eitaa logo
🔅 سید منیرالدّین حسینےِ الهاشمے
3.5هزار دنبال‌کننده
106 عکس
5 ویدیو
6 فایل
دریچه‌ای برای ارائه‌ گزیده‌های کوتاه از اندیشه‌های راهبردیِ اندیشمند فرزانه، مرحوم استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی (بنیان‌گذار فرهنگستان علوم اسلامی قم)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 تطوّرِ فکریِ استاد سید منیرالدین حسینی از زبان خودشان (بیوگرافیِ کوتاه به‌مناسبت بیستمین سالگرد رحلت مرحوم علامه سید منیرالدین حسینیِ ‌الهاشمی) ۱. بستر تربیت ➖ در خانوادۀ یک روحانیِ مقتدر (آیت‌الله العظمی سید نورالدین حسینی الهاشمی) متولد شدم. ➖ پدرم دارای حزب بود به نام حزب برادران. ➖ پدرم نفوذ زیادی در حزب داشت و فرضاً در عرض دو ساعت می‌توانست شهر را به تعطیلی بکشاند. ➖ مرامنامه و اساسنامۀ حزب برادران موجود است که اساس را حاکمیت مذهب بر حکومت می‌دانست. ➖ پدرم می‌گفت چگونه می‌توان دستگاهی در برابرِ دستگاه پهلوی درست کرد تا بتوان دین را یاری کرد؟ ➖ پدرم وکیل به مجلسِ وقت می‌فرستاد و قدرت تغییر استاندار را داشت. ➖ رسم پدرم تحقیر اُمرا و خوانین و استاندار و فرماندار شاه بود. ➖ ناصرخان، خسروخان، قوامی‌ها و حکمتی‌ها با ذلت خدمت پدرم می‌رسیدند، نه با عزت. ➖ خود شاه در زمان مصدق به شیراز آمد و سوگندِ قرآن خورد که اگر مرا کمک کنید من وفادار به قانون اساسی خواهم بود. پدرم با او به‌مانند یک کودک رفتار می‌کرد. ➖ این‌ها زمینه‌های پرورشی‌ام بود که در آن زمان ایجاد شده بود. ➖ حالات روحیِ پدرم در ما اعتقاد راسخ به وجود آورده بود. ➖ مرجع تقلیدِ مقتدرِ حزب، در روز عاشورا با احدی حرف نمی‌زد. ➖ پدرم لعن و صلوات را در روز عاشورا با تأنّی می‌خواند و تا ظهر طول می‌داد. ➖ پدرم دائماً و لاینقطع، همراهِ هر لعن و صلواتی، قطرات اشکش جاری بود. ➖ پدرم گِل به عمامه می‌زد و روی منبر می‌رفت و به حضرت رسول‌الله (صلی الله علیه و آله و سلم) سلام می‌داد، مثل کسی که به‌صورتِ حضوری تسلیتِ شهادت فرزندش را به صاحبش می‌گوید. و مانند مادرِ بچه‌مُرده شیون می‌کرد. ➖ من حالت پدرم را از هیچ مرجع دیگری ندیدم. ۲. دغدغۀ صنعت ➖ اولین جرقه‌ای که در سن ده_یازده سالگی به ذهنم زد این بود که گفتم مخترع شوم تا کمک کنم که مسلمانان، محتاج نباشند. ➖ بعد از فوت پدرم، مشغول دبیرستان و طلبگی بودم و با وسایل الکترونیک و برقی، بازی می‌کردم و در باطن به‌دنبال اختراع و اکتشاف بودم. ➖ در تجارب شخصی‌ام هشت اختراع داشتم، بدون این‌که به ثبت برسانم. ➖ در سال ۱۳‌۴۶ به نجف رفتم. ۳. مسئلۀ حکومت ➖ در سال ۱۳۴۹، امام‌خمینی(قدس‌سره) بحث حکومت اسلامی را مطرح کردند. با طرح حکومت اسلامی من شدیداً به فکر فرو رفتم. ➖ یادم هست سه بار از امام پرسیدند که روحانیت برای ایجاد حکومت اسلامی چه‌کار باید بکند؟ امام روی منبر اعلام کردند که اسلام را بشناسید و به جهانیان معرفی کنید، چرا که متاع شما را دنیا طالب است. ➖ مطالب فوق شدیداً روی من اثر گذاشت و یک ماه سخت مرا به فکر برد. با شنیدن این عبارات، تا یک ماه هیچ درسی را نمی‌فهمیدم. همیشه به فکر این بودم که آقا می‌گوید: اسلام را بشناسید و به دنیا معرفی کنید و متاع شما را مردم دنیا طالب هستند. ➖ متوجه شدم که ادارۀ جامعه امر آخَری است و ذهن ما از صنعت، عوض شد [و عبور کرد]. ۴. تأسیس فرهنگستان ➖ بعد از حضورم در مجلس خبرگان قانون اساسی، ضرورت پیاده کردنِ مصوباتْ ضرورتِ احتیاجِ به ابزار و معادلات کاربردی را تمام کرد و برای درست‌شدنش فرهنگستان را تاسیس کردیم. ➖ فرهنگستان را مبتنی بر اعتقاد راسخ به برتری دین بر غیردین بنیان‌گذاری کردم. ➖ اولین بحث اقتصاد را در مدرسه سید آغاز کردم. ➖ کار فرهنگستان هیچ‌گونه اقتباس از شرق و غرب نبوده ‌است. ➖ شیوه مباحثه فرهنگستان مباحثه عمیق بوده ‌است و مباحثه غیر از مباحثه عرفی بود. ➖ هرگز دین در برابر تخصیصِ «قدرت، اطلاع، ثروت» ساکت نیست. ➖ اگر کنترل عینیت، قاعده‌مند نشود نمی‌توان در برابر کفار ایستاد. ➖ اگر رهبری تکامل تاریخ به دست مستکبرین باشد ناچار به عقب‌نشینی هستیم. ➖ در فرهنگستان توانستیم فلسفۀ روش، که یک فلسفۀ عمل است نه فلسفۀ کتابخانه‌ای، پی‌ریزی کنیم. ➖ عمل حکومتی حکم می‌خواهد، معادلۀ کارشناسی می‌خواهد، نحوۀ اجرا هم می‌خواهد. ➖ مبانی [مطرح‌شده] سه سطح دارد: سطح اول: حکم‌شناسی؛ سطح دوم: موضوع‌شناسی؛ سطح سوم: برنامه‌ریزی. در هر سه، ضرورت، روش‌ و شاخص مطرح شد. ➖ تحول باید به‌صورت آرام در سطح علم اصول استنباط احکام حکومتی صورت بگیرد. 🖇 منبع: گزینشی از محتوایِ یکی از جلساتِ معرفی فرهنگستان از زبان استاد، ۱۳۷۴/۹/۲ ☑️ @moniroddin
📺 لینک برنامۀ مستند «نائب‌الامام» (روایتی متفاوت و جذاب از فعالیت‌های اجتماعی و سیاسیِ آیت‌الله العظمی سید نورالدین حسینی الهاشمی، آخرین اسطورۀ مشروطۀ مشروعه) ◽️ کارگردان: محمدعلی یزدانی ◽️ تهیه شده در: سازمان هنری رسانه‌ای اوج ◽️ مدت‌زمان: ۱۰۸ دقیقه ▶️ http://www.telewebion.com/episode/۲۵۶۴۸۵۶
🔆 همیشه هست و هميشه هستند که نَفْس به آنها می‌گويد: دستتان خالی مانده و ديگران را برده‌اند! 💠 علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی: «من يک جمله کوتاه عرض ‌کنم: خيال نکنيد فقط کسانی که در جنگ احد سنگردار بودند، احساس کردند که انگار اينها دستشان خالي ماند و سنگر را رها کردند. هميشه جنگ احد هست و هميشه هم نفس انسان می‌گويد: دستت خالی ماند و ديگران بردند! نکند که ما در وقتي که تکليف برایمان آمده، اشتغال به خودمان داشته باشيم. از خدا بخواهيم که هَمّ ما مشکلات اسلام باشد، نه مشکلات خودمان. از خداي متعال در ايام معلومات بخواهيم که ما مشغول به خودمان و شئون خودمان نشويم، بخواهيم که دنبال بهانه نگرديم. در مناجات‌هايمان، نسبت به موضعمان در نظام ولايت طلب مغفرت کنيم.» ☑️ @moniroddin
حب جاه 28-Oct-2021 19-26-52.pdf
7.83M
📜 یکی از درس‌های اخلاق علامه سید منیرالدین حسینی شیرازی (ره) در فرهنگستان علوم اسلامی (در حاشیۀ یکی از جلسات علمی) ◀️ خطرات «حُبّ جاه» و «عُجبِ به موضوع» برای پژوهشگران ☑️ @moniroddin
🔲 سه گفتار از «استاد سید محمدمهدی میرباقری» درباره شخصیت و اندیشۀ «علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی» 📜 جلسه اول برنامه مصیر/ طرح کلی اندیشه استاد سید منیرالدین حسینی برای تولید علم دینی https://b2n.ir/z59348 📜 جلسه دوم برنامه مصیر/ علامه حسینی و افزایش ظرفیت تفقه دینی؛ ارکان اندیشه و تحولات علمی ایشان https://b2n.ir/y78501 📜 سالگرد رحلت علامه حسینی و نظریه اجتماعی ایشان در مدل تشکیل جامعه ایمان و کفر https://b2n.ir/s34009 ☑️ @moniroddin
📢 طرح فکریِ «آیت‌الله مصباح یزدی» و ‌«استاد سید منیرالدین حسینی‌ الهاشمی» باید هم‌افزا شوند. 💠 استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: ◀️ آن دو شخصیتی که پا به عرصه «انقلاب فرهنگی» گذاشتند و این پروژه را تا آخر عمرشان به‌صورت جدی دنبال کردند، یکی مرحوم «آیت‌الله مصباح یزدی» و دیگری مرحوم «استاد سید منیرالدین حسینی شیرازی» بودند. غیر از این دو اندیشمند، کس دیگری را که به این صحنه ورود کرده باشد و استوار تا آخر ایستاده باشد و کار را جلو برده باشد، من نمی‌شناسم. این دو بزرگوار حقیقتاً عمر خودشان و امکانات خودشان و آبروی اجتماعی خودشان و هر چه داشتند را برای پیشبرد کار وسط آوردند. ◀️ این دو شخصیت، دو شکل کار را دنبال می‌کردند که هر دو برای پیشبرد انقلاب اسلامی لازم بود؛ حضرت استاد مصباح یک مسیری را جلو بردند و یک‌دسته علوم انسانی را موضوع دقت قرار دادند و نرم‌افزارهایی تولید کردند و طرح‌هایی مثل طرح ولایت را طراحی کردند که یکی از طرح‌های مؤثر اجتماعی ایشان بود. استاد حسینی هم یک نرم‌افزار اساسی برای گسترش عقلانیت دینی در جامعه، برای اینکه تمام عقلانیت اجتماعی بر محور دین و فرهنگ دین رشد کند، تهیه کردند. ◀️ این دو کار می‌تواند با هم هم‌افزا باشد و به همدیگر در ادامه راه کمک کند. البته این کار احتیاج به یک بصیرت و هوشیاری دارد. ◀️ البته اکنون در مرحله‌ای قرار داریم که باید نیروهای آتش به اختیار بیایند و این دو طرح را دریافت کنند و بسط بدهند. این مرحله، مرحله‌ای نیست که بشود این دو طرح را با ده نفر یا کمتر و بیشتر و یا با تأسیس یک مرکز، جلو برد. (اسفند ۱۴‌۰۰) ☑️ @AndisheMonir
🔆 سید منیرالدین حسینی الهاشمی: حضرت امام خمینی در جریان «حملۀ خونین عوامل رژیم شاه به مدرسۀ فیضیه»، به من فرمودند که: این ما بودیم که پیروز شدیم و این واقعه، به نفع اسلام تمام شد! ◀️ استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی: «خبردار شدیم که امام دقایقی است از سخنرانی شدیداللحن علیه دستگاه حاکمه فارغ شده‌اند. به آقای شیخ حسن صانعی گفتم: می‌خواهم با آقا ملاقات کنم. آقای صانعی گفت: امام تازه از سخنرانی فارغ شده‌اند و خسته‌اند. گفتم: بفرمایید سید منیرالدین این‌جاست و می‌خواهد شما را ببیند. آقای صانعی نزد امام رفت و بازگشت و گفت: بفرمایید. بنده وارد اندرونی منزل شدم و خدمت امام رسیدم. پدرِ عیال، که خدا رحمتش کند، همراه من بود و در حضور امام به دو مطلب اشاره کرد. نخست این که گفت: بنده با لرها از زمان مرحوم