eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.7هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
«🍼» « 👼🏻» موخام مُنَتب کَلدم. [👧]• بابادون عسیسم بلام [😍]• سنساق خوش سل[🎀]• خلیده. مَنم بلا بابایی کادو دُلست کلدم [🎁]• بِخِتون نیشون نیمیدم [😊]• 🏷● ↓ ‌ 🌹موخام : موهام 🌹 مُنَتب: مرتب 🌹سنساق: سنجاق 🌹بِخِتون: بهتون ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ ‌ 😊 کودکان رو منتظر نذاریم دلشون کوچیکه «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|. ❄️'| |' .| . . ‖↵ دست👋 همیشه به معنای آغوش نیست😉 گاهی فقط امنیت است😌 فقط مثل «دست پـــــــــــدر»💚 |✋🏻 |📖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1703» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|
∫°⛄️.∫ ∫° .∫ بـه تـو اے عـشقـ •|😍|• سـلامـ دگـرے صـبح بـخیر •|☀️|• مــن وآن خـنده ےتــو •|😊|• وقــت •|⏱|• صــبا صـبح بـخیر ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°⛄️.∫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . 🔸حضـرت محمد صلی الله علیه و اله و سلم: هرڪس فضیلتے از فضائل علےعلیه‌السلام را بنویسد، تا آن نوشته باقے است فرشتگان براے او طلب آمرزش مے ڪنند♥️ ✨میـلاد امیرالمومنین علے علیه السلام و روز پدر مبارڪ باد 😍✨ . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
•‌<💌> •< > . . 👩🏻‍🎓• دانشگاه ڪه بودم، یڪ گروه نه نفره بودیم و خیلی صمیمی. بعد از ازدواج همه ڪَسم شده بود حمید. 🥰• خیلی با هم دوست بودیم. اگر شب تا سر صبح می‌نشستیم به صحبت اصلا خسته نمی‌شدیم. شیطنت من و مظلومیت او خیلی خوب به هم می‌آمد. 😁• خیابان ڪه می‌رفتیم، می‌گفت: نخند! بد است. من بیشتر خنده‌ام می‌گرفت. ♥️• خیلی اظهار محبت می‌ڪرد. از جبهه ڪه آمده بود، می‌گفت: نمی‌دانی چقدر دلم تنگ شده بود. از یڪ اندازه‌ای ڪه می‌گذرد، تحملش سخت می‌شود. 🌷شـهـیـد دفاع مقدس •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‡🎀‡ ‡ ‡ ( 😍😍) 💚 برای علے مثل فاطمه چادرم را روے سرم میگذارم :)✨ ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|•👒.| |• 😇.| . . •تو ازدواج نه افراط خوبه نه تفریط✌🏻🌱 یه عده تفریط می‌ڪنن ، بدون هر چون و چرایی جواب مثبت می‌دن.😕😬 یه عده هم افراط می‌ڪنن و به وسواس دچار می‌شن.😥😖 تو زندگی خوبه ڪه ڪامل‌گرا باشیم . 👌 یعنی اقدام ڪنیم و به مرور زمان خود و زندگی خودمون رو ڪامل ڪنیم🤗😍 نه اینڪه منتظر ڪامل شدن بمانیم و سپس بخواهیم شروع ڪنیم.🙂🌸 . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
∫°🍊.∫ ∫° .∫ . . نشانه هاے یڪ رابطه عالے و پخته : ¹ اجازه نمیدن ڪسے در رابطه شون دخالت کنه ² هنگام برخورد با مشڪلات دنبال مقصر نیستن ³ اجازه نمیدن قهر بینشون طولانے بشه ⁴ وقتے طرف مقابلش ازش انتقاد میڪنه گارد نمیگیره و بحث نمیڪنه . . ∫°🧡.∫ بہ غیر از نداریم، تمناے دگر👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍊.∫
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌یه روز مامانم و بابام داشتند می‌رفتند سینما؛ مامانم منو حامله بود و خیلی کوچولو هنوز بیست سالش نشده بود. اونموقع برف میومد زمستون.. بابام جلو میرفت عادت داشت بعد مامانم میگه تا اومدم بگم عزیزم وایسا با هم بریم مامانم لیز میخوره میره زیر یه ماشین که پارک بوده😝😝😝 حالا بابام برمیگرده می بینه مامانم نیست چقدر دنبالش میگرده بعد یه آقا هه صداش میکنه میگه خانمت زیر ماشین افتاده😂😂😂 وای بابام با زور از زیر ماشین میکشه بیرون این خاطره برای ۵۰ سال پیشه برای شادی روح همه پدرها و پدر خودم صلوات🌹 . . ''📩'' [ 547 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
YEKNET.IR - sorood 1 - milad imam ali 1400 - haddadian.mp3
10M
↓🎧↓ •| |• . . 🎙 پـــدر، بلندترین‌شعرِ‌عاشقانھ‌... براۍ‌یڪ‌دختر‌است . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[🎨]• •[ 🎈]• اَشهَدُ اَنَّ عَلیاً وَلیُ الله✋🏻✨ 💚 •[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •[🎨]•
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت‌صدوبیست‌ودوم ] یک خانه به شدت قدیمی و سن
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] امیر علی میانشان قرار گرفت زهرا دستش را حلقه در بازویش کرد و من باز فقط خیره ماندم عطیه هم به شانه اش تکیه داد و شیرین خندید ناگهانی عطیه خم شد و نگاهی به چهره امیر علی کرد: خو بخند کاکا! و امیر علی سری برای شیطنت های خواهرش تکان داد و لبخند محوی روی چهره اش نقش بست کاش میشد بگویم عمیق تر بخند از همان ها که گونه هایت از شدت عمقشان چال بگیرند ! لبم را به دندانم گرفت خاک بر سرم با این افکارم راستی عشق شاعرم کرده بود به گمانم! با مکثی لبخند های هر سه شان را ثبت کردم و به اصرار عطیه یکی را هم کنار حوض انداختند با تمام حسرت هایی که به دلم می افتاد این جمع را دوست داشتم شدیدا دوست داشتم دلم ترک اهواز و آنها را نمی خواست! دوربینم را به دست زهرا دادم و خواستم تا چند عکس بگیرد و او هم با دلتنگی عیانی گفت : آخ کاش علی بود ! چشم غره ای حواله اش کردم : حالا من و عطیه علی نداریم چیزیمون کمه؟! عطیه حرفم را تایید کرد و زهرا پر تاکید صد در صدی گفت و خوب من در دل حرف زهرا را تایید کردم حتما یک چیزی کم بود وقتی او را نداشتم مثلا اگر مال من بود ... حالا با دلبری چند عکس از ژست هایش می گرفتم و او هم عکس ها را در پیجش می گذاشت و هشتگ میزد فتو بای همسر (...photo by) البته مطمنا این کار از نواب بعید بود ! سلفی های دو نفره هم که بماند ! با صدای زهرا از رویا دست کشیدم : حواست کجاست؟ و سعی کردم لبخند بزنم و به لنز دوربینم نگاه کنم این دوربین فقط باید لبخند ثبت می کرد همین ! بعد ساعتی که پر از خنده و ذوق بود به راه افتادیم تا کمی هم کنار کارون قدم بزنیم و بعد سراغ شام دست پخت مادر نواب برویم ! مسیر را هم یکی یکی عکس ها را نگاه کردیم و کلی خندیدیم و برای هر کدامشان ذوق کردیم [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت‌صدوبیست‌وسه] امیر علی میانشان قرار گرفت
