eitaa logo
کانال نوحه و روضه مداح دلسوخته(عرشیان عشق)
5هزار دنبال‌کننده
369 عکس
327 ویدیو
119 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع) حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
✅زمینه شب سوم محرم 🔻سجاد محمدی 1️⃣بند اول من از خونواده ي كرمم كوچيكترين دختر حرمم اینقد منو نزن من که خودم میام با پای پر ورمم اگه بهم ميگفتي گوشواره هامو میخوای خودم بهت ميدادم منو كه ميكشوندي خودت روو مركبت بودي نگفتي من پيادم منو زدی منو زدی منو زدی خجالتم نمیکشی بي ادب همه سرم درد میکنه مومو نکش بسه دیگه بسه دیگه برو عقب جونی نمونده توو صدام من عموم عباسو میخوام 2️⃣بند دوم من ازخونواده ی کرمم کوچیکترین دختر حرمم توو خیمه ها همه تنم سوخت حتي اتيش گرفت معجرمم از هركسى كه بگذرم ، از حرمله نميگذرم بابامو داد خجالت من خواب بودم توو خيمه ها ، يهو ديدم صدا اومد ريختن براى غارت ميزدن ميزدن ميزدن عمه مو پيش چشم همه عمو كجاس چشمشو دور ديدن كاش ميشد تا برم علقمه جونی نمونده توو پاهام من عموم عباسو میخوام ۱۴۰۱ 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
✅ شور گودال امام حسين عليه السلام 🔻سيد محمد رضا حسينی 1️⃣بند اول مصیبتا ما اعظمها پيش روي چشم بچه ها جسم تو رو دوره ميكنن پيرهن كهنه ي تو رو پاره ميكنن مگه واسه ي يه كفن دعوا ميشه مگه سيصد نفر تو گودال جا ميشه مگه حالا از روي سينه ات پا ميش سر و كله ي حرمله پيدا ميشه داره پاي دشمن به خيمه وا ميشه مگه حالا از روي سينه ات پا ميشه لشگري ميخنده به دست و پا زدنت مادرت ميبينه برهنه شد بدنت 2️⃣بند دوم چه بي حساب ميكشن تو رو بدون آب ميكشن تو رو به اشك تو خنده مي كنن وقتي به نيت ثواب ميكشه تو رو داره با وضو نا مسلمون مي بره تو هنوز نفس مي كشي اون مي بره روي ريگ داغ بيابون مي بره با يه خنجر كند رگاتو مي بره تو دعا ميكني صدا تو مي بره نفسهاي مخدرات و مي بره با عباي پاره رو نيزه بسته تو رو واسه يه انگشتر بريده دست تو رو 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
✅ زمینه شب پنجم محرم 🔻سيد محمد رضا حسينی 1️⃣بند اول اي نفس زينب و اي ضربان حسين مثل حسن جان تو بسته به جان حسين اي بس تو بي باكي اي خارج از ادراكي اي راه انداختي از خيمه چه گرد و خاكي در اين تب و تاب گودال ، تويي تو كه سر آوردي براي بساط عشق ، حسين تو جگر آوردي اي پسر شير جمل ، اي قمر شير جمل اي جگر شير جمل ، تاج سر شير جمل 2️⃣بند دوم اي جلوات حسن جمع صفات حسن عشق حسينيه تو از بركات حسن اي حسن كراري اي آخرين سرداري اي امدي مثل علمدار علم برداري طنين صداي پاي ، تو در همه ي اين دشته خبر همه جا پيچيده ، دوباره حسن برگشته بي زره و بي كفني ، كل سپاه حسني اشهد روي لب تو ، حي الحسين اجنني 3️⃣بند سوم بي زره و بي سپر آمده اي قتلگاه سينه ي تو شد سپر بر تن زخميه شاه اي تن نيزه زارت اي سينه ی خونبارت اي نيزه در بين گلويت دهد آزارت تنت پر زخم و تير ، پر از لگد شمشير شكسته شده پهلويت ، اگر نفست ميگيره اي پسر شاه كرم ، ناله زدي اي پدرم رفتي و افتاده غمت ، بر دل و بر جان حرم 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