آقاسید نورالدین رابطه دارم. هرگاه که احساس خطر کرده، نیاز به اسلحه پیدا می‌کردیم، از این طریق عمل می‌کرد. در حال حاضر هم، این گروه به‌شدت به شما ارادت دارند. اگر اجازه بدهید بنده می‌توانم با عشایر و تفنگچی‌های آنان تماس بگیرم تا علیه دستگاه حاکمه حرکت‌های حرکت ایذایی انجام دهند! حضرت امام اجازۀ این کار را ندادند. بعد از آن، پدرخانمِ ما به حضرت امام گفت: فلانی (منظورش من بودم و به من اشاره کرد)، دیشب تا صبح خواب نداشت و مدام گریه می‌کرد. بنده در آن مقطع حدوداً شانزده-هفده سال سن داشتم. امام به من نگاه کردند و با قاطعیت گفتند: برای چه ناراحتی؟! سکوت کردم. امام سؤالشان را تکرار کردند و این تکرار به بار سوم هم کشید. گفتم: این‌ها به مدرسه فیضیه ریخته‌اند و همه‌چیز را به‌هم زده‌اند! در مقابلِ حضرت امام، میز تحریر کوچکی بود که کنار آن، میز کوچک دیگری قرار داشت. روی میز چند کتاب قرار گرفته بود، از جمله قرآنی که بالاتر از همه بود. امام با انگشت به قرآن اشاره کردند و گفتند: آیا معتقدی که این کتاب را خدا نازل کرده‌ است؟ گفتم: بله! گفتند: هیچ تردیدی نداری؟ گفتم: خیر! گفتند: "ما به این کتاب عمل کردیم؛ چه پیروز شویم و چه شکست بخوریم، در هر حال پیروزیم و معنای اِحدَی‌الحُسنَیَین همین است!" قسمت آخر را امام با لحن بسیار عجیبی به زبان آورده‌اند، لحنی بسیار نافذ که در عمق روح من اثر کرد. بعد افزودند: ما دیروز پیروز شدیم! اگر می‌خواستیم دیروز صدهزار مُبلّغ به سراسر کشور بفرستیم تا ماهیت شاه را برای مردم روشن کنند، و برای این منظور، صد میلیون خرج می‌کردیم، نمی‌توانستیم ماهیت شاه را برای مردم روشن کنیم. اما شاه به دست خودش، هویت پلید خود را در یک محدودۀ وسیع به نمایش گذاشت و این امر به نفع اسلام تمام شد. من وقتی وارد منزل امام شدم، مانند جوجۀ پروبال‌شکسته‌ای بودم که در فصل سرما در آب یخ قرارش داده باشند! در بدو امر وقتی به تنهاییِ حضرت امام فکر کردم و به یاد مراجع تقلیدی افتادم که قبل از حضرت امام به بیوت ایشان مراجعه کرده و با در بسته مواجه شده بودیم، تأثّر و تحسّر تمام وجودم را فراگرفته بود. احساس می‌کردم که دستگاه جور در متفرق کردنِ مراجع از گرد حضرت امام به پیروزی دست یافته‌ است؛ ولی وقتی حضرت امام‌ با بیان نافذشان، آن چند کلمه را با من در میان گذاشتند، به‌‌طور کلی تغییر روحیه دادم و وقتی از منزل امام خارج شدم، مانند افسری پیروز بودم؛ دست حضرت امام را بوسیدم و خارج شدم». (منبع: خاطرات سید منیرالدین حسینی شیرازی، قم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی) ☑️ @AndisheMonir