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] کنار کارون چشم نواز قدم می زدیم ! نگاهم درگیر پل بود که زهرا گفت : امیر علی ، یکم ادای لیدر های تور رو در بیار! امیر علی با لبخند محوی گفت : خانم تاجفر، درباره پل و این کارون اگه میخوایین یه چند جمله ای بگم ؟! ادامه جمله اش را بعد خانم تاجفری که صدا کرد نشنیدم انگار ! بعد این چند روز توقع ریحانه خانوم داشتم نه خانم تاجفر صدایی از درونم گفت : این امیر علی نوابه ، نشناختی مگه ؟! عاشق همین اخلاق های خاصش شدی دیگه ! دوباره به پل نگاه کردم: اگه مقدوره براتون، خوشحال میشم بشنوم عطیه عینک آفتابی اش را در آورد : فقط به صورت جدی نه هااا بزار اصلا خودُم بگم خورشید دلبرانه در حال غروب بود و من خیره به پل و غروب پشت سرش حواسم را دادم به صدای عطیه _ خب این پل خیلی قدیمیه ریحانه جانُم انقلاب رو دیده ، روز های اول جنگ رو دیده اگه دقت کنی حتی یه رد گلوله هایی هم می بینی رو بدنش بی اختیار میان حرفش پریدم : تو این منطقه درگیری هم اتفاق افتاده اون زمان ؟! امیر علی جدی گفت : صد در صد کمی نگاه کارون کردم و دوباره دل به غروب دادم : اینجا قایق رانی هم هست ؟! زهرا با ذوق گفت : ها ! خیلی هم قشنگ میشه یه روز عصر میاییم حتما چند عکس با دوربینم از منظره غروب گرفتم خارق العاده بود ! نمیدانم چرا یک هو همانطور که نگاهم میان نواب و غروب در نوسان بود نجوا کردم : خدایا به عظمتت قسم ، به همین غروب و کارونی که مردترین مرد ها رو دیده قسم یا امیر علی رو قسمتم کن یا مهرش رو از دلم بیرون ببر ! در ماشین سرم را به شیشه تکیه دادم بعد جملات خودم ، بغضم گرفت انگار دلم به حال خودش سوخت ! که شاید در تقدیرش دل کندن بود! [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦ ◦「 🕗」 . شیعه ام، افتخار من این است😌 ✨ . ◦「🕊」 حتما قرارِشـــاه‌وگدا، هست‌یادتان👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal 「💚」◦
«🍼» « 👼🏻» بلادت امام علی دان مبالک😍 لباش اوشل پوسیدم بلای باباعلی دونم👑 🏷● ↓ ‌ ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ ‌ حضرت علےعلیه‌السلام در سخنی به فرزندش امام حسن‌علیه‌السلام می‌فرماید: «پیش از آن که قلب تو دچار قساوت و اندیشه‌ات سرگرم(امور بیهوده) شود، به تربیت تو پرداختم» .. +ولادت‌بابامون‌مبـارک‌است🎉🌸 «🍭» گـــــردانِ‌زره‌پوشڪے‌👇🏻 «🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
|. ❄️'| |' .| . . ‖↵ همہ گویند👥 چرا سر بہ هوائے امشب☺️ ‖↵ بـہ ڪہ گویم😌 ڪہ در ماه تـو را می‌بینم🌙 ✍/ |✋🏻 |📖 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|💛 |🔄 بازنشر: |🖼 «1704» . . |'😌.| عشق یعني، یڪ رهبر شده👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |.❄️'|
∫°⛄️.∫ ∫° .∫ در این صبـ🌤ـح زیبــا از خداوند میخواهمـ🙏 آنچہ را توستـ بدهد☺️ نہ آنچـہ را ڪـہ آرزویتـ هستـ👌 ♥️ 🍃💐:) ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°⛄️.∫