‍ . |⇦•اگرچه ظاهرا طفلی رضیع .. علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── اگرچه ظاهرا طفلی رضیع است میان عرشیان شأنش رفیع است قیامت اختیاراتش وسیع است تمام سینه زن ها را شفیع است علی را بی ولی، میلِ نفس نیست حسینی تر ازین شش ماهه کس نیست به گوش عالمی مانده صدایش صدای غربت بی انتهایش هدایت کرده ما را روضه هایش چه ها کرده است با رأس جدایش چنان عباس برپا این علم کرد یزید و لشگرش را متهم کرد *در بعضی روایات میگن وقتی سرها رو آوردن، سرِ ابی عبدالله با سرِ علی اصغر با هم تو یه طشت بوده .. یکی صدا زد این بچه چقدر شبیه این باباست ..* چه ابیات پر از دردی سرود و به روی گونه، رد خاک و دود و دو چشم بی رمق، رنگ کبود و لبش مانند چوب خشک بود و به حال سختیِ جان کندن افتاد سرش از تشنگی بر گردن افتاد اصلا طوری شد سر از تشنگی دیگه افتاد .. سپیدی گلو معلوم شد نانجیب تیر رو زد سر کاملا به پوست آویزان شد .. ابی عبدالله یه دست سر رو گرفته بود یه دست بدنُ .. دو چشمش رفته، بی تغییر مانده علی لالا چه بی تأثیر مانده بمیرم مادرش بی شیر مانده میان خیمه غافلگیر مانده ربابه خیره سوی اصغرش شد چه خاکی بود آخر بر سرش شد *لالا لالا لالا اصغر بخوابه ..* حسین آمد علی را دید بیهوش گرفتش با دو چشم تر در آغوش همین که برد او را بر روی دوش سه شعبه ذبح کردش گوش تا گوش به دستی ماند جسم پاک اصغر سر اصغر میان دست دیگر پدر ماند و رضیعی سر بریده مردد مانده و رنگش پریده عبایش را روی اصغر کشیده به پشت خیمه ها رفته خمیده *یه موقع ابی عبدالله شنید خانم زینب داره صدا میزنه داداش صبر کن .. بزار رباب یه بار دیگه این صورت قشنگش رو ببینه ..* وداع آخر است و مادر آمد کنار زینب آمد بر سرش زد ازین پس غصه هایش بی حساب است عزداری فقط کار رباب است تمام روز، زیر آفتاب است همیشه خیره سوی ظرف آب است بمیرم که چهل منزل پیاپی سر شش ماهه اش را دید بر نی شاعر: ــــــــــــــــــ ای گلت صید خوارج یا رباب مادرِ باب الحوائج ای رباب کودکت را خوب کردی تربیت بر تو و بر شیرخوارت تهنیت شیرخوارت هدیه‌ای مولایی است گاهوارش هودجی زهرایی است در بلوغ عشق ماه آورده ای ماه پاره در سپاه آورده ای چون تو ای بانو حرم را یار کیست؟! هیچ کس قربانی‌اش شش ماهه نیست ام لیلا را خجالت داده ای اکبری از بعدِ اکبر زاده ای مادری کردی تو با این کودکت چند عباس است طفل کوچکت ای ملائک عاشقِ نوزادِ تو میرسد از آسمان امدادِ تو ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
‍ . |⇦•من کویرِ خشکم و .. علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── من کویرِ خشکم و محتاج بارانم حسین اشک توبه می چکد بر روی دامانم حسین تا شنیدم گریه اسباب رضای فاطمه است با همه آلودگی دنبال جبرانم حسین هم نوا با خواهرت تسکین قلب مادرت هر تپش قلبم نوا دارد حسین جانم سائلِ دولت سرای روضه خوانان توام شاهد این مدعایم چشم گریانم حسین گرچه از زخم زبان آزرده ام اما بدان تا ابد پا رکاب عشق می‌مانم حسین شد محرّم حجّ عشاق و منا کرب و بلاست کن قبولم که ذبیح عید قربانم حسین روضه هایت آبرو بخش بساط عالم است از ازل شد گریه بر تو دین و ایمانم حسین اربعین موکب به موکب کاش بینم کربلا باز هم بر سفرۀ عشقِ تو مهمانم حسین حُبّ تو سر منشأ انوار «یسعی نورهم» من به شرط دوستی با تو مسلمانم حسین روز محشر چون خدا خواهد کند تعریف خویش از گلویت شاهد تفسیر قرآنم حسین شاعر : قاسم نعمتی عربِ بیایان گرده تازه عاشق پیغمبر شده اومد مدینه گفت من میخوام پیغمبر رو ببینم .. سلمان ایستاده صداش کرد بیا پیغمبر از دنیا رفته ولی من یه جا می برمت یه کسی رو نشونت میدم مثلِ پیغمبرِ .. دستش رو گرفت آورد دربِ خانۀ ابی عبدالله .. در زد سلام کرد وارد شد گفت آقاجان این پیرِ مرد شیفته و دلباختۀ پیغمبر شده ولی پیغمبر از دنیا رفته .. حضرت رو کرد به سمت دهلیزِ خانه صدا زد علی جان .. یکی جواب داد بله بابا .. فرمود بیا .. وارد شد .. حضرت فرمود آی پیرِ عرب ما هر وقت دلتنگِ پیغمبر میشیم به چهره ای نوجوان نگاه میکنیم .. (1) اگه میخوای جمال پیغمبر رو ببینی همین شکلیه .. اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله این علی اکبرِ منه .. هی نگاهش میکرد میگفت قربونت برم .. چه صورت زیبایی داری .. حضرت فرمود آی مرد آیا راضی هستی یه خار به پای این بچه بره؟! فرمود الهی اون خار تو چشم من بره .. یه مرتبه ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن .. گفت ای مرد عرب یه روزی میاد این بدنش رو تیر باران می کنن .. سرو رعنای قدت قامت من خم کرده داغ تو نام مرا شهرۀ عالم کرده پیرِ عشقم من و تو حاصلِ عمرم هستی ای جوان؛ ماتم تو عمرِ مرا کم کرده خبر کشتنِ تو تا که رسیده به زنان حرم امن مرا خیمۀ ماتم کرده ارباً اربای تن تو فزعِ آخر تو ! لحظۀ مرگ مرا خوب فراهم کرده این شکافی که زده نیزه به پهلوی علی صحنۀ مادر و مسمار فراهم کرده *علی جان وقتی این نیزه به پهلوت خورد یادِ مسمارِ در افتادم ..* خیز و بین اشکِ منو کف زدنِ دشمن را داغِ تو شادی این قوم فراهم کرده چه شده جسم تو از لای زره میریزد نیزه ترکیبِ تنت! وای چه درهم کرده .. *تنها بدنی که دستور داد عبا بیارن برا همین بود .. صدا زد «يا فُتْيانَ بَنِي هاشِم إحْمِلُوا أَخاكُمْ إلى الْفُسْطاطِ» (2) ای جوان های بنی هاشم بیایید نعشِ پسرم رو بردارید ..* برخیز ای جوانم ماهِ آسمانم داغت ای علی جان زد آتش به جانم سوزِ ناله ات را از میدان شنیدم خود را تا کنارت با زانو کشیدم واویلا .. واولا .. گشته ارباً اربا از سر تا به پایت دلتنگم برای آهنگِ صدایت خیز و از جا بنگر داغت کرده پیرم با دستم زِ کامت خون لخته بگیرم واویلا .. واولا .. میچینم تنت را در بینِ عبایم گم کردم علی جان دیگر دست و پایم از خیمه رسیده زینب دیده گریان حرف معجر آمد کاری کن علی جان واویلا .. واولا .. منبع: 1) اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۱۳ مقتل الحسین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۴ و ۳۵. 2) تاريخ طبرى، ج 4، ص 340 ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