🔆 استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی: «يك‌عده از مقدسينِ كم‌اطلاع را انسان می‌ديد كه اگر فرزند‌شان به سينما می‌رفت و به فِسق آلوده می‌شد، پدر، خيلی ناراحت بود، ولی اگر می‌رفت روان‌شناسی غربی می‌خواند و به كفر و ترديد آلوده می‌شد، افتخار می‌كرد كه: آقازاده‌ام در روان‌شناسی دارد دكترا می‌گيرد! افرادی، نمی‌توانند درک کنند كه مفاسد عالم از كجاست؛ ریشۀ هجوم را نمی‌توانند بفهمند.» (۱۳‌۶۶) ☑️ @AndisheMonir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 نکاتی درباره زنان و جوانان از استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی 🔅عشقِتان به همسرتان، از رویِ ترحّم نباشد (عشق ترحُّمی). عشقِ توسّلی موجبِ تحملِ ناملایماتِ زندگی می‌شود. https://eitaa.com/AndisheMonir/129 🔆 زنانِ خودگرا، زنانِ جامعه‌گرا، زنانِ تکامل‌گرا https://eitaa.com/AndisheMonir/141 🔆 زن، فرعونیتِ جمال دارد و مرد، فرعونیتِ جلال. https://eitaa.com/AndisheMonir/127 🔅 اگر روابط زن و مرد مقنن نشود، استقرارِ در محبت پیدا نمی‌شود و ایثار محقق نمی‌شود. رابطه زن و مرد هر قدر مقنن‌تر بشود، کارخانهٔ انسان‌سازی شما بهتر می‌تواند كار كند. https://eitaa.com/AndisheMonir/142 🔆 ریشهٔ ظلم به زنان، طغیانِ اخلاق است. https://eitaa.com/AndisheMonir/145 🔆 زنان ۵ دسته هستند. زنان می‌توانند یک لباس ساده را با ۵ انگیزهٔ متفاوت بدوزند! زنان می‌توانند در موازنه ارزی نقش مثبت ایفا کنند. https://eitaa.com/AndisheMonir/147 🔆 در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، کسی به خانم‌ها نگفت که چادر بپوشند، اما خیلی از خانم‌های بی‌حجاب چادری شدند. هرگاه قدرت سیاسیِ شما و ولایتِ اجتماعی شما رو به رشد باشد، منطقِ کفر شکسته می‌شود و زمینهٔ پذیرشِ عمومیِ احکام اسلام، ازجمله حجاب، بیش‌تر خواهد شد. https://eitaa.com/AndisheMonir/149 🔆 زن متدین کسی است که «تقابلِ نظامِ کفر با نظام اسلام» را بشناسد و تعیینِ موضع کند. https://eitaa.com/AndisheMonir/202 🔆 «عفتِ انفعالی و تحمیلی» یعنی از ترسِ شوهر، خودش را از مرد نامحرم می‌پوشاند؛ ولی اگر دستش به جایی برسد که ‌هیچ‌کس نباشد، هم چادر و هم سروگردن را رها می‌کند! «عفتِ آگاهانه و انتخابی» یعنی زن می‌داند که حجاب، هم نزد خدا برای او رشد می‌آورد و هم در میان مردم برایش عزّت می‌آورد و هم هویت او را در موضع برتر قرار می‌دهد. https://eitaa.com/AndisheMonir/204 🔆 بايد بپذيريد كه جوانان می‌خواهند «احساسِ هويت» كنند. اين را كم حساب نكنيد! جوانان می‌خواهند سری دربينِ سرها پيدا كنند. مشكلات جوان‌ها فقط مسئلهٔ «اشتغال و بيكاری» نيست. https://eitaa.com/AndisheMonir/156 🔆 جوان نمی‌تواند ازدواج کند، به نظام فحش می‌دهد و مطالبهٔ «آزادی» می‌کند. این «آزادی‌خواهی» ناشی از «دموکراسی‌خواهی» نیست؛ ناشی از «تحقیری» است که «مدل سرمایه‌داری» و «اختلاف طبقاتی» بر این ملت تحمیل کرده. https://eitaa.com/AndisheMonir/159 🔆 پياده شدنِ مدل سرمايه‌داري در ایران، بستر شکل‌گیریِ شکاف طبقاتی و تحميلِ محروميت‌های اقتصادی و فرهنگی و محرومیت‌های جنسی است. https://eitaa.com/AndisheMonir/166 🔆 این‌گونه نیست که جوان‌ها بلد نباشند ازدواج کنند یا مانعشان فقط پدر و مادر باشد، بلکه «محیطِ جامعه» تحقیرشان می‌کند! علتِ اساسیِ محرومیتِ جنسی جوانان، به وجود ناهنجاری در وضعیت اقتصادی و سیاسی بازگشت می‌کند. من مانع ازدواج را این دو می‌دانم./ وقتی [مدل سرمایه‌داری] در اقتصاد حاکم است، توصیه به ساده‌زیستی و ازدواج ساده، یک تعارف است! وقتی شما هر روز تبلیغات مصرفی ارائه می‌دهید و آبرو و آبرومندی را «مادی» تعریف می‌کنید، توصیه به «ازدواج ساده» چه معنایی می‌دهد؟! آیا می‌خواهید با «ازدواج ساده»، همه به یک جوان به چشمِ تحقیر نگاه کنند؟! https://eitaa.com/AndisheMonir/200
