eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
﴾💞﴿ ﴿ ﴾ . . {🌤} میدونم میاد یہ روزۍ {🙊} میگیرم دستات‌ُ راحت {✌️} آرزوم اینہ دوتایــــــۍ {😍} من و تو، حـرم، زیارت 😋💝 😉🤲 😇💎 . . [🌎]ـتو مـــــرا جـــــان و جـــــهانے👇 ﴾💞﴿ @Asheghaneh_halal
•{☀️}• { 🕗 } . . {☺️} سفـــــرهٔ دل را نڪردم باز مـــن ، بهر ڪسۍ {💚} یڪ نفر با درد من هست آشنا ، آن هم تویۍ 🌹🍃 . . {🕊} حتمآ قــرار شاه و گـدا هستــ یـادتـانــ!👇 @Asheghaneh_halal •{☀️}•
•💚• •| #فانوس📿 |• امشب طلب عشق زِدلدار کنیمـ☺️| شیطان رجیم را سر دار کنیمـ💪| امر فرجش اگر مهیا باشد چند شب کنار یار افطار کنیمـ😍| •🌸دعاےافطار🌸• #عکس‌بازشود😌 #التماس‌دعاشبِ‌قدره #بابامهدےروزه‌ات‌قبولـ😍 #رمضان🌙 دم‌افطار‌فقط ذڪر حسین‌شیرین‌استـ👇 •💚• @asheghaneh_halal
°🐝| |🐝° 🙁 بازم باعَد نِگَلان باسم ته تِی حاضل میسَن منُ ببلن مسگِد ایحا. 🤨 اون مَقت میگن حانوما دیل حاضل میسن. 😬 بابا لاه بُلُفتین دیگههه. اون ماستم بلدالین باسه من. 😊 ببخشید . چشم . چشم استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[• #آقامونه😌☝️ •] •|° ‌‌ای ڪاش مےدانستم عجب حال و روز غریبے😔 °|• چه‌قدر نگاهت را ڪم‌دارم برایم آرامش آرزو ڪن...💚 ۱۴ ثانیه به عڪس☝️🥰 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #سمانه_نجاح /✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(745)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🦋•° Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
°💓|💌° #انسیھ 🌃|و‌سحر‌بخوان‌این‌دعا‌را ⚜|بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم وَ عَلَيْكَ يَا وَاحِدِي عَكَفَتْ
°💓|💌° و‌سحر‌بخوان‌این‌دعا‌را/🏙 بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم/🌱 وَ بِكَ أَنِسَتْ مَحَبَّتِي وَ إلَيْكَ ألْقَيْتُ بِيَدِي وَ بِحَبْلِ طَاعَتِكَ مَدَدْتُ رَهْبَتِي/🌹 و محبّتم به تو انس گرفته، و دستم را به جانب تو انداختم، و ترسم را به سوي رشته طاعت تو كشيدم، يَا مَوْلاَيَ بِذِكْرِكَ عَاشَ قَلْبِي وَ بِمُنَاجَاتِكَ بَرَّدْتُ ألَمَ الْخَوْفِ عَنِّي فَيَا مَوْلاَيَ وَ يَا مُؤَمَّلِي وَ يَا مُنْتَهَي سُؤْلِي/🌙 اي مولاي من دلم به ياد تو زندگي كرد، و با مناجات با تو آتش هراس را بر خود سرد نمودم، اي مولايم و اي آرزويم و اي نهايت خواسته ام، فَرِّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَ ذَنْبِيَ الْمَانِعِ لِي مِنْ لُزُومِ طَاعَتِكَ/💎 ميان من و گناهم جدايي انداز، گناهي كه بازدارنده من از ملازمت طاعت توست، فَإِنَّمَا أَسْأَلُكَ لِقَدِيمِ الرَّجَاءِ فِيكَ وَ عَظِيمِ الطَّمَعِ مِنْكَ الَّذِي أَوْجَبْتَهُ عَلَي نَفْسِكَ مِنَ الرَّأْفَهِ وَ الرَّحْمَهِ/🌸 تنها از تو درخواست مي كنم، به خاطر اميد ديرينه به تو، و بزرگي طمع از تو، كه از مهر و رحمت بر خود واجب كرده اي، فَالأَْمْرُ لَكَ وَحْدَكَ لاَ شَرِيكَ لَكَ وَ الْخَلْقُ كُلُّهُمْ عِيَالُكَ وَ فِي قَبْضَتِكَ/🕊 پس فرمان توراست، يگانه اي و شريكي نداري، و همه خلق جيره خوار تو، و در دست قدرت تواند، وَ كُلُّ شَيْ ءٍ خَاضِعٌ لَكَ تَبَارَكْتَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ/💜 و هرچيز براي تو فروتن است، منزّهي تو اي پروردگار جهانيان، إِلَهِي اِرْحَمْنِي إِذَا انْقَطَعَتْ حُجَّتِي وَ كَلَّ عَنْ جَوَابِكَ لِسَانِي وَ طَاشَ عِنْدَ سُؤَالِكَ إِيَّايَ لُبِّی/🎆 خدايا به من رحم كن آنگاه كه حجّتم بريده شود، و زبانم از پاسخت ناگويا گردد، و به هنگام بازپرسي ات هوش از سرم برود، فَيَا عَظِيمَ رَجَائِي لاَ تُخَيِّبْنِي إِذَا اِشْتَدَّتْ فَاقَتِي وَ لاَ تَرُدَّنِي لِجَهْلِي/⚜ اي بزرگ اميدم، زماني كه بيچارگي ام شدّت گيرد محرومم مكن، و به خاطر ناداني ام از درگاهت مران، وَ لاَ تَمْنَعْنِي لِقِلَّهِ صَبْرِي أَعْطِنِي لِفَقْرِي وَ ارْحَمْنِي لِضَعْفِي/☔️ و به علت كم تابي ام از رحمتت دريغ مفرما، به جهت تهيدستي ام عطايم كن، و به خاطر ناتواني ام به من رحم كن، دلبرےڪن‌براے‌دلـ💕•ــدار☺️👇 @asheghaneh_halal °💓|💌°
○●○ 🕯🖤 . . {✨} شبۍ در عرش از تسبیح او افتاد یک دانہ {🌸} از آن دانہ، بهشت آغاز شد ریحانہ ریحانہ 🦋 😭 . . ∫🥀∫ جانےدوبارھ بردار‌، با ما بیا بھ پابوسـ👇 🕯🖤 @asheghaneh_halal ○●○
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|•✨•| #فانوس لذت روزهِ ماه رمضان جای خودشـ😌] اربعین،کرب‌وبلا پاے پیاده عشق استـ😉] الهم ارزقنا کربلا •🍃دعاےروز #بیست‌و‌سوم ماه خــدا🍃• #عکس‌باز‌شود‌😉 #التماس‌_دعا #رمضان🌙 دلتـ|💓|ــو؛وصل‌کن‌بہ‌خــدآ |•✨•| @asheghaneh_halal
•~• 💕 •[ ]• . . 🌼°• در یکی از روزها در منزل در خدمت شهید بزرگوار محمد جعفر سعیدی نشسته بودیم او پاسداری شجاع و مومن و انسانی بسیار خاکی و فروتن بود. 🌟°• همیشه ما را دعوت به ایمان و تقوا می‌نمود و از من می‌خواست که بچه‌هایش را با اسلام و قرآن بزرگ کنم. 🌹°• در همین موقع بود که جوان بسیجی و مخلص به نام شهید مجید خزائی برای دیدن شوهرم به منزلمان آمد و محفل ما با حضور ایشان روح و حال معنوی دیگری پیدا کرد. ☺️°• یک بار شهید سعیدی رو به آن جوان می‌کند و با شوخی می‌گوید : مجید جان چقدر به جبهه می‌روی ، آخر شهید می‌شوی؟! 😉°• و او شوخی‌اش گل می‌کند و با زبان محلی دشتی می‌گوید : بله من می‌روم و روزی مرا از صندوق بیرون می‌آورند و مراد از این حرف این است که چند روز دیگر شهید می‌شود. 💚°• و این طور شد او حدود یک ماه و نیم بعد در یکی از جبهه‌ها به شهادت رسید و به آرزوی دیرینه‌اش نائل آمد . 🍃🌺 . . •[👀]• درگیر یڪ نگاھِ تو شد ، روزگـار من👇 💕 @Asheghaneh_halal •~•
