eitaa logo
شیخ غلامعلي بدرلو
1.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
252 فایل
یاهو زَكَاةُ الْعِلْمِ بَذْلُهُ لِمُسْتَحِقِّهِ وَ إِجْهَادُ النَّفْسِ فِي الْعَمَلِ بِهِ تصنیف غررالحکم، حدیث ۱۳۲ http://eitaa.com/Arshiv_Gholam ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/Sheikh_Gholamali
مشاهده در ایتا
دانلود
Abbasi (32).mp3
5.81M
🎙آشنایی🎙 💠 آیا آشنایی پیش از ازدواج بین دختر و پسر در جریان زندگی مشترک مشکلی ایجاد می کند؟ 🔴 استاد عبّاسی ولدی @Arshiv_Gholam
Abbasi (33).mp3
3.92M
🎙جلسه خواستگاری🎙 💠 چه سئوالاتی و به چه کیفیّتی در جلسه خواستگاری پرسیده شود؟ 🔴 استاد عبّاسی ولدی @Arshiv_Gholam
roze 16.mp3
4.12M
🎙توسّل پایانی🎙 🕯 بخشی از روضه شب شانزدهم ماه رمضان ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
monajat 16.mp3
13.32M
🎙مناجات أمیرالمؤمنین (علیه السّلام) در مسجد کوفه🎙 "حجّت الإسلام سروش" 🕯 بخشی از مناجات شب شانزدهم ماه رمضان ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
🕯هیئت مکتب العزاء قم🕯 🔰سخنرانی: شیخ غلامعلي بدرلو 🔰مرثیه خوانی: با نوای ذاکرین أهلبیت (علیهم السّلام) ⏳زمان: سه شنبه، ۳۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۱ 🌐مکان: قم، پارکینگ شرقی حرم مطهّر، جنب مدرسه علمیه الاطهار. "ویژه برادران" @Arshiv_Gholam
قبل از قدم برداشتن در راه هجرانش باید رفاقت کرد با خار بیابانش هجران کشیدن به امید وصل می ارزد گر اوّلش تلخ ست، شیرین است پایانش هر کس که عاشق نیست پس أصلاً چرا زنده ست؟ یا چه جوابى می دهد فردا به وجدانش؟ خاکستر پروانه اى را دیدم و گفتم هر کس که عاشق می شود این است تاوانش آن کوچه اى که یار ما از آن گذر کرده ست عشاق منّت می کشند از سنگ طفلانش من که چهل سال است روى خاک می خوابم حیف است نگذارم سرم را روى دامانش این شمع ها که بر تن پروانه می گریند زنده نمی مانند تا شام غریبانش اشک جوانى بهترین سرمایه پیرى ست خوب است باشد آدمى فکر زمستانش در وقت مردن رو به قبله می شود هر کس من وقت مرگم می شوم رو به خیابانش در اصل بنده بودنش را جار خواهد زد عبدى که سجده می کند اوّل به ایوانش باران که آمد بعد از آن خیرات می بارد خیر کسى را خواستى اوّل بگریانش سنگینى زنجیر بر گردن نمی گیرد از گریه هر که خیس می گردد گریبانش من سال ها در گیسوى تو سیر می کردم سیرى که خیل عارفان خواندند عرفانش وقتى دلم را دست چشمان تو می دادم باور نمی کردم بیندازى به زندانش یک شب در آغوشت نباشم خشک خواهم شد پژمرده می گردد گلى که نیست گلدانش آنکه لبش را از ضریحت بر نمی دارد صدها گره وا می کند از کار، دندانش گفتم همه هستند شاید جاى من هم هست من هم یکى از این کبوترهاى مهمانش شکر خدا اینجا کریمان سلطنت دارند دنیا به ایران نازد و ایران به سلطانش سیرش دو چندان و سلوکش هم دو چندان است هر کس که از قم می رود سمت خراسانش "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربّنا باب الحوائج را روزیّ ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش یا باب الحوائج را هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادر خانه گه گاه می زد پرچمی را سر در خانه پُر میشد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره ی نذری، قدر وسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم می آوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضه ی ما شور می آمد پیرزنی از راه خیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور می آمد بهر شفای کودک منظور میِ آمد یک بار در بین دعا ما بین آمینم برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم آنکه توسّل یاد چشمم داد مادر بود آنکه میان روضه می زد داد مادر بود آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود گریه کن زندانی بغداد مادر بود حتّی نفس در سینه ی او گیر می افتاد هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد آه در خلوت او غیر زندانبان نیامد آه این بار یوسف زنده از زندان نیامد آه پیراهنش هم جانب کنعان نیامد آه از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند این اتّفاق انگار که بسیار می افتاد نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد آنقدر می زد دست او از کار می افتاد وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست صد شکر که مرد است زیر دست و پا زن نیست "محسن عرب خالقی" @Arshiv_Gholam
"انتخاب عمل براى اين شب، تفكّر و ياد خدا" ♻️ اگر فهميد چه عملى مناسب تر است كه به همان عمل مى كند. و اگر ترديد پيدا كرد، بايد استخاره كند. 🔅 بعد از تعيين وقت ذكر، وقت مناسبى را كه در آن خواب آلود يا سير يا گرسنه نبوده و موانع ديگرى نيز نداشته باشد، بايد براى تفكّر معيّن كند. 💠 نيز بايد تمام سعى خود را به كار گيرد كه در شبش ‍ چيزى، حتّى امور مباح، او را از ياد خدا باز نداشته و در نمازها و مناجاتش به غير آن حتّى مستحبّات فكر نكند؛ زيرا كسى كه مثلاً در نماز به ساختن مسجد و آب كشيدن آن يا صدقه دادن فكر كند غافل است. حتّى در حال ايستادن نماز در ياد اجزاى آن بودن غفلت است. و بايد در هنگام عمل فقط سعى كند كه قلب او از حقيقت كارهايى كه انجام مى دهد و ذكرهايى كه مى گويد غافل نباشد. ☑️ و براى اين كه به راحتى به اين مطلب برسد، مى تواند قبل از انجام عمل مختصرى درباره آن فكر كند و آنگاه عمل را انجام دهد. و اگر هنگام قرائت و ذكر از آن غافل شد بايد آن را تكرار كند. مثلاً وقتى مى خواهد رو به قبله بايستد، مى تواند اجمالاً درباره معناى رو به قبله نمودن بيانديشد. و هنگامى كه مى خواهد بايستد ابتدا درباره حقيقت آن كه همان ايستادن براى اداى حقّ بندگى است انديشيده و فكر كند كه ايستادن بر روى دو پا اشاره به ترس و اميد به خاطر پذيرفته شدن عبادت يا عدم آن است. ⚪️ و به همين ترتيب...، حتّى قرائت و ذكرهاى نماز. مثلاً قبل از گفتن "بسم اللّه الرّحمن الرّحيم" معناى آن را اجمالاً در نظر آورده و آنگاه آن را بگويد. و اگر در اثناى قرائت آيه اى غفلتى براى او پيش آمد بايد آن آيه را تكرار كند. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، انتخاب عمل و...، ص 151 @Arshiv_Gholam