•‌<💌> •< > . . 🍃🌸 واسطه ازدواج ڪه استاد مشترڪ‌شان بود، در معرفی جـلال به خانواده عــروس گفت: او از مال دنیا چیز؎ ندارد، اما در آخــرت خیلی چیزها دارد. 🍃🌸 🍃🌸 مراسم ساده‌شان در روزنامه جمهور؎ اسلامی منعڪس شد. مهــریه مورد تقاضا؎ عروس مهــریه حضرت زهــرا(س) بود، اما داماد مهــریه بیشتر را پشنهاد ڪرد. 🍃🌸 🍃🌸 تمام مهریه در قالب یڪ فقــره چڪ، فی المجلس دریافت شد. عروس خانم، همه مهــریه را به فرمانده سپــاه پاسداران انقلاب، جهت مخــارج پاســداران اهــدا ڪرد. 🍃🌸 🍃🌸 خــرید ازدواج آنها عبارت بود از یڪ حلقـه، قــرآن، نهج البلاغه، یڪ دوره تفسیــر المیــزان و سفــره عقــدشان فقط قــرآن بود و سجــاده نمـاز. 🍃🌸 🍃🌸 او زندگی را با وسایل ساده شرو؏ ڪرد: یڪ یخچال، قفسه ڪتاب و یڪ موڪت به جا؎ فــرش.🍃🌸 🍃🌸 در شب عــروسی، جلال گفت: اول باید نمــاز جماعت بخوانیم. همه به صف جماعت ایستادند و بعد از پذیــرایی، دوستان جلال یڪ نمایشنامه طنــز اجرا ڪردند.🍃🌸 🌷شـهـیـد دفاع مقدس •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡ ‡ ‡ ازبدشانسی‌مادخترا؛💔😔 همین‌بس‌که‌نمیتونیم‌دست‌آقارو‌ ببوسیم...((:🖐🏻 ‌‌شھید‌آوینی‌میگفت: بالی‌نمیخواهم... این‌پوتین‌ھای‌کھنہ‌ھم‌میٺواند مرابہ‌آسمانھاببرد و اما🧕🏻♥️ من‌ھم بالی نمی‌خواھم... بی‌شك‌با'ݘادرم'می‌توانم‌مسافرِ‌ آسمانھاباشم:)🕊 چادر من،بال‌پروا‌زمَن‌اسٺ.🌱 < ` ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
|•👒.| |• 😇.| . . ✍استاد فاطمی نیا‌: زمانی كه ازدواج كردم كادوی ازدواجم تابلويی بود كه پدر با دست خود نوشته بودند به عربی با اين مضمون كه :⬇️ بپرهيز از ظلم به كسی كه ياوری جز خدا ندارد.😇 اين جمله‌ای است كه اباعبدالله(ع) در لحظه آخر زندگی بر لب آوردند.💚 یکی از علما وقتی اين تابلو را ديدند، گفتند اين را حاج آقا به خاطر همسرشان نوشته‌اند كه هميشه در ذهنشان باشد چون يك زن در منزل شوهر همه داشته‌اش را می‌آورد و بايد بدانيم جز خدا پناهی ندارد و نبايد به اين زن بگوييم بالای چشمت ابروست و اگرنه مستقيم وارد جنگ با خدا شده‌ايم.💔 خداوند در هيچ چيزی شتاب نمی‌كند مگر ياری به مظلومان.✨ . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
∫°🍊.∫ ∫° .∫ . . بعد از ازدواج همچون روزهاۍ اول اشنایۍنسبت به ظاهر و رفتارتان حساس باشید🙂✌️ #پ.ن:گمان‌نکنیدهمه‌چیزتمام‌شده😉 . . ∫°🧡.∫ بہ غیر از نداریم، تمناے دگر👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍊.∫
‌ °✾͜͡👀 🙊 . . 💬 ‌‌11سالم بود پاشدم با دختر همسایمون رفتم اعتکاف... روز آخر روحانی داشت روضه میخوند، من بلنددد ببین باصدای بلندد فکر کنم صدبار گفتم خدایااا منو ببخش توروخدا...😩😀 بعد چشام باز کردم دیدم همه یجوری نگام میکنن.. آخه چکاری کردم تو اون سن مگهههه 😂 . . ''📩'' [ 548 ] سوتےِ قابل نشر و بفرستین •‌⊰خاڪے باش تو خندیدنـ‌ـ😅✋⊱• °✾͜͡ ❄️ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal