eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5هزار دنبال‌کننده
345 عکس
321 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
صدا ۰۰۲_sd--۳۵.m4a
816K
   مدینه اومده قافله حسینیا پُر از مصیبته توو دلِ آل مصطفی به یاد اون سَری که شده از بدن جدا غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد دختر مرتضی رسید همون که قامتش به زیر بار غم خمید میون قتلگاه برادرش شده شهید غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد ازون غریب بی کفن با مرثیه میگفت یَزیدیا خیلی بدن با کعب نی همه امّ المصائب و زدن غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد با ناله و با اضطراب ازون دلایی که شده تو کربلا کباب از یه سه شعبه و لالایی خوندنِ رباب غریب کربلا حسین غریب کربلا... بَشیر خبر آوُرد برا خانم امّ البنین  کنار علقمه شد پسرت نقش زمین یه بی حیا زدِش با یه عمود آهنین .. غریب کربلا حسین غریب کربلا...
صدا ۰۰۲_sd--۳۴.m4a
1.54M
مدینه کاروان از ره رسیده غریب و بی کس و محنت کشیده تماشا کن که زینب بی حسین است رسیده از سفر قامت خمیده دم پیری بی یاور شد عزادار برادر شد دو چشمانش از غم تر شد زدم ناله ، خودم دیدم ، غم دلبر زدم بوسه ، به قدی خم ، بر آن حنجر وای، حسین وای حسین وای حسین وای برای جد خود روضه بخوانم نما گریه بر آن قد کمانم کنار قتلگه کردم صدایت شدم من روضه خوان آنجا برایت دمی که سینه سنگین شد محاسن از خون رنگین شد جسارت بر همه دین شد نمی گویم ، چه شد از آن ، همه غوغا همین پیراهن از او مانده یا جدا وای، حسین وای حسین وای حسین وای انیس سینه ام آهی حزین است به یاد علقمه قلبم غمین است دگر سوغاتیم یک مشک پاره برای مادرم ام البنین است کجا بودی ام البنین که با عمود آهنین شده سقا نقش زمین ز بعد او ، عدو رویش ، به ما وا شد شبیه خارجی ها با ، حرم تا شد وای، حسین وای حسین وای حسین وای شاعر:
1. سلام من به مدینه.mp3
3.44M
سلام من به مدینه به آستان رفیعش به مسجد نبوی به لاله های بقیعش سلام من به علی و به حلم و صبر عجیبش سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش نشسته باز دلم پشت درب بسته آنجا گرفته باز دلم بهر قبر مخفی زهرا تو ای مسافر شهر مدینه در دل شبها نبود هر چه که گشتم نشان ز مرقد زهرا سلام من به تو ای بانویی که مرد نبردی ز غیر هر چه که دیدی به یار شکوه نکردی سلام من به بازو کبودی رویت به سرخ فامی اشک تو و سپیدی مویت مدینه منزل قرآن مدینه محفل قرآن درون دل خبر داری تو از درد دل قرآن مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر خدا بر تو نظر دارد که هستی شهر پیغمبر مدینه شهر گلهایی چه گلهایی همه پرپر مدینه شهر پیغمبر مدینه شهر پیغمبر ...