"توسّل به نگهبان اين شب" 🕋 بر چنين عمل كننده اى لازم است در اوّل شب خيلى به نگهبان آن شب كه از معصومين (عليهم السّلام) است، توسّل جسته و او را شفيع خود قرار دهد. 🤲 و در اين هنگام توفيق در اعمال و احوال را كه به آن احتياج دارد ذكر نموده و تلاش كند با الفاظى كه براى درخواست ترّحم و شفاعت مى گويند، رحمت و رقّت را جلب كرده و مهربانى و كرامت را برانگيخته و ابرهاى جود و كرم و بخشش را بباراند. و با دست آنان عقل و نفس و قلب و صفات و اعمال و تمام وجودش را به مولايش تفويض و واگذار نموده و در طول شب نيز مواظب باشد كارى مخالف با تفويض، انجام ندهد و اگر بتواند حتّى تفويض خود را نيز واگذار كند، قطعاً رستگار شده است. 🔰 ولى خيلى اتّفاق مى افتد كه انسان مراقب نبودن و بى مبالاتى را با تفويض ‍ اشتباه كرده، آن پليد او را فريب داده و با نادانى او را هلاك مى كند. 🔥 بنابراين تا زمانى كه با علوم الهى به خوبى نفهميده كه به تفويض رسيده است، نبايد مطمئن شود و براى اطمينان بايد ببيند كه حال و مرادش در آنچه كه تفويض نموده با يكديگر موافق هستند يا نه؛ زيرا يكى از علامات صحّت تفويض قبول آن، و يكى از علامات قبول نيز آن است كه خداوند متعال، امورى را كه بنده به او تفويض نموده است، به خوبى و بالاتر از آرزوى بنده سرپرستى كند. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، توسّل به نگهبان این شب، ص 151 و 152 @Arshiv_Gholam
monajat 17.mp3
7.94M
🎙مناجات التّائبین🎙 🕯 بخشی از مناجات شب هفدهم ماه رمضان ۱۴۰۱ @Arshiv_Gholam
Abbasi (35).mp3
1.74M
🎙ابراز علاقه🎙 💠 روش برخورد با پسرانی که ابراز علاقه می کنند... 🔴 استاد عبّاسی ولدی @Arshiv_Gholam
Motafarreghe (2).mp3
3.24M
🎙اخلاق و دیانت🎙 💠 اولویّت ها در انتخاب همسر... 🔴 آیت اللّه نجفی قمشه ای (حفظه اللّه) @Arshiv_Gholam
Motafarreghe (3).mp3
509.4K
🎙عقد آسمانی🎙 💠 عقد حضرت أمیر و حضرت صدّیقه (سلام اللّه علیهما) 🔴 استاد شیخ حسین انصاریان @Arshiv_Gholam
📿یک ماه مناجات با خدا و توسّل به محضر حضرات آل اللّه (علیهم السّلام)📿 🕯از شنبه ۱۳ فروردین (شب اوّل ماه مبارک رمضان) تا شب عید فطر ۱۴۰۱🕯 1⃣ قرائت قرآن 2⃣ حدیث خوانی 3⃣ مناجات و توسّل 🔻ویژه برنامه‌ی شب‌های قدر🔻 1⃣ تلاوت قرآن 2⃣ قرائت دعای جوشن کبیر 🔘 پذیرایی 3⃣ زیارت امام حسین (علیه السّلام) 4⃣ سخنرانی و قرآن به سر 5⃣ توسّل و عزاداری 🔘 سحری ⏳ زمان: به مدّت ۷ شب (سه شنبه ۳۰ فروردین تا دوشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۱) 🔸ساعت ۲۲ 🔹 شب های قدر ساعت ۲۳ 🌐 مکان: قم، میدان آزادگان، خیابان مرصاد، خیابان شهید کشوری، کوچه ۹، پلاک ۳، بیت الشّهداء، منزل استاد شفیعی کمال آبادی. "خانوادگی" @Arshiv_Gholam
"ساير اعمال شب قدر" 1⃣ نمازى در شب قدر وارد شده كه در آن يك بار "حمد" و هفت بار "قل هو اللّه أحد" خوانده مى شود و بعد از پايان نماز هفتاد بار ذكر "أستغفر اللّه و أتوب إليه" گفته مى شود و سپس حوائج از خدا خواسته مى شود. 2⃣ صد ركعت نماز و خواندن دعاهايى كه در بين آن وارد شده از مهمترين أمور مهم است؛ زيرا مضامين آن برآمده از سينه امامان دين مى باشد كه عالمان به خدا هستند. 🔆 در اين أدعيه علوم گران بهايى است كه به جز پيامبران و جانشينان آنان كسى از آن آگاه نيست. دانش هايى از قبيل علم به خدا و صفات جمال و جلال و نام هاى نيك و مراتب فضل و حكمت عدل و مقتضاى كار و ادب مناجات با خداوند متعال. 💠 لازم است در خلال خواندن اين أدعيه زنده دل بوده و با توجّه آن را بخواند. و اگر بتواند از آنچه مى گويد، تأثير پذيرفته و اين مطلب را نيز در دعايش بخواهد، بايد به او تبريك گفت؛ زيرا اگر اين أدعيه ثواب و پاداشى از جانب خدا نداشته و فقط مضامين آن در انسان مؤثّر باشد، عاقل بايد روح و جان خود را براى به دست آوردن آن فدا كند. چه رسد به اين كه خداوند براى هر حكم و حتّى هر حرفى از آن جواب و نورى آماده نموده است كه جهانيان نمى توانند قيمتى بر آن بگذارند. 🔰 همچنين بايد درباره معنى كلماتى كه مى گويد تأمّل نموده و آن را درك كند. و اگر اين مقدار نيز نمى تواند بهتر است به جاى خواندن اين دعاها بر مصيبت خود و مجازات خدا به خاطر آن، گريه كرده و بگويد "إنا للّه و إنا إليه راجعون"، چه مصيبت و چه مجازات بزرگى درباره اهل آخرت، در حديث قدسى آمده است: دعاى آنان در نزد خداوند بالا رفته و كلام آنان را مى شنود. فرشتگان به واسطه آنان خوشحال مى گردند...پروردگار به اندازه اى دوست دارد دعاى آنان را بشنود كه مادرى فرزند را. ⭕️ بنابراين اى فقير! در مورد دعايى كه بدون حضور قلب مى خوانى، انصاف بده. آيا دوست دارى، در حالى كه خدا مى بيند كه زبانت او را خوانده و دلت با دنيا سخن مى گويد، دعايت به خداوند برسد! دنيايى كه درباره آن آمده است كه دشمن خدا و دوستان اوست و مى خواهد با شكوفه هاى اين دنياى فانى، تو را از خداوند دور نمايد. آيا عاقل مى تواند مصيبتى بزرگ تر از اين را تصوّر كند؟ 3⃣ خواندن دعاى گشودن قرآن و قرآن را روى سر گذاشتن، به اين نيّت كه عقل و انديشه او با اين عمل تقويت شده و با دانش هاى قرآن كامل شود و نور عقل با نور قرآن ضميمه گردد. و ساير نيّت هايى كه مناسب با اين عمل است. 4⃣ زيارت امام حسين (عليه السّلام) با بعضى از زيارت هايى كه وارد شده است. 5⃣ خواندن سوره روم، عنكبوت و دخان در شب بيست و سوّم. 6⃣ خواندن دعاهايى كه در اين شب ها وارد شده است، به خصوص دعايى كه سيّد از بعضى از كتاب هاى كهن نقل نموده و اوّل آن چنين است: "اللّهم إن كان الشّك في أنّ ليلة القدر فيها أو فيما تقدّمها واقع فإنّه فيك و في وحدانيتك و تزكيتك الأعمال زائل..." 💯 و اگر توانست معنى از بين رفتن شكّ در خدا و يكتايى او را بفهمد، همين پاداش براى عبادت آن شب براى او كافى خواهد بود. 7⃣ دعاى كوچكى كه سيّد از امام سجاد (عليه السّلام) روايت نموده و اوّل آن "يا باطناً في ظهوره" مى باشد. دعايى كه در يكتا دانستن خداوند كامل مى باشد و اگر وجود أئمة (عليهم السّلام) هيچ نفعى نداشت، مگر همين كه با اين گونه دعاها پرده از يكتايى خدا برداشته، و ما را از اين مطلب آگاه نمودند، لازم بود مؤمن تمام وجودش را فداى اين عمل آنان نمايد. و حتّى فدا كردن تمام وجود خود را ناچيز شمرده و خود را ناتوان از أداى شكر نعمت هاى آنان ببيند. 