#حضرت_قاسم
#نوحه
افتادی و من افتادم
باز یاد حسن افتادم
وقتی رو تنت، نعلا رو دیدم، نیزه رو دیدم، توو پهلوت
یاد اون تنی، افتادم که با، تیرا دوخته شد، به تابوت
سخته واسه من - فراقت قاسم
خندیدن همه - به داغت قاسم
باز دارن میان - سراغت قاسم - واویلا
روی من نبند - چشاتو قاسم
رو زمین نکش - پاهاتو قاسم
مادرت شنید - صداتو قاسم - واویلا
یادگار مجتبی قاسم (۳) عمو جان
سنگایی که روت افتادن
نُقل مجلس دومادن
گل بودی گرفتن گلابتو، عطر تو پیچیده قاسم
خونت از رو نعلای اساباشون، رو زمین چکیده قاسم
کَشتی به خون - نشسته قاسم
کی حنای موتو بسته قاسم
دندههات همه - شکسته قاسم - واویلا
غصهٔ عمو - همینه قاسم
بردمت سینه - به سینه قاسم
اما پات روی - زمینه قاسم - واویلا
یادگار مجتبی قاسم (۳) عمو جان
محمد بیابانی
#حضرت_قاسم
#روضه
چه بلائی سرت ای نورِ دو عین آمده است
تیربارانِ حسن یاد حسین آمده است
قرعه ی قائله انگار به اسمت زده اند
سنگ، کم آمده از بسکه به جسمت زده اند
سرِ لِه کردنِ جسم تو چه بلوا کردند
عقده ها از پدرت را سرِ تو وا کردند
سینه اَت خُرد شده، بسکه لگدمال شدی
زیرِ این نیزه و شمشیر و سنان، چال شدی
سیزده ساله ی بشکسته تنم، صبر نما
ای شده کشته بجای حسنم، صبر نما
بدن هیچ کسی اینهمه پر چین نشده
هیچکس مثل تو، چون فاطمه گلچین نشده
چو غزالی، گلوی نازکِ تو نحر شده
صحن این دشتِ غم، از خونِ تو یک بحر شده
چه بلوغی قد و بالای تو دارد، گُلِ من
غارتِ گیسوی خونریزِ تو شد قاتلِ من
بس مرا خوانده ای، از آهِ تو بیتاب شدم
تشنه لب مانده ای، از شرمِ لبت آب شدم
ناله ی آخری اَت، لحظه ی افتادنِ تو
پیشَت آورد مرا، در دمِ جان دادنِ تو
بغلت میکنم اما ز بغل می ریزی
چقدَر از دهن ای مست، عسل می ریزی
سوی معراج شدی، در برِ چشمِ ترِ من
جای تو هست همان پیشِ علی اکبرِ من
محمود ژولیده
#حضرت_قاسم
#روضه
شعر ترکی
------------
اولسون گوزل حضوریوه مندن سلام عمو
گل باشیم اوسته لطف ائله ای ذولکرام عمو
امکان یوخوم دی بیره گلم پای بوسیوه
سالدی کمنده قاسمی قوم ظلام عمو
اطرافیمی آلیب دی قوشون الده تیغ کین
بو یاره جسمه یاره وروللار مدام عمو
عشقونده یاره لر منه بالدان شیریندیلر
ورسون ورور نقدر بو قوم لئام عمو
گل باشیم اوسته ای شه عالم آتام گلیب
مقتلده گوزلییور یولوی الده جام عمو
مین قاسمین فدا اولا جانی سنه شها
عمرون گوروم همیشه اولا مستدام عمو
فخر ائیلورم که اکبریوه یولداش اولموشام
باشیم قانیلا اولدی اوزوم سرخ فام عمو
امکانی اولسا نعشیمی حمل ائیله خیمیه
چشم انتظار قالمیا بیکس آنام عمو
عالمده بی پناهلیرین سن پناهی سان
قربان اولوم کرامتیوه تشنه کام عمو
عفو ائیله سسله دیم سنی سالدیم مشقته
گلسن تاپار بو زخم فراق التیام عمو
محمد هوشمند
#حضرت_قاسم
#روضه
شعر ترکی
------------
ای سرور دوران عمو
ائیله عنایت قاسمه
لب تشنه ام احسان ائله
جام شهادت قاسمه
گر چه یتیمم یوخ غمیم
سنسن امامیم هم آتام
بیر خواهشیم وار قیل نظر
تا منده مقصوده چاتام
خوشدور بو گون میدانیده
اکبر کیمی قانه باتام
جان وئرماقا آمادییم
وئر جنگه رخصت قاسمه
بیر بیر بو گون انصاریوی
میدانه ائتدین رهسپار
جام شهادت ایچدیله
حقه اولوبلار جان نثار
ویر اذن میدان سال یولا
منده اولوم غمدن کنار
تا ساقی کوثر اوزی
ائتسین سقایت قاسمه
وئر اذن عمو منده بو گون
دنیانی حیران ائیلوم
بو نقد جانی سن کیمی
مولایه قربان ائیلییوم
جنگه گئدیم بو دشمنه
دنیانی زندان ائیلییوم
بوندان اضافه وئرمه سین
دنیا اذیت قاسمه
میدان رزمه گتئماقا
وار الده عنوان گلمیشم
الده آتامین نامه سی
شاد و خرامان گلمیشم
ظلم و عدودن تنگ اولوب
سینم دولی قان گلمیشم
خوشدور چاتیب دور ای عمو
بو لحظه نوبت قاسمه
سینّیم ده آز اولسا منیم
شرط مقال اورگشمیشم
عشقین منی سیراب اوئدیب
راه کمال اورگشمیشم
عباس عمومدن بیر قدر
فن جدال اورگشمیشم
خوار ائیلرم دشمن لری
حق ائتسه نصرت قاسمه
وئر اذن میدان ائتمه غم
ای عالمه سلطان عمو
تا ائیلییوم بو جانیمی
منده سنه قربان عمو
خوشدور ائده م قربان اگر
عشقونده باش و جان عمو
بالدان شیرین دور گر اولا
قسمت شهادت قاسیمه
محمد هوشمند
#حضرت_قاسم
#نوحه
حسن رو برا من ، تو زنده میکردی
میترسم بری و ، دیگه برنگردی
دلم غرق خون و ، حرم غرق آهه
نگاه کن عزیزم ،عروس چشم به راهه
میری سمت میدون خدایا یاورت
بفهمن کی هستی میریزن سرت
نرو ای عموجون
نرو ای عمو
چقد تو شبیهِ ، باباتی دلاور
دارم جون میدم که ، میری سمت لشکر
میگی که شیرینه ،شهادت برا تو
میری ومیگیرم ،من اینجا عزاتو
اینا سینه هاشون ،پر از بغض و کینه س
گریز غم تو ، به شهر مدینه س
نرو ای عمو جون
نرو ای عمو
مرتضی عابدینی
#حضرت_قاسم
#زمینه
ای حاجی کرب و بلایی
تو گل باغ مجتبایی
مناجات تو دیدنیه
مجذوب ذات کبریایی
یا
(مثه بابات چه خوش صدایی)
....
ای یادگار حسن ،برام مثه اکبری
داری امروز با حرفات ،دل منو میبری
حرف رفتن رو نزن ،ای لشکر بی زره
میدونم مثه بابات ،دلیر و جنگ آوری
....
قاسمم ،بی قراری
نکن تو ،گریه زاری
ای گل ،آلاله ی من
نه زره ،داری بر تن
میری چون ،بابات حسن
به جنگه ، لشکر دشمن
قاسمم وای قاسمم
بند2⃣
تا ناله ی تو رو شنیدم
آه سردی از دل کشیدم
مثال یه باز شکاری
کنار پیکرت رسیدم
....
صدای غربت تو ،پیچیده توی صحرا
به روی دستای من ،این قد نزن دست و پا
موندم چیجوری تو رو ،ببرمت به خیمه
پاشیده از هم شدی ،زیره سمّ مرکبا
....
چقد زود ،شدی تو مرد
قاسمم ، کشیدی قد
نامردا ،دورت میگردن
دیگه رو ،به پاییزی
نمونده ،ازت چیزی
جمل رو ،تلافی کردن
قاسمم وای قاسم
سیدناصر اسماعیل نسب
.