🔰 درسِ آموختنی از «فدائیان اسلام» در احترام گذاشتن به عُلمای مُنتقد 🔆 «فدائیان اسلام» توسط بعضی از عُلما تخطئه می‌شدند ولی آنها عُلما را تخطئه نمی‌کردند و خود را نوکر عُلما به حساب می‌آوردند. ◀️ استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی: «چند شب قبل تلویزیون، جریان شهید بزرگوار مرحوم نواب صفوی را نشان می‏‌داد كه دوستان آنها نظیر آقای عبد خدائی و آقای زنجانی خاطرات خود را مطرح می‌كردند و صحبت از شكنجه‏‌های مفصل جسمی و روحی آنها داشتند. جا داشت كسانی كه این برنامه را دیدند فكر كنند كه آنها در آن زمان در امور سیاسی، متفرّد بودند؛ یعنی در زمان آنها انقلاب مسلحانه بدین شكلش، در نزد فقها پذیرفته نشده بود و متدیّنین هم به تبعیت از آنها انقلاب مسلحانه را رد می‏‌كردند. مثلا آقای شیخ علی لُر بعضی از این بزرگوارها را در مدرسه فیضیه كتك زدند و سپس ایشان را از حوزه اخراج كردند. اما اینها یك ذره بر علیه علما عمل نكردند، بلكه خودشان را نوکر علما می‏‌دانستند و در عین حال، مقابل كفر ظاهر هم می‏‌جنگیدند؛ یعنی بر علیه سلطه غرب كه ابتدا از انگلستان شروع و در این اواخر به آمریكا ختم شد مبارزه می‏‌كردند و با دستگاه شاه به صورت متفردانه برخورد می‏‌كردند، اما در عین تحمل شكنجه از سوی دشمنان، در مقابل علمای اسلام هم خاضع بودند. سخت‌‏ترین حالت برای اینها وقتی بود كه اینها را خلع لباس كردند و بیت آیت‌الله بروجردی بر این عمل اعتراضی نكرد و اصلاً بعض از علما می‏‌گفتند كه اینها جزء روحانیون نبوده‌‏اند! در جبهۀ مقابل، [در دستگاه نفاق و التقاط، گروه‌هایی را می‌بینیم که] همین حالت را دارند ولی با یك فرق! به اینكه وقتی مسلمین آنها را تخطئه می‌‏كنند آنها هم مسلمین و علما را تخطئه می‏‌كنند! امثال فدائیان اسلام تخطئه می‌‏شوند ولی دیگران را تخطئه نمی‏‌كنند؛ از كفر شكنجه می‌‏شوند ولی تحمل می‌‏كنند.» (۱۳‌۷۳/۱۰‌/۲۸) ☑️ @AndisheMonir
🔰 گاهی يک‌عدّه از مقدّسين که می‌خواهند به آیت‌الله خامنه‌ای حمله کنند، دعای بر حضرت ولی عصر(عج) می‌کنند! این دعا ازقبیلِ گریه‌هایِ مقدّسینِ نهروان است. ◀️ استاد سید منیرالدّین حسینی الهاشمی: «در زمان شاه، فردی بود که با یک "پاسبان"، خُرده‌حساب پيدا کرده بود. او می‌خواست دق‌دلی خودش را بر سر پاسبان در بياورد. می‌گفت زنده باد شاه، و توی گوش پاسبان می‌زد! دادوقال می‌کرد و پُشتِ‌سرِهم می‌گفت زنده باد شاه! پاسبان که دست‌پاچه شده بود می‌گفت: من که به شاه جسارتی نکردم! ولی او می‌گفت "این پدرسوخته، احترام به شاه نگذاشت" و توی گوشِ پاسبان می‌زد! حالا گاهی يک عده از مقدسين که می‌خواهند به