« اسلام گرایان عرب؛ از وصول الي السلطة تا الزامات مابعدالسلطة»
🔸اسلام گرایان سیاسی عرب پس از فروپاشی نظم خلافت، با شعار جذاب «الاسلام هو الحل»و«تطبیق الشریعه فی المجتمع» امید زیادی در دل جامعه دیندار نهادند که تأسیس اخوان المسلمین در 1928 آغاز این ایده بود.
🔹هر اندازه که ایدئولوژی های قومی، پان عرب، لیبرال و...از هویت انسانِ مسلمان دور جلوه مینمود؛ وعده اسلامگرایانِ سیاسی جذابتر به نظر میرسید.
🔸لذا جنبش های اسلامی در جهان عرب با سرمایه اجتماعی قابل توجهی هدفشان را بر«وصول الی السلطه» سوق داده و همه تلاشها بر پایین کشیدنِ حکامِ مستقر متمرکز شد.
🔹خروجی عینی این وعده اسلامگرایان، تجربه اخوان در مصر و تونس بود که در ناکارآمدی آن تردیدی نیست. انگار اسلامگرایان به یک چیز هرگز نیندیشیده بودند و آن الزامات«مابعد السلطه» بود.
🔸این جنبش ها تا قبل از رسیدن به قدرت«وصول الی السلطه» اپوزیسیونِ نظم مستقر بودند. اما پس از به قدرت رسیدن، باید پاسخگوی نیازهای اولیه و ثانویه همه اعضای جامعه بوده و سختتر از آن، بر اساس ایده های تاسیسی«الاسلام هو الحل» بتوانند مدل حکمرانی متفاوتی از نظم های غربی ارائه نمایند. ناتوانی در پاسخ به این دومطالبه، در نهایت منجر به از دست دادن سرمایه اجتماعی و تعیین سرنوشت رهبران (مرسی و غنوشی)در زندان شد.
🔸امروز نیز که اسلامگرایان سوری گام اول«وصول الی السلطه» را پیموده، به نظر نمیرسد ایده منسجمی برای«مابعد السلطه»داشته باشند. جنبش هایی که بلافاصله پس از رسیدن به قدرت، باید از مطالبه گری به پاسخگویی و مسئولیت پذیری تغییر رویه دهند. باتوجه به اینکه الزاماتِ دنیای اداره، به مراتب پیچیده تر از رسیدن به قدرت است؛ از این منظر آینده به مراتب سخت تر از گذشته خواهد بود. چون شهروندان نیازهای عمومی را طلب میکنند و پیروانِ دلبسته به ایده اسلامگرایان نیز مدل حکمرانیِ جدیدی طلب میکنند؛ که برای رهبران جنبش نااندیشیده تلقی میشود.
#اسلام_سیاسی
#سوریه
#تحریر_الشام
#جنبش
🔻منظاری ایرانی؛ منظری عربی
@Arabworld2023
https://eitaa.com/joinchat/917045908C8d9086eed1