#نوحه
#زمزمه
#شب_چهارم_محرم
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
من حرم ای گل زهرا و علی قلب تو بشکستم
شرمنده ام ز تو و زینب تو راه تو را بستم
یا حسین با روی سیاه،آمدم من بر تو پناه
ببین که گریانم،مولی پشیمانم
حسین حسین جانم۲
من حرم دست تهی آمده ام مولی به سوی تو
شرمنده گشته ام ای نور دلم ز خلق و خوی تو
گر گنهکار و گر بدم،من به سوی تو آمدم
حیدر مرامی تو،بر من امامی تو
حسین حسین جانم۲
من حرم از کرم و لطف شما گردیده شرمنده
ای نور چشم علی با نگهت دلم شده زنده
جان من آمد به لبم،من فدایی زینبم
گوهر ناب من،بده جواب من
حسین حسین جانم۲
آزار اهل حرم باب کرم گشته عذاب من
جان زهرا یا حسین نور دو عین بده جواب من
تا شوی از من تو رضا،جان خود را کنم فدا
ببین که بی تابم،ز خجلتت آبم
حسین حسین جانم۲
اذن میدان بده بر من که شود جانم فدای تو
شهید اول تو حر بشود به کربلای تو
سر گذارم به زیر پات،تا شوم من حسین فدات
تمام هست من،بگیر تو دست من
حسین حسین جانم۲
#حر
#اصحاب
#مشهد_مقدس
.
#نوحه
#زمزمه
#شب_چهارم_محرم
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
من حرم ای گل زهرا و علی قلب تو بشکستم
شرمنده ام ز تو و زینب تو راه تو را بستم
یا حسین با روی سیاه،آمدم من بر تو پناه
ببین که گریانم،مولی پشیمانم
حسین حسین جانم۲
من حرم دست تهی آمده ام مولی به سوی تو
شرمنده گشته ام ای نور دلم ز خلق و خوی تو
گر گنهکار و گر بدم،من به سوی تو آمدم
حیدر مرامی تو،بر من امامی تو
حسین حسین جانم۲
من حرم از کرم و لطف شما گردیده شرمنده
ای نور چشم علی با نگهت دلم شده زنده
جان من آمد به لبم،من فدایی زینبم
گوهر ناب من،بده جواب من
حسین حسین جانم۲
آزار اهل حرم باب کرم گشته عذاب من
جان زهرا یا حسین نور دو عین بده جواب من
تا شوی از من تو رضا،جان خود را کنم فدا
ببین که بی تابم،ز خجلتت آبم
حسین حسین جانم۲
اذن میدان بده بر من که شود جانم فدای تو
شهید اول تو حر بشود به کربلای تو
سر گذارم به زیر پات،تا شوم من حسین فدات
تمام هست من،بگیر تو دست من
حسین حسین جانم۲
#حر
#اصحاب
#مشهد_مقدس
.
#نوحه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
.
علی اصغر پسرم تشنه لبی تو بر روی دستم
ای نور دیده ی من ای گل من تویی همه هستم
غنچه ی گلشن ولا،زینت دشت کربلا
شد غربتم معنا،خون شد دلم بابا
لای لای علی اصغر۲
تمام هست منی اصغر من جان ربابی تو
بر روی دست پدر دیده ی تر تشنه ی آبی تو
آخرین سرباز منی،کودک جانباز منی
غم شد نصیب من،کم شد شکیب من
لای لای علی اصغر۲
حرمله آمده با تیر و کمان رو به رویت اصغر
می زند او ز جفا تیر ستم بر گلویت اصغر
خون شد از این غم دل من،زد شرر بر حاصل من
گل کفن پوشم،کودک خاموشم
لای لای علی اصغر۲
از خون حنجر تو اصغر من قنداقه رنگین شد
مادر خونجگرت از غم تو به خیمه غمگین شد
آمده جان بر لب من،سوزد از غم زینب من
شد عطشت چاره،با گلوی پاره
لای لای علی اصغر۲
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
#حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
.
#نوحه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
.
علی اصغر پسرم تشنه لبی تو بر روی دستم
ای نور دیده ی من ای گل من تویی همه هستم
غنچه ی گلشن ولا،زینت دشت کربلا
شد غربتم معنا،خون شد دلم بابا
لای لای علی اصغر۲
تمام هست منی اصغر من جان ربابی تو
بر روی دست پدر دیده ی تر تشنه ی آبی تو
آخرین سرباز منی،کودک جانباز منی
غم شد نصیب من،کم شد شکیب من
لای لای علی اصغر۲
حرمله آمده با تیر و کمان رو به رویت اصغر
می زند او ز جفا تیر ستم بر گلویت اصغر
خون شد از این غم دل من،زد شرر بر حاصل من
گل کفن پوشم،کودک خاموشم
لای لای علی اصغر۲
از خون حنجر تو اصغر من قنداقه رنگین شد
مادر خونجگرت از غم تو به خیمه غمگین شد
آمده جان بر لب من،سوزد از غم زینب من
شد عطشت چاره،با گلوی پاره
لای لای علی اصغر۲
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
#حضرت_علی_اصغر_ع_بستن_آب
.
