شب هشتم ماه محرم🌾
حضرت علی اکبر(ع)🌾
سینه زنی 🌾🍂
(اُمید حیدر رَوَدبه میدان🌾شبه پیمبر ثانی قرآن)۲
( بارفتن تواکبر🌾جان می رود زپیکرعلی جان.علی جان
مظلوم علی علی جان ۳🥀
( ستون خیمه، جانان لیلا🌾رود به سوی عرش مُعَلا)۲
(گفت اذان آخر 🌾درخون وخسته حنجرعلی جان. علی جان)۲
مظلوم علی علی جان ۳🥀
زینب مدد کرد برحُجَت حق 🌾تازنده ماند ولایت حق
(جان داده جان لیلا 🌾ازپافِتاده مولاعلی جان.علی جان )۲
مظلوم علی علی جان ۳🥀
یه روضه ای دست نگه داربگم...🍂
پدروظیفه اش توخانواده با مادر فرق میکنه، یعنی پدریه وظيفه ای داره، مادریه وظیفه ای دیگه🌾
پدرمیخواد ازپسر مرد بسازه لذا جلوه ی جَلالیه وقَهریه دروجودشِ، نباید بچه سُست باربیاد...لذا همه عشقشو رو میتونه نشون بده🌾🌾
چی میخوای بگی به این عاشِقا؟
کم کم بچه به سن بلوغ میرسه، دیگه پدروپسر یکدیگه رودیر میبوسن، وقتی به سن جوانی رسید پدرباخودش میگه ان شاءالله وقتی خواست مسافرت بره می بوسَمِش...وقتی سربازی بره می بوسَمِش...ازسفر برگشت می بوسَمِش...شب عروسی می بوسَمِش...دنبال بهانه میگرده...
بعضیا میگن شاید به این دلیل بود وقتی علی اکبر علیه السلام جنگ کردبرگشت سمت اباعبدالله صدازد: بابا تشنگی مرا داره میکُشه...😭🍂🌾چون آقا دلش برا بوسه کردن علی تنگ بود دنبال بهانه می گشت علی روببوسه...🌾🍂
فرمود علی جان دهانتو بازکُن ، زبان دردهان علی گذاشت، شایدم می خواست علی سیراب شِه...🍂
اما علی اکبر علیه السلام دید زبان بابا از اوخُشکتَره...🍂🌾
لذا خجالت کشید رفت طرف میدان...دیگه علی ازآب دم نزد...🍂🍂🌾
یه مسئولیت بزرگ روی دوش جَوانِ...جواب دوست داره اگه مریض شد بابا نفهمه...بابا ناراحت نشه...علی اکبر باخودش میگه بابا منو ببینه طاقت نداره 🍂🍂🍂اگه منو ببینه ناراحت میشه 🌾
امشب علی اکبر بایه دست عَنانِ اَسبو گرفته...غرق خونِ😭😭😭😭🍂
یه دست به سوی مادراز کرده میگه بیایید پدرم غریبه...🍂🌾🍂
شماهم لبیک بگید به حسین...😭😭😭🌾
قربون دل زخمیت برم آقا...😭🍂فدای جگرسوختَت بشم حسین جان...😭🌾
زینب مَدَدکردبَرحاجتِ حَق🥀
تازنده مانَد ولایت حَق 🥀
جان داده جان لیلا 🥀
ازپا فتاده مولاعلی جان.علی جان 🥀
مظلوم علی علی جان ۳🥀
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
⬇️⬇️⬇️
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
دلپذیر است در آغوش تو بیدار شدن
در حسینیهی اشک تو گرفتار شدن...
با خیالِ حرمت تشنهی دیدار شدن
تکیه در تکیه به عشق تو میاندار شدن
دل به دریای غمی تازه و دیرینه زدن
در غمت بر سر و بر صورت و بر سینه زدن
آسمان در غم تو، غرق ترنم شده است
خیمه یادآورِ آن کوچه و هیزم شده است
#دودمه وردِ زبان همه مردم شده است
(باز هم طفل یتیمی ز حرم گم شده است)
آخرین بار شنیدند که نجوا میکرد
طلب از گم شدهگانِ لب دریا میکرد
کم کم از تشنگی او دل دریا خون شد
از غم اکبر لیلا دو جهان مجنون شد
دشت ماتم زده از خون تنش گلگون شد
کفر اگر نیست، بگویید: خدا محزون شد
او که بر دست جوانان بنی هاشم بود
موقع بردنش آن روز، عبا لازم بود
هرکه مجنون بشود، خانهی ما خانهی اوست
زینب آن کوهِ صبور است که پروانهی اوست
بارِ اندوهِ جهان است که بر شانهی اوست
(این حسین کیست که عالم همه دیوانهی اوست)
شده زیر علمش امنترین جای جهان
هیچ کس نیست به اندازهی زینب نگران
(یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش)
بوریا گشت در این غربت صحرا کفنش
جگرم سوخته از کهنهگی پیرهنش
جان به قربان حسین و پسرانِ حسنش
دوش وقت سحر از روضهی قاسم میخواند
روضه آن بود که حاج اکبر ناظم میخواند
عاشقم عاشق آن درد که بی درمان است
آسمان با خبر از تشنگی طفلان است
پس بخوان نوحه از آن داغ که بی پایان است
(امشبی را شه دین در حرمش مهمان است)
ظهر فردا، شود آشوب در این دشت، شروع
ای شب تیره بمان و مکن ای صبح طلوع
تشنهی علقمه هستیم که دلدار آنجاست
ماه بیتِ غزلِ حیدر کرار آنجاست
ساقیِ تشنه لبان، سید و سالار آنجاست
آه، ای اهل حرم! میر و علمدار آنجاست
سالها بر سر این سفره نمکگیر شدیم
ما غلامیم و درِ خانهی او پیر شدیم
آه ای قلهی سر سختِ بی اندازه بلند
ای تبرخوردهترین سروِ سرافرازِ بلند
باز هرگز نهراسیده ز پرواز بلند
(چه شد آن دست بلندی که به آواز بلند
دعویاش بود که من بازوی حیدر دارم)
پدری مثل علی، فاتح خیبر دارم
ای رباب! آب در این معرکه نایاب شده
تیر از چله به یک چلچله پرتاب شده
دل سنگ از غم ششماههی تو آب شده
به روی دست پدر بوده و سیراب شده
نکند حرمله و با تیر و کمان آمده است!
اصغرت از چه زمانی به زبان آمده است؟
حُر که سرمست شد و نعره کشید از شادی
بود بر روی لبانش، چه مبارکبادی
حضرت عشق به او گفت که تا جان دادی
بندهی عشقی و از هر دو جهان آزادی
نینوا بین که عجب شور و نوایی دارد
مطرب عشق عجب کرببلایی دارد
✍ #احمد_علوی
#علی اکبر (ع)
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
علی اکبر لاله ی سرخ باغ دلم بابا
سوی میدان میری تو همه ی حاصلم بابا
حالا که داری میری برو ولی آهسته تر
نظری کن علی جان به حال مُضطَر پدر
ای اذان گوی حَرَم صبرُ کن من پدرم
علی اکبر پسرم (۴)
حالا که پر زدی تو شکسته شد پَر و بالَم
از فراقت می سوزم با داغت بابا می نالم
ای گل احمر من بودی چراغ سحرم
دیگه سیرم از دنیا بعد تو علی اکبرم
ای گل پرپر من ای علی اکبر من
علی اکبر پسرم (۴)
اِرباً اِربا گشتی و آتیش زدی بر جگرم
من چگونه پیکرت را سوی خیمه بِبَرم
بِنِگَر دل من رُو ، مثل تو اِرباً اِربا شد
تو ببین قامت من از داغ غم تو تا شد
علی تازه جوانم رفتی آرام جانم
علی اکبر پسرم (۴)🔳🔳🔳🏴🏴
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#محاوره
برای روضهی اکبر، بیار امشب دل زارو
باید حتماً پدر باشی، بفهمی حال آقارو
نخ تسبیح و بازش کن، میونِ جمعیت بنداز
صدا کن پیرمردی رو، بگو جمعش کن اینارو
نمیشه جمع و جورش کرد، تنی که ارباً اربا شه
باید سرهم کنیش آروم، بذاری پیش سر، پارو!
شکاف پهلوشو تا دید، به یاد میخ در اُفتاد
حسین بالاسرِ اکبر، دوباره دید زهرارو
پاشو تا معجرم باشه، نذار موهام پریشون شه
داره زینب با این حرفا، به هم میریزه دنیارو
جوونای بنیهاشم، کمککارِ حسین بودن
چجوری یه جَوون مُرده، بگرده کل صحرارو؟!
یکی روی عبا میرفت، یکی زیر عبا میرفت
پسر تشییع شد حالا، ببین تشییع بابارو
تمام صورتش زخمه، تمام صورتش کندهست
یکی پاشه توی خیمه، بگیره دست لیلارو
✍ #سیدپوریا_هاشمی
علی_اکبر__هادی_همتی.mp3
4.64M
سوی میدان می روی
بس خرامان می روی
از بر بابای خود
جان جانان می روی
چهره ات پیغمبری
ضرب دستت حیدری
اکبر رزمنده ام
در شجاعت محشری
نور چشمان منی ای علی اکبرم
بهتر از جان منی ای علی اکبرم
چهره ام حیران و زرد
سینه مالامال درد
روبرویت لشکری
آمده بهر نبرد
تشنه ی صحرا تویی
هستی بابا تویی
بین صدها نیزه دار
یکه و تنها تویی
نور چشمان منی ای علی اکبرم
بهتر از جان منی ای علی اکبرم
بی کس صحرا شدی
ماتم بابا شدی
لشکری دور و برت
نیزه خوردی تا شدی
پاره پاره پیکرت
شد دو تا فرق سرت
جان به قربان تو و
جسم زخم و پرپرت
نور چشمان منی ای علی اکبرم
بهتر از جان منی ای علی اکبرم
گشتم از غم خونجگر
خاک می ریزم به سر
ای عصای پیری ام
اربأ اربا ای پسر
شیشه ی عمرم شکست
کِشتی ام بر گِل نشست
نوجوانی مَه لَقا
کربلا دادم ز دست
نور چشمان منی ای علی اکبرم
بهتر از جان منی ای علی اکبرم
#هادی_همتی
#علی_اکبر #زنجیرزنی
4_5852437349379606209.m4a
3.04M
شب هشتم ماه محرم 🍂
حضرت علی اکبر(ع)🍂
زمینه 🍂🌾
واویلا واویلا شده پَرپَر گُل زهرا ۲🥀
واویلا واویلا واویلا واویلا 🥀
واویلا شده پَرپَر گُل زهرا 🥀
جوانان بنی هاشم بیایید از حرم بیرون 🥀
زخون اکبرم گشته(زمین کربلا گُلگون)۲🥀
واویلا واویلا واویلا واویلا(شده پَرپَر گُل زهرا )۲🌾
(من آن خون جگر هستم که چشم از زندگی بستم 🥀
خداوندا ۲جَوونَم رفته از دستم )۲🥀
واویلا واویلا واویلا واویلا(شده پَرپَر گُل زهرا )۲🌾
واویلا واویلا واویلا واویلا(شده پَرپَر گُل زهرا )۲🌾
دوماتم بردلم مانده 🍂دوآتش برجگر دارم 🥀
یکی داغ علی اکبر 🍂یکی داغ علمدارم 🥀
واویلا واویلا واویلا شده پَرپَر (گُل زهرا )۲🌾
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده
شب هشتم ماه محرم 🥀
حضرت علی اکبر(ع)🥀
زمزمه🥀
کجا می روی ماه کنعان من 🍂
به همراه خود می بری جان من علی جان🌾
مسوزان دلم را،همه حاصلم را🍂
علی اکبر من، گل پَرپَر من🌾
کجا می روی...
هرپدر ومادریه آرزویی داره، وقتی جوونش قدکشید...آرزوی پدرومادر اینه میگه پسرم جلو چشام راه برو قدوقامَتِتوببینم...
حسین داره نگاه می کنه، عزیز دلم علی جان حالا که داری میری درمقابل چشمان پدر کمی راه برو...🌾🍂
کجا می روی ماه کنعان من 🍂
به همراه خود می بری جان من 🌾
مسوزان دلم را، همه حاصلم را علی اکبرم...🍂
علی جان. علی جان همه بگن ها...🥀
علی جان. علی جان. علی جان. علی جان🥀
(بگیرم بغل من گُل چیده را🍂
ببوسم لَبِ لَعلِ خشکیده را)۲🌾
گلم شد خزانی علی🍂
قَدَم شد کمانی علی اکبرم🌾
علی جان. علی جان 🥀
اگه عاشقشی فریاد بزن، قفل دهنتو بشکن، شب هشتم ماه محرم...🍂🌾🍂
علی جان. علی جان. علی جان. علی جان 🥀
بگم گریه کُنی...😭😭😭🍂🌾
اذان گو علی بانوای حجاز 🍂
ویا خیز وبامن بخوان یک نماز🌾
قیامت به پاکُن، پدررا دعا کُن علی اکبرم🍂
علی جان. علی جان ۳🥀
تماشا کُن ای لاله ی پَرپَرم🍂
که گم کرده ام من مسیر حَرَم🌾
اونایی که عاشقن، اونایی که دل دارن معنی این یه خط زمرمه رومیفهمن اباعبدالله چی داره میگه...🌾🍂🌾🍂🌾
تماشا کُن ای لاله ی پَرپَرم 🍂
که گم کرده ام من مسیر حَرَم 🌾
ببین ای دل آرام که اُفتادم ازپا(علی اکبرم)۲🍂
همه بگن اونایی که اون گوشه نشسته، اونایی که مُخلصانه وبی ریا گریه می کُنه،خودتو قاطی گریه کُنا کُن🍂🌾🍂
امشب شب جوانِ شب شُهداست...بامن بگو...
علی جان. علی جان ۳🥀
علیِ من...این یه خطو دل بده...
اگه گریه کردی منم ازشما التماس دعا دارم...😭🍂🌾
به یاد اون مادرایی باشید که وقتی جنازه جوونِشو آوردن...بزارید زمین...زمین گذاشتن تابوتُ...😭🌾🌾🍂
سرتابوتُ برداشتن کَفَنوکنارزدن...مادردید جَوونِش سربه بدن نداره...😭🌾🍂خم شد بوسه برگلوی بریده براون حَنجَر...😭🍂🍂🍂🌾
گفت: حالا فهمیدم زینب چی کشیده😭🌾حالا فهمیدم برا علی اکبر حسین چی کشیده😭🍂🍂
ببین ناتوانم...🌾🍂دشمن داره هلهله می کنه...دشمن داره شادی می کنه...عصای دستم علی جان بلند شو بابا رویاری بده عصای دست حسین...😭🌾🌾🍂
تو این مجلس مادر جوون از دست داده نباشه داغ جوون سخته مخصوصا براخواهر...😭😭🍂🌾
که آرزوی عروسی برادرو داشته باشه...آرزوهاش برباد بره...🌾🍂🌾
ببین ناتوانم توانم بده 🍂
بیا خیمه ها را نشانم بده علی جان...🌾
غَمَت کرده آبَم، نگویی جوابم علی اکبرم جوانِ حَرَم🍂
یه باردیگه بخونم دل بده توروخدا...😭🌾
آخه بابا آرزو داره تابوت رودوشِ جَوونِش بره...وای خدا اون روزونیاره تابوت جَوون رودوش بابا بره...😭😭😭🌾🍂
اما تابوتی نبودهرکاری کرد این جنازه روحَمل کُنه دید نمیشه 😭🌾جنازه روداخل عَبا گذاشت...علی وَلَدی...😭🍂🍂🍂🌾
بگوتوبامن سُخَنی چرا دلم میشِکنی علی اکبر 🥀
ببین ناتوانم توانم بده،بیا خیمه هارا نشانم بده🥀
پسرم...غَمَت کرده آبَم، نگویی جوابم علی اکبرم گُل پَرپَرم🥀
همه باهم ان شاءالله...ورودی روضه ی من این باشه...🌾🍂🌾🍂
علی جان. علی جان ۴🥀
4_5854764019063195627.ogg
758.6K
◈ ✱🌹◈✱🌹◈ ✱🌹◈
﷽
#در_مقام_حضرت_علی_اکبر(ع)
✍#استاد_کلامی_زنجانی
#با_استفاده_از_پنچ_ارکان_مداحی
#ارکان_اول_زمزمه
#سبک_در_اواز_دشتی
ای جوانی که تو سردار جوانمردانی
نام تو اکبر و قربان ره قرآنی
ما ذلیلانه به دامان تو چنگی زده ایم
تو عزیزی و گل سرسبد رضوانی....
🌹🌹🌹
نام نامی تو زیب علم هیئت هاست
نظری یاعلی اکبر تو بلا گردانی
هرکه می دید تو را یاد پیمبر میکرد
اشبه الناس نبی آینه ی ایمانی....
🌹🌹🌹
از کرم روز جزا سینه زنان را دریاب
که تو محبوب و مقرّب به حقِ سبحانی
در صف هاشمیان رتبه ی شایان داری
اوّلین فدیه ی قربانگه مظلومانی.....
🌹🌹🌹
از«کلامی»غزلی شد بتو تقدیم،ولی
شرح حُسن تو نگنجد به تو صد دیوانی
🎧#مداح_استادحاج_پیرزاده🎤
#پیشنهاد_دانلود👌
#التماس_دعای_فرج
◈ ✱🌹◈✱🌹◈ ✱🌹◈