8⃣ ساعتى از شب را مخصوص مراقبت قرار داده، و در آن ساعت علم پروردگارش را به بدحالى او و قدرتش را بر نجات دادن او، فضل و بخشش و كرم او را در نظر گرفته و سپس با اميدوارى، بر در بخشش و كرم او چشم دوخته و در انتظار رحمت و بخشش او باشد. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، ساير اعمال شب قدر، ص 154 تا 156 @Arshiv_Gholam
"بستن وسوسه هاى شيطان" ⭐️ اگر مراقب به آنچه گفتيم عمل كرد كه خوشا به حالش، و اگر عمل نكرد مبادا شيطان او را وسوسه كرده و بگويد: "تو! آنگونه كه شايسته توست عمل را انجام نمى دهى؛ بنابراين، اين كار اندك نيز فايده اى نداشته و نبودش بهتر از وجودش مى باشد". زيرا اگر به اين نداى شيطان گوش دهد او را از ساير اعمال نيز باز داشته و او را با غفلت هلاك مى نمايد. ❄️ ولى اگر همان عمل را كه قصد دارد، انجام بدهد گرچه عمل كمى نيز باشد، ممكن است نور اين عمل كم، نور ديگرى را براى عمل بوجود آورده و او را موّفق به انجام عمل ديگرى گردانده و آنگاه در تمام اعمال موفق باشد. 💥خلاصه شيطان هيچ قصدى ندارد، مگر اين كه انسان را از خدمت نمودن و عبادت مولايش باز دارد؛ بنابراين اگر از او فرمان بردارى نمايد در دل او تاريكيى به وجود مى آيد كه سبب قطع يارى او گرديده و موجب مى شود تا عبادت ديگرى را نيز ترك كند تا جايى كه يارى خداوند كاملاً قطع شده و به هلاكت جاويد دچار شود. مگر اين كه عنايت خدا شامل حالش شده و از فرمانبردارى شيطان دست بردارد، دلش با مخالفت با او روشن شده و آنگاه به توفيق كاملى برسد. ▪️سالك نبايد هيچ عمل خيرى را اگر چه بسيار كوچك باشد، كم شمرده و به خاطر كم بودن آن را ترك نمايد كه زيان خواهد ديد. و هيچ عمل خيرى را نيز نبايد بزرگ بيند، چون گرفتار عجب مى گردد. نيز اگر نمى تواند آن را انجام بدهد به مقدارى كه مى تواند آن را انجام داده و بعد از انجام، آن را در مقابل خدا كوچك ببيند؛ زيرا بنده هر عملى را كه انجام بدهد و آن را كوچك بداند، خداوند آن را بزرگ دانسته و شايد همين مطلب باعث شود كه خداوند متعال آن را قبول كند. و هنگامى كه عملى قبول شد كمى آن اهميتى نخواهد داشت. چون اگر خداوند عملى را از بنده اش قبول نمايد، گرچه كم باشد، پاداش زيادى به او خواهد داد. و اگر آن را قبول نكند، فايده اى براى او نخواهد داشت، گرچه زياد باشد. زيرا خداوند عمل كم آدم را قبول و اعمال زياد ابليس را رد نمود. ✅ بنابراين بنده نبايد هيچ عملى را بزرگ ببيند. گرچه عبادت جنّ و انس ‍ باشد؛ زيرا اين عُجب است و عُجب انسان به عملش، ثواب آن را از بين مى برد. بلكه نور آن را به تاريكى تبديل مى كند. و نيز نبايد عمل كم را كوچك بداند؛ زيرا ممكن است قبول شده و تبديل به عمل بزرگى شود. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، وسوسه های شیطان، ص 156 و 157 @Arshiv_Gholam