#نوحه
#زمزمه
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
یا علی ای پسرم خونجگرم ز رفتنت بابا
ریزد اشک از بصرم ای پسرم ز رفتنت بابا
ای همه حاصل حسین،روشنی دل حسین
ای مظهر ایمان،روی سوی میدان
نگر به حال من،پدر شده گریان
علی خدا حافظ۲
بابا بنگر به کنار بدنت قامت من خم شد
تا دیدم پیکر صد چاک تو را صبوری ام کم شد
اکبر ای نور دیده ام،در کنارت رسیده ام
ای لاله ی پرپر،با دیدگان تر
ذکر لبم گشته،ای وای علی اکبر
علی خدا حافظ۲
جگرم خون شده از دیدن این پیکر صد چاکت
قامتم خم شده تا ای پسرم دیدم روی خاکت
اربا اربا شد بدنت،خاک صحرا شد کفنت
ز داغ تو بابا،جانم بود بر لب
کنار جسم تو،بر سر زند زینب
علی خدا حافظ۲
#حضرت_علی_اکبر_ع
#مشهد_مقدس
.
#نوحه
#زمزمه
#عاشورا
#امام_حسین
#روز_دهم_محرم
.
عاشورا آمده و خون شده دل دوباره از این غم
از غم داغ حسین نور دو عین گرفته دل ماتم
داغ او زد به جان شرر،ریزد اشک ما ز بصر
خون شد دل زینب،بود به تاب و تب
واویلتا ای وای۲
نور چشم علی و فاطمه اش نقش زمین گردید
از دیدن گل پرپر شده اش زینب غمین گردید
دست و پا زد حسین او،شد فدا نور عین او
در دامن صحرا،پرپر گل زهرا
واویلتا ای وای۲
در موج خون گل زهرای بتول از فرس افتاده
شمر بی دین ستمگر به کنار بدن استاده
حرمت او دریده شد،رأس پاکش بریده شد
ظلمش شده افزون،مقتل شده پر خون
واویلتا ای وای۲
دیده زینب که شده نقش زمین غرق به خون پیکر
با دست شمر لعین از شه دین بریده شد حنجر
غرقه در خون شد بدنش،پاره پاره گشته تنش
سوره ای از قرآن،زیر سم اسبان
واویلتا ای وای۲
#روز_عاشورا
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
.
#نوحه
#زمزمه
#عاشورا
#امام_حسین
#روز_دهم_محرم
.
عاشورا آمده و خون شده دل دوباره از این غم
از غم داغ حسین نور دو عین گرفته دل ماتم
داغ او زد به جان شرر،ریزد اشک ما ز بصر
خون شد دل زینب،بود به تاب و تب
واویلتا ای وای۲
نور چشم علی و فاطمه اش نقش زمین گردید
از دیدن گل پرپر شده اش زینب غمین گردید
دست و پا زد حسین او،شد فدا نور عین او
در دامن صحرا،پرپر گل زهرا
واویلتا ای وای۲
در موج خون گل زهرای بتول از فرس افتاده
شمر بی دین ستمگر به کنار بدن استاده
حرمت او دریده شد،رأس پاکش بریده شد
ظلمش شده افزون،مقتل شده پر خون
واویلتا ای وای۲
دیده زینب که شده نقش زمین غرق به خون پیکر
با دست شمر لعین از شه دین بریده شد حنجر
غرقه در خون شد بدنش،پاره پاره گشته تنش
سوره ای از قرآن،زیر سم اسبان
واویلتا ای وای۲
#روز_عاشورا
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
.