آیت‌الله خامنه‌ای حمله کنند، دعای بر حضرت ولی عصر(عج) می‌کنند! می‌گویند: مظالم چقدر زياد است! آقا خودت بيا و درست کن؛ هيچ کس نمی‌تواند. به نظر ما اين حرف، به‌معنای نفی آن حکومتی است که حضرت ولی عصر(عج) ايجاد فرموده‌اند. ای بی‌انصاف! در دنيا نور اسلام درخشيده، و رئيس کفار، از [نورِ] اسلام دارد پِلک می‌زند. رژیم صهیونیستی که، در سالی که جنگ شش‌روزه اعراب و اسرائيل بود، در نزدِ يک عده به‌عنوان قدرت لايزال شناخته می‌شد، حالا به دست بچه‌های حزب‌الله به ذلّه درآمده؛ سرمايه‌داران يهودی امريکا به ذلّه در آمده‌اند. آمریکا تحريم اقتصادی می‌کند، در بوق هم می‌کند، ولی شکسته می‌شود؛ نفوذ کلمه‌اش از بين رفته. خدا می‌داند، آنهايی که اهل عبادت‌اند و اهل امور سياسی نيستند، مقدار زيادی از زمان را بايد نماز شکر بگذارند و دعایِ به آیت‌الله خامنه‌ای و دعایِ به اين پرچم بکنند. آن [نوع] دعایِ به امام زمان(عج)، از دعاهای خطرناک است. در آن دعایِ به امام زمان(عج)، شکرانهٔ لطف امام زمان(عج) نيست. آن دعا، ازقبيلِ گريه‌های مقدسينِ نهروان است.» ۷۵/۵/۳۰ ☑️ @AndisheMonir
🔰 «بُحران»، پدرِ تغيير صنعت است. 📢 بُحران يک فرصت طلايی است. بُحران را اگر هر کس بتواند در جريان مقصدش به کار بگيرد راه طولانی را خيلی نزديک می‌کند. «استقبال از بحران و حل کردن بحران به نفع توسعۀ صنعت، متناسب با توسعه اسلامی»، يکی از سؤالات استراتژيک صنعت است. 📜 استاد سید مُنیرالدین حسینی الهاشمی: 🔷 آیا بحران، نگران‌کننده است يا بحران يک «فرصت طلايی» است؟ بحران را اگر هر کس بتواند در جريان مقصدش به کار بگيرد راه طولانی را خيلی نزديک می‌کند. بحران يعني «پيدايش يک اختلاف سطح، يک قدرت، يک فرصت»، که «امکان به هم ريختن انتظارات و تغيير جهت» را ايجاد مي‌کند؛ يعني بحران، [هم] مي‌تواند «پدر تغيير صنعت» بشود، [و هم] مي‌تواند هم «وسيله اسارت در صنعتِ غير» بشود. «مديريت بحران» براي ما يک مديريت بسيار مهمي است. در اين صورت آيا بهتر نيست که ما تلاش کنيم که درست بشناسيم بحران‌هايي را که براي ما مي‌تواند حداکثر نفع را داشته باشد؟ و خودمان بسترسازی‌اش را بکنيم؛ بدون اينكه لزوم بايد داشته باشد جنگ سياسي بكنيم. ايجاد بحران و حل کردن بحران به نفع توسعه صنعت متناسب با توسعه اسلامي، يکی از «سؤالات استراتژيک صنعت» است. به استقبال بحران رفتن و هدايت کردن بحران در جهت حل مشکلات‌مان؛ يعني مثلاً نفت قيمتش کم شد، اين را بايد چه کارش کنيم؟ به هر حال يک بحران است. اين را چند رقم مي‌شود به آن برخورد کرد: يکي اين که به روي خودمان نياوريم الا اندرزگونه با ملت حرف بزنيم و بعد هم سعي کنيم که از هر راهي که شد قرض کنيم! من اين را اسمش را مي‌گذارم «برخورد پير زنی به حادثه»! او منفعل از حادثه هست، حالِ برخورد به حادثه را ندارد و مي‌خواهد شهامت خودش را هم حفظ کند. پيرزن آبرومندي است که نمي‌خواهد آبرو را ببازد. او غير از کسي است که اگر قیمت نفت کم بشود، آن را اساس قرار مي‌دهد براي يک دسته «تبليغات» و يک «تغيير جهت اصولي». به هر حال «ملت تحقير را نمي‌پذيرند». از کجا، تا چه حد ما مي‌توانيم آغاز بکنيم که حتي انگيزه‌هاي غيرمذهبي را اول کار تحريک کنيم، بعد شيب آن را بدهيم به طرف مذهب؟ 