○●○
🍃🌸
#پابوس
﷽ #سلام_امام_زمانم ﷽
🍃🌺
روشن نمیشود روزگارمان
بہ این خورشیدهای تڪراری!
🍃
بیا و بتاب ڪہ تــــو
صبح این جهان هستی...✋
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#السلامعلیڪیاقائمآلمحمد
#اللهمعجللولیڪالفرج
.
.
∫💞∫ جانےدوبارھ بردار،
با ما بیا بھ پابوسـ👇
🍃🌸 @asheghaneh_halal
○●○
[• #مجردانه♡•]
••دلــ💚 را
||ســ😍ـر شوقے
••اگـ🍃ـرم هست
||تـ💞ـو آنے
#حمید_رها
#ذوقروزهاےمتأهلے🙈
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
•🕊•🍃•
|• #طلبگی •|
حاج آقادولابی🍃
خوشحال کردن شخص محزون،
چه با بذل مال،
چه با حرف و سخن
و چه با نشستن پهلوی او،
|کفاره ی گناهان |است
#کفاره🍃
#خوشحال_کن😍
| @asheghaneh_halal |
•🕊•🍃•
🌷🍃
🍃
#چفیه
.
دکتر گفت:
به هرحآل برای جنگیدن هم آدم نیاز
به استراحت داره وهم نیاز به خواب.
اگر بخوای اینجوری پیش بری حتما
از پا مےافتی!
ابراهیم گفت: من هم دلم میخواد
چند دقیقه چشم روی هم بگذارم
اما دشمن امان نمیده.
وقتش که برسه من هم فرصتِ
خواب پیدا میکنم!
یه خواب عمیق و طولانی..
«قرن ها خواهیم خفت
زیر این ابر سـفید
روی این موج کبود
ته این دره ژرف »
دکتر گفت:
ان شاءالله صد سآل زنده باشی .
و ابراهیم تبسم کرد :)
#شهید_ابراهیم_همت
#شهدارایادکنیمباذکرصلوات
•|🕊|• @Asheghaneh_halal
🍃
🌷🍃
••🍃🕊••
#خادمانه | #چفیه
#ختم_صلوات امروز بہ نیت:
•• شهید محمودرضا بیضائی ••
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ📿🍃
سخنی از شهید:
شیعه به دنیا آمده ایم که موثر در تحقق ظهور مولا باشیم ...
[🌷]ارسال صلوات ها
[🌷] @Deltang_karbala99
جمع صلـوات گذشتہ:
• ۳۹۰۰ •
ھـر روز مھمـان یڪ شھیـد👇
@asheghaneh_halal
••🍃🕊••
🌺🍃~°
🦋| #ریحانه |🦋
من ملڪـ👸🏻ـه هستم!
آرے ، خـ✨ـداے مهـــربانم
مرا ملڪه آفرید و چادرم،
تاجـ👑 بندگےام را بر سرم نهاد ...
و مرا فرمانرواے
چشمان آدمیان منصوبـ✍🏻 کرد...!!
چرا ڪه من تعیین میڪنم🙋🏻
چه کسی لایق دیدن زیبایی هایم باشد😇
من ملڪه هستم!!
چــ🌼ــادرم
خود نمادِ ملڪه بودنِ من استــ😌...!
#ریحــانھ_خــدا🌿🌷
💚•• ـوَ خُــدا ـخواست
ڪه تو ریحانهے خلقت باشے👇🏻
@asheghaneh_halal
🌺🍃~°
مداحی آنلاین - بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید - کریمی.mp3
6.66M
[•🎧•]
#ثمینه
°|💔|°بمیــــرید بمیریــــــد
°|💔|°در ایـــن عشــــــق بمـــیرید
←محـــمود ڪـریمے🌸
ـتو خلوتٺ گوش بِده👇
🎤:🍃 @asheghaneh_halal
[•🎧•]
•{☀️}•
{ #قرارعاشقے🕗 }
.
.
♥️|•• مشهـد
😍|•• پر از حسهاۍ خوب است
مثـلا وقتی راننـده تاکسۍ
صـدا مۍزنـد : حـ🙃ـرم؟!
#دلتنگمشهدالرضا
#ورودےبابالجوادتانآرزوستـ✨
.
.
{🕊} حتمآ قــرار شاه و گـدا
هستــ یـادتـانــ!👇
@Asheghaneh_halal
•{☀️}•
﴾💞﴿
﴿ #همسفرانه ﴾
.
.
/°• هزار قصهـ🍃
°•\ نوشتیمـ🖐🏻
/•° بر صحیفہے #دلـ❤️
°•\ هنوز
/•° عشق #تو✨
°•\ عنوان سرمقالهے🌸
/•° ماستـ🖐🏻
.
.
[🌎]ـتو مـــــرا
جـــــان و جـــــهانے👇
﴾💞﴿ @Asheghaneh_halal
عاشقانه های حلال C᭄
[• #عشقینه💍 •] #ٺـاپـروانگے↯ #قسمت_شصت_و_هشتم🦋🌱 ترانه که سینی چای را تعارف کرد، انگار فکرش به زمان
[• #عشقینه💍 •]
#ٺـاپـروانگے↯
#قسمت_شصت_و_نهم🦋🌱
ارشیا خیره شد به چشم های کنجکاو ریحانه و پرسید:
_حتی اگه در مورد طاها باشه؟!