#نوحه_قتلگاهی
#زمزمه
#امام_حسین
کربلا غرق گل لاله شده ای وای از این ماتم
زینب در قتلگه خون خدا ریزد سرشک غم
وقت رفتن رسیده است
یاد گل های چیده است
نشسته در ماتم
ریزد سرشک غم
حسین اخا المظلوم۲
در کنار تن در خون حسین نشسته او تنها
ریزد از دیده ی خود اشک عزا همناله با زهرا
گوید ای نور عین من
خون دلم شد حسین من
تاج سرم بی تو
کجا روم بی تو
حسین اخا المظلوم۲
در کنار تن در خون پدر سکینه می گرید
رقیه دخت حسین غنچه ی بی قرینه می گرید
زخم شان را نمک زدند
هر دو شان را کتک زدند
سکینه محزون شد
رقیه دلخون شد
حسین اخا المظلوم۲
گوید زینب گل من بی تو روم چگونه زین صحرا
بی تو ای نور دلم خواهر تو دگر شده تنها
من شدم از غم تو پیر
بر عدو گشته ام اسیر
بنگر به حال من
شکسته بال من
حسین اخا المظلوم۲
#قتلگاه
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
.
۱۴
#زمزمه
#بستر_بیماری
#حضرت_زهرا
#حاج_رضا_یعقوبیان
بستری یار علی فاطمه جان از چه نمی خوابی
ای یار و همدم من فاطمه جان از چه تو بی تابی
ریزد از دیده ام گلاب،جان حیدر کمی بخواب
ای شمع این محفل،شرر مزن بر دل
حبیبه ام زهرا۲
بنگر بر حال من و اشک حسن جان بر لبم زهرا
می سوزم بهر تو با اشک حسین و زینبم زهرا
از همه من گسسته ام،در کنارت نشسته ام
چشمان خود وا کن،نگه به مولی کن
حبیبه ام زهرا۲
می سوزد از ستم دشمن دین همه وجود تو
زینبت نیمه ی شب بوسه زند روی کبود تو
خونجگر گردیده حسن،زین همه غصه و محن
نور دو عین تو،گرید حسین تو
حبیبه ام زهرا۲
برخیز از جا و ببین در بر تو مهمان شده یارت
هستم یا فاطمه جان ای گل من تنها پرستارت
ای گل گلخانه ی من،روشنی خانه ی من
بنگر به حال من،شکسته بال من
حبیبه ام زهرا۲
#فاطمیه
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
.
Shab7Moharram1391[02].mp3
4.64M
#زمزمه #شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر
بانوای #حاج_امیر_عباسی🎤
#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان
سرباز آخر من/اصغر من/ دلخوشي بابا
آتش زد بر جگرم/ اي پسرم/ تلظي لبها
بر سر دستان پدر/ ميدرخشد پيكر تو
خيره چشم حرمله بر/ روشني حنجر تو
چه شد در آن لحظه/ دگر نميدانم
فقط پر از خون شد/ ميان دستانم
بر روي دست پدر اين همه پرپر مزن
مانده بر گونه تر، خون تو و اشك من
قنوت سرخ من، پسرم
بگو كدامين سو ببرم
تو را گل پرپر
خودت بگو آخر،چه كنم
اگر بپرسن اهل حرم
چه شد علي اصغر
شاعر: مهدی سيار✍
#شب_هفتم_محرم
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
#زمزمه
سربازِ آخرِ من اصغرِ من دلخوشی بابا
#حضرت_علی_اصغر 🇵🇸
سرباز آخر من/اصغر من/ دلخوشي بابا
آتش زد بر جگرم/ اي پسرم/ تلظي لبها
بر سر دستان پدر/ ميدرخشد پيكر تو
خيره چشم حرمله بر/ روشني حنجر تو
چه شد در آن لحظه/ دگر نميدانم
فقط پر از خون شد/ ميان دستانم
بر روي دست پدر اين همه پرپر مزن
مانده بر گونه تر، خون تو و اشك من
قنوت سرخ من، پسرم
بگو كدامين سو ببرم
تو را گل پرپر
خودت بگو آخر،چه كنم
اگر بپرسن اهل حرم
چه شد علي اصغر
شاعر: مهدی سيار✍
#شب_هفتم_محرم
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی
هدایت شده از کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
Shab7Moharram1391[02].mp3
4.64M
#زمزمه #شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر
بانوای #حاج_امیر_عباسی🎤
#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان
سرباز آخر من/اصغر من/ دلخوشي بابا
آتش زد بر جگرم/ اي پسرم/ تلظي لبها
بر سر دستان پدر/ ميدرخشد پيكر تو
خيره چشم حرمله بر/ روشني حنجر تو
چه شد در آن لحظه/ دگر نميدانم
فقط پر از خون شد/ ميان دستانم
بر روي دست پدر اين همه پرپر مزن
مانده بر گونه تر، خون تو و اشك من
قنوت سرخ من، پسرم
بگو كدامين سو ببرم
تو را گل پرپر
خودت بگو آخر،چه كنم
اگر بپرسن اهل حرم
چه شد علي اصغر
شاعر: مهدی سيار✍
#شب_هفتم_محرم
#سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی