فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مظلوم آیت اللّه بهشتی:
اسلام شهروند «پفیوز» نمیخواهد!
#شهید_بهشتی
اگر دلواپسِ من بودهای، من بیشتر بودم
میان بستگان خود به تو وابستهتر بودم
رسیده لحظهی مرگم، سراغم را نمیگیری؟!
به شوق دیدنت از صبح هی خیره به در بودم
میان بسترم جان میدهم حالا تک و تنها
منی که لحظهی جان دادن چندین نفر بودم
نگاه اولم را بین آغوش تو خندیدم
از آن بدو تولد با تو یک جور دگر بودم
هنوزم با مرور خاطراتت جان به لب هستم
سه ساعت زخم خوردی و سه ساعت محتضر بودم
میان التماس من تو را هر کس که آمد زد
چه بر میآمد از این دست تنها؟! یک نفر بودم
به ابن سعد رو انداختم آخرسر از غربت
منی که از سخن با یک غریبه بر حذر بودم
به پیش چشم من ده اسب از روی تنت رد شد
تو خونین پیکر و من بیشتر خونین جگر بودم
تو شأنت دامن زهراست نه مخروبهی خولی
سرت را از تنورش در میآوردم اگر بودم
بهانه تا نگیرند از نبود تو یتیمانت
برای بچهها هم عمه بودم هم پدر بودم
سوار ناقهها کردم همینکه دخترانت را
برای محملم دنبال مَحرَم در به در بودم
تویی که شرط ضمن عقد من بودی، خبر داری،
که من از کربلا تا شام با که همسفر بودم؟!
مرا بازار بردند و مرا آزار میدادند
منی را که به عصمت در دو عالم مفتخر بودم
تو را با خیزران میزد، مرا ساکت کند دشمن
حلالم کن برادر جان برایت دردسر بودم
گروه یا مظلوم
یك كار لازمی وجود دارد كه در مورد ابن شهرآشوب علی الظّاهر تا حالا انجام نگرفته و آن مستند كردن یا مُسند كردن روایات او است. ایشان مثلاً فرض كنید در مناقب این همه روایت نقل كرده؛ هیچ كدام اینها سند ندارد، در حالی كه این شخصِ بزگوار از شیخ طوسی گاهی به یك واسطه و گاهی به دو واسطه نقل میكند؛ یعنی گاهی نقل میكند از پدرش و او از استادش [و او] از شیخ طوسی، گاهی هم نقل میكند از جدّش یعنی شهرآشوب و او از شیخ طوسی؛ یعنی اینقدر سند او به شیخ طوسی نزدیك است. خیلی خب، افرادی بنشینند، تنقیح كنند طُرُق ابن شهرآشوب را؛ یعنی اگر بتوانند بنشینند طرق ابن شهرآشوب را- كه خود او البتّه در معالم العلماء مبالغی از اینها را ذكر كرده- به مشایخ روایتی مثل شیخ طوسی، كه حالا طرق شیخ طوسی به ائمّه كاملاً معلوم و روشن است، معلوم كنند و تصحیح كنند، همهی این روایاتی كه در كتاب مناقب هست یا بسیاری از این روایات، مستند خواهد شد؛ همهی این روایاتی كه الان مُرسلات است، مُسندات خواهد شد؛ این كار بسیار مهمّی است. این را باید البّته بسپرید به جمعِ فاضلِ حدیث دان و رجال شناس و رجال دان در قم، كه بنشینند إن شاء اللّه این كار بزرگ را هم انجام بدهند.
امام خامنهای (حفظه اللّه)
بیانات در دیدار دست اندرکاران برگزاری کنگرهی بینالمللی ابن شهر آشوب ساروی مازندرانی، ۱۳۹۲/۰۷/۰۱
article_119_0d32dbdf99ebdfc1ebc632d8a0dba698.pdf
462.2K
مرجئه شیعه
اقوام کرباسی
article_737_96e33846dd8d625bdb38768a0a3f1967.pdf
235.2K
نخستین نظریه پرداز ارجاءبررسی تحلیلی نامه حسن بن محمد بن حنفیه درباره ارجاء
علی محمد ولوی
علی غلامی دهقی
20160518145727-10055-20.pdf
292K
تطوّر اندیشه ارجاء از مرجئه نخستین تا مرجئه خالص
علی غلامی دهقی
هدایت شده از فرق و ادیان
RPLL_2013 Spring_Vol 5_Issue 1_Pages 1-12.pdf
324.3K
مقاله تأثیرپذیری فردوسی از کلینی
▫️ديباجه شاهنامه، سندی است گويا بر عقائد و باورها، اهداف و انگيزهها و نيز منابع فردوسی در سرايش شاهنامه. در اين نوشتار برآنيم تا مستنداً آشکار سازيم که از جمله منابع اصلی حکيم طوس در اين ديباجه، کتاب الکافی مرحـوم ثقة
الاسلام کلينی (م۳۲۹: ق) است.
▫️مشابهتها و در واقع يگانگیها ميان مضامين دو کتاب به اندازهای است که احتمال هر
فرضی جز تأثّری آگاهانه و عامدانه را به يکسو مینهد و نشان میدهد که فردوسی اين حکيم شيعی متألّه چگونه از
نخستين و مهمترين مجموعه حديثی شيعه، به نحوی هنری، عميق و آگاهیبخش سود برده و در عين حال هويت فرهنگی خويش و کتابش را معين ساخته است.