آمد از راه و کشیده است عبا را به سرش وای از سینۀ سوزان و دل شعله ورش همچو شمعی که بسوزد ز شرر آب شود آب کرد آتش آن زهر ز پا تا به سرش حجره اش بس که غم انگیز و ملال آور بود گرد غم بود که می ریخت ز دیوار و درش گاه در زیر لبش ذکر خدا می گوید گاه سوی در حجره ست خدایا نظرش هم جواد آمده بالین رضا هم زهرا هم پسر سوخته هم مادر خونین جگرش پیش مادر نبود طاقت برخاستنش زیر بار غم و اندوه خمیده کمرش پسرش دست به سر دارد و مادر به کمر او نظر می کند و خون رود از چشم ترش دست ظلمی که زده بر رخ زهرا سیلی پاره کرده ست کنون رشتۀ عمر پسرش ای "وفائی" ز فلک پیک شهادت آمد گشت تا گلشن سرسبز جنان همسفرش "سید هاشم وفایی" @Arshiv_Gholam
ذکر هوالمعشوق هنگام سحر داریم ما از دولت عشق است اذکارى اگر داریم ما هر کس که با ما می نشیند زود عاشق می شود خیلى براى این محلّه دردسر داریم ما  پیراهن ما نیز درمان می کند یعقوب را از کوچه ی یوسف هر از گاهى گذر داریم ما در عشق از اوّل براى سوختن آماده ایم یعنى در آغازش ز پایانش خبر داریم ما یک روز خاکستر شدن را یاد می گیریم، چون شب تا سحر پروانه را زیر نظر داریم ما ما سوختن را در میان گریه کردن یافتیم در آب می سوزیم، از بس که هنر داریم ما رنجی که ما داریم هنگام فقیری گنج ماست پس یک سر و گردن ز مردم بیشتر داریم ما خوب است سائل در گدایى خویشتن دارى کند اینجا ولى از خویشتن دارى حذر داریم ما  حالا که أجر گریه از أجر شهادت بهتر است بالاتر از خون گلو، خون جگر داریم ما بار سفر را بسته ایم و باز راه افتاده ایم ماه صفر که می رسد میل سفر داریم ما  داریم در این جاده جبریل مقرّب می شویم پاى پُر از تاول به جاى بال و پر داریم ما "علی اکبر لطیفیان" @Arshiv_Gholam
"تفاوت قضاوت در مورد عمل خود و ديگران" ⚠️ آنچه درباره دقّت در مراتب اخلاص و صدق در آن گفتيم فقط در مورد عمل خود انسان است تا از خود قانع نشود مگر به خالص صادقانه و غير خالص را مانند معدوم بداند بلكه آن را گناه به شمار آورده؛ ولى نبايد اينگونه اعمال را از ديگران، مانند معدوم يا گناه به حساب آورد. زيرا اگر اعمال ديگران را بخواهد اينگونه بداند، نه تنها فايده اى نداشته بلكه باعث ترك عمل و بستن درِ صلاح و خير مى گردد. ⛔️ بنابراين نبايد با اين ملاك با ديگران برخورد كند. بلكه بايد با بندگان خدا به ملاك ظاهر عملشان، و حتّى بالاتر، با ترازوى فضل خداوند، برخورد نموده، و گمان كند كه اعمال ناقص و مخلوط مردم بهتر بوده و مورد قبول خداوند است. و اميدوار باشد كه از فضل خدا و قبول او محروم نمى شوند، گرچه اعمال آن ها ناقص و ناخالص باشد. و بعيد نشمرد كه خداوند دعاى بندگانش را فقط به خاطر شكل دعا قبول كند. گرچه اين دعا جز جنبانيدن زبان چيزى نباشد و با عفو عالى خود با آنان معامله كند. و مبادا انسان كسى را از رحمت خدا مأيوس نموده يا باعث شود اعمال را به جا نياورد گرچه عمل او مخلوط با تيرگى باشد. شايد اگر همين شكل عمل ترك نشود گاهى اوقات با بعضى از عنايات الهى همراه باشد و باعث ايجاد روح و حقيقتى در آن عمل شود و در روشن شدن قلب مؤثّر باشد، به گونه اى كه به كلّى عمل او عوض شود و بيشتر و يا همه اعمال او با حضور قلب بوده و آنگاه همراه با رستگاران، رستگار گردد. 