eitaa logo
انجمن مدرسان بیانیه گام دوم
8.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
4هزار ویدیو
417 فایل
«در هر جایی که جبهه حقی از #نصرت‌الهی و مؤمنین محروم مانده است، به روشنی می‌توان ردپای #بی‌تحلیلی و بی‌تدبری مردم در مسایل گوناگون را پیدا کرد.» ١٣٨٧/٠٢/٢٠ رهبر حکیم انقلاب اسلامی ویژه اعضای انجمن‌ مدرسان‌ بیانیه گام دوم انقلاب مدیر کانال: @analyst
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ ادامه مناظره افشاگرانه و کوبنده امام حسن علیه السلام با حزب معاویه 💠امام سپس به معاویه فرمود: 💠شما را به خدا قسم می‌دهم، آیا اینکه من می‌گویم حق است یا نه! آیا نه چنین است که حضرت علی علیه السّلام در جنگ در حالی بیرق پیامبر اسلام را در دست داشت و در رکاب آن حضرت بود و شما را ملاقات نمود که بیرق با تو بود. ای معاویه! تو بودی که بت و را می‌پرستیدی و جنگ با پیامبر اسلام و مؤمنین را واجب و لازم می‌دانستی؟ علی علیه السّلام بود که در جنگ در حالی که بیرق پیامبر خدا را در دست داشت شما را ملاقات نمود، در صورتی که تو علمدار بودی؟ علی بود که در جنگ احزاب در حالی که علمدار پیامبر -ص- بود شما را ملاقات کرد و تو ای معاویه پرچم مشرکین را در دست داشتی. خدا به وسیله این شواهد حجت خود را بر شما تمام و دعوت خویش را ثابت می‌کند، سخن خود را تصدیق و پرچم خویش را پیروز خواهد کرد. این مطالب گواهی می‌دهد که رسول خدا از علی در تمام این موقعیت‌ها راضی بوده است. بعد از آن فرمود: 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می دانید که پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله، بنی‌قریظه و بنی‌نضیر را محاصره نمود، آنگاه عمربن خطاب را که پرچمدار مهاجرین بود و سعدبن معاذ را که پرچمدار انصار بود، برای جنگ فرستاد. سعد‌بن معاذ را در حالی که مجروح شده بود بازگردانیدند. عمر در حالی بازگشت که یاران خود را دچار ترس کرده بود و یارانش نیز او را دچار ترس کرده بودند. پس از این جریان بود که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «لأعطین الرایة غدا رجلا یحب اللَّه و رسوله و یحبه اللَّه و رسوله، کرّار غیر فرّار؛ 🔶فردا پرچم را به دست مردی می‌دهم که خدا و رسولش را دوست داشته باشد و خدا و رسولش هم وی را دوست داشته باشند، او مردی است جنگجو که بسیار حمله کرده و هرگز فرار ننموده است. آن مرد باز نخواهد گشت تا اینکه خداوند فتح و پیرو زی را نصیب وی نماید. آنگاه ابوبکر و عمر و دیگران از مهاجرین و انصار خواهان آن پرچم شدند ولی پیامبر علی را که چشمانش درد می‌کرد خواست و آب دهان خود را در میان چشمان او ریخت و شفا یافت. رسول خدا بعد از این جریان پرچم را به علی داد، علی رفت و پرچم را باز نگردانید تا اینکه خدا به منت و لطف خود فتح و پیروزی را نصیب وی کرد. ای معاویه! تو در آن روز در مکه و دشمن خدا و رسولش بودی. آیا مردی که خالصانه خدا و رسول است، با مردی که خدا و رسولش است یکسانند!؟ 💠به خدا قسم که قلب تو هنوز اسلام نیاورده است، ولی زبان تو ترسان است، زبان تو سخنی می‌گوید که در قلبت نیست. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می دانید هنگامی که پیغمبر خدا برای جنگ می‌رفت، علی ـ علیه السّلام ـ را در مدینه خویش قرار داد، بدون اینکه غضب و کراهتی داشته باشد. آنگاه منافقین علی را برای این موضوع سرزنش نمودند و او به رسول خدا گفت: مرا در مدینه مگذار، زیرا من در هیچ جنگی تو را تنها نگذاشته ام. پیامبر خدا فرمود: تو و من در میان اهل بیتم هستی همان طور که برای موسی بود، سپس پیامبر خدا دست علی را گرفت و فرمود: ای مردم! هر کس مرا دوست داشته باشد خدا را دوست داشته و هر کس علی را دوست داشته باشد مرا دوست داشته است، هر کس که مرا اطاعت کند را اطاعت نموده و هر کس را کند مرا اطاعت کرده است، هر کس که به من محبت ورزد، به خدا محبت ورزیده و هر کس به علی محبت بورزد به من محبت ورزیده است. امام حسن علیه السلام سپس فرمود: 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می‌دانید که پیامبر خدا ـ صلّی اللّه علیه و آله ـ در فرمود: ای مردم! من قرآن را در میان شما نهادم تا پس از آن هرگز گمراه نشوید، پس حلال آن را حلال و حرام آن را حرام بدانید، به حکم آن عمل کنید، به آیات متشابه آن ایمان داشته باشید و بگویید به قرآنی که خدا بر ما نازل کرده ایمان داریم. نسبت به اهل بیت و عترت من محبت داشته باشید! دوست بدارید کسی را که ایشان را دوست داشته باشد و آنان را در مقابل دشمنانشان یاری کنید. این قرآن و عترت من همیشه در میان شما هستند تا روز قیامت نزد حوض کوثر بر من وارد شوند. آنگاه در حالی که بالای منبر بود، علی‌بن ابی طالب را خواست و دست آن حضرت را گرفت و فرمود: بار خدایا! دوست بدار کسی را که علی را دوست دارد و دشمن بدار شخصی را که علی را دشمن بدارد. پروردگارا! هر کس که با علی دشمنی کند نه در زمین جایگاهی برایش قرار ده و نه در آسمان جایی برای بالا رفتن به وی عطا کن و او را در پایین‌ترین طبقات جهنم قرار بده. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می‌دانید که پیامبر خدا به علی ـ علیه السلام ـ می‌فرمود: تو در روز قیامت نا اهل‌ها را از نزد حوض من دور می‌کنی همان‌طور که یکی از شما شتر غریب را از میان شتران خود دور می‌کند.
✳️ ادامه مناظره افشاگرانه و کوبنده امام حسن علیه السلام با حزب معاویه 5⃣ بار پنجم در این آیه است که خداوند می‌فرماید: «و الهَدی مَعکُوفاً أَن یبلُغَ مَحلَّه» (فتح /  25) «و نگذاشتند قربانی شما که بازداشته شده بود به محلش برسد.» 💢ای معاویه! در آن روز تو و پدرت و قریش راه بر رسول خدا بستید و خدا پدرت را به نحوی کرد که آن تا قیام شامل حال او شد. 6⃣ دفعه ششم در جنگ بود که ابوسفیان جمع قریش و عیینة بن حصن ابن بدر گروه غطفان را آورد و پیامبر اکرم راهنمای آنان، تابعین ایشان و کسی که آن را به جلو می راند را تا روز لعنت کرد. به پیامبر خدا گفته شد: یا رسول اللّه! آیا نه چنین است که در میان تابعین ایشان مؤمن وجود دارد؟ فرمود: شامل حال مؤمن نمی‌شود. اما احدی در میان راهنمایان آنان نیست که مؤمن، اجابت کننده دعوت و رستگار باشد. 7⃣ هفتم در جنگ است که ۱۲ نفر به رسول خدا آوردند، ۷ نفر آنان از بنی امیه و ۵ نفر از قریش بودند. خدای تعالی و رسولش غیر از پیامبر، افرادی را که در جنگ ثنیه وارد شدند و نیز اشخاصی که آنان را پیش می‌بردند و راهنمای ایشان بودند، کردند. 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می دانید هنگامی که مردم با عثمان بیعت کردند، ابو سفیان در مسجد رسول خدا نزد عثمان رفت و گفت: ای پسر برادر! آیا کسی هست که علیه ما باشد؟ گفت: نه. 💢ابوسفیان گفت: «پس مقام خلافت را بین جوانان بنی امیه دست به دست منتقل کنید، قسم به حق آن کسی که جان ابو سفیان به دست او است، نه بهشتی در کار است و نه دوزخی».‼️ 💠شما را به خدا قسم می‌دهم! آیا می دانید در آن هنگام که مردم با عثمان بیعت کردند، ابو سفیان دست حسین را گرفت و به وی گفت: ای برادرم! بیا با من تا به بقیع برویم. وقتی به وسط قبرها رسیدند، ابوسفیان حسین را کشانید و با بلندترین صدا فریاد زد: ای اهل قبور! آن مقام خلافتی که شما بر سر آن با ما می‌جنگیدید اکنون نصیب ما شده و شما استخوان پوسیده شده‌اید.‼️ حسین به او فرمود: خدا پیری تو را به رسوایی ببرد و صورت تو را زشت نماید! آنگاه دست خود را کشید و ابو سفیان را رها کرد. این عیب و عاری است که تو داری. آیا تو می‌توانی عیبی از ما بگیری!؟ ای معاویه! از جمله مطالبی که موجب تو می‌شود این است که پدرت ابوسفیان تصمیم گرفت اسلام بیاورد ولی تو آن شعری که نزد قریش معروف است را برای وی فرستادی و او را از اسلام آوردن باز داشتی.‼️ از جمله موجبات تو این است که عمر بن خطاب تو را و الی شام کرد و تو به وی کردی. زمانی که عثمان تو را والی قرار داد در انتظار او بودی. بزرگ‌تر از همه اینها که گفته شد، تو با علی ـ علیه السّلام ـ جنگیدی در حالی که از سوابق نیک و فضیلت و علم وی . علی نزد خدا و مردم از تو برای امر خلافت برتر و پیش تر بود، نه پست‌تر. تو بودی که مردم را شبانه پایمال نمودی، خون گروهی از خلق خدا را با خدعه و مکر و چهره حق به جانب خویش ریختی. عمل تو نظیر عمل کسی بود که به روز قیامت ایمان نداشته و ترسی از عذاب ندارد. هنگامی که مدت عمرت به پایان برسد به بازخواهی گشت، ولی بازگشت علی ـ ع ـ در است. عذاب خدا در انتظار تو خواهد بود. ای معاویه! این‌ها همه و عارهای تو بود و من به خاطر طولانی نشدن سخن از  بیان مابقی عیوب و پست فطرتی های تو دست می‌کشم. 💠 پاسخ امام خطاب به عمروبن عثمان اما تو عمرو‌بن عثمان! تو به خاطر که داشتی نمی‌توانستی پی به این گونه رفتارهای زشت معاویه ببری. مَثل تو نظیر آن پشه‌ای است که به درخت خرما گفت: مراقب باش که من می‌خواهم از بالای تو پایین بیایم و درخت خرما در جوابش گفت: من اصلاً متوجه بالا آمدن تو نشدم، تا چه رسد به اینکه پیاده شدن تو برای من مشقتی داشته باشد! به خدا قسم  من فکر می‌کنم به نفع تو نیست با من دشمنی کنی تا چه رسد به اینکه برای من مشقت و زحمتی داشته باشد. اکنون جواب سخنانی را که گفتی خواهم داد. علت اینکه به علی ناسزا می‌گویی، به خاطر نقصی است که در حسب و نسب اوست؟! یا اینکه وی را از رسول خدا دور می‌دانی؟ یا اینکه به سبب رفتار بدی است که در دین اسلام داشته است؟ یا اینکه به ظلم و ستم حکم کرده است؟ یا اینکه به دنیا رغبت داشته است؟ اگر تو یکی از اینها را بگویی دروغ گفته‌ای. اما جواب اینکه گفتی خون ۱۹ نفر از بنی‌امیه در جنگ بدر به گردن ما است؛ آنان را خدا و رسولش کشتند.