eitaa logo
کانال اشعار اهل بیت علیهم السلام. هستی محرابی
147 دنبال‌کننده
46 عکس
3 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
مژده ای دل که نیمه ی ماهِ شعبان اومد مهدی پسرِ فاطمه نورِ قرآن اومد اون که جذبه ی هر نگاش آیینه ی نوره ایشاالله بزودیِ زود وعده ی ظهورِه تو گنجِ اسرارِ ربَ العالمینی وارثِ قرآنِ ختم المُرسلینی هزاران هزار دیده در انتظارِ رویت آرزوی عشّاق شده عطرِ پاکِ کویت گلِ نرگس عطرِ خوشی می آید ز سویت هر دم به مشامم رسد عنبرِ گیسویت مهدیِ فاطمه اومده خوش اومد نورِ قلبِ همه اومده خوش اومد سینه مالامال از دلتنگی و درده. دلتنگی و درده کی میشه خدایا آقامون برگرده. آقامون برگرده گل های ارادت ،تقدیم نگاهت نرگس و اقاقی ، نذرِ روی ماهت لبنان و فلسطین شده جولانگهِ کافر آقا جون به دستانِ توست ذوالفقارِ حیدر تو رو جون زهرا بیا تو رو جونِ حیدر بیا وُ بکن ریشه ی ظالمان رو یکسر مهدیِ فاطمه ، میلادت مبارک نذرِ میلادِ تو ، یاسین و تبارک ای پیدای پنهان بیا دمی رُخ بتابان خورشید رُخت رو همی بر ما بنَمایان لحظه به لحظه ما به عشقِ تو بی قراریم جمعه ها رو از هجرِ روی تو می شماریم مهدیِ فاطمه اومده خوش اومد نورِ قلبِ همه اومده خوش اومد به امیدِ روزی بیای با نسیمِ نرگس بپیچه گلِ عطرِ تو هر کجای مجلس می نویسم که مهدیِ آلِ طاها تنهاست دلیلِ غیبتش فقط این گناه های ماست جهان رو صفا کن آقا با عِطرِ ولایت وای از این جدایی جانا وای از این فراقت غروبِ جمعه ها بی تو سخته آقا کی میشه بیایی ای یوسفِ زهرا ای یارِ سفر کرده ، ای لاله ی پیمبر تو رو به ناله ی شب و آهِ درد مادر الوعده وفا کن آقا تو رو جونِ حیدر تو رو جونِ زینب بیا تو رو جونِ خواهر یا ابا صالحَ المهدی گلِ نرگس عطرِ تو پیچیده هر کجای مجلس یا بقیه الله مدد یا بقیه الله (۲)
1_17026505544.mp3
2.74M
سرود میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ✍:هستی محرابی 🎤:کربلایی مجید منصوری
بر نورِ دلِ حضرتِ زهرا صلوات بر میوه ی باغِ گلِ طاها صلوات بر هر چه که دارد خبر از آمدنش بر غنچه ی زیبای دل آرا صلوات!
مژده ای دل که نیمه ی ماهِ شعبان اومد مهدی پسرِ فاطمه نورِ قرآن اومد اون که جذبه ی هر نگاش آیینه ی نوره ایشاالله بزودیِ زود وعده ی ظهورِه تو گنجِ اسرارِ ربَ العالمینی وارثِ قرآنِ ختم المُرسلینی یا بقیه الله مدد یا بقیه الله (۲) هزاران هزار دیده در انتظارِ رویت آرزوی عشّاق شده عطرِ پاکِ کویت گلِ نرگس عطرِ خوشی می آید ز سویت هر دم به مشامم رسد عنبرِ گیسویت مهدیِ فاطمه اومده خوش اومد نورِ قلبِ همه اومده خوش اومد یا بقیه الله مدد یا بقیه الله (۲) سینه مالامال از دلتنگی و درده. دلتنگی و درده کی میشه خدایا آقامون برگرده. آقامون برگرده گل های ارادت ،تقدیم نگاهت نرگس و اقاقی ، نذرِ روی ماهت یا بقیه الله مدد یا بقیه الله (۲) لبنان و فلسطین شده جولانگهِ کافر آقا جون به دستانِ توست ذوالفقارِ حیدر تو رو جون زهرا بیا تو رو جونِ حیدر بیا وُ بکن ریشه ی ظالمان رو یکسر مهدیِ فاطمه ، میلادت مبارک نذرِ میلادِ تو ، یاسین و تبارک یا بقیه الله مدد یا بقیه الله (۲) ای پیدای پنهان بیا دمی رُخ بتابان خورشید رُخت رو همی بر ما بنَمایان لحظه به لحظه ما به عشقِ تو بی قراریم جمعه ها رو از هجرِ روی تو می شماریم مهدیِ فاطمه اومده خوش اومد نورِ قلبِ همه اومده خوش اومد یا بقیه الله مدد یا بقیه الله (۲) به امیدِ روزی بیای با نسیمِ نرگس بپیچه گلِ عطرِ تو هر کجای مجلس می نویسم که مهدیِ آلِ طاها تنهاست دلیلِ غیبتش فقط این گناه های ماست جهان رو صفا کن آقا با عِطرِ ولایت وای از این جدایی جانا وای از این فراقت غروبِ جمعه ها بی تو سخته آقا کی میشه بیایی ای یوسفِ زهرا یا بقیه الله مدد یا بقیه الله (۲) ای یارِ سفر کرده ، ای لاله ی پیمبر تو رو به ناله ی شب و آهِ درد مادر الوعده وفا کن آقا تو رو جونِ حیدر تو رو جونِ زینب بیا تو رو جونِ خواهر یا ابا صالحَ المهدی گلِ نرگس عطرِ تو پیچیده هر کجای مجلس یا بقیه الله مدد یا بقیه الله (۲)