▫️و البته اين تأثّر که چنانکه خواهيم ديد نه از سر اتفاق و توارد که کاملاً
آگاهانه و عامدانه بوده است، به مخاطبان اين پيام را میرساند که غرض از نظم شاهنامه نه احيای داستانهای کهن و فرهنگ فسرده گذشتگان، بلکه ريختن فرهنگ ناب اسلامی در ظرف اين روايات و انتقال اين مظروف اصيل به مردمی
است که در روزگار غلبه نامردمیها امکان آشکار و مستقيم سخن گفتن با ايشان نبود.
▫️و ظاهراً همين، سبک و سياقی
شد که بعدها ديگر نويسندگان و شاعران بدان تأسی جستند و دانه معنا و حقايق مطلوب را در ظرف قصهها و
حکايتها آوردند و البته مخاطبان را تحذير دادند که اسير صورت داستانها نگردند و مظروف را متوجه باشند.
✏️ نویسنده: مهدی دشتی
@feragh_adyann
💠هیأت منتظران شهادت
🏴عزاداری حضرت زینب و امام موسی کاظم علیهما السلام
سخنران: حجتالاسلام غلامعلی بدرلو
مداح: شیخ علیاصغر محمدی راد
🔸چهارشنبه ساعت ۲۱
🔸خیابان خیام جنوبی-بین کوچه۴و۶
#اطلاع_رسانی
🌐 https://eitaa.com/Arshiv_Gholam
هدایت شده از لنزِ سرگردان
للحق
چرا عموم یا قشر خاکستری مردم با روحانیت درست و حسابی ارتباط برقرار نمیکنند؟ یا یک فاصله ای بینشون احساس میشه؟
که اختلاف نظرها و فاصله ها در دیگر اقشار جامعه هست، یک موردش امروز به چشمم آمد.
عموم مردم، حتی فرهیختگان در حال حاضر یک شخصیت روحانی و طلبه را معمولا در مراسمات تشییع و ختم میبینند!
خب در تشییع که فقط نماز میت است و بس. و تدفین را سپرده اند به یکسری کارمند که در ده دقیقه بدون توصیه و موعظه و سفارشی برای میت قضیه را تمام میکنند. همه عجله دارند انگار. بگذریم که این مسئله خودش داستان مفصلی است.
اثرات منفی اینکه روحانی طلبه فقط در مراسم ختم دیده میشود به دو بخش تقسیم میشود.
اول اینکه کلا این مراسمات اگر از نکته و پند و اندرز و نصیحت تهی باشند فقط بار منفی دارند. یعنی اگر طلاب علوم دینی فقط در مراسم ختم حضور داشته باشند، خوب نیست.
دوم اینکه در اکثر مراسمات ختم که رفتم بی سوادی واعظ و عدم تعهد موج میزند. به این مسئله از نوجوانی حساس بودم و در خاطرم هست در ختم ها زمان های مفید و غیره را اندازه گیری میکردم. مثلا در یک منبر ۴۵ دقیقه ای حدودا پانزده شانزده دقیقه حدیث و محتوا بود. الباقی هرچه بود آورده ای برای مخاطب نداشت.
خلاصه به نظرم آمد بد نباشد گاهی لابلای پیگیری خرید خودرو و فوتبال و وام بانک، به اینها هم فکر کنیم. هم مایی که منبری و روحانی برای مراسمات دعوت میکنیم. هم وعاظ محترمی که در مراسمات دعوت شده شرکت میکنند.
تا بعد.
هدایت شده از لنزِ سرگردان
للحق
برای تولیدات اعم از فرهنگی و غیره، درآمد زا و رایگان و هر آنچه که با مخاطب طرف است، یک وجه مشترک داریم، یک جمله کاربردی.
« باید به گوش مخاطب برسد »
حالا پول خرج کن، حالا مراسم بگیر، سخنرانی کن، وقت صرف کن، فیلم بساز و ...
اصلا مخاطب برای دوستان کمترین اولویت و ارزش را دارد.
مثال خیلی زیاد است، خیلی.
از فیلم های مستندی که پول خرج شده، وقت صرف شده، مخاطب نداشته، فقط عنوانی از تخته وایت برد دغدغه ها پاک شده!!!
البته که گاهی مخاطب دارد، مثلا دوستداران و علاقه مندان به موضوعی مشاهده میکنند. دریغ از مخاطبی جدید.
حالا چه شد که نوشتم؟! گاهی که نماز مغرب در حرم حضرت معصومه س هستم. توفیق میشود و سخنرانی بعد نماز را مینشینم. مکان عالی، سخنرانان مطرح، مخاطب حداقل هزار نفر... اما دریغ از صوت مناسب. از هر ده جمله یکی دو جمله را میشنیدم.
خلاصه که حیف است.
اگر بخش خصوصی گرداننده بود به راحتی این حجم از مخاطب را به راحتی از دست نمیداد.
« باید به گوش مخاطب برسد »
« باید به چشم مخاطب برسد »
« باید به دست مخاطب برسد »
یاعلی