💠 و خلاصه اگر فردى لوطى در مستى بگويد "يا اللّه" گمان نمى كنم خداوند او را ردّ نموده و او را اجابت نكند. "مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقای ملکی تبریزی (رحمه اللّه)" 📜المراقبات، فصل دهم، قضاوت، ص 157 @Arshiv_Gholam
Motafarreghe (4).mp3
360.8K
🎙همسر یا همسفر؟🎙 💠 نوع نگاه به همسر سبب تعیین میزان دقّت در انتخاب همسر می شود... 🔴 استاد دارستانی @Arshiv_Gholam
Motafarreghe (5).mp3
2.72M
🎙انتخاب مادر و پدر برای فرزندمان🎙 💠 در انتخاب همسر باید به تربیت کودک خود توجّه داشته باشیم... 🔴 استاد تراشیون @Arshiv_Gholam
Motafarreghe (6).mp3
440.6K
🎙ظاهر خوب🎙 💠 پرهیز کنید از سبزه لجن زار... 🔴 استاد ماندگاری @Arshiv_Gholam
نمک و شیر را به دستش داد با هزار و یک آرزو دختر گفت ای دخترم کجا دیدی دو غذا روی سفره ی حیدر دخترش دست را جلو آورد تا نمک را ز سفره بر دارد تا که در هم نگاهشان گره خورد دید بابا دو چشم تر دارد گفت بابا که دخترم امشب زخم های دلم عمیق تر است از روی سفره شیر را بردار که علی با نمک رفیق تر است بعد افطار با دو دیده ی خیس گرچه با دخترش تبسّم کرد حال بابا عجیب بود عجیب دخترش دست و پای خود گم کرد دید هر لحظه بی قرارتر است آن ابرمرد بی نظیر و شجاع خیره می شد به آسمان، می خواند زیر لب آیه های استرجاع شب به نیمه رسیده و دیگر موقع رفتن امیر شده کودکان گرسنه منتظرند حرکت کن علی که دیر شده پس عبا را به دوش خود انداخت کیسه را پر ز نان وخرما کرد مثل هرشب پس از "به نام خدا" یک توسّل به نام زهرا کرد در دلش مجلسی ز روضه به پا باز با قصّه ی جوانش شد فقط انگار روضه خوان کم داشت درب و دیوار روضه خوانش شد سمت مقصد، علی که حرکت کرد ناگهان چشم او به در افتاد در برایش چه روضه ای می خواند یاد گیسوی شعله ور افتاد شعله ها را کمی خنک تر کرد اشک چشمان حیدر کرّار در هیاهوی روضه های در نمکی هم به روضه زد دیوار بعدِ مرغابیانِ داخل صحن میخ در سدّ راه مولا شد حرف میخ دری وسط آمد در دل بوتراب غوغا شد قلب حیدر رها شد از کوفه رفت سمت مدینه ی زهرا تیزی میخ یک طرف، وای از داغی میخ و سینه ی زهرا مرتضی ناگهان به خود آمد میخ را از عبای خود وا کرد پای خود را درون کوچه گذاشت یاد کوچه دوباره غوغا کرد روضه را کوچه سخت تر می خواند یاد نامردمانِ بی انصاف یاد چشم نبسته‌ی حیدر یاد سیلی، طناب، فحش، غلاف بعد از آن بین کوچه ی تاریک در دلش شور و همهمه افتاد در سکوت شبی پر از غصّه یاد تشییع فاطمه افتاد قلبش از بی وفایی محض تک تک مردمان کوچه گرفت بی وفایی هوای خواندن کرد روضه را از دهان کوچه گرفت کیسه کم کم سبک شد و مولا سهم خرمای کودکان را داد داشت کم کم دم اذان می شد کاخرین قرص های نان را داد آسمان و زمین همه محو قدرت گام استوار علیست سمت مسجد