🔷 بايد توجه داشته باشيم ببينيم آيا ما بحران را مي‌توانيم اساس قرار بدهيم براي تغيير اخلاق‌ها؟ به هر حال اشتباهي صورت گرفته يا هر چه؛ اتفاقی که افتاده، فعلاً نظام سرمايه‌داري آمده. حالا بحران را مي‌توانيم بهترين دست‌مايه قرار بدهيم براي حل. بايد به حدي از اين مطلب استفاده کنيم و تغيير ساختار را زمينه‌سازي کنيم که آمريکا ببيند که اگر بخواهد با ايران برخورد منطقي بکند بايد نفت را دو برابر بخرد، بايد کارشناس‌هایش به او بگويند که محموله نفت ايران را شما هر طوري که هست يک کاري بکنيد که قيمت آن جاي مثلاً يازده دلار، بيست و دو دلار بخرند، تزريق پول بدون بها بشود تا بلکه اينها از اين وضع در بيايند! (مباحث زیرساختی صنعت، کد پژوهشی ۳۹۴، جلسۀ ۲۸) ☑️ @AndisheMonir
🔰 در انقلاب اسلامی، چه در مبارزه با رژیم پهلوی و چه در جنگ تحمیلی، خون بر شمشیر پیروز شد، نه اسلحه در برابر اسلحه. نظام پرورشی اسلام، انسان را تبدیل به اسلحه می‌کند، آن هم بالاترین اسلحه‌ها. هیچ سلاحی در اسلام بالاتر از بنده مؤمن نیست. ◀️ استاد سید منیرالدین حسینیِ الهاشمی: 🔹 در انقلاب اسلامی، چه در جنگ و چه در مقابل شاه، خون بر شمشیر پیروز بود، نه اسلحه در برابر اسلحه. نظام پرورشی اسلام انسان را تبدیل به اسلحه می‌کند، آن هم بالاترین اسلحه‌ها. هیچ سلاحی در اسلام بالاتر از بنده مؤمن نیست. قدرت روحی مؤمن و به استقبال خطر رفتن و «ریسک خطر» را به حداکثر رساندن به صورت اجتماعی، از کلیه آیاتی که درباره قتال با کفار هست، در قرآن ظاهر است. مسئله، مسئله معامله با خدا است؛ خدا طرف خرید است. 🔸 مسئله برتری یک اعتقاد و یک قاطعیت است که به‌صورت برتری تحرک سازمان درآمده. مسئله برتری یقین مؤمنین بر کفار است. یقین مؤمنین که در آن یک ذره اضطراب نیست، نسبت به یقین کفار به دنیا که در جنگ، احساس به خطر افتادن آن (دنیا) را می‌کنند و سراسر از خوف و اضطراب می‌شوند و تن به اضطراب کوچک‌تر می‌دهند؛ و وقتی به مرگ می‌رسند که اضطراب بزرگتر است، قدرت تصمیم‌گیری آن‌ها شدیداً تضعیف می‌شود. 🔹 به حداکثر رساندن ریسک خطر، اگر خلق و خوی همه یک ملت و مجموعه شد، تکنولوژی متناسب با خودش را برای توسعه قدرت می‌طلبد. سنخ تکنولوژی نظامی آن با سنخ تکنولوژی کسی که می‌ترسد از جان خود و ریسک را به حداقل می‌رساند متفاوت است. 🔸 این دو ماشین جنگی، لوازم‌شان یکی نیست. این‌جا تشریفاتی برای رئیس نمی‌خواهند. رئیس با همه مؤمنین داخل یک صف می‌ایستد، نماز می‌خواند، یک گونه وضو می‌گیرد. بر خلاف دستگاه کفار که الگوی خوراک، خواب، نشست و برخاست، و امنیت رئیس را متفاوت می‌گذارند، تا وجودش را طوری بکنند که دیگران بپذیرند که باید فدای او بشوند. [در سازمان ایمانی] چنین چیزی نیست. مدیر جنگ، راسخ‌تر از همه، جلوی دشمن است. 🗄 بانک اطلاعات فرهنگستان علوم اسلامی - پژوهش 186 - جلسه 3 (1372) ☑️ @AndisheMonir