[• ♡•] °🕦}زودتر بیا °🗣}دلــم ربـنـاےِ °🌿}چشمان "تـــو" °☕️}را ببیند و افطـار ڪند... ؟😢 مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal
تحدیر جزء 23.mp3
4.81M
••🍃🎙•• 🌙: تلاوت هرروز یڪ جزء از قرآن ڪریمـ📖 بھ صورت تحدیر(تندخوانے) [• جزء بیست سومـ •] @asheghaneh_halal ••🍃🎙••
l|🍲|l #مائده خوراک دال عدس🍲 مواد لازم برای۲ نفر دال عدس (دال عدس همان عدس قرمز است) ۱/۴ پیمانه پیاز کوچک ۱ عدد گشنیز (خشک) ۱/۲ قاشق چای خوری زردچوبه ۱/۴ قاشق چای خوری آب ۱/۲ پیمانه سیب زمینی 1.5 پیمانه هویج ۷۵ گرم کلم برگ ۷۵ گرم رب گوجه ‌فرنگی ۲ قاشق سوپ خوری طرز تهیه: ۱- ابتدا دال عدس را با آب سرد شسته و دانه‌های سیاه آن راجدا كرده و دور بریزید به طوری كه تنها عدس های قرمز برای شما باقی بمانند. ۲- پیاز را نگینی خرد كرده و آن را به همراه دال عدس، رب گوجه فرنگی،زردچوبه، گشنیزخشك و آب در یك قابلمه كوچك بریزید. ۳- مخلوط را به جوش آورید، سپس درب ظرف را گذاشته و مواد را به مدت 20 دقیقه بپزید. ۴- سیب‌زمینی،‌ هویج و كلم را نگینی خرد كرده و به دال عدس اضافه كنید و آن‌ها را كاملاً‌ با هم مخلوط كنید. بگذارید خوراك به مدت 12 تا 15 دقیقه دیگر بپزند.مخلوط پخته شده را له كرده و یا آن را در مخلوط كن میكس كنید. سایر نکات: اگر دوست دارید مقداری شكر هم به خوراك اضافه كنید اگر از رژیم غذایی خاصی پیروی نمیكنید بهتر است مواد را اول با كره تفت دهید و بعد بپزید پوره كردن این غذا اختیاری است اما اگر دوست دارید خوراكتان زیباتر و خوشمزه تر شود بهتر است نیمی از خوراك را پوره كرده و نیمی دیگر را به صورت معمولی نگه دارید و بعد هردو را با هم مخلوط كنید. •• افطارے امروزتو نذر شهید[محمدجواد تندگویان]ڪن.. کدبانـ|😌|ــو جـانـ😉✋ l|🍲|l @asheghaneh_halal
﴾💞﴿ ﴿ ﴾ . . {🕊} شهیدآوینی میگن {✨} و فاش بگویم {👇} هیچ کس جز آنکہ {❤️} دل بھ خدا سپرده است {😉} رسم دوست داشتن نمۍداند {😌} و من‌گویم {😋} محبوب‌من {👀} وقتۍ مۍبینمت {😍} یاد خـــــــدا میافتم 😇💙 . . [🌎]ـتو مـــــرا جـــــان و جـــــهانے👇 ﴾💞﴿ @Asheghaneh_halal
90b7fbc8cb258180acc85f5d458cce0415773866-360p_convert.mp3
2.81M
•{☀️}• { 🕗 } . . ﴿✨﴾ صحـــــــــن‌تان را مۍزنم ، برهم ﴿😭﴾ جوابم را بده ﴿🙏﴾ این گدا ، گاهۍ اگر دیوانہ باشد ﴿🙂﴾ بهتـــــر است 🙃🤲 😍💔 🌹🍃 . . {🕊} حتمآ قــرار شاه و گـدا هستــ یـادتـانــ!👇 @Asheghaneh_halal •{☀️}•
•💚• •| 📿 |• روضہ ات هر موقع بخوانند بہ وقت است اما روضہ‌هاےعطشت را رمضان باید خواند...|💔| •🌸دعاےافطار🌸• 😌 😍 🌙 دم‌افطار‌فقط ذڪر حسین‌شیرین‌استـ👇 •💚• @asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
[• #عشقینه💍 •] #ٺـاپـروانگے↯ #قسمت_بیست_و_دوم🦋🌱 پس نیکا او بود!زن ارشیا... حالا می فهمید چرا ارشیا
[• 💍 •] 🦋🌱 مجلس عروسی را نیمه کاره رها کردند و برگشتند. توی ماشین سکوت مطلق بود.فقط خودخوری کرد، هنوز درگیر هضم حرف های درشتی که شنیده، بود. خانم جان چقدر کنار گوشش نجوا کرده بود:" ریحانه این خانواده لقمه ی تو نیست دختر من! بدبخت تر از چیزی که امروز هستیم میشیم. ببین کی گفتم" روی دیوار گچی پشت سرش خط فرضی کشید و ادامه داد:" این خط...اینم نشون... من مرده تو زنده، فردا پس فردا که دستتو گرفتو برد تو خونه ی باباش تازه می فهمی من گیس سفید چی می گفتم! آخه اون مادرش اگه ما رو آدم حساب می کرد که یه تک پا میومد تو رو ببینه یا اصلا پسند کنه! خیال کردی تویی که بیشتر از یه کرم به صورتت نمی زنیو تا پول دستت برسه اولین چیزی که ذوق خریدنو عوض کردنشو داری چادرته، می تونی با این قوم شوهر بسازی و آبتون توی یه جوب بره؟ اونا ما رو امل می دونن، الان برات مهم نیست این چیزاها ولی بعدا فرق می کنه. هیچ فکر کردی زن اولش از خون خودشه، چشم تو چشم میشین مادر...اینا همه میشه عذاب ریز و درشت زندگیت! ببین کی گفتم" انگار پیش گویی کرده بود چنین شبی را! تازه رسیده بودند، برق های سالن را روشن کرد حس خفگی مانع از سکوت بیش از حدش شد: _ارشیا، چرا؟ کتش را کند و روی مبل نشست، کلافه بود! _چی چرا؟ _چرا گذاشتی من بی گناه و بی خبر از همه جا امشب انقد تحقیر بشم؟ من نباید می دونستم که زن سابقت اونجاست؟ برای‌ اولین بار صدایش بلند شده بود. _شلوغ نکن ریحانه، هیچ اتفاق تازه ای نیفتاده! _از نظر تو شاید _خودت خوب می دونستی نیکا دختر دایی منه و حتما دعوته دوست داشت ارشیا با چند جمله آرامش کند اما هیچ تلاشی نمی کرد که هیچ،تازه معکوس عمل می کرد! _نیکا کسی بود که مه لقا آرزو داشت عروسش بشه و شد چون پسند خودش بود؛ دختر برادرشه تا قیامتم حمایتش میکنه. _همین؟! _همین از اینکه با سیاست تمام از زیر بار همه چیز در می رفت کفری تر شد. _چرا وقتی حرف ها و توهین های مادرت رو شنیدی از من دفاع نکردی؟ شنیدی دیگه نه؟ وگرنه اون شکلی نمی اومدی تو اتاق پرو! _دفاع نکردم چون فکر می کردم انقدر عرضه داری که گلیم خودت رو از آب بکشی بیرون، که متاسفانه مثل بت برخورد کردی! گفت و رفت! یعنی ریحانه بدهکار هم شده بود؟اگر جواب مادرش را می داد تشویقش می کرد؟! نه .. ارشیا خیلی ماهرانه همه ی توپ ها را به زمین او می انداخت! • • ادامھ‌ دارد...😉💕 • • نـویسندھ: الهـام تیمورے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌸 🌿 🍃 @asheghaneh_halal 💐🍃🌿🌸🍃🌼
