「💚」◦
◦「 #قرار_عاشقی 🕗」
.
بابا شدنتون مبارک
آقای امام رضا ع:)
#بهجوادتقسم✨
.
◦「🕊」
حتما قرارِشـــاهوگدا، هستیادتان👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦
«🍼»
« #نےنے_شو 👼🏻»
.
.
شلام
املوز تَبَلُتِ امام جَبات ژونمه😍
اودمو لوس تَدَم باباییژون بَلام عِعدی بِعَره😁
🏷● #نےنے_لغت↓
تَبَلُتِ: تولد☘
عِعدی: عیدی🌸
ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ
با جشن گرفتن،
هدیهی در حد وسعمون گرفتن،
لباس جشن پوشیدن و..
ولادتهای بزرگانمون رو برای خودمون و بچههامون شیرین و متفاوت کنیم🤩🎊
#امام_جوادیام✋🏻
#عیدتون_مبارک🌹
.
.
«🍭» گـــــردانِزرهپوشڪے👇🏻
«🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊🎈
#عیدانه 🧡
.
.
ببردستخالۍتوبابالمراد
یهبابالحسینامشببگیرازجواد♥️:))
#ولادت_امامجوادع_مبارک♥✨
#صلےاللھعلیڪیاجوادالائمھ🌿
.
.
•[[ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ]]•
🎊🎈
|. ❄️'|
|' #آقامونه .|
.
.
‖↵ ما را به جز ♡خیالت♡
فکری دگر نباشد 🧠❌
‖↵ در هیچ سر خیالی🤯
زین خوبتر نباشد...😉
|✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_ای
|📖 #ماه_رجب #رجبیه
|💛 #سلامتےامامخامنهاۍصلوات
|🔄 بازنشر: #صدقهٔجاریه
|🖼 #نگارهٔ «1700»
.
.
|'😌.| عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|.❄️'|
∫°⛄️.∫
∫° #صبحونه .∫
•|🌧|•آیـینه و آب مـهربـانے کردند
•|💓|•با جنـگل عـشق،همزبانے کردند
•|🌱|•شب را ز حـریم بـاغ گل تارانـدند
•|🌝|•تشـریف سـپیده را جـهانے کـردند
صبحتون به قشنگیِ پروانه ها😍🦋
#سلمان_هراتی
∫°🌤.∫ #صبح یعنے ،
تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°⛄️.∫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
≈|🌸|≈
≈|#پابوس |≈
.
.
🌹✨🌹✨
میــلاد امـــ♡ــام جـــواد
علیه السلام مبارکـــــ😍🎉
#میلاد_امام_جواد
#امام_جواد
#ماه_رجب
#عیدتون مبارک 🎊
🌹✨🌹✨
.
.
≈|💓|≈جانےدوبارهبردار،
با ما بیا بہ پابــوس👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
یڪ روز بعد از عقــدمان بود.
با حسین در باغ قـدم میزدیم ..🌿..
حسین دستش را بالا آورد و
به حلــقهاش نگــاه ڪرد ..💍..
آنگاه، آن را از دستش درآورد
و ڪف دستش گذاشت و گفت:
دوست دارم این حلــقه را
به جبـهه هـــدیه ڪنم ..🙂..
من هم درنگ نڪردم.
حــلــقـــهام را درآوردم،
ڪنار حلقه حسین گذاشتم
و گفتم: حسیــن جــان!
پس این حلـقه را هم
به جبهـه هدیه بده ..☺️..
حسین آقـا گفت:
واقعا راضی هستی؟
گفتم: خــدا راضی باشد ..😇..
حــلــقـهها را داخــل
دستمال سفیـد؎ پیچید،
و در جیبــش گذاشت تا
با خود به جبــهه ببرد ..🎁..
🌷شـهـیـد دفاع مقدس #حسین_املاکی
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
39207حتی-اگه-صد-جور-غصه-داری.mp3
9.67M
🎊🎈
#عیدانه 🧡
.
.
وقتشھ دستامون پُر بشھ
هرچے ڪھ حاجت دارید بیارید 😍❤️
#ولادت_امامجواد؏_مبارک♥✨
#صلےاللھعلیڪیاجوادالائمھ🌿
.
.
•[[ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ]]•
🎊🎈
‡🎀‡
‡ #ریحانه ‡
- حِجـآب؛یَـعـنـےچِھ . .؟
- حـجآبیَــعـنــے:
دَر پَـردھ بـآش . .!
.
چـون مُــرواریــد....[😌]
‡💎‡چادرت،
ارزشاست، باورڪن👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡
هدایت شده از هیئت مجازی 🚩
🧡🍃
#عیدانه 🎈
.
.
#میلاد_امام_جواد(ع)🌸
#ولادت_حضرت_علیاصغرع
در هوای زیارتِ حرمــت
دربـدر میشویـم مثل نسیـم♥🌱
#ولادت_امامجواد؏_مبارکھھ🤩✨
#صلےاللھعلیڪیاجوادالائمھ🌿
.
.
[• یھبابالحسینامشببگیرازجــواد🙃👇🏼
•[ Eitaa.com/Heiyat_majazi
🧡🍃
°✾͜͡👀 #سوتے_ندید 🙊
.
.
💬 با خانوادم رفته بودیم مشهد
من تقریبا 20 سالم بود... هوا هم
خیلی سرد بود آنقدر که زمینا یخ زده بود...
یه آقا پسری جلوی رستوران وایستاده بود
و میگفت که بفرماید غذا آمادست🍽
همین جمله رو تکرار میکرد منم همین طور که
میخواستم از جلوش رد بشم سر خوردم جلوش
قشنگ چهار زانو نشستم☺️☺️☺️☺️
مثل یه دختر با ادب 😂😂😂
جلو پاش تو پیاده رو😬
اونم نامردی نکرد یه نگاه عمیق بهم انداخت
یعنی چشم تو چشم و بهم گفت:
گفتم بفرمایید غذا حاضره ولی
نگفتم که اینجا بشینید😢😢😢
به خدا تو عمرم
آنقدر تحقیر نشده بودم 😐🤦♀
.
.
''📩'' #ارسالے_ڪاربران [ 544 ]
سوتےِ قابل نشر و #مذهبے بفرستین
•⊰خاڪے باش تو خندیدنــ😅✋⊱•
°✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
4_5981338380313560721.mp3
4.87M
↓🎧↓
•| #ثمینه |•
.
.
#حاج_مهدی_رسولی🎙
پرسیدند:
فرق کریم با جواد در چیست؟
فرمودند:
از شخص کریم همینکه درخواست کنید
به شما عنایت میکند ولی «جواد» خود
به دنبال سائل میگردد تا به او عطا کند...
.
.
•|💚| •صد مُــرده زنده مےشود،
از ذڪرِ #یاحسیــــــــــــن ( ؏)👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
↑🎧↑
◉❲🌹❳◉
◉❲ #همسفرانه 💌❳◉
.
.
بودنت را شڪر ..
اي ڪه هر لحظه بودن در ڪنارت، خوشبختیست (:
.
.
◉❲😌❳ ◉ چــون ماتِ #تــوام، دگر چہ بازم؟!👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◉❲🌹❳ ◉
عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمتصدوشانزدهم] سلام و احوال پرسی کردم و بعد
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》
[#قسمتصدوهفدهم]
امیر علی گوشیش را بالا آورد :
خودم زنگ میزنم بهش همین الان
زهرا با هیجان گفت :
خو بزار رو بلندگو!
صدای مردانه ای بعد چند زنگ بلند شد :
بله !
_ سلام شوهر خواهر ! خوبی؟!
هنوز شهد شهادت رو ننوشیدی؟!
زهرا چشم غره غلیظی نثارش کرد
و صدای مرد آن طرف خط،خندان شد :
امان از دست تو امیر ،
جلو زهرا نگی از این حرف هاا
اعصابش بهم میریزه!
اذیتش نکن خانوم منو
زهرا با صدای آرام قربان صدقه اش رفت
و امیر علی گفت:
خواهر خودمه هاا،
چه کاسه داغ تر از آش هم میشه!
همسر زهرا بعد مکثی گفت:
برادر زن غیرتی!
میدونم چقدر دوسش داری
ولی حق بده حساسه رو این موضوع!
هم خنده ام گرفته بود
هم شدیدا تعجب کرده بودم !
نواب از این شیطنت ها بلد بود؟!
امیر علی با صدای کمی بلند گفت:
ان شالله صد سال دیگه شهید شی
زهرا خندید
و همسر محترمه صدایش را شنید انگار :
امیر، صدا زهرامه؟!
امیر علی با مهر نگاهی به زهرا کرد
و گوشی را به طرف زهرا گرفت
از جمله آخر همسرش دلتنگی و عشق می بارید
زهرا گوشی را با چشمان پر گرفت
و به اتاق رفت
قصه عشق عجب قصه ای بود..
بغضم گرفت
دوست داشته شدن از طرف کسی خیلیی قشنگ بود ،اینکه کسی اینطور از راه دور هم حواسش پی تو باشد و نگرانت بشود و دلش برای خنده ات ضعف برود ،اینکه کسی را داشته باشی
که دوستش داشته باشی و دوستت داشته باشد
شیرین ترین اتفاقی بود که می توانست برای هر فرد اتفاق بیفتد ،فقط خدا کند این بلا یکبار در عمر برای هر کس بیفتد!
#نویسنده_سنا_لطفی
[⛔️] ڪپے تنهاباذڪرمنبعموردرضایتاست.
.
.
❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal