eitaa logo
کانال اشعار اهل بیت علیهم السلام. هستی محرابی
147 دنبال‌کننده
46 عکس
3 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸اولین مکتوبِ «لوح محفوظ» ... در نقلی آمده است که امام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📋 أَوَّلُ مَا جَرَیٰ بِهِ الْقَلَمُ عَلَی اللَّوْحِ قَتْلُ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام ▪️اول چیزی که قلم بر لوح محفوظ، ثبت و ضبط کرد، شهادت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» بود!(۱) 🔖 در نقلی دیگر هم آمده است: وحی شد به قلم: 📜 «اُکْتُبْ عَلَی اللَّوْحِ: اَنَّ الْحُسَیْنَ یُقْتَلُ غَریبا». ▪️ای قلم! بنویس بر لوح: «به درستی که حسین علیه‌السلام غریب و بی‌کس کشته می‌شود!» 🥀 قلم عرض کرد: خداوندا ! چه کسی حسین صلوات‌الله‌علیه را می‌کشد؟ ندا آمد: یزید ملعون او را شهید می‌کند. پس جاری شد قلم بر لوح و سبقت گرفت به لعنِ یزید بی‌اذن خداوند عالم. 📜 فَاَوْحَی اللّهُ تَعالی اِلَی الْقَلَمِ: اَنَّکَ اسْتُحْقِقْتَ الثَّناءِ بِهذَا اللَّعْنِ. ▪️پس وحی کرد خداوند عالم به قلم: تو مستحق ثنا و مدح شدی به سبب لعن بر یزید.(۲) 🥀 بعد از آنکه قلم اینگونه نوشت، به درگاه الهی عرضه کرد: الهی سر من هم جدا شود مثل سر منوّر حسین «صلوات‌الله‌علیه»! تا من هم شریک باشم در ثواب شهداء در رکاب او!(۳) 📚(۱)البکاء للحسین، میرجهانی، ص‌۲۶۱ 📚(۲)انوار الشهاده،یزدی،ص۶۴ 📚(۳)شعشعة الحسینیة، یزدی،ص۶۳(نسخه خطی) ✍ خدای متعال اینگونه اراده فرموده تا که تمام عالم خلقت، دائر مدار خونِ مطهر سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» باشد و سنگ بنای خلقت، از این مبدأ شروع شود... 📝 سر شکست از غم داغ تو «قلم» تا که نوشت: «خنجری کُنْد… کُنَد قطع سر پاک حسین» در ازل ما را نوشتند از محبّانِ حسین(ع) تا قیامت دستِ ما باشد به دامانِ حسین کربلا ما را به سوی خود هدایت می‌کند تا چراغی هست روشن در شبستانِ حسین(ع) چیست در نامِ حسین اینگونه دل را می برد پس هزاران جانِ ما بادا به قربانِ حسین لحظه ای از یاد او جان و دلم غافل نشد می کُشد آخر مرا این دردِ هجرانِ حسین گریه هایم را غزل کردم برای غربتش شد ردیف و قافیه یکسر نواخوانِ حسین آرزویی در دلِ من نیست جز  یک اربعین پای شش گوشه شوم زوّار و مهمانِ حسین هستی ام را می کنم نذرِ علیِ اصغرش خواستارم از خدا لطفِ فراوانِ حسین روضه دارد می رود کم کم به سمتِ کربلا اشک می ریزم برای جسمِ بی جانِ حسین سینه از کرب و بلایش زخم دارد تا ابد ای به قربانِ حسین و کامِ عطشانِ حسین من که بیمارم در این دارالشفای عاشقان نسخه من گرد و خاکِ کنجِ ایوانِ حسین می نشینم روبروی قابِ چشمانِ ضریح تا بگیرم حاجتِ خود را ز دستانِ حسین ما مرامِ عاشقی را از حسین آموختیم عشقِ ما یعنی همان در پای پیمانِ حسین راه را گم کرده ای آقا نشانت می دهد خانه ی امنِ جهان، آغوشِ احسانِ حسین! ( ای که روحت تا قیامت شاد باد اربابِ من کربلایت تا ابد آباد باد اربابِ من! )