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
[• #عشقینه💍 •] #ٺـاپـروانگے↯ #قسمت_بیست_و_سوم🦋🌱 مجلس عروسی را نیمه کاره رها کردند و برگشتند. توی م
[• 💍 •] 🦋🌱 دنبال ارشیا راه افتاد تا توی اتاق، باید ذهنش را خالی می کرد! _چرا تابحال در مورد نیکا چیزی نگفته بودی؟ _چی می خواستی بشنوی؟ _می گفت امشب مدام نگاهش می کردی _تو چی فکر می کنی؟ _چرا بجای جواب دادن سوال می پرسی دوباره ارشیا؟ پوف بلندی کشید و مشغول باز کردن دکمه ی سر دستش شد. _دلم می خواد یه چیزایی رو خودت بفهمی! نه اینکه من برات دیکته کنم... _آخه اون حتی گفت که منو کردی عروسک خیمه شب بازی تا.... ارشیا دکمه های سردست را پرت کرد روی میز و با عصبانیت گفت: _بسه خانوم! تو هرچی بشنوی رو باور می کنی؟ سادگیت خوبه اما ساده بودنت نه من دفعه اول و آخرمه که دارم توجیهت می کنم! اگر واقعا نیکا رو دوست داشتم چرا طلاقش دادم که حالا بیفتم دنبالش؟ ببینم تو اصلا فکر نکردی ببینی از بین اینهمه دختر چرا تو؟ دست روی گردنش گذاشت، تکیه داد به کمد چوبی سفید و نگاهش را به سقف دوخت، چند دقیقه سکوت کرد و بعد طوری که انگار غرق خاطرات تلخ شده بود گفت: _اون با تو خیلی فرق داشت، زمین تا آسمون! تنها جایی که بند نبود خونه بود! زندگی رو به مسخره می گرفت. درست طبق الگویی که بخوردش داده بودن پیش می رفت، به دلخواه آدمایی مثل مامانم که جلو چشمشون قد کشیده بود. هیچ وقت دوستش نداشتم، یعنی نمی خواست که دوست داشتنی باشه! هزار بار با زبون خوش و ناخوش حالیش کردم که طرز فکرمون باهم فرق داره، می خواستم رای ش رو بزنم که خودش بگه نه. اما قبل عقد شروطم رو قبول کرد. گفت بخاطر تو از خیلی چیزا دست می کشم. منم مثل تو خسته ام ازین زندگی بی سر و ته و هزار چیز دیگه... اما همش چرت بود. یا دنبال پولم بود یا... ده بار عمل زیبایی کرد! یه بار گونه می کاشت یه بار گریه می کرد که باید برداره! یا تو مزون لباس بود یا سالن مد و آرایش. این اواخر مدام تو کارهای شرکت سرک می کشید، می خواست توی تمام جلسه ها باشه. پایه ی همه ی سفرهای کاری بود حتی جلوتر از من! دیگه رئیس روسای بقیه شرکت ها پای معامله بیشتر از اینی که نامجو رو بشناسن با اسم نیکا آشنا بودن.هه ... من بی غیرت نبودم ریحانه، نمی تونی بفهمی چقدر صبوری کردم، اونم من! ازدواجمون به خواست خانوادم بود، تحمل کرده بودم با اینکه مطابق میلم نبود اما از یه جایی به بعد بریدم. هیچ وقت تو خونه بوی زندگی نبود، شادی و تفاهم نبود. چیزایی که برای من مهم بود برای اون پشیزی ارزش نداشت. من سختم بود، ننگم میومد که با اون سر و شکل راه بیفته بیاد پیش وکیل و رفیقای من! اما نمی فهمید، دعواش که می کردم جری تر می شد. نمی دونی چقدر سعی کردم آدمش کنم اما نذاشت. با مه لقا همدست شده بود برای انگ امل زدن به من. فکر می کرد می خوام مردسالاری کنم براش! چشمان به خون نشسته اش را بست و ادامه داد: _لعنتی...ولش کن بیشتر از این دوست ندارم بشکافم لباسی رو که با خفت از تنم درآوردمو پرت کردم تو گنجه ی خاطراتی که حالم ازش بهم می خوره، فقط اینو بگم، نمی دونی چقدر منطقی برخورد کردم که فقط طلاقش دادم!! نفرتی که از بین دندان های کلید شده اش می شنید باعث شد باور کند دروغ های امشب نیکا را... چه ناگفته هایی داشت ارشیا و او بی خبر بود. چه عذابی کشیده بود... _پشت دستمو داغ کردم از حتی همکلامی با آدمای بی ارزشی مثل نیکا. پس نگران نباش و به صداقتم اعتماد کن. رو به روی ریحانه ایستاد دستانش را گرفت و نجوا کرد: _حرفای زیادی برای گفتن هست اما دوست ندارم بشنوی! چون می رنجی ازشون... به من اعتماد کن ریحانه، همونجوری که من اعتماد کردم و روی سادگی و یک رنگ بودنت حساب وا کردم. هیچ وقت عوض نشو، هیچ وقت! • • ادامھ‌ دارد...😉💕 • • نـویسندھ: الهـام تیمورے 😎🖐 🚫⇜ ...🚫‌ 🌸 🌿 🍃 @asheghaneh_halal 💐🍃🌿🌸🍃🌼
[• #آقامونه😌☝️ •] •|° ‌‌مرا چه جایِ دل باشد🧐 °|• چو دل گشته‌ست جای تو💚 ۱۴ ثانیه به عڪس☝️🥰 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #مولانا /✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات📿 #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(746)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🦋•° Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
﴾☔️﴿ ﴿ ﴾ . . ﴿ السلام علیڪ یا صاحب‌الزمان 🦋﴾ [ ] [ ‼️] {😔} ما در قفسِ گناهِ مان محصوریم {💚} از خیمہ ی سبزِ بے ڪرانٺ دوریم . . ﴿😓﴾ اگرڪھ‌خیسھ‌چشم‌تو، گنــاه از منھ👇 ﴾☔️﴿ @Asheghaneh_halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
°💓|💌° #انسیھ و‌سحر‌بخوان‌این‌دعا‌را/🏙 بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم/🌱 وَ بِكَ أَنِسَتْ مَحَبَّتِي وَ إلَ
°💓|💌° 💚و‌سحر‌بخوان‌این‌دعا‌را ☔️بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ✨سَيِّدِي عَلَيْكَ مُعْتَمَدِي وَ مُعَوَّلِي وَ رَجَائِي وَ تَوَكُّلِي وَ بِرَحْمَتِكَ تَعَلُّقِي آقايم اعتماد و تكيه، اميد و توكلم بر توست، و آويختنم به رحمت توست، 🌸 وَ بِفِنَائِكَ أَحُطُّ رَحْلِي وَ بِجُودِكَ أَقْصِدُ طَلِبَتِي وَ بِكَرَمِكَ أَيْ رَبِّ أَسْتَفْتِحُ دُعَائِي و بارم را به آستان تو اندازم، و خواسته ام را به جود و كرم تو جويم، پروردگارا دعايم را آغاز مي كنم، 🍃وَ لَدَيْكَ أَرْجُو فَاقَتِي (ضِيَافَتِي) وَ بِغِنَاكَ أَجْبُرُ عَيْلَتِي و رفع تنگدستي ام را به تو اميد مي بندم، و