310.2K
#شب_اول_محرم
#حضرتمسلم_عزاداری
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب اول محرم
من شدم سفیر بر حسین اسیر
من غلامم و او مرا امیر
یا حسین بیا دستم و بگیر
سیدی حسین سیدی حسین...
آشنای تو بینِ کوفیان
شد اسیرِ غم بینِ ظالمان
حامیِ توام با تمامِ جان
سیدی حسین سیدی حسین...
کوفه شد حسین قتلگاهِ من
این دو کودکم شد سپاهِ من
راهِ عاشقی گشته راهِ من
سیدی حسین سیدی حسین...
بینِ کوفیان حرفِ معجر است
حرفِ ساقی و حرفِ اکبر است
شیرخواره و عون و جعفر است
سیدی حسین سیدی حسین...
سوی کربلا شاهِ من میا
کشته میشوی ماهِ من میا
یادِ اصغرِ شیرهخوارهام
یادِ حنجرِ پاره پارهام
سیدیحسین، سیدیحسین...
مانده ای غریب بینِ کوفیان
اولین فدایی و قهرمان
در دلت چنان درد اشتیاق
هر نگاهِ تو شعله ی فراق
ای سفیر عشق، ای سفیر عشق...
287.4K
#شب_دوم_محرم
#ورود_به_کربلا
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب دوم محرم
کاروان رسیده به کربلا
همرَهِ حسین شاهِ اولیا
بینوا شدم من ز نینوا
وا مصیبتا وا مصیبا...
همرَهش بوَد طفلِ شیرخوار
همچو لاله و یاسِ در بهار
روی کودکان گشته گلعذار
وا مصیبتا وا مصیبا...
جانِ کودکان بر لب آمده
کودکی حزین در تب آمده
دخترِ علی زینب آمده
وا مصیبتا وا مصیبتا...
وارثِ علی شیرِ علقمه
آبِ مشکِ او آبِ زمزمه
بر لبش مدام نامِ فاطمه!
وا مصیبتا وا مصیبتا...
هستی محرابی
255.6K
#شب_سوم_محرم
#حضرترقیه_عزاداری
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب سوم محرم
زد ز شاخِ گل تا جوانهام
شامِ غم شده آشیانهام
من شهیدهی تازیانهام
ای پدر بیا ای پدر بیا...
روی من کبود همچو معجرم
بینِ شامِ غم همچو مادرم
غنچه ام ولی یاسِ پرپرم
ای پدر بیا ای پدر بیا...
زیرِ تازیانه تنم کبود
چوب و نیزه ها بر سرم فرود
بابا دخترت کاش کِه مرده بود
ای پدر بیا ای پدر بیا...
در خرابه من گریهها کنم
زیرِ لب تو را هی صدا کنم
نوحهی عزایت به پا کنم
ای پدر بیا ای پدر بیا...
هستی محرابی
296.5K
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب چهارم محرم
این دو طفلِ من شد سپاهِ تو
چون ستارهای گردِ ماهِ تو
می شود فداییِ راهِ تو
یاحسینحسین یاحسینحسین...
قبلهی امید ای برادرم
هستی ام تویی روحِ باورم
پیشمرگ تو عون و جعفرم
یاحسینحسین یاحسینحسین...
من به پای تو سر نَهم حسین
جان به راهِ تو میدهم حسین
من رعیت و تو شَهم حسین
یاحسینحسین یاحسینحسین...
هستی محرابی
271.8K
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_ابن_حسن
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب پنجم محرم
عبدِ تو منم شاهِ من تویی
ای در آسمان ماهِ من تویی
من یتیمم و آهِ من تویی
ای عمو عمو ای عمو عمو...
عشقِ تو اسیرِ جنون شدم
در بهارِ تو لالهگون شدم
پیشِ چشمِ تو غرقِ خون شدم
ای عمو عمو ای عمو عمو...
در رَهت شده دستِ من جدا
من براهِ تو جان کنم فدا
زیرِ بیرقِ شاهِ کربلا
ای عمو عمو ای عمو عمو...
هستی محرابی
281.3K
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب ششم محرم
نجلِ مجتبی زاده ی حسن
کشتهی جفا غرقِ خون بدن
زیرِ آفَتاب جسمِ بی کفن
ای عمو حسین ای عمو حسین...
من به خونِ سر میکنم وضو
بر لبم مدام ذکرِ یا عمو
ای عمو برام از پدر بگو
ای عمو حسین ای عمو حسین...
بهتر از عسل مرگِ در رهت
من فداییِ روی چون مَهت
عاقبت شوم ذبحِ درگهت
ای عمو حسین ای عمو حسین...
هستی محرابی
515.3K
#شب_هفتم_محرم
#حضرتعلیاصغر_عزاداری
#زمینه
نوحه شب هفتم محرم
دامنِ رباب مهدِ اصغر است
کامِ او ز خونِ گلو تر است
از جفای کین غنچه پرپر است
لایی لای علی، لایی لای علی...
پیکرت پسر غرقِ خون شده
صورتت چو گل لالهگون شده
روی دستِ من واژگون شده
لایی لای علی، لایی لای علی...
پیشِ چشمِ من حنجرت درید
چشمِ روزگار این چنین ندید
مرغِ روحِ تو تشنه پَر کشید
لایی لای علی، لایی لای علی...
هستی محرابی
288.1K
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر_عزاداری
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب هشتم محرم
شبهِ مصطفی اکبرِ منی
کربلا یلِ حیدرِ منی
ای تو حامیِ لشکرِ منی
اکبر منی اکبر منی...
سروِ نازِ من از برم مرو
از حرم علی اکبرم مرو
ای همه کس و یاورم مرو
اکبر منی اکبر منی...
تا عدو زده نیزه بر جبین
گشته قامتت نقشِ بر زمین
خیزو ای پسر حالِ من ببین
اکبر منی اکبر منی...
قطعه قطعه شد پیکرت علی
تیر و نیزه ها بر سرت علی
خون شده دلِ مادرت علی
اکبر منی اکبر منی...
هستی محرابی
275.9K
#شب_نهم_محرم
#حضرتابالفضل_عزاداری
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب نهم محرم (تاسوعا)
یاسِ کربلا ای برادرم
صاحبِ علم ساقیِ حرم
خیز و کن نظر دیدهی ترم
ای برادرم ای برادرم...
علقمه شده قتلگاهِ تو
رنگِ خون گرفت روی ماهِ تو
خِجلت از رباب در نگاهِ تو
ای برادرم ای برادرم...
دستِ تو جدا شد ز پیکرت
شد نثارِ راهِ برادرت
قلبِ تو شکست مثلِ ساغرت
ای برادرم ای برادرم...
هستی محرابی
311.9K
#شب_دهم_محرم
#زمینه سنتی ساده
نوحه شب دهم محرم (عاشورا)
ای پناهِ من ای برادرم
ای وجود تو سایه ی سرم
روحِ مرتضی جانِ کوثرم
ای حسین حسین...
از برم مرو ای بهارِ من
مرهم دلِ بی قرارِ من
جانِ من بمان در کنارِ من
ای حسین حسین...
جانِ فاطمه در تبِ حسین
ذکر یا اله بر لبِ حسین
محو روی او زینبِ حسین
ای حسین ای حسین...
خیمهها همه در پناهِ تو
چشمِ اصغرت در نگاهِ تو
می شود پناهِ سپاهِ تو
ای حسین حسین...
در عزا همه کنجِ خیمهها
در وداعِ آن شاهِ کربلا
بر لبِ همه، وا محمدا
ای حسین حسین...
هستی محرابی
451K
نوحه شب دوم ( ورودیه کربلا )
قرار قلب بیقرارم –
برادر جان دلشوره دارم
کسی را غیر از تو ندارم – ( حسین جان )
از آن ترسم ای نازنینم –
در این صحرا داغت ببینم
پریشان حال و دلغمینم ( حسین جان )
یا اخا –
بیا و مزن خیمه در این صحرا
رسد بوی هجران ز خاک اینجا –
تو را جان زهرا
مکن تو بازی. با جان خواهرت
رسد بگوشم. آوای مادرت
بگو چه سازد این یار مضطرت
(( یابن الزهرا. مظلوم کربلا ))
گرفته بوی غم صدایم – بگو از این صحرا برایم
به درد غربت آشنایم ( حسین جان )
تو که مظلوم کربلایی – بگو روزی که سرجدایی
مگر در زیر دست و پایی ( حسین جان )
واویلا – شود صید تیر و سنان حنجرها
رود بر سر نیزه یک یک سرها – چه سازم من آنجا
همینکه وارد در کربلا شدم
دل نگران این ماجرا شدم
چگونه بینم از تو جدا شدم
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
بیا ای خواهر گریه کم کن – به جان مادر گریه کم کن
از این پس دیگر گریه کم کن ( واویلا )
پیاده شو از محمل اینجا – رکاب تو زانوی سقا
نما این صحرا را تماشا ( واویلا )
واویلا – به دور تو حلقه زده محرمها
ندیده کسی سایه ات را حتی – بگویم ز غمها
امان ز وقت بوسیدن گلو
شود تن من یکباره زیر و رو
به چادر تو پا می نهد عدو
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
512.4K
نوحه شب سوم ( رقیه علیها سلام )
سلام ای شاه سر بریده – تو هم کارت اینجا کشیده
رخت شویم با اشک دیده – ( پدر جان )
خرابه جای کاروان شد – زدیده اشک غم روان شد
تو رفتی عمه قد کمان شد ( پدر جان )
ابتا –
بیا من خودم میکشم نازت را
کنم مادری بهر تو ای بابا –
شدم مثل زهرا
بیا و بنشین بر دامنم پدر
پیر سه ساله گردیده در سفر
مرا تو امشب همراه خود ببر
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
به پایت گیسویم بریزم – سوالی دارم ای عزیزم
بگو آیا شکل کنیزم ( پدر جان )
ترک خورده ظرف بلورم – ز هر جایی دادند عبورم
شکسته شد آنجا غرورم ( پدر جان )
ابتا – به من دختری با اشاره خندید
به پیراهن پاره پاره خندید – به آواره خندید
سه ساله اما قامت خمیده ام
از این زمانه دیگر بریده ام
چه ناسزاها بابا شنیده ام
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))
شبی که در صحرا نبودی – مرا پیدا کرد آن یهودی
ز سر تا پایم شد کبودی ( پدر جان )
میان صحرا می دویدم – صدای مرکب را شنیدم
مرا با گیسویم کشیدم ( پدر جان )
ابتا – بماند میان من و تو این راز
از آن شب کمر درد من شد آغاز – خودت چاره ای ساز
دگر از آن شب کرده سرم ورم
نمانده سالم یکجای پیکرم
به جان بلای عشق تو میخرم
(( یابن الزهرا مظلوم کربلا ))