روانه شد حیدر ابن ملجم در انتظار علیست رکعتی با خدای خود دل داد بعد افتاد روی سجّاده بین محراب غرق خون خود فاتح خیبر است افتاده بی رمق گفت وای اگر بیند غرق خون پیکر مرا زینب کاش می شد سرم شود بسته تا نبیند سر مرا زینب روضه اینجا رسید و دل خون ها دل به دریای رستخیز زدند روضه خوان های شعر نوزدهم همه به کربلا گریز زدند یا علی زینب تو تاب نداشت که شکسته سر تو را بیند لیک خواهد رسید آن روزی که سری را به نیزه ها بیند "مهدی مقیمی" @Arshiv_Gholam
از بعد ماجرای زمین خوردنت مرا دست قضا غریب دوعالم نوشته است زهرای من، تو رفتی و از بعد رفتنت تنها خدا برای دلم غم نوشته است سی سال می شود که بدون تو مانده ام رفتی مرا برای دلم، تا گذاشتی شهر مدینه شیره ی جان مرا کشید من را میان این همه غم جا گذاشتی وقتی میان کوچه بن بست می رسم انگار می رسم به دو دست کبود تو امشب بیا به خانه قلبم سری بزن خسته شدم عزیز دلم در نبود تو درد بدی است درد فراق تو و علی من پیر بودم و ز غمت پیرتر شدم کردم وصیّت، اینکه من از پا فتاده ام سی سال پیش، کشته ی دیوار و در شدم عمری است لب گزیدم و کابوس کوچه ها لحظه به لحظه بال و پرم را شکسته است تیغی که در سجود، شکسته سر مرا قبلاً غلاف او کمرم را شکسته است یا که بیا و پر زدنم را نگاه کن یا که سر مرا به روی زانویت بگیر طوری بیا که باز نیفتی به روی خاک دست مرا رها کن و از پهلویت بگیر از بعد ماجرای زمین خوردنت حسن هر شب ز درد پهلوی من گریه می کند امشب که درد پهلوی من خوب تر شده بر این شکاف ابروی من گریه می کند پنهان نمانده پیش تو، عمری است فاطمه مانند تو سرم، بدنم درد می کند آتش گرفته ام جگرم تیر می کشد بس گفته ام بیا دهنم درد می کند زهرا بیا که روضه بخوانم برای تو زینب نشسته تا کفنم را سوا کند از آن همه کفن پسرم بی کفن شده باید حسین را سپرش بوریا کند دائم برای آن بدن بوریا شده دردی که مانده بر بدنم گریه می کند دیدم به یاد آن تن بی غسل و بی کفن در دست زینبم کفنم گریه می کند یادش بخیر شهر مدینه، خودت به من گفتی قرارِ بعدیِمان پای نیزه ها یادش بخیر، پیروهنی را که بافتی جای کفن برای حسینم به کربلا حالا بیا که خسته ام از گریه های خویش چشمی برای گریه نمانده برای من با چاه کوفه بس که نشستم گریستم نایی نمانده فاطمه بین صدای من "رضا باقریان" @Arshiv_Gholam
از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس معنی مرد خدا را نیمه شب از نخل ها معنی شیر خدا را روز از لشگر بپرس هیچ دیواری نمی شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه ی خیبر بپرس نه! فرار از جنگ هرگز در مرام شیر نیست قصّه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس گاه برتر می شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علّتی دارد که از قنبر بپرس در جهنّم با علیّ یا در بهشت بی علیّ؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس جمع خواهد شد محمّد با علیّ در یک بدن؟ ما نمی فهمیم این را از علی اکبر بپرس "مجتبی خرسندی" @Arshiv_Gholam