eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.1هزار دنبال‌کننده
21.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 ⏝ ֢ ֢ ֢ ֢ . بلندی صدایم را به رخش میکشم :_شیرفهم شد؟ آرام میگوید +:خداحافظ... صدایش پر از اشک است...این را میفهمم... بوق اشغال در سرم میپیچد . ِخشمم را درون مشتم میریزم و گوشی را با تمام قدرت به دیوار مقابل میکوبم بدون فکر،تمام .. دیوانه شده ام،بدون شک... دستم را روی صورتم میکشم و نگاهم را از منظره ی جسد متلاشی شده ی موبایل میگیرم و چشمانم را میبندمـ. چرا وارد این بازی شدم؟؟ لعنت ... به من بازنده *نیکی* سرم را بین دستانم میگیرم . ِ غریب،بی پناه تر از آنم که اشک نریزم جملاتش مثل پتک بر سرم فرود میآیند و من . دانه های درشت اشک روی چین چینی های دامنم میافتد. بچه که بودم،بابا به دانه های اشکم میگفت:مروارید.. دلم برای محبت های پدرانه اش،تنگ شده.. چقدر من،بی کس و کارم... دلم هوای خانه ی پدری میکند.. اشتباه کرده ام. همه ی عصبانیت های پدر و مادرم،در عین بی‌منطقی دوست داشتنی تر از لبخندهای مسیح بود... بچگی کردم... بچه بودم،مسیح راست میگوید... صدای مسیح در سرم میپیچد:شیرفهم شد؟؟ تنم میلرزد.. ✨لینڪ قسمت اول👇 https://eitaa.com/Asheghaneh_Halal/83012 ✦📄 به قلـم: . 𓂃مرجع‌به‌روزترین‌رمانهاےایتا𓂃 𓈒 Eitaa.com/asheghaneh_halal 𓈒 . 💌 ⏝