‍ . |⇦•ذکر ما نام گرامی حسین .. علیه السلام اجرا شده روز تاسوعا محرم۱۴۰۰ به نفس استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ذکر ما نام گرامی حسین فاطمه افتخار ما غلامی حسین فاطمه حلقۀ وصلی که باشد بین ما اهل بیت بی گمان؛ نامِ نامی حسین فاطمه هر گنه کاری بیاید سوی او حر می شود مانده‌ام در خوش مرامی حسینِ فاطمه جان به کف بودن برایِ یاری دین خدا هست رمزِ هم کلامیه حسین فاطمه عمر دنیا نیست هم اندازۀ مدح و ثنا در خورِ والا مقامیه حسینِ فاطمه در کتاب آسمانی هست در هر مکتبی با بیانی خوش اسامیه حسینِ فاطمه شیعۀ اهلِ یمن کافیست بهره دشمنان این سپاهِ سه امامیه حسینِ فاطمه وای اگر آید به میدان لشگرِ اثنی عشر یاورانِ هم قیامیه حسین فاطمه چیزی از دشمن نمی ماند دگر بر روی خاک ای فدای هم خیامیه حسین فاطمه در سپاه او صدای گریۀ شش ماهه اش هست آهنگِ نظامیه حسین فاطمه دانی از چه کشته شد شرمنده سقای حرم داده جان از تشنه کامیه حسین فاطمه اومد وارد شریعه شد .. «فَذَكَر عَطش الحُسَين و أهل بيته فَرمى الماء ..» (1) همه‌ش نگرانِ تشنگی ابی عبدالله بود .. اگه بتونم آب به خیمه ببرم .. بعد سقا دید خواهر زیرِ شمشیر و سنان قطعه قطعه شد تمامیه حسین فاطمه صلی الله علیک یا مظلوم یا قمر بنی هاشم و یا قمر العشیره .. نگاه او دل از ارباب می برد ز چشم اهل کوفه خواب می برد اگر سقا به باران امر می کرد تمام کربلا را آب می برد کسی یاری از او بهتر ندیده است هواداری از او بهتر ندیده است نه اینکه من بگویم دشمنش گفت علمداری از او بهتر ندیده است به میدان زد تماشاگر فلک شد ثناگویِ ابوفاضل ملک شد انا ابن الحیدرش وقتی که پیچید زِ وحشت حرمله زَهره تَرَک شد به زیر پای او لشکر سرش ریخت دل جنگآوران در محضرش ریخت انا ابن الحیدرش وقتی که پیچید ز وحشت حرمله کرک و پرش ریخت همین که از شریعه سر در آورد صدای ضجه از لشکر در آورد خبر دادند سقا رفته میدان ز خوشحالی رقیه پر در آورد بچه ها همه خوشحال شدن .. حتما عمو آب میاره .. شده مثلِ پدر الله اکبر رود سوی خطر الله اکبر دم ظهرست اما در شریعه نمایان شد قمر الله اکبر الا ای ساقیه بی دست عباس سه شعبه دیده است را بست عباس نمیخواهد به فکر خیمه باشی خیالت جمع زینب هست عباس هر کاری کرد تیر از چشمش بیرون نیامد .. مگه کسی میتونه به سر عباس ضربه بزنه! .. این نیزه و تیر رو گذاشت بین پا و بدنِ اسب .. تیر رو که بیرون آمد کلاه خود افتاد .. یه وقت یه نانجیب جلو آمد .. چنان با عمود آهن به سر عباس زد .. (2) ندارد بی تو دیگر یار زینب شود هم صحبت اغیار زینب زبانم لال بی تو غیرت الله رود در کوچه و بازار زینب منابع: 1)بحار الأنوار، ج‏45، ص: 41 2) ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۲۵۶ موسوعة بطل العلقمی، ج۳، ص۱۷۴-۱۷۸ حیاة ابی‌الفضل العباس، ص۲۱۹-۲۲۰ خرّمیان، ابوالفضل العباس، ص۱۰۶- ۱۱۴. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