ، و جمیع ابوسفیان را کردند. 4⃣ بار چهارم در جنگ بود، آن روزی که ابو سفیان گروه قریش و هوازن و عیینه و گروه غطفان و را آورد. آنگاه خداوند عزّ و جلّ ایشان را در حالی باز گردانید که خشمناک بودند و خیری ندیدند. این قول خداوند سبحان است که در سوره احزاب و فتح، ابو سفیان و یاران وی را معرفی نموده است. ای معاویه! تو در آن روز در مکه، موافق با نظر پدرت و بودی. ولی علی در آن روز بر رأی و دین پیامبر خدا ـ ص ـ  بود.