۵۲
(شب عاشورا)
فصل رنج و غم رسیده
موسم ماتم رسیده
کربلای حسین گشته غوغا
گشته آماده بر صبح فردا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
غرق شور و در نوایند
جمله مشتاق بلایند
غرق شور و شعف بهر فردا
شد خریدارشان پور زهرا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
در مناجات اکبر او
آن که باشد یاور او
صبح فردا شود پور لیلا
از ستم غرق خون اربا اربا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
کام عطشان آل هاشم
گشته عبد الله و قاسم
مجتبی را دو گل نور عینند
ظهر فردا فدای حسینند
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
کام عطشان اصغر او
پاره گردد حنجر او
خونجگر بهر اصغر رباب است
بهر طفلش دل او کباب است
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
چون رقیه چون سکینه
خونجگر ماه مدینه
ساقی کربلا گشته عباس
حافظ خیمه ها گشته عباس
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
ظهر فردا اشجع الناس
کشته ی کین گردد عباس
بر سر دوش او کوه غم ها
می شود زینت خاک صحرا
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
زینب آمد دلشکسته
در کنار او نشسته
دیده گریان غمدیده خواهر
خونجگر گشته بهر برادر
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
جان خواهر گشته بر لب
خونجگر گردیده زینب
می شود کشته نور دو عینش
غرق خون بین مقتل حسینش
یا حسین یا حسین یا حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_مجاهد_شهید_مطهر
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#زنجیرزنی
...............
۵۱
(حضرت قاسم ابن الحسن ع)
#شب_ششم_محرم
من یتیم مجتبایم
بر تو مولی جانفدایم
از حسن یادگارم عموجان
بهر تو بی قرارم عموجان
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
مرگ بهرم چون عسل شد
قاسم تو بی بدل شد
عشق تو در دل من مقیم است
مرگ من با بلایی عظیم است
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
نور چشمان بتولم
فاطمه کرده قبولم
ای که بر من تویی روح و ریحان
قاسمت را بده اذن میدان
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
ای گل باغ ولایت
جان من گردد فدایت
من که جنگاوری بی نظیرم
تو شدی ای عموجان امیرم
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
گشته ام رزمنده ی تو
تا شوم زیبنده ی تو
من که هستم گل بی قرینه
می شوم کشته ی ظلم و کینه
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
جان فدای دین و قرآن
من گرفتم اذن میدان
بر جوانان منم من یگانه
سوی میدان شدم من روانه
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
از ستم فرقم دوتا شد
جان پاک من فدا شد
پیکرم زیر سم ستوران
گشته پامال از ظلم عدوان
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
گشته ام من کربلایی
در ره تو من فدایی
آمدی با شتاب در بر من
در بغل تو گرفتی سر من
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
در ره تو من شهیدم
نزد زهرا روسپیدم
تو نمودی عمو انتخابم
جان فدای تو روی ترابم
ای عمو ای عمو یا حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ای_مجاهد_شهید_مطهر
#حضرت_قاسم
#زنجیرزنی #زنجیر_زنی
👇👇
نوحه حضرت قاسم علیه السلام
#شب_ششم محرم
ای یادگار مجتبی، ای گل یاسمن
شهید مکتبُ الحسین، قاسم بن الحسن
شده ای جانا، با دلی خسته
زیر سمّ اسب، سینه بشکسته
آه و واویلا...
نهاده ای پا در رَهِ عزّت و سعادت
اَحلیٰ عسل گفتی و شد رزق تو شهادت
راه تو باشد، تا دمِ محشر
امرِ بر معروف، نهیِ از منکر
آه و واویلا...
#حضرت_قاسم
#محرم_۱۴۰۴
.
#شور_هروله
#حضرت_قاسم(ع)
#محرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
• بند ۱:
طوفان به پا میکنه
وقتی به میدون میاد
دشمن فراری میشه
وقتی رجزخون میاد
خون حیدر تو، رگاش جاری
پسرِ شیرِ، جمل قاسم
چقد رزمش به، حسن رفته
رجز میخونه، اناالقاسم
بین بنی هاشم ضرب المثلی
زدی زمین عدو رو بی معطلی
این کیه که میدون و ریخته بهم
إِنّیٖ أَنَاالقٰاسِم مِن نَسلِ عَلیٖ
[یا قاسم یا قاسم...]
• بند ۲:
حتی بدون زره
شد قاتل اشقیا
هر ضربه ای میزنه
عباس میگه مرحبا
شجاعت می باره از رزمش
که دشمن هم به زبون اومد
یه جوری ازرق رو زد مثل
باباش که پای شتر رو زد
الگوی نسل نوجوونا تویی
گفتی حریف می طلبم تن به تن
با هل من مبارزت رفتن عقب
إِن تنکُروُنیٖ فَأَنَا بنُ الْحَسَن
[یا قاسم یا قاسم...]
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
نذر عمه سادات سَلام اللّه عَلَیها
شعروسبک: #علیرضا_عابدی✍
👇
.
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
.
ای قاسمم چه زود عمو! قد کشیده ای
بر خاک، با هجای تنت مَد کشیده ای
شیرینتر از عسل شده لعل لبان تو
گردد هنوز دور دهانت زبان تو
جان میدهی مقابل چشم عدوی من
سخت است دست و پا زدنت پیش روی من
این سینه بسکه ضربهی ناکار خورده است
حالا شبیهِ سینهی مسمار خورده است
پا میکشی به روی زمین، مردِ آسمان
پیش عمو بخاطر اهل حرم بمان
اینگونه رفتنِ علی اکبر مرا نکشت
آتشفشانِ داغِ برادر مرا نکشت
از بسکه تیر بر بدنت کارگر شده
شکلِ شهادتِ تو شبیهِ پدر شده
بابا تمامِ عمر، جگر پاره بود و حال
پاره جگر شدی و بنام تو خورده فال
از لابلای سینه شکسته، دلِ تو ریخت
از زخمهای تو، همه آب و گلِ تو ریخت
راحت نمیتوان، بدنت را به خیمه برد
باید کشان کشان، بدنت را به خیمه برد
سینه به سینه، میکِشَمَت پشت مرکبم
بر روی شانه، میبَرمَت پیش زینبم
ماندند کودکانِ گُلَم بیقرار تو
چشمانِ خیسِ اهلِ حرم انتظار تو
رفتی ولی توان مرا با خودت مبر
نیروی زانوانِ مرا با خودت مبر
این کوفیان که رحم ندارند بر حرم
بعد از شما دگر که نمانند محترم
بعد از تو و علی، فقط عباس مانده است
در خیمه چند، دسته گلِ یاس مانده است
قاسم، به اهلِ خیمه دعا کن که بعدِ ما
تا شام و کوفه هیچ ندارند آشنا
وقتی در انتظار جوانان شهادت است
در انتظار اهل خیامم اسارت است
#حضرت_قاسم علیه_السلام
#محمود_ژولیده ✍
.
زمینه؛ مرد میدون.mp3
زمان:
حجم:
1.75M
#حضرت_قاسم علیهالسلام
#زمینه | #شور
🔹مرد میدون🔹
با نشستن
چیزی حل نمیشه
با نشستن
کامت احلی من عسل نمیشه
کربلا میخونه تو رو
جاده رو پیدا کن برو
بعضی فرصتا دیگه نمیشه تکرار
فرصتی مثل جوونی پربها نیست
ناامیدی نکنه بیاد سراغت
چون رسیدن به همین آسونیا نیست
«اگه قاسم ناامید میشد
کی شهید میشد؟»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرد میدون
دوره از بهونه
مرد میدون
هیچوقت لَنگ چیزی نمیمونه
مرد این میدون قاسمه
سمت یک لشکر عازمه
ساده زد قید همه نداشتههاشو
بیزره بود ولی گفت «عیبی نداره
شمشیرم کافیه واسه ترس دشمن
شمشیری که پای کار ذوالفقاره»
«اگه قاسم ناامید میشد
کی شهید میشد؟»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بیقراره
دیگه خیلی دیره
بیقراره
اذن میدون از عمو بگیره
یکسره غرق خواهشه
چون فقط سیزده سالشه
آرزوشه سری تو سرا دراره
آرزو واسه جوونا که محال نیست
آخرش رسید به اون چیزی که میخواست
تا بگه شهید شدن به سن و سال نیست
«اگه قاسم ناامید میشد
کی شهید میشد؟»
📝 #عباس_همتی
🚩نوحه ها و روضه های مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق ↙️
@Arsheyan_Eshgh
زمینه؛ ماه حسن.mp3
زمان:
حجم:
2.25M
#حضرت_قاسم علیهالسلام
#زمینه
🔹ماه حسن🔹
قاسم بن الحسنم، من یل صفشکنم
به نیابت از پدر به قلب لشکر میزنم
ماه حسن ز خیمه رخ نماید
هر کس حریف من شود بیاید
برگیرم ز رخ نقابم، من فرزند آفتابم
ای کوفیمرام برخیز، من پسر ابوترابم
«اَنا اِبنُ المجتبی، اَنا اِبنُ الحیدر»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سبط پیغمبرم و، نوۀ حیدرم و
قاسمم منتقم خون علیاکبرم و
جان حسینم و حسن خصائل
شاگرد مکتب ابوالفضائل
خون حسن در شریانم، ذکر علی شد ضربانم
جان بدهم در ره مولا، نذر امامم سر و جانم
«اَنا اِبنُ المجتبی، اَنا اِبنُ الحیدر»
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
🚩نوحه ها و روضه های مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق ↙️
@Arsheyan_Eshgh