امشبی آیاتِ قرآن آیه آیه می رسد لطفِ حق از برکتِ بی بی رقیه می رسد اخترِ برجِ حیا و مَه رخِ زیبا جبین یمنِ نامش نورِ رحمت نازل آید بر زمین نامِ او باشد رقیه دخترِ نیکو خصال در کمال و معرفت مانندِ خورشیدِ جلال بَه چه دختر این چنین فرخنده و زیبا بوَد در وقار و هیبتش چون مادرش زهرا بوَد میوه ی باغ حسین است و چراغِ هر دو عین افتخارش بس، که باشد او همان بنتِ الحسین(ع) ناز می ریزد به بابا آن لبِ خندانِ او صورتِ بابا تبرٌک از کفِ دستانِ او چونکه بابا با خبر از سینه ی سوزانِ او یک شبی را شامِ ویران می شود مهمانِ او مَه رخِ زیبا وشِ عالی نسَب شیرین کلام نورِ لبهای پدر او را رقیه کرده نام از بطانِ عرش می آید دمادم این نوید مقدمش بر اهلِ عالم افتخار است و سعید آفتاب و ماه و انجُم می شود پابندِ او دختری با این وجاهت کس ندید مانندِ او گوهرِ عرفانِ عالم روی ماهش در صدف اخترِ برجِ حیا و دُرٌِ دریای نجف او سه ساله هست و امٌا در وجاهت عقلِ کُل هست میمون و مبارک بر حسین این تاجِ گل پاک طینت دختری و آسمانِ عزٌ و جاه روزِ محشر هر نگاهش شیعیان را دادخواه
گنجینه ی عشق است دلِ خونِ رقیه عالم به فدای دلِ محزونِ رقیه دردانه ی بابا چو خودش بس که رئوف است شد وردِ لبِ ما اَنا مجنونِ رقیه
دارم ز لبم به زمزمه ادرکنی ای مهدیِ آلِ فاطمه ادرکنی عجل لِولیک الفرج می خوانم بنما نظری تو بر همه ادرکنی!
ع ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین(ع) از ازل مِهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین خاکِ ایوانت دوای درد چشمانِ من است روضه هایت ابرِ پُر باران ما جانم حسین پنجره های ضریحِ تو ز دردم آشناست صحنِ پاکت روضه ی رضوانِ ما جانم حسین هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست راهِ سبزت تا ابد پیمانِ ما جانم حسین عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی می کند روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین با نگاهِ نافذت دریاب این درمانده را مبتلایم ای شَهِ خوبانِ ما جانم حسین دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن این تو و این خواهشِ چشمانِ ما جانم حسین آیه های روشنِ یاسین و طاهایم تویی سوره ی فجری تو در قرآنِ ما جانم حسین ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما بین تو حالِ بی سر و سامانِ ما جانم حسین زندگیِ با تو یعنی در مسیرِ بندگی ای که هم روحی و هم ریحانِ ما جانم حسین بی فروغِ روی تو هرگز مرا عزت مباد نورِ توحیدیِ تو عرفانِ ما جانم حسین اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین از ازل نامِ تو را بر جانمان حک کرده اند کربلایت آیت و برهانِ ما جانم حسین تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها... ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین مامنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها! بشنو اینک ناله ی هجرانِ ما جانم حسین خشکیِ لبهای تو سرچشمه ی آبِ بقاست ای طبیبِ درد بی درمانِ ما جانم حسین تو همیشه میزبانی چه شود با مادرت یک شبِ جمعه شوی مهمانِ ما جانم حسین(ع) @Asharemehrabi
🩸اولین مکتوبِ «لوح محفوظ» ... در نقلی آمده است که امام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📋 أَوَّلُ مَا جَرَیٰ بِهِ الْقَلَمُ عَلَی اللَّوْحِ قَتْلُ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام ▪️اول چیزی که قلم بر لوح محفوظ، ثبت و ضبط کرد، شهادت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» بود!(۱) 🔖 در نقلی دیگر هم آمده است: وحی شد به قلم: 📜 «اُکْتُبْ عَلَی اللَّوْحِ: اَنَّ الْحُسَیْنَ یُقْتَلُ غَریبا». ▪️ای قلم! بنویس بر لوح: «به درستی که حسین علیه‌السلام غریب و بی‌کس کشته می‌شود!» 🥀 قلم عرض کرد: خداوندا ! چه کسی حسین صلوات‌الله‌علیه را می‌کشد؟ ندا آمد: یزید ملعون او را شهید می‌کند. پس جاری شد قلم بر لوح و سبقت گرفت به لعنِ یزید بی‌اذن خداوند عالم. 📜 فَاَوْحَی اللّهُ تَعالی اِلَی الْقَلَمِ: اَنَّکَ اسْتُحْقِقْتَ الثَّناءِ بِهذَا اللَّعْنِ. ▪️پس وحی کرد خداوند عالم به قلم: تو مستحق ثنا و مدح شدی به سبب لعن بر یزید.(۲) 🥀 بعد از آنکه قلم اینگونه نوشت، به درگاه الهی عرضه کرد: الهی سر من هم جدا شود مثل سر منوّر حسین «صلوات‌الله‌علیه»! تا من هم شریک باشم در ثواب شهداء در رکاب او!(۳) 📚(۱)البکاء للحسین، میرجهانی، ص‌۲۶۱ 📚(۲)انوار الشهاده،یزدی،ص۶۴ 📚(۳)شعشعة الحسینیة، یزدی،ص۶۳(نسخه خطی) ✍ خدای متعال اینگونه اراده فرموده تا که تمام عالم خلقت، دائر مدار خونِ مطهر سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» باشد و سنگ بنای خلقت، از این مبدأ شروع شود... 📝 سر شکست از غم داغ تو «قلم» تا که نوشت: «خنجری کُنْد… کُنَد قطع سر پاک حسین» در ازل ما را نوشتند از محبّانِ حسین(ع) تا قیامت دستِ ما باشد به دامانِ حسین کربلا ما را به سوی خود هدایت می‌کند تا چراغی هست روشن در شبستانِ حسین(ع) چیست در نامِ حسین اینگونه دل را می برد پس هزاران جانِ ما بادا به قربانِ حسین لحظه ای از یاد او جان و دلم غافل نشد می کُشد آخر مرا این دردِ هجرانِ حسین گریه هایم را غزل کردم برای غربتش شد ردیف و قافیه یکسر نواخوانِ حسین آرزویی در دلِ من نیست جز  یک اربعین پای شش گوشه شوم زوّار و مهمانِ حسین هستی ام را می کنم نذرِ علیِ اصغرش خواستارم از خدا لطفِ فراوانِ حسین روضه دارد می رود کم کم به سمتِ کربلا اشک می ریزم برای جسمِ بی جانِ حسین سینه از کرب و بلایش زخم دارد تا ابد ای به قربانِ حسین و کامِ عطشانِ حسین من که بیمارم در این دارالشفای عاشقان نسخه من گرد و خاکِ کنجِ ایوانِ حسین می نشینم روبروی قابِ چشمانِ ضریح تا بگیرم حاجتِ خود را ز دستانِ حسین ما مرامِ عاشقی را از حسین آموختیم عشقِ ما یعنی همان در پای پیمانِ حسین راه را گم کرده ای آقا نشانت می دهد خانه ی امنِ جهان، آغوشِ احسانِ حسین! ( ای که روحت تا قیامت شاد باد اربابِ من کربلایت تا ابد آباد باد اربابِ من! )
سوختن را دوست دارم لیک در پای حسین(ع) چون نمی گیرد کسی در قلبِ من جای حسین(ع) حُبِ من با او شروعش عصرِ عاشورا نبود غرق بودم از ازل در مِهرِ دریای حسین چشمِ سر آیینه ای جز قابِ روی او نداشت چشمِ دل بینا شد از شوقِ تولای حسین گم شدم در خویش چون کوری به دنیای سراب خوش بحالم گشته ام در عشق پیدای حسین عطرِ جنّت را میانِ روضه تا حس کرده ام پر کشیده روحِ من تا عرشِ اعلای حسین آن صدای مانده در آفاقِ هل مِن ناصرش کرده عالم را چنان مجذوبِ سیمای حسین کربلایی که نمادش نیزه و خورشید بود قرنها مانده به سوگِ شرحِ غمهای حسین شعرِ من هفتادو دو بیت است از کرب و بلا لحظه لحظه می برد دل را به صحرای حسین در طریقِ عشق بازی می دهم جان و تنم شیوه ی دلدادگی یعنی که شیدای حسین جز ز روی ماهِ او چشمم تماشایی نداشت تا که خود را دیده ام غرقِ تماشای حسین نوکرِ خوبی نبودم لیک مداحش شدم تا دهم هستیِ خود را جمله در پای حسین!