هیچ گناهی مرتکب نشده بود، تمام سال های گذشته و حتی از وقتی پای سفره ی عقد با ارشیا نشسته بود، تمام ذهن و قلبش را متعلق به همسرش می دانست و بس! اصلا جایی و دلیلی برای فکر کردن به پسرعمویی که خودش ردش کرده بود نداشت. علاوه بر متاهل بودن متعهد هم بود، با این افکار تبسم کوچکی کرد و پاسخ داد:
_حتی اگه در مورد پسرعمو باشه
_خواستگارت بوده نه؟
به صورت و فک منقبض شده ی ارشیا نگاه کرد، نمی دانست از کجا، اما حالا که بالاخره فهمیده بود باید دلش را آرام می کرد و خیالش را راحت. با خونسردی گفت:
_بله، همه ی دخترا قبل از ازدواج یه تعدادی خواستگار دارن
_بعد از ازدواج چی؟ بهشون فکر می کنن؟
_نمی دونم من جای بقیه نیستم...
_جای خودت جواب بده... لطفا
_نه! من بعد از ازدواج فقط به یه مرد فکر کردم اونم تو بودی. طاها برام با مردای دیگه فرقی نداره...
انگار نفسش را راحت بیرون فرستاد، موهایش را عقب زد و گفت:
_از تو غیر از این توقع نداشتم! تمام سال هایی که باهم زندگی کردیم؛ البته به جز چند ماه اول که هنوز تحت تاثیر رفتار مه لقا و نیکا بودم، به تو اعتماد داشتم و همه جوره خیالم راحت بوده ازت. همون موقع هام که پا پیش گذاشته بودم فریبا گفته بود پسرعموت خاطرخواهت بوده و بهش گفتی نه، می دونستم چرای نه گفتنت رو، ولی می ترسیدم. می ترسیدم ازینکه دلت با من نباشه و به جبر روزگار و بنا به مشکلی که داشتی بهم بله داده باشی و یه روزی از دستت بدم. اما بعدها فهمیدم تو از جنس نیکا نیستی... پاکی، خیلی پاک تر و نجیب تر از اون! انقدری که حالا هم واهمه داری از اینکه چند ثانیه نگاهت به نامحرم گره بخوره و گناه کنی!
باورت میشه هرچی به عقب برمی گردم تنها نقطه ی مثبت زندگیم رو آشنا شدن با تو می بینم؟ تو دید منو نسبت به زن ها عوض کردی. اون بذر کینه و انزجاری که نیکا با کثافت کاری هاش و مه لقا با جاه طلبی و مثلا روشنفکریش توی دلم کاشته بودن از بیخ و بن کندی. بجاش مهر پاشیدی و خوبی...
چه عجیب بود اعترافات ارشیا و این فضای معنوی... توی دلش قند آب می کردند، با محبتی که از ته قلبش می جوشید چشم دوخته بود به ارشیا و از کسی خجالت نمی کشید، نه غریبه بودند و نه تازه عروس و داماد! اصلا کسی حواسش به آن ها نبود... دوست داشت باز هم بشنود.
_همین صبوریت، این ایمانت ریحانه، منو به خیلی جاها رسوند. یکیش پیدا کردن بی بی هست! درست پرتم کردی به دوران بچگی، توی سی و چند سالگی مامان بزرگ دلشکستت رو پیدا کنی و بشی مرهم زخم کهنه ش! دست پدرت رو بگیری و ببری آشتی کنون... شاید اگه نذری های تو نبود، امامزاده رفتنت و داستان مدام به شهدا سر زدنت نبود، همه چیز همونجور یخ و بی سر و ته پیش می رفت.
صدای زنعمو حواسشان را پرت کرد، دوتا کاسه چینی پر از شله زرد گذاشت روی تخت و گفت:
_ببخشید، از خودتون پذیرایی کنید آقا ارشیا. ریحانه جان دارچینم هست اگه دوست داری بریز خودت. نوش جانتون
ارشیا محترمانه تشکر کرد و کاسه را برداشت. باز هم تنها شده بودند.
_برات خبر مهم داشتم، اما گوشیت رو جواب ندادی
خجالت زده سرش را انداخت پایین، ارشیا ادامه داد:
_تا حالا به معجزه اعتقاد نداشتم، نمیگم الان خیلی دارم! اما نظرم در مورد خیلی از مسائل اعتقادی داره برمی گرده. مخصوصا با اتفاق های اخیر... اون از بچه و اینم از...
_از چی؟ مگه چیزی شده؟
_بله
_خب؟
_نیکا و افخم رو گرفتن
_افخمو گرفتن؟! جدی میگی؟ خدای من... خبر به این مهمی رو الان باید بهم بگی؟
_از اونی گلایه کن که پیله دور خودش بسته بود!
_صبر کن ببینم... نیکا چه ربطی به افخم داره؟! انگار اسم اونم آوردی
_بله، چون همدست بودن!
_چی؟!
•
•
ادامھ دارد...😉💕
•
•
نـویسندھ:
الهـام تیمورے
#مذهبےهاعاشقترنـد😎🖐
🚫⇜ #ڪپےبدونذڪرمنبع
#شرعاحــــراماست...🚫
🌸
🌿
🍃 @asheghaneh_halal
💐🍃🌿🌸🍃🌼