به توانگري تو ناداري ام را جبران مي كنم، 🌙وَ تَحْتَ ظِلِّ عَفْوِكَ قِيَامِي وَ إلَي جُودِكَ وَ كَرَمِكَ أَرْفَعُ بَصَرِي وَ إلَي مَعْرُوفِكَ أُدِيمُ نَظَرِي و ايستادنم زير سايه عفو توست، و به جانب جود و كرمت ديده ام را بلند مي كنم، و به سوي احسانت نگاهم را ادامه مي دهم، 💐فَلاَ تُحْرِقْنِي بِالنَّارِ وَ أَنْتَ مَوْضِعُ أَمَلِي وَ لاَ تُسْكِنِّي الْهَاوِيَهَ فَإِنَّكَ قُرَّهُ عَيْنِي پس مرا به آتش مسوزان، و حال آنكه تو جايگاه آرزوي مني، و در دوزخ جايم مده كه تو نور چشم مني، 💠يَا سَيِّدِي لاَ تُكَذِّبْ ظَنِّي بِإِحْسَانِكَ وَ مَعْرُوفِكَ فَإِنَّكَ ثِقَتِي وَ لاَ تَحْرِمْنِي ثَوَابَكَ فَإِنَّكَ الْعَارِفُ بِفَقْرِي اي آقاي من گمانم را به احسان و نيكي ات تكذيب مكن كه تويي مورد اطمينانم، و از پاداشت محرومم مگردان كه تو عارف به تهيدستي مني 🕊إِلَهِي إِنْ كَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِي وَ لَمْ يُقَرِّبْنِي مِنْكَ عَمَلِي فَقَدْ جَعَلْتُ الاِعْتِرَافَ إلَيْكَ بِذَنْبِي وَسَائِلَ عِلَلِي خدايا اگر مرگم فرا رسيده و كردارم مرا به تو نزديك نكرده پس اعتراف به گناهم را به پيشگاهت وسيله عذرخواهي ام قرار دادم. 🔹إِلَهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَي مِنْكَ بِالْعَفْوِ خدايا اگر گذشت كني، پس سزاوار تر از وجود تو به گذشت كيست، ♥️وَ إِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أَعْدَلُ مِنْكَ فِي الْحُكْمِ ارْحَمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا غُرْبَتِي و اگر عذاب نمايي پس دادگرتر از تو در داوري كيست؟ ، در اين دنيا به غربت، دلبرےڪن‌براے‌دلـ💕•ــدار☺️👇 @asheghaneh_halal °💓|💌°
○●○ 🍃🌸 . . (ع)🌹 {🕊} خــوشا بـه حال پر و بال اين ڪبـوترها {🌱} گهۍ به بام حسين و گهۍ به بام . . ∫💞∫ جانےدوبارھ بردار‌، با ما بیا بھ پابوسـ👇 🍃🌸 @asheghaneh_halal ○●○
|•✨•| #فانوس رمضان مےگذرد با همہ زیبایےها🙃•• ای اجل! داغ مُحرّم بہ دلم نگذارے😭•• •🍃دعاےروز #بیست‌و‌چهارم ماه خــدا🍃• #عکس‌باز‌شود‌😉 #التماس‌_دعا #رمضان🌙 دلتـ|💓|ــو؛وصل‌کن‌بہ‌خــدآ |•✨•| @asheghaneh_halal
[• ♡•] [🍃]هم‌ڪفوے در باورهاے دینے و اخلاقے خانواده‌ها در امر انتخاب همسر خیلے مهم‌تر از تفاهم قومے و طبقاتے و اقتصادے است. [♦️]پس به‌جاے اینڪه به این چیزها گیر دهید بیشتر مراقب این قضیه باشید که خانواده مقابل از سبڪ تربیتے مناسب و بهداشت روانے نسبے برخوردار باشد. [🌸]در مورد عدم سوءپیشینه قضایے و سوءمصرف مواد فرد نیز مطمئن شوید چون اڪثراً سعے در پنهان ڪردن آن دارند. در جاده‌اے که چنین لغزندگےهایی دارد با احتیاط برانید. 👌 مجردان ـانقلابے😌👇 [•♡•] @asheghaneh_halal