از حرم برام بگو ، زائری که پا پیاده رفته بودی کربلا از حرم برام بگو ، از در ورودی از حسین حسین دسته ها از حرم برام بگو ، از نگاه به موج پرچما ز اشک زائرا   از خودت بگو برام ، به ضریح رسیدی یا که شد بری پایین پا از خودت بگو برام ، از تموم اتفاقای نجف تا کربلا از خودت بگو برام ، از کرامت هایی که ندیده بودی تا حالا   از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط از خودم برات بگم ، یک گوشه ای نشستم و برو بیا دیدم فقط از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط   یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم   از حرم برام بگو ، از یه سرزمین دیدنی که بیقرارشم از حرم برام بگو ، از روزای خوبی که یه عمر در انتظارشم از حرم برام بگو ، تا شاید منم یه لحظه حس کنم کنارشم   از خودت بگو برام ، از زمانی که رسیدی کربلا بگو برام از خودت بگو برام ، از یه جسم خسته تو شلوغی ها بگو برام از خودت بگو برام ، از خیابونی که میرسه به انتها بگو برام   از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط از خودم برات بگم ، یک گوشه نشستم و برو بیا دیدم فقط از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط   یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم   از حرم برام بگو ، از شباش علی الخصوص سحر کنار علقمه از حرم برام بگو ، از فراز روضه های غصه دار علقمه از حرم برام بگو ، از حریم با صفای تک سوار علقمه   از خودت بگو برام ، توی هوای کربلا نفس زدن چه حالیه از خودت بگو برام ، لحظه لحظه ای که هستی تو وطن چه حالیه از خودت بگو برام ، با حسین بگیری ذکر یا حسن چه حالیه   از خودم برات بگم ، تو خونه پخش مستقیم کربلا دیدم فقط از خودم برات بگم ، یک گوشه نشستم و برو بیا دیدم فقط از خودم برات بگم ، خودم رو لحظه ای میون زائرا دیدم فقط   یا امام حسین منم یه نوکرم ، یا امام حسین منم ببر حرم
. ********** هنگام سر دادن ، سرش گرمِ مناجات است شاهی که خونش مایه ی فخر و مباهات است افتاد  در گودال  امّا  رفت  بالاتر  چشم  همه  افلاک  از معراجِ او مات است قربانِ آن حاجی که جای موی سر ، سر داد این قتلگاه غرقِ خون بر او چو میقات است خون جامه ی احرام شد ، به به چه احرامی شد آیه نازل : " اِرجعی " وقتِ ملاقات است در خون شناور گشت و یک غسل شهادت کرد غسلی که ترتیبی ندارد ، بی موالات است وقتی سه ساعت وقت برده کشتنش یعنی کُندیِ  خنجر  با  بریدن  در منافات است خنجر مودّب شد ، دمی گریانِ زینب شد شد  آبدار  اما  هنوز  اهلِ  مراعات است از تیغ انکار و دریغ از قاتلش اصرار سر را برید آخر به زحمت ، بس که بد ذات است هر کس به مقتل رفت با دستان پُر برگشت اربابِ  ما  در  هر مکانی بابِ حاجات است خیرالبشر  خیرِ بشر را از خدا می خواست دیدند در گودال هم مشغولِ خیرات است سر داد با عزت که بر نیزه سرش بالاست این سربلندی  حاصلِ فریادِ هیهات است کشتند او را  تا شود دنیایشان آباد غافل از اینکه این جهان دارِ مکافات است ✍ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله سرِ بریده قصه ها دارد چه قصه های پربلا دارد ز دشت لاله های سرخ آید چه قصه ای ز کربلا دارد ز قتلگاه پر ز خون آید ز قتلگه چه ماجرا دارد چه خاطراتی از دل مقتل ز مادری نوحه سرا دارد قصه ای از تنور و خاکستر قصه ای از تشت طلا دارد چه آیه ها از رگ و حلقومی بریده همچو نی نوا دارد آیه ی کهف و الرقیم از او چه نغمه ای رأس جدا دارد به روی نی رفته چهل منزل چه گفته ها ز نیزه ها دارد چه گفته ها از سر عباس و علیِ اکبر از قفا دارد چه ماجرای غم فزا ای وای ز دیده های بی حیا دارد چه حرف ناگفتنی از معجر ز دختر خیر النسا دارد حرف کنیزی به میان آمد چشم به ناموس خدا دارد ؟ غیرت حق که رأس عباس بود قیامتی مگر به پا دارد سر بریده در خرابه رفت دخت سه ساله ای ندا دارد ز تشت زر به سوی ویران شد به روی دامنش چها دارد شبی که مهمان خرابه شد جان دهد و عزم سما دارد دوباره اربعین سفر کرده سری که عزم نینوا دارد تا به قیامت ای همه دنیا سرِ بریده قصه ها دارد ✍ .
. صلی الله علیک یا اباعبدالله در واژه نمی گنجد ، این راز جنون عشق شد قلب همه مستان ، آغشته به خون عشق باشیم اگر بیرون ، از دایره ی عشاق با نام تو می جوییم ، راهی به درون عشق ✍ .
ماهى دريا كند - گريه براى حسن سينه بزن سينه زن - روز عزاى حسن زَهْر كرده ناتوانم پُر ز خون شده دهانم خاطرات كودكىّ ام مى زند شرر به جانم "فلك ديدى چه خاكى بر سرم كرد به طفلى رَخت ماتم در برم كرد الهى بشكنه دست مغيره ميون كوچه ها بى مادرم كرد" امون اى دل اى دل٣ امون اى دل واى… - اين غصه ها اى خدا - كِى ميشود باورم؟! در پيش چشمم فتاد - روى زمين مادرم شد خزان همه بهارم بعد كوچه بى قرارم من ز قنفذ و مغيره تا هميشه كينه دارم "چرا بال و پر ما را شكستى؟ تو نخل بى بَر ما را شكستى الهى بشكنه قنفذ دو دستت كه دست مادر ما را شكستى" امون اى دل اى دل٣ امون اى دل واى… - در پيش من يا أخا - مى ريزى اشك از دو عِيْن من ديده ام غم ولى - لا يَومْ كَيَومِ الحسين در كنار پيكر تو مى رسد برادر تو مى زند به دلْ شراره روضه هاى مادر تو "اگر كشتند چرا آبت ندادند تو را زآن دُر نايابت ندادند اگر كشتند چرا خاكت نكردند كفن بر جسم صد چاكت نكردند" امون اى دل اى دل٣ امون اى دل واى…
۲۰ (ورود اهل بیت به مدینه) یا محمد زینب تو ز کربلا آمد سوی دیار آشنا آمد با دل خون غرق عزا آمد یا رسول الله خون شده دلم یا رسول الله از تو خجلم یا رسول الله زینب توام داغ حسینت گشته قاتلم یا رسول الله وا محمدا۴ یا محمد از سفر آمده سویت زینب روزم در این سفر شده چون شب از این مصیبت شده جان بر لب یا رسول الله گویم این خبر یا رسول الله گشته خونجگر یا رسول الله جد اطهرم زد داغ حسین بر دلم شرر یا رسول الله وا محمدا۴ یا محمد رنج و محن به کربلا دیدم گل های پرپر از جفا دیدم سر بریده از قفا دیدم یا رسول الله شمر دون رسید یا رسول الله خنجرش کشید یا رسول الله از ظلم و ستم سر حسینت از قفا برید یا رسول الله وا محمدا۴ یا محمد ظلم و ستم شام بلا دیدم سرها به روی نیزه ها دیدم من گریه های بی صدا دیدم یا رسول الله مردمان شام یا رسول الله بهر انتقام یا رسول الله سنگ کین زدند بر سر و روی ما ز روی بام یا رسول الله وا محمدا۴
۱۴ (طفلان حضرت مسلم بن عقیل ع) ای وای ای وای طفلان مسلم هر دو چون شیرند در راه دین حق دو اکسیرند بی گنه و بدون تقصیرند گل های باغ دین معطرند گل های مسلم دو برادرند آماده از بهر شهادت و چون ماه رخشنده منورند واویلتا آه و واویلتا۴ ای وای ای وای این دو پسر فخر آفرین بودند با غم و ماتم همنشین بودند راهی سوی خلد برین بودند طفلان مسلم کوه غیرتند اسیر درد و رنج و محنتند به دست دشمن ستمگری کشته ی راه دین به غربتند واویلتا آه و واویلتا۴ ای وای ای وای به آن دو گل ظلم فراوان شد حارث دون دشمن قرآن شد قاتل آن دو طفل گریان شد کس مثل این دو ظلم و کین ندید آن ها را حارث بنموده شهید بهر دنیای بی ارزش و پست گل های مسلم را ز شاخه چید واویلتا آه و واویلتا۴ ای وای ای وای طفلان مسلم غرق در خونند اسیر بر حارث ملعونند شیعه ز داغ هر دو محزونند خریدار هر دو خدا شده رأس شان از بدن جدا شده جان گل های مسلم عقیل در راه دین حق فدا شده واویلتا آه و واویلتا۴
4_5951703148920834346.mp3
1.85M
ثلاث ندارد چشم من سویی ندارد پای من قدرت بیا مادر سر راهم که بر می گردم از غربت گلم از من جدا مانده دلم در نینوا مانده وجودم مبتلا مانده حسینم کربلا مانده ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چه سوغات سفر مادر ز فرزندت من آوردم ببین خونین ببین گلگون همان پیراهن آوردم به فرزندت جفا گشته لبِ تشنه فدا گشته اسیر کینه ها گشته جدا سر از قفا گشته ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) چهل منزل اسیری و چهل منزل کتک خوردن چهل منزل به پای سر به روی نیزه ها مُردن تمامی یه طرف مادر امان بزم و طشت زر امان از خواهری مضطر لب و چوب و شراب و سر ➖حسین جانم(۲) ➖حسین ای جان جانانم(۲) (حسن ثابت جو)✍
ماهى دريا كند - گريه براى حسن سينه بزن سينه زن - روز عزاى حسن زَهْر كرده ناتوانم پُر ز خون شده دهانم خاطرات كودكىّ ام مى زند شرر به جانم "فلك ديدى چه خاكى بر سرم كرد به طفلى رَخت ماتم در برم كرد الهى بشكنه دست مغيره ميون كوچه ها بى مادرم كرد" امون اى دل اى دل٣ امون اى دل واى… - اين غصه ها اى خدا - كِى ميشود باورم؟! در پيش چشمم فتاد - روى زمين مادرم شد خزان همه بهارم بعد كوچه بى قرارم من ز قنفذ و مغيره تا هميشه كينه دارم "چرا بال و پر ما را شكستى؟ تو نخل بى بَر ما را شكستى الهى بشكنه قنفذ دو دستت كه دست مادر ما را شكستى" امون اى دل اى دل٣ امون اى دل واى… - در پيش من يا أخا - مى ريزى اشك از دو عِيْن من ديده ام غم ولى - لا يَومْ كَيَومِ الحسين در كنار پيكر تو مى رسد برادر تو مى زند به دلْ شراره روضه هاى مادر تو "اگر كشتند چرا آبت ندادند تو را زآن دُر نايابت ندادند اگر كشتند چرا خاكت نكردند كفن بر جسم صد چاكت نكردند" امون اى دل اى دل٣ امون اى دل واى…
ماهى دريا كند - گريه براى حسن سينه بزن سينه زن - روز عزاى حسن زَهْر كرده ناتوانم پُر ز خون شده دهانم خاطرات كودكىّ ام مى زند شرر به جانم "فلك ديدى چه خاكى بر سرم كرد به طفلى رَخت ماتم در برم كرد الهى بشكنه دست مغيره ميون كوچه ها بى مادرم كرد" امون اى دل اى دل٣ امون اى دل واى… - اين غصه ها اى خدا - كِى ميشود باورم؟! در پيش چشمم فتاد - روى زمين مادرم شد خزان همه بهارم بعد كوچه بى قرارم من ز قنفذ و مغيره تا هميشه كينه دارم "چرا بال و پر ما را شكستى؟ تو نخل بى بَر ما را شكستى الهى بشكنه قنفذ دو دستت كه دست مادر ما را شكستى" امون اى دل اى دل٣ امون اى دل واى… - در پيش من يا أخا - مى ريزى اشك از دو عِيْن من ديده ام غم ولى - لا يَومْ كَيَومِ الحسين در كنار پيكر تو مى رسد برادر تو مى زند به دلْ شراره روضه هاى مادر تو "اگر كشتند چرا آبت ندادند تو را زآن دُر نايابت ندادند اگر كشتند چرا خاكت نكردند كفن بر جسم صد چاكت نكردند" امون اى دل اى دل٣ امون اى دل واى…
رحلت_پیمبر_ص در عزای رحلت پیمبر ص 🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔷🔷 شد عزای رسول / فاطمه دل غمین رفته از این جهان / سید المرسلین دیده گریان مرتضی شد یا رسول الله فاطمه صاحب عزاشد یا رسول الله بی پدر گشتند و امت یا رسول الله گشته دیدار در قیامت یا رسول الله 🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔷🔷 ای خدایا چه شد / باب حلم و کرم یار مستضعفان / رهبر و دلبرم شد جهان اندر عزایش غرقه در ماتم نوحه گر شد در جنان هم حضرت آدم بی پدر گشتند و امت یا رسول الله گشته دیدار در قیامت یا رسول الله 🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔷🔷 ای بلال چون شده / سرور عالمین شد حسن با حسین / غرقه در شورو شین محشر کبری به پا شد وای و از این غم عرش و فرش جمله عزا شد وای و از این غم بی پدر گشتند و امت یا رسول الله گشته دیدار در قیامت یا رسول الله 🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔷🔷 بعد یک عمری / زحمت و محنت رفته از دنیا / شد دگر راحت گفت و دارم دو امانت اندر این دنیا عترت و قرآن سپارم بر شما آن را بی پدر گشتند و امت یا رسول الله گشته دیدار در قیامت یا رسول الله 🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔷🔷 کاش و این دیده / غرقه خون میگشت تیره و تار این / آسمان میگشت چون که بر داغ تو مرحم نیست دلها را یا رسول الله چسازیم داغ هجران را بی پدر گشتند و امت یا رسول الله گشته دیدار در قیامت یا رسول الله ر
❣﷽❣ 🥀 🥀 مدینه از سفر برگشته زینب مدینه بی برادر گشته زینب بهااران برده بودم من زکویت خزانی آمدم اکنون به سویت مدینه کربلا باغم خزان شد مدینه قامتم از غم کمان شد خودم دیدم خزان بیداد می کرد و لاله از عطش فریاد می کرد خودم دیدم لبان خشک اصغر خودم صد پاره دیدم جسم اکبر خودم دیدم کنار نهر علقم فتاده دست و مشک آب و پرچم خودم دیدم حسینم سر ندارد خودم دیدم کفن در بر ندارد خودم در بر کشیدم پیکرش را خودم گلبوسه دادم حنجرش را خودم دیدم که صحرا گریه می کرد نه صحرا بلکه زهرا گریه می کرد خودم دیدم میان شهر کوفه گل من کرده روی نی شکوفه مرا داغ گرانی مانده بر دوش شده هجده عزیز من کفن پوش مدینه رو سیاهم مو سپیدم رسول صادق خون شهیدم (حاج اکبر عابدی) 💚🕊💚🕊💚
❣﷽❣ ◾️سینه_زنی_امام_رضا_ع ◾️سبک شعله بر دل مزن ای جگــرْ پارۀ فاطمه و مصطفی جگـرت پاره پـاره شـد ز زهر جفا مــادرت فاطمــه بـر تـو صـاحب‌عزا 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا ای خــراسـان گــواه قصــۀ غـربتت اشک مهدی روان ز چهره بر تربتت خون شده از غمت جگــر مرتضــی 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا به فدای تو و آن دل‌بشکسته‌ات قتلگاه تو شد حجرۀ در بسته‌ات از غمت شد به پا  شــور روز جـزا 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا ای مــزار تــو بـا خــــون دل آمیخته اشک چشم جواد به صورتت ریخته چون حسین روی خاک می‌زدی دست و پا 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا گرچه عمری شده خونِ جگر قوت تو شیعه اشک بصـر ریخـت به تابوت تو مـی‌وزید هـر قدم بــوی تــو در فضـا 🔘 یا رضا یارضا یارضا یارضا کرمی کن که جان خود فدایت کنم یا رضــا گـویـم و گـریــه بــرایت کنم شویم از خون دل خـاک قبــر تـو را 🔘یا رضا یارضا یارضا یارضا
۳۴ (ورود اهل بیت ع به مدینه) از کرب و بلا آمده ام سوی تو احمد بنما نظری بر من و حالم یا محمد من زایر کویت،از کرب و بلایم ای جد مطهر،بشنو تو صدایم مولی رسول الله۲ همراه همه اهل حرم ظلم فراوان در کرب و بلا دیده ام از دشمن قرآن در دشت پر از خون،دیدم گل لیلا از کینه ی دشمن،گشته اربا اربا مولی رسول الله۲ دیدم که پر از نم نم اشک چشم رباب است دیدم که علی اصغر او تشنه ی آب است دیدم علی اصغر،چون گل شده پرپر با تیر ستمگر،پاره شده حنجر مولی رسول الله۲ دیدم به کنار شهدا عطر و بوی یاس در علقمه شد نقش زمین پیکر عباس دیدم که ز کینه،دست او جدا شد با عمود آهن،فرق او دو تا شد مولی رسول الله۲ دیدم که حسین بن علی از نفس افتاد سر را به روی خاک در آن غمکده بنهاد دیدم گل زهرا،با پیکر صد چاک از کینه ی دشمن،افتاده روی خاک مولی رسول الله۲ او غرقه به خون گشته به سویش بدویدند با خنجر کینه سر پاکش ببریدند نور دل زهرا،شد فدای قرآن در راه هدایت،جان داده به جانان مولی رسول الله۲ دیدم ز همه دشمن دین ظلم کثیری بعد از گل زهرا برفتم به اسیری نامردم بی دین،در کوفه و در شام دادند ز کینه،بر ما همه دشنام مولی رسول الله۲ بدتر ز غم کرب و بلا شام بلا بود رأس گل زهرا وسط تشت طلا بود نور دل حیدر،دم زده ز محبوب بی حیا یزید زد،بر لبان او چوب مولا رسول الله۲
(نوحه امام حسن مجتبی ع) غلامی بیست و سوم صفر۱۴۰۳_کرمانشاه شده همسرت از ستم قاتلت زده زهر کینه شرر بر دلت تویی گوهر ناب که چون شمع شدی آب حسن جان حسن۲ به خانه تو بودی حسن جان غریب به دست نگارت شدی غم نصیب تو اندر مدینه شهیدی ز کینه حسن جان حسن۲ ز زهر ستم گشته جان بر لبت رسیده کنارت حسن زینبت از این رنج و ماتم شده قامتش خم حسن جان حسن۲ گلی از گلستان دینی حسن به شیعه تو حبل المتینی حسن تو نور امیدی که از غم خمیدی حسن جان حسن۲ تو با دست یارت کشیدی محن شهید ستم گشته ای در وطن نشسته کنارت حسین بی قرارت حسن جان حسن۲ کسی چون تو مولی محنت ندید تو با دست همسر بگشتی شهید حسین دیده تر شد ز غم خونجگر شد حسن جان حسن۲ تو بودی حسن شمع هر انجمن به دست حسینت شدی تو کفن حسین یگانه شد اشکش روانه حسن جان حسن۲ مدینه حسن سوی تو آورند به تابوت و تن تیر کینه زدند گل بی قرینه شهیدی ز کینه حسن جان حسن۲ _حسن_مجتبی_ع