. #زمزمه #تصنیف #شهادت_حضرت_زهرا ۱۵ فاطمه یاور من رفتی و من بی تو شدم تنها در کنار بدنت ای گل من ذکرم شده زهرا فاطمه ی شهیده ام،از غم تو خمیده ام ببین که تنهایم،اسیر غم هایم واویلا واویلا۲ ای نور چشم علی فاطمه جان چشمان خود وا کن ای گل پرپر من همسر من با علی نجوا کن فاطمه آفتاب من،رفتن تو عذاب من جانم بود بر لب،سوزد دل زینب واویلا واویلا۲ بنگر بر حال علی گریم و سوزم از برای تو در سر همسر تو فاطمه جان حال و هوای تو زد شرر داغت به دلم،داغ تو گشته مشکلم صبرم دگر کم شد،اشکم چو زمزم شد واویلا واویلا۲ در کنار بدنت سوزد و نالد نور عین تو سوزانده قلب مرا سوز حسن اشک حسین تو خونجگر گشته همسرت،پر شرر سوز دخترت بنگر تو بر حالم،من بر تو می نالم واویلا واویلا۲ #حاج_رضا_یعقوبیان ✍ #سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان #حضرت_زهرا #فاطمیه 👇

#زمزمه #شب_هفتم_محرم #روضه_حضرت_علی_اصغر بانوای #حاج_امیر_عباسی🎤 #سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان سرباز آخر من/اصغر من/ دلخوشي بابا آتش زد بر جگرم/ اي پسرم/ تلظي لبها بر سر دستان پدر/ ميدرخشد پيكر تو خيره چشم حرمله بر/ روشني حنجر تو چه شد در آن لحظه/ دگر نميدانم فقط پر از خون شد/ ميان دستانم بر روي دست پدر اين همه پرپر مزن مانده بر گونه تر، خون تو و اشك من قنوت سرخ من، پسرم بگو كدامين سو ببرم تو را گل پرپر خودت بگو آخر،چه كنم اگر بپرسن اهل حرم چه شد علي اصغر شاعر: مهدی سيار✍ #شب_هفتم_محرم #سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی

#زمزمه #شب_هفتم_محرم #روضه_حضرت_علی_اصغر بانوای #حاج_امیر_عباسی🎤 #سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان سرباز آخر من/اصغر من/ دلخوشي بابا آتش زد بر جگرم/ اي پسرم/ تلظي لبها بر سر دستان پدر/ ميدرخشد پيكر تو خيره چشم حرمله بر/ روشني حنجر تو چه شد در آن لحظه/ دگر نميدانم فقط پر از خون شد/ ميان دستانم بر روي دست پدر اين همه پرپر مزن مانده بر گونه تر، خون تو و اشك من قنوت سرخ من، پسرم بگو كدامين سو ببرم تو را گل پرپر خودت بگو آخر،چه كنم اگر بپرسن اهل حرم چه شد علي اصغر شاعر: مهدی سيار✍ #شب_هفتم_محرم #سبک_ای_شامم_را_تو_سحر_از_چه_دگرسخن_نمیگویی

. #مناجات ماه مهمانی تو آمده‌ام خدای من سویت غرق احسان توام از کرمت گرفته ام بویت ای خدا غرق گنهم نزد تو من رو سیهم بار دیگر خدای من از کرامت کن نگهم جای عذاب من بده جواب من خدای من العفو۴ مهمان تو شده‌ام کن نظری یا رب به حال من از این همه گنهم روسیهم شکسته بال من گرچه گردیده بی‌وفا عمریه کرده ام خطا با وجود بدی من کرده‌ای تو به من عطا غریب و تنهایم گردیده نجوایم خدای من العفو۴ با این کوه گنهم از تو خدا گردیده شرمنده یا رب به حق رضا جان جواد بگذر از این بنده حی داور ببخش مرا حق حیدر ببخش مرا حق زهرا که شد شهید پشت آن در ببخش مرا اگر بدم یا رب مکن ردم یا رب خدای من العفو۴ گرچه من روسیهم،غرق گنه، یارب خطاکارم بنگر بر چشم ترم، خونجگرم،فقط ترا دارم ای همیشه کنار من در خزانم بهار من باز دوباره خدای من گشته ای بیقرار من تویی حبیب من تنها طبیب من خدای من العفو۴ یارب به حق حسین ،رأس پر از خون گل زهرا ببخشا بنده ی غرق گنهت،به زینب کبری من ز وقت ولادتم بر حسین شد ارادتم تو ببخشا گناه من گرچه کم شد عبادتم امشب که بیتابم ز خجلتت آبم خدای من العفو۴ #رضا_یعقوبیان #تصنیف #سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان #مناجات_با_خدا

#شهادت_امیرالمومنین ‏#شب_نوزده_رمضان #سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان شب قدر و علی در کوفه شده مهمان کلثومش این که باشد شب قتلش به خدا بگشته معلومش مرتضی گشته بی قرار بهر رفتن در انتظار محزون بود حیدر دلخون بود حیدر واویلا واویلا۲ سوزد از غربت خود مانده علی در عهد و در پیمان به سوی مسجد کوفه رود حیدر دیده ی گریان می رود آن یار غریب بهر رفتن چه بی شکیب علی چه بی تاب است میان محراب است واویلا واویلا۲ شهادت در ره دین نبوی این شده تقدیرش ابن ملجم ز ستم زد به سر علی به شمشیرش مرتضی شد نقش زمین از ستم بشکسته جبین بر روی خاک افتاد سر بر زمین بنهاد واویلا واویلا۲ گوید حیدر به خداوند کریم من رستگار هستم سوی گلزار جنان غرق به خون من رهسپار هستم آمده نور عین او هم حسن هم حسین او جانش بود بر لب شد خونجگر زینب واویلا واویلا۲ در کوفه بار دگر غربت مرتضی شده احساس سوی خانه ببرند پیکر او حسن حسین عباس فرق او گردیده دو تا زینبش در شور و نوا غرق به خون حیدر افتاده در بستر واویلا واویلا۲ #